خانه » همه » مذهبی » خواهشا یک عالم برای اینکه مسیر خدایی را به من یاد دهد تا به کمال برسم ر به من بگویید؟

خواهشا یک عالم برای اینکه مسیر خدایی را به من یاد دهد تا به کمال برسم ر به من بگویید؟

بدون شک دستیابی به راهنمایی بصیر و استادی خبیر که خود فراز و نشیب های راه بندگی و خودسازی را پیموده باشد و با خطرات و موانع و سختی های راه آشنا باشد و بتواند در این راه دشوار دستگیر و یاور انسان باشد از نعمت های بزرگ الهی است. نمی توان انکار کرد که استمداد از انفاس قدسی پاکان وسیله ای مناسب برای رسیدن به کمال و حل مشکلات اخلاقی است، ولی آگاهان و مربیان واقعی و دلسوز هشدار می دهند که راهروان راه کمال و قرب الهی نباید به آسانی خود را دست هر مدعی معرفت و کمال بسپارند و تا از صلاحیت و قابلیت آنها آگاه نگردند نباید خود را در اختیار آنها قرار دهند. حتی انجام کارهای خارق العاده و شگفت انگیزی مانند خبر دادن از اسرار درون و یا مطالب مربوط به آینده و عبور از روی آب و آتش و امثال این کارها نیز نمی تواند ملاک صلاحیت و درستی مدعی تربیت باشد چون این گونه اعمال نیز از مرتاضان بی تقوا و بی دین نیز سر می زند. از طرفی دسترسی به استاد لایق و خبیر برای همه امکان پذیر نمی باشد و این بدین معنا نیست که تربیت و پرورش اخلاق و عروج معنوی برای این گروه از مردم ناممکن است. افراد فراوانی با استفاده از هدایت قرآن و روایات و سخنان بزرگان در کتاب های اخلاقی و التزام عملی به آنها و رعایت تقوا و استقامت در راه بندگی به تعالات بالایی رسیده اند.
در مراحل بالا نقش استاد در تهذیب نفس و سیر و سلوک، بسیار تعیین کننده است و عارفان تأکید فراوانى بر آن کرده اند. بدون داشتن استاد، قدم نهادن در مسیر سلوک، مى تواند آفت هایى براى انسان داشته باشد که گاهى جبران ناپذیر است. مانند وارد آوردن فشار بیش از حد بر خود و خروج از تعادل روحى و روانى بر اثر ریاضت هاى شدید و غلبه اوهام بر ذهن انسان یا گرفتار شدن در دام کبر و عجب و یا عدم تشخیص القائات شیطانى از الهامات غیبى و آفات و مفاسد دیگر که هر یک از آنها، براى سقوط معنوى انسان کافى است.
البته در سیر و سلوک، کار اصلى را خود سالک انجام مى دهد؛ اما استاد، نقش یک راهنماى با تجربه اى است را دارد که از این راه آگاهى دارد و از خطرات و خصوصیات آن مطلع است و وسیله حرکت را به خوبى مى شناسد و آن را در اختیار سالک قرار مى دهد. گاهى انسان سالک، نیازمند ذکر خاصى است تا حالت ومقام معنوى خاصى در او ایجاد شود که استاد آن را تشخیص مى دهد. همچنین مراقبت هایى که سالک باید انجام دهد – که داراى مراتب مختلف است – تشخیص آن با استاد است. اگر مراقبه سالک بیش از توان روحى و معنوى او باشد، نمى تواند دوام بیاورد و از ادامه راه منصرف خواهد شد. فواید وجود استاد، فراوان است و به همین اندازه اکتفا مى شود.
البته این بدین معنا نیست که انسان بدون استاد، نمى تواند به سعادت برسد؛ بلکه عمل به دستوراتى که به صورت کلى و عمومى در قرآن کریم و روایات آمده است و عمل خالصانه، تقوا داشتن، پاک بودن، وظیفه خود را به نحو شایسته انجام دادن، احترام به والدین و… همگى زمینه ساز سعادت انسان مى باشند و کم نبوده اند بندگانى که از این راه ها به قرب الهى رسیده و شایسته لطف ویژه خداوند گشته اند.
دسترسى به استاد سیر و سلوک از طریق کسانى میسّر است که در این راه گام برداشته اند و اساتید این راه را مى شناسند. اما نکته مهم در این رابطه، این است که کسانى که به اسم ارشاد و هدایت و داشتن منصب استادى در راه معنویت، جوانان را فریب داده و آنان را از مسیر حق منحرف کرده اند؛ در طول تاریخ اندک نبوده اند. کسانى که خود بویى از حقیقت و بندگى خداوند نبرده اند و قدمى در این راه برنداشته اند و با کتاب و سنت آشنایى ندارند و تنها به قصد منافع دنیوى و کسب شهرت و دکان باز کردن خود را استاد راه معرفى کرده و دل هاى پاک و با صفا و خداجوى جوانانى را که به دنبال نداى فطرت خدایى در جست و جوى حقیقت مى باشند، منحرف نموده اند. بنابراین نمى توان به سادگى و بدون تحقیق کافى و اطمینان به کسى سرسپرد و او را به عنوان استاد انتخاب نمود.
پس در سیر و سلوک، ملازمت به دستورات شرع مقدس، اساس کار مى باشد و نیاز به استاد را جبران مى کند. از آیه شریفه سوره «عنکبوت» استفاده مى شود که: هر کس در راه رسیدن به رضایت و خشنودى الهى تلاش کند، خداوند او را به راه هاى خود هدایت مى نماید: (والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا ان الله لمع المحسنین)؛ «و کسانى که در راه ما مجاهده کنند، ما به سوى راه هاى خود هدایتشان مى کنیم و خدا همواره با نیکوکاران است».
اینکه مى فرماید بعد از مجاهده و تلاش، مؤمن مشمول هدایت الهى مى شود، اشاره به این است که خداوند اسباب و وسایل هدایت و به عبارتى سیر در طریق صراط مستقیم را برایش فراهم مى سازد.
وقتى از آیت الله بهجت پرسیده شد؛ استادى به ما معرفى کنید؛ فرمودند: «به هر آنچه مى دانید صحیح است عمل کنید، اگر دیدید در سیرتان وقفه اى رخ داده است، بدانید از دانسته هاى خود عدول نموده اید».
در صورتی که موفق به یافتن استاد اخلاق شدید، شایسته است بدانید، استاد اخلاق لازم است از ابعاد فراوانى برخوردار باشد که با اختصار به برخى از آنها اشاره مى شود:

اول: نکاتی که مربوط به شخص او است نظیر:

1- برخوردار از آراستگى ظاهر باشد؛
2- خودساخته و مهذب باشد؛
3- وقار و ادب در وجودش نمودار باشد؛
4- زهد و ساده زیستى را رعایت نماید؛
5- بهره کافى از حکمت و معارف داشته باشد.

دوم: نکاتی که مربوط به محتواى سخن او است نظیر:

1- آموزنده و مفید باشد؛
2- در انتخاب و گزینش خوش ذوق باشد؛
3- نظم و تناسب در کلام را رعایت کند؛
4> عباراتش بلیغ و رسا باشد؛
5- تعبیراتش خوش آهنگ، نرم و دلنشین باشد؛
6- استوار و توجیه پذیر باشد؛
7> در مجموع جذّاب و گیرا باشد؛
8> و در نهایت با سیستم تربیت انسان به صورت عالمانه آشنا باشد و بتواند در انسان انگیزش ایجاد کند.
نکته آخر این که؛ بزرگان عرفان و اخلاق معاصر ما هم چون حضرت آیت الله العظمی بهجت، حضرت آیت الله جوادی آملی و حضرت آیت الله حق شناس ره تأکید دارند که اگر شما به دستورات اسلام عمل کنید و محرمات را ترک کنید و واجبات را عمل کنید و با قرآن و دعا مأنوس باشید و کتاب های اخلاقی مناسب را بخوانید و سعی کنید عمل کنید. نیازی به استاد خاصی ندارید و اگر نیازی به استاد باشد خودش به سراغ شما می آید.
در شهر تهران می توانید به این اساتید مراجعه نمایید و از درس های اخلاقی و ارشاد ایشان استفاده کنید.
آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی: تهران، خیابان شهداء، خیابان ایران، بعد از مسجد احمدیه ، ساختمان دبیرستان نور چهارشنبه شب ها و تمام شب های ماه مبارک رمضان
حاج آقای خوشبخت: تهران ، خیابان شریعتی، سه راه طالقانی، داخل مسجد
حاج آقا امجد، امام جماعت مسجد کوى دانشگاه تهران، شخصیتى ساخته که محبوب قلوب پیرو جوان، روحانى و دانشجو، کارمند و بازارى و… است. نماز جماعت ایشان در مسجد کوى، محفل انسى است که بسیارى از شیفتگان و تشنگان رؤیت جلوه هاى عملى اخلاق اسلامى را جمع کرده است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد