دلیل منع تعدد شوهر برای زنان می تواند امور زیر باشد:
1. تعدد شوهر خلاف طبیعت و فطرت زن است زیرا در طول تاریخ ملل دنیا به موارد بسیار کمی می رسیم که رسم چند شوهری در میان برخی از قبایل دنیا وجود داشته است. اما اکثر قریب به اتفاق مردم گذشته و امروز دنیا رسم چند شوهری را به رسمیت نشناخته اند. دلیل این توافق جز این نیست که طبیعت و خاصیت زن توان تحمل چند شوهری را ندارد.
2. چند شوهری عامل اشتباه انساب است: اشکال عمده و اساسی چند شوهری اشتباه انساب است در این نوع زناشویی رابطه فرزند یا پدر شخص نیست. ارتباط قطعی میان نسل گذشته و آینده خواسته و غریزه طبیعت بشر است. کمونیسم جنسی و نیز رسم چند شوهری هم انحراف از غریزه و طبیعت عموم بشر است و هم انحراف از طبیعت و فطرت زن است. تحقیقات روان شناسی ثابت کرده است که زن بیش از مرد خواهان تک همسری است.(مرتضی مطهری، صص 302-303، 1381)
3. رسم چند شوهری پاسخگوی نیاز جنسی مردان نیست؛ نیاز جنسی قوی ترین نیاز بشری است. اگر این نیاز به صورت درست و منطقی تأمین نشود باعث ایجاد اختلال در فکر و ذهن و رفتار انسان می شود و نظام زندگی را مختل می کند. بر این اساس یک زن قادر نیست پاسخگوی نیاز جنسی چند مرد باشد این رسم باعث می شود ه مردان دچار بیماری های شدید روانی گردد.
4. رسم چند شوهری محبت برانداز و کینه زا است زیرا این رسم باعث می شود که زن بر اساس عشق و محبت با شوهران خود در نیامیزد زیرا آمیزش متعدد با چند مرد از روی نیاز طبیعی و جنسی زن نخواهد بود. مرد در وقت آمیزش و زندگی زناشویی نیازمند عاطفه و محبت زن است. این معنا وقتی به دست می آید که زن از روی تمایل طبیعی و واقعی خود با مرد بیامیزد در چند شوهری امکان طبیعی این تمایل وجود ندارد. مردان بر اثر بهره برداری جنسی از زن نسبت به هم کینه توزی خواهند کرد چون در زمان تحریک شهوت عقل و تدبیر بسیار کم می شود و هیجانات شدیدی برای مرد پیدا می شود باعث می شود که در برابر هم قرار بگیرند و نتیجه آن قساوت و کشتار هم دیگر است.
5. نسل چند شوهری فاقد عواطف انسانی و عقده ای است. زیرا فرزند ناشی از چند شوهر، باعث می شود که عملا پدر نامعین باشد اصل غریزه انسانی در فرزند این است که فرزند اختصاص به یک انسان داشته باشد تا او را بر اسا محبت و عواطف پدری تربیت و پرورش نماید. نسل متولد از چند شوهر این ویژگی را ندارد عملا همه مردان علاقه لازم را به او نشان نخواهند داد بلکه او را مزاحم جدید در برابر خود می بیند نتیجه این کار این است که فرزند رسم چند شوهری محبت پدری را نچشد و به دلیل این که مادر هم او را از پدر خاص نمی داند حس عاطفی مادر هم نسبت به او کمتر خواهد بود پس او در واقع از محبت والدین محروم است. نسل محروم از محبت، عقده ایی، انتقام جو، کم ظرفیت، خشن و خطرناک خواهد بود.
6. چند شوهری به خلاف ناموس طبیعت است: اصل نکاح و ازدواج و آمیزش جنسی در میان همه انواع حیوانات برای بقای نوع است. در میان حیوانات به صورت طبیعی جنس نر بر اثر قدرت و توان طبیعی خود جنس ماده را در اختیار می گیرد و با او در دوران وضع حمل و پرورش نسل همراهی می کند در همه این موارد جنس نر واحد در برابر چند با یک جنس ماده است. ناموس طبیعت اقتضا دارد که بقای نسل از طریق تک بودن نر در آمیز با ماده باشد و این روند برای نسل انسانی هم ساری و جاری است.
7. تفاوت روحیه زن و مرد: روحیه مرد در مسائل جنسی تهاجمی است و زن روحیه تدافعی دارد. اگر زن بخواهد از حق طبیعی خود بهره مند شود باید در برابر خواهش و اصرار مرد باشد. در اسم چند شوهری، ظرافت طبع زنانه و حالت امتناع و ناز او به صورت قعطی سرکوب خواهد شد، زیرا مردان متعدد برای رساندن خود به کامجویی جنسی آن قدر حوصله به خرج نخواهد داد تا آرام آرام زن آمادگی جنسی پیدا کند در این صورت خشونت جنسی رخ خواهد داد و خشونت جنسی نه تنها زن را از لذت جنسی محروم می کند بلکه عمل جنسی را به شدت در نزد او منفور خواهد کرد.
نفرت زن از عمل جنسی باعث خواهد شد که چند مرد، یا محرومیت مطلق جنسی را تحمل کند یا به عنف با زن واحد در بیامیزد که منجر به افسردگی شدید وی می گردد که در حد خودکشی خواهد انجامید.
مشکلات خاص زنانه امکان چند شوهری را مطلقا و عقلا و علما نفی می کند:
زنان در هر ماه حدود یک هفته ایمام عادت ماهیانه دارد که در این فرصت زن از مقاربت امتناع می کند. و مقاربت در این ایام باعث بروز امراض مراقبتی می گردد ایام حمل و ولادت همگی محرومیت شدید برای شوهران او ایجاد می کند. به طور حتم به دلیل نبود علاقه لازم و کافی میان چند مرد و یک زن آنان هرگز دل به حال زن نخواهد سوزاند تهاجم جنسی آنان در این دوره زن را بیمار بلکه به کشتن خوماهد رساند.
در میان عقلای بشر اسم چند شوهری هرگز معقول و مقبول واقع نشده است این رسم جدا از این که مخالف اسلام و منافی با عفت و طهارت معنوی زن است منافی طبع ظریف و روحیه لطیف زنانه است.
8. مخالفت قاطبه بشر با رسم چند شوهری: به رغم انحرافات زیادی که در زمینه جنسی برای بشر رخ داده است ولی تاکنون قاطبه بشر با اسم چند شوهری مخالفت کرده است در قرن اخیر که انحرافات و بی بند و باری های جنسی فزونی گرفته است. و حتی هم جنس بازی و فحشا عمل قانونی شناخته شده است ولی به چند شوهری روی خوش نشان نداده اند و این نشان آن است که قبح چند شوهری در ذهن منحرف ترین عصرها و نسل ها باقی است اسلام هرگز اجازه نخواهد داد که این رسم پلید روا گردد زیرا قباحت آن به قدری قوی است که منحرف ترین انسان ها آن را زشت و زننده می دانند.برهمین اساس است که تمام فرق اسلامی بر این نظر متفق اند که زن از نظر اسلام حق ندارد در یک زمان بیش از یک شوهر داشته باشدو مسلما یکی از مبانی فقهی اسلام اجماع نظر فرقه ها و مذاهب اسلامی در یک مسأله فقهی است. اخبار و روایات متواتره در این زمینه( بر حرمت تعدد شوهر برای زن در زمان واحد) فراوان است. اخبار و روایات نبوی(ص) و نیز احادیث ائمه معصومین(علیهم السلام) حجت شرعی است.
[پایان کد انتخابی][کامل از کد27116]اما در مسأله جوازتعدد زوجات برای مردان فلسفه هاى متعددى وجود دارد که در ذیل به برخى از آنها اشاره مى شود و تحقیق بیشتر را با معرفى منابعى به خودتان مى گذاریم: فلسفه تعدد زوجات: مسأله تعدد زوجات یکى از احکام بسیار بااهمیت و ارزشمند از نظر اجتماعى و نظام خانوادگى دراسلام است. درقرون پیشین مستشرقین و اسلام شناسان غربى این مسأله را براسلام خرده مى گرفتند. اما تحقیقات اخیر و واقعیات و رخدادهاى اجتماعى قرن ما اهمیت این حکم را به آنان ثابت کرد به طورى که اندیشمندانى چون برناردشاو جان دیون پورت گوستاو لوبون و … در این رابطه از در تحسین آمدند و به حکمت آن گواهى دادند؛ زیرا:
1. آمارهاى موجود درسطح جهان نشان مى دهد میزان تولد دختر غالباً بیش از پسر مى باشد. بنابراین تکیه بر «تک زنى» باعث مى شود همواره تعدادى از زنان تا آخر عمر از نعمت ازدواج محروم بمانند و درتجرد و عزوبت به سربرند و این ظلمى فاحش درحق آنان است.
2. در طول تاریخ همواره براثر حوادث و کوارث اجتماعى – مانند جنگ ها – تعداد بیشمارى از مردان تلف مى شوند و همسران آنان بى سرپرست مى گردند. طبیعى است که غالب مردان جوان حاضر به ازدواج با چنین کسانى براى اولین بار نیستند. بنابراین اگر از نظر قانون و نظام اجتماعى اینان نتوانند به عنوان همسر دوم گزینش شوند همواره بدون شوهر خواهند ماند و این نیز ظلم برآنان است و تنها راه حل آن جواز چندزنى باقیود و شرایط خاص است. جالب است بدانید که پس از جنگ جهانى دوم در آلمان چند هزار بیوه زن که سرپرستان خود را در جنگ از دست داده بودند به تظاهرات پرداخته و از کلیسا درخواست کردند که چند همسرى را مجاز گرداند. ولى کلیسا در برابر این خواست سرسختى نشان داد و همین باعث شد که پس از آن فساد و بزهکارى در آلمان به شدت رواج یابد.
3. بلوغ جسمى و جنسى دختران معمولاً چندین سال پیش از پسران است و درطول زمان همراه با رشد جمعیت بشرى باعث مى شود که در جامعه تک همسرگرا همواره انبوه کثیرى از زنان که آمادگى و علایق جنسى دارند در برابر مردانى فاقد شعور و درک جنسى قرارداشته و تمایلات جنسى آنان به نحو مشروع ارضا نگردد. 4. از نظر روان شناسى تفاوتى اساسى بین ساختار روانى و گرایش ها و عواطف زن و مرد وجود دارد. روان شناسان معتقدند که زنان به طور طبیعى «تک شوهرگرا» مى باشند وفطرتا از تنوع همسر گریزانند و خواستار پناه یافتن زیر چتر حمایت عاطفى و عملى یک مرد مى باشند و تنوع گرایى در زنان نوعى بیمارى است. ولى مردان ذاتا تنوع گرا و «چند زن گرا» مى باشند و چنان که مى دانید احکام اسلام همه متناسب با نیازهاى واقعى و ویژگى ها و خصلت هاى ذاتى انسان ها وضع گردیده است.افزون برآن زنان در ایام معینى قابلیت تأمین جنسى مردان را ندارند. اکنون باید پرسید در برابر این حقایق چه باید کرد؟ در اینجا سه راه وجود دارد:
الف. همیشه تعدادى از زنان درمحرومیت کامل جنسى به سربرند.
ب. راه و روابط نامشروع و کمونیسم جنسى گشوده شود.
ج. به طور مشروع و قانونمند باقیود و شرایطى عادلانه راه چند همسرى گشوده شود. کدام یک؟ دین مبین اسلام راه سوم که حکیمانه ترین و بهترین راه است را گشوده و اجازه چندزنى را تنها به مردانى مى دهد که توانایى کشیدن بارسنگین آن را به نحو عادلانه داشته باشند و دستورات اکیدى در این زمینه براى آنان وضع نموده است و این نه تنها به ضرر زنان نیست؛ بلکه درواقع بیشتر براى تأمین مصالح و منافع آنان است.
و اینکه چرا چند شوهرى مجازنیست؟ جواب آن است که: 1. چنان که گفتیم این خلاف طبیعت و روحیات زن مى باشد. 2. بدین وسیله بهداشت و سلامت نسل به خطر مى افتد. 3. شناخت انساب و تمیز آنها از بین خواهد رفت. در غیر این صورت عواطف خانوادگى از بین خواهد رفت و در نتیجه تمایل به تکثیر نسل و زاد و ولد وجود نخواهد داشت، چون به حسب طبع هر کس فرزند خودش را دوست داشته و براى او سرمایه گذارى مى کند، اما در قبال کسى که انتسابش به وى مشکوک است؛ بلکه اصلا معلوم نیست از کیست؟ بیگانه بوده و تعهدى نسبت به او ندارد و از درون نیز چنین انگیزش و تمایلى وجود ندارد. راز کاستى عاطفه و احساسات در جوامع غربى و پناه بردن آنان به حیوانات به ابراز محبت به آنان همین است و نه حس قوى عاطفه بشرى آنها. آنان که بشریت را چنان از دم تیغ گذرانده و با وحشیانه ترین راه ها انسان هاى مظلوم را مى کشتند تا ثروت و سرمایه هاى آنان را به یغما ببرند، چه بویى از عاطفه برده اند!
براى آگاهى بیشتر در این زمینه ر.ک: الف. مطهرى، مرتضى، نظام حقوق زن در اسلام؛ ب. جوادى آملى، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال؛ پ. طباطبایى، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج 4.{
[پایان کد انتخابی]
1. تعدد شوهر خلاف طبیعت و فطرت زن است زیرا در طول تاریخ ملل دنیا به موارد بسیار کمی می رسیم که رسم چند شوهری در میان برخی از قبایل دنیا وجود داشته است. اما اکثر قریب به اتفاق مردم گذشته و امروز دنیا رسم چند شوهری را به رسمیت نشناخته اند. دلیل این توافق جز این نیست که طبیعت و خاصیت زن توان تحمل چند شوهری را ندارد.
2. چند شوهری عامل اشتباه انساب است: اشکال عمده و اساسی چند شوهری اشتباه انساب است در این نوع زناشویی رابطه فرزند یا پدر شخص نیست. ارتباط قطعی میان نسل گذشته و آینده خواسته و غریزه طبیعت بشر است. کمونیسم جنسی و نیز رسم چند شوهری هم انحراف از غریزه و طبیعت عموم بشر است و هم انحراف از طبیعت و فطرت زن است. تحقیقات روان شناسی ثابت کرده است که زن بیش از مرد خواهان تک همسری است.(مرتضی مطهری، صص 302-303، 1381)
3. رسم چند شوهری پاسخگوی نیاز جنسی مردان نیست؛ نیاز جنسی قوی ترین نیاز بشری است. اگر این نیاز به صورت درست و منطقی تأمین نشود باعث ایجاد اختلال در فکر و ذهن و رفتار انسان می شود و نظام زندگی را مختل می کند. بر این اساس یک زن قادر نیست پاسخگوی نیاز جنسی چند مرد باشد این رسم باعث می شود ه مردان دچار بیماری های شدید روانی گردد.
4. رسم چند شوهری محبت برانداز و کینه زا است زیرا این رسم باعث می شود که زن بر اساس عشق و محبت با شوهران خود در نیامیزد زیرا آمیزش متعدد با چند مرد از روی نیاز طبیعی و جنسی زن نخواهد بود. مرد در وقت آمیزش و زندگی زناشویی نیازمند عاطفه و محبت زن است. این معنا وقتی به دست می آید که زن از روی تمایل طبیعی و واقعی خود با مرد بیامیزد در چند شوهری امکان طبیعی این تمایل وجود ندارد. مردان بر اثر بهره برداری جنسی از زن نسبت به هم کینه توزی خواهند کرد چون در زمان تحریک شهوت عقل و تدبیر بسیار کم می شود و هیجانات شدیدی برای مرد پیدا می شود باعث می شود که در برابر هم قرار بگیرند و نتیجه آن قساوت و کشتار هم دیگر است.
5. نسل چند شوهری فاقد عواطف انسانی و عقده ای است. زیرا فرزند ناشی از چند شوهر، باعث می شود که عملا پدر نامعین باشد اصل غریزه انسانی در فرزند این است که فرزند اختصاص به یک انسان داشته باشد تا او را بر اسا محبت و عواطف پدری تربیت و پرورش نماید. نسل متولد از چند شوهر این ویژگی را ندارد عملا همه مردان علاقه لازم را به او نشان نخواهند داد بلکه او را مزاحم جدید در برابر خود می بیند نتیجه این کار این است که فرزند رسم چند شوهری محبت پدری را نچشد و به دلیل این که مادر هم او را از پدر خاص نمی داند حس عاطفی مادر هم نسبت به او کمتر خواهد بود پس او در واقع از محبت والدین محروم است. نسل محروم از محبت، عقده ایی، انتقام جو، کم ظرفیت، خشن و خطرناک خواهد بود.
6. چند شوهری به خلاف ناموس طبیعت است: اصل نکاح و ازدواج و آمیزش جنسی در میان همه انواع حیوانات برای بقای نوع است. در میان حیوانات به صورت طبیعی جنس نر بر اثر قدرت و توان طبیعی خود جنس ماده را در اختیار می گیرد و با او در دوران وضع حمل و پرورش نسل همراهی می کند در همه این موارد جنس نر واحد در برابر چند با یک جنس ماده است. ناموس طبیعت اقتضا دارد که بقای نسل از طریق تک بودن نر در آمیز با ماده باشد و این روند برای نسل انسانی هم ساری و جاری است.
7. تفاوت روحیه زن و مرد: روحیه مرد در مسائل جنسی تهاجمی است و زن روحیه تدافعی دارد. اگر زن بخواهد از حق طبیعی خود بهره مند شود باید در برابر خواهش و اصرار مرد باشد. در اسم چند شوهری، ظرافت طبع زنانه و حالت امتناع و ناز او به صورت قعطی سرکوب خواهد شد، زیرا مردان متعدد برای رساندن خود به کامجویی جنسی آن قدر حوصله به خرج نخواهد داد تا آرام آرام زن آمادگی جنسی پیدا کند در این صورت خشونت جنسی رخ خواهد داد و خشونت جنسی نه تنها زن را از لذت جنسی محروم می کند بلکه عمل جنسی را به شدت در نزد او منفور خواهد کرد.
نفرت زن از عمل جنسی باعث خواهد شد که چند مرد، یا محرومیت مطلق جنسی را تحمل کند یا به عنف با زن واحد در بیامیزد که منجر به افسردگی شدید وی می گردد که در حد خودکشی خواهد انجامید.
مشکلات خاص زنانه امکان چند شوهری را مطلقا و عقلا و علما نفی می کند:
زنان در هر ماه حدود یک هفته ایمام عادت ماهیانه دارد که در این فرصت زن از مقاربت امتناع می کند. و مقاربت در این ایام باعث بروز امراض مراقبتی می گردد ایام حمل و ولادت همگی محرومیت شدید برای شوهران او ایجاد می کند. به طور حتم به دلیل نبود علاقه لازم و کافی میان چند مرد و یک زن آنان هرگز دل به حال زن نخواهد سوزاند تهاجم جنسی آنان در این دوره زن را بیمار بلکه به کشتن خوماهد رساند.
در میان عقلای بشر اسم چند شوهری هرگز معقول و مقبول واقع نشده است این رسم جدا از این که مخالف اسلام و منافی با عفت و طهارت معنوی زن است منافی طبع ظریف و روحیه لطیف زنانه است.
8. مخالفت قاطبه بشر با رسم چند شوهری: به رغم انحرافات زیادی که در زمینه جنسی برای بشر رخ داده است ولی تاکنون قاطبه بشر با اسم چند شوهری مخالفت کرده است در قرن اخیر که انحرافات و بی بند و باری های جنسی فزونی گرفته است. و حتی هم جنس بازی و فحشا عمل قانونی شناخته شده است ولی به چند شوهری روی خوش نشان نداده اند و این نشان آن است که قبح چند شوهری در ذهن منحرف ترین عصرها و نسل ها باقی است اسلام هرگز اجازه نخواهد داد که این رسم پلید روا گردد زیرا قباحت آن به قدری قوی است که منحرف ترین انسان ها آن را زشت و زننده می دانند.برهمین اساس است که تمام فرق اسلامی بر این نظر متفق اند که زن از نظر اسلام حق ندارد در یک زمان بیش از یک شوهر داشته باشدو مسلما یکی از مبانی فقهی اسلام اجماع نظر فرقه ها و مذاهب اسلامی در یک مسأله فقهی است. اخبار و روایات متواتره در این زمینه( بر حرمت تعدد شوهر برای زن در زمان واحد) فراوان است. اخبار و روایات نبوی(ص) و نیز احادیث ائمه معصومین(علیهم السلام) حجت شرعی است.
[پایان کد انتخابی][کامل از کد27116]اما در مسأله جوازتعدد زوجات برای مردان فلسفه هاى متعددى وجود دارد که در ذیل به برخى از آنها اشاره مى شود و تحقیق بیشتر را با معرفى منابعى به خودتان مى گذاریم: فلسفه تعدد زوجات: مسأله تعدد زوجات یکى از احکام بسیار بااهمیت و ارزشمند از نظر اجتماعى و نظام خانوادگى دراسلام است. درقرون پیشین مستشرقین و اسلام شناسان غربى این مسأله را براسلام خرده مى گرفتند. اما تحقیقات اخیر و واقعیات و رخدادهاى اجتماعى قرن ما اهمیت این حکم را به آنان ثابت کرد به طورى که اندیشمندانى چون برناردشاو جان دیون پورت گوستاو لوبون و … در این رابطه از در تحسین آمدند و به حکمت آن گواهى دادند؛ زیرا:
1. آمارهاى موجود درسطح جهان نشان مى دهد میزان تولد دختر غالباً بیش از پسر مى باشد. بنابراین تکیه بر «تک زنى» باعث مى شود همواره تعدادى از زنان تا آخر عمر از نعمت ازدواج محروم بمانند و درتجرد و عزوبت به سربرند و این ظلمى فاحش درحق آنان است.
2. در طول تاریخ همواره براثر حوادث و کوارث اجتماعى – مانند جنگ ها – تعداد بیشمارى از مردان تلف مى شوند و همسران آنان بى سرپرست مى گردند. طبیعى است که غالب مردان جوان حاضر به ازدواج با چنین کسانى براى اولین بار نیستند. بنابراین اگر از نظر قانون و نظام اجتماعى اینان نتوانند به عنوان همسر دوم گزینش شوند همواره بدون شوهر خواهند ماند و این نیز ظلم برآنان است و تنها راه حل آن جواز چندزنى باقیود و شرایط خاص است. جالب است بدانید که پس از جنگ جهانى دوم در آلمان چند هزار بیوه زن که سرپرستان خود را در جنگ از دست داده بودند به تظاهرات پرداخته و از کلیسا درخواست کردند که چند همسرى را مجاز گرداند. ولى کلیسا در برابر این خواست سرسختى نشان داد و همین باعث شد که پس از آن فساد و بزهکارى در آلمان به شدت رواج یابد.
3. بلوغ جسمى و جنسى دختران معمولاً چندین سال پیش از پسران است و درطول زمان همراه با رشد جمعیت بشرى باعث مى شود که در جامعه تک همسرگرا همواره انبوه کثیرى از زنان که آمادگى و علایق جنسى دارند در برابر مردانى فاقد شعور و درک جنسى قرارداشته و تمایلات جنسى آنان به نحو مشروع ارضا نگردد. 4. از نظر روان شناسى تفاوتى اساسى بین ساختار روانى و گرایش ها و عواطف زن و مرد وجود دارد. روان شناسان معتقدند که زنان به طور طبیعى «تک شوهرگرا» مى باشند وفطرتا از تنوع همسر گریزانند و خواستار پناه یافتن زیر چتر حمایت عاطفى و عملى یک مرد مى باشند و تنوع گرایى در زنان نوعى بیمارى است. ولى مردان ذاتا تنوع گرا و «چند زن گرا» مى باشند و چنان که مى دانید احکام اسلام همه متناسب با نیازهاى واقعى و ویژگى ها و خصلت هاى ذاتى انسان ها وضع گردیده است.افزون برآن زنان در ایام معینى قابلیت تأمین جنسى مردان را ندارند. اکنون باید پرسید در برابر این حقایق چه باید کرد؟ در اینجا سه راه وجود دارد:
الف. همیشه تعدادى از زنان درمحرومیت کامل جنسى به سربرند.
ب. راه و روابط نامشروع و کمونیسم جنسى گشوده شود.
ج. به طور مشروع و قانونمند باقیود و شرایطى عادلانه راه چند همسرى گشوده شود. کدام یک؟ دین مبین اسلام راه سوم که حکیمانه ترین و بهترین راه است را گشوده و اجازه چندزنى را تنها به مردانى مى دهد که توانایى کشیدن بارسنگین آن را به نحو عادلانه داشته باشند و دستورات اکیدى در این زمینه براى آنان وضع نموده است و این نه تنها به ضرر زنان نیست؛ بلکه درواقع بیشتر براى تأمین مصالح و منافع آنان است.
و اینکه چرا چند شوهرى مجازنیست؟ جواب آن است که: 1. چنان که گفتیم این خلاف طبیعت و روحیات زن مى باشد. 2. بدین وسیله بهداشت و سلامت نسل به خطر مى افتد. 3. شناخت انساب و تمیز آنها از بین خواهد رفت. در غیر این صورت عواطف خانوادگى از بین خواهد رفت و در نتیجه تمایل به تکثیر نسل و زاد و ولد وجود نخواهد داشت، چون به حسب طبع هر کس فرزند خودش را دوست داشته و براى او سرمایه گذارى مى کند، اما در قبال کسى که انتسابش به وى مشکوک است؛ بلکه اصلا معلوم نیست از کیست؟ بیگانه بوده و تعهدى نسبت به او ندارد و از درون نیز چنین انگیزش و تمایلى وجود ندارد. راز کاستى عاطفه و احساسات در جوامع غربى و پناه بردن آنان به حیوانات به ابراز محبت به آنان همین است و نه حس قوى عاطفه بشرى آنها. آنان که بشریت را چنان از دم تیغ گذرانده و با وحشیانه ترین راه ها انسان هاى مظلوم را مى کشتند تا ثروت و سرمایه هاى آنان را به یغما ببرند، چه بویى از عاطفه برده اند!
براى آگاهى بیشتر در این زمینه ر.ک: الف. مطهرى، مرتضى، نظام حقوق زن در اسلام؛ ب. جوادى آملى، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال؛ پ. طباطبایى، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج 4.{
[پایان کد انتخابی]