۱۳۹۶/۰۲/۱۹
–
۴۳۸ بازدید
از کجا معلوم که مشکلات موجود،نقص نظام است یا نقص دولت ها؟چه شاخص هایی وجود دارد!؟
اصلا چرا اینقدر دولت ها می توانند با هم متفاوت باشند؟ مگر سایر قوا ناظر به دولت ها نیستند؟و قانون هم برای همه دولت ها ثابت.
در ارزیابی و ریشه یابی مشکلات هر نظام سیاسی باید چهار حوزه مبانی ، ساختارها، کارگزاران و رفتارها و عملکردها را مورد توجه قرار داد و بر اساس شاخصها و معیارهای معرفتی و تجربیات و نظرات کارشناسی آنها را مورد بررسی قرار داد .در مورد ارزیابی مشکلات کشور باید بگوییم از لحاظ منطقی این مشکلات ارتباطی با مبانی و ساختارهای کشور نداشته و مربوط به کارگزاران و عملکردهاست زیرا مبانی نظام کاملاً روشن بوده و بر گرفته از مبانی معرفتی ، انسان شناختی و جهان بینی اسلام ناب است که بر پایه تأکید بر علم و دانش و تفکر ، عدالت ، آزادی ، عزت و کرامت، استقلال ، رشد و پیشرفت و کار وتلاش ، توجه به نیروی انسانی و نقش مردم و… استوار است . این شاخصه ها ظرفیت و توانمندی رشد و تعالی هر نظامی را داراهستند .هدف گذاریهای نظام هم کاملاً مشخص بوده و همانگونه که در اصل سوم قانون اساسی آمده است
دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم ، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد :
1. ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی براساس ایمان وتقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی .
2. بالابردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسایل دیگر.
3. آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه ، در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی .
4. تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه های علمی ، فنی ، فرهنگی و اسلامی از طریق تاسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان .
5. طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب .
6. محو هرگونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی .
7. تأمین آزادی های سیاسی و اجتماعی در حدود قانون .
8. مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی ، اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی خویش .
9. رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه ، در تمام زمینه های مادی و معنوی .
10. ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیرضرور.
11. تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور.
12. پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه برطبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه .
13. تأمین خودکفایی در علوم و فنون صنعت و کشاورزی و امورنظامی و مانند اینها.
14. تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضائی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون .
15. توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه مردم .
16. تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام ، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان .
در مورد ساختارها نیز ساختارهای نظام سیاسی به طور مشخص در قانون اساسی ترسیم شده است و وظایف و مسئولیت های نهادهای مختلف معین شده است . گرچه ممکن است در بخشهایی از نظر قانونی ضعف ها ، نارساییها و خلأهایی وجود داشته باشد ، اما امکان تغییر و اصلاح آن وجود دارد از این رو مشکلات کشور مربوط به ساختارهای نظام نیست .دستاوردها و پیشرفتهای چشمگیر نظام در عرصه های مختلف پزشکی، نانو، الکترونیک، هوا وفضا ، هسته ای ، نظامی و… و خدمات و تحولات گسترده در کشور در طول حیات نظام جمهوری اسلامی و در مقایسه با نظام گذشته ، به خوبی بیانگرکارآمدی نظام و ظرفیت مبانی و ساختارهای آن در تحقق رشد و پیشرفت کشور است .
البته در ارزیابی میزان موفقیت نظام باید به روند تدریجی دستیابی به اهداف و اصول و اینکه در چه مرحله وشرایطی قرار دارین ، توجه داشت همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند: « ما میخواهیم آن نظامی، آن تشکیلاتی و آن حکومتی را که بتوان این هدفها را در آن محقّق کرد، به وجود آوریم. این یک فرآیند طولانی و دشواری دارد و شروعش از انقلاب اسلامی است این قدمِ اوّل است. انقلاب که تحقّق پیدا کرد، بلافاصله بعد از آن، تحقّق نظام اسلامی است. نظام اسلامی، یعنی طرح مهندسی و شکل کلّی اسلامی را در جایی پیاده کردن. مثل اینکه وقتی در کشور ما نظام سلطنتیِ استبدادیِ فردیِ موروثیِ اشرافیِ وابسته برداشته شد، به جای آن، نظام دینیِ تقواییِ مردمیِ گزینشی جایگزین میشود؛ با همین شکل کلّی که قانون اساسی برایش معیّن کرده، تحقق پیدا میکند؛ یعنی نظام اسلامی. بعد از آن که نظام اسلامی پیش آمد، نوبت به تشکیل دولت اسلامی به معنای حقیقی میرسد؛ یا به تعبیر روشنتر، تشکیل منش و روش دولتمردان – یعنی ماها – به گونه اسلامی؛ چون این در وهله اول فراهم نیست؛ بتدریج و با تلاش باید به وجود آید. مسؤولان و دولتمردان باید خودشان را با ضوابط و شرایطی که متعلق به یک مسؤول دولت اسلامی است، تطبیق کنند. یا چنان افرادی – اگر هستند – سر کار بیایند؛ یا اگر ناقصند، خودشان را به سمت کمال در آن جهت حرکت دهند و پیش ببرند. این مرحله سوم است که از آن تعبیر به ایجاد دولت اسلامی میکنیم. نظام اسلامی قبلاً آمده، اکنون دولت باید اسلامی شود. دولت به معنای عام، نه به معنای هیأت وزرا؛ یعنی قوای سهگانه، مسؤولان کشور، رهبری و همه. مرحله چهارم – که بعد از این است – کشورِ اسلامی است. اگر دولت به معنای واقعی کلمه اسلامی شد، آنگاه کشور به معنای واقعی کلمه اسلامی خواهد شد؛ عدالت مستقر خواهد شد؛ تبعیض از بین خواهد رفت؛ فقر بتدریج ریشهکن میشود؛ عزّت حقیقی برای مردم به وجود میآید؛ جایگاهش در روابط بینالملل ارتقاء پیدا میکند؛ این میشود کشور اسلامی. از این مرحله که عبور کنیم، بعد از آن، دنیای اسلامی است. از کشور اسلامی میشود دنیای اسلامی درست کرد. الگو که درست شد، نظایرش در دنیا به وجود میآید.
ما در کدام مرحلهایم؟ ما در مرحلهی سومیم؛ ما هنوز به کشور اسلامی نرسیدهایم. هیچ کس نمیتواند ادّعا کند که کشور ما اسلامی است. ما یک نظام اسلامی را طرّاحی و پایهریزی کردیم – «ما»، یعنی همانهایی که کردند – و الان یک نظام اسلامی داریم که اصولش هم مشخّص و مبنای حکومت در آنجا معلوم است. مشخّص است که مسؤولان چگونه باید باشند. قوای سهگانه وظایفشان معیّن است. وظایفی که دولتها دارند، مشخّص و معلوم است؛ اما نمیتوانیم ادّعا کنیم که ما یک دولت اسلامی هستیم؛ ما کم داریم. ما باید خودمان را بسازیم و پیش ببریم. ما باید خودمان را تربیت کنیم. (بیانات در دیدار کارگزاران نظام، 79/9/12)
بنابراین با بررسی مبانی و ساختارها و سلامت آنها باید ریشه مشکلات کشور را در دو عامل دیگر یعنی کارگزاران و عملکردها جستجو کرد به نظر می رسد مهمترین عامل بروز مشکلات در کشور عملکرد کارگزاران نظام بوده و عواملی همچون فقدان برنامه ریزی مناسب ، ضعف مدیریت ، توجه نکردن به اولویت ها ، فقدان روحیه و کار جهادی و انقلابی ، ترجیح منافع حزبی وجناحی بر منافع ملی و… در شکل گیری آن مؤثر بوده است .
همانگونه که مقام معظم رهبری در این باره فرمودند: « دشمن در تبلیغات وسیع خود تلاش می کند که کمبودهای معیشتی و اقتصادی کشور را به نظام اسلامی و به جمهوری اسلامی نسبت بدهد؛ این نقشه دشمن است. آنها می خواهند اینجور وانمود بکنند که نظام اسلامی قادر نبوده است و قادر نیست مشکل اقتصادی ملّت ایران را و مشکلات اساسی ملّت ایران را حل کند و گرهها را باز کند؛ یک سوءاستفاده اینجوری می خواهند بکنند برای کوبیدن نظام اسلامی. این حرف ناشی از بغض و عداوت و کینه آنها به نظام اسلامی است. این یک حرف خلاف واقع است، خدماتی که نظام اسلامی و جمهوری اسلامی به ایران و ملّت ایران در این مدّت کرده است، یک خدمات برجسته و فوقالعاده است. اگر وضع ملّت را و وضع کشور را مقایسه کنیم با قبل از دوران اسلامی یعنی در دوران طاغوت، آنوقت معلوم می شود که چه خدمات بزرگ و ارزشمندی را نظام اسلامی تقدیم کرده است. بله، ضعفهایی وجود دارد؛ این ضعفها مربوط به مدیریّت ماها است، این مربوط به کمبودها و ناتواناییهای مدیرانی است که در بخشهای مختلف مشغول کار بودهاند؛ امّا نظام اسلامی تواناییهایی را در خود پرورش داده و مدیرانی را تربیت کرده است که توانستهاند کارهای بسیار بزرگی را در طول این سی و چند سال برای کشور انجام بدهند؛ آنهم درحالیکه در این سی و چند سال، ملّت از همه طرف در فشار تحریم و فشار اقتصادی دشمنان بوده است.
من چند نمونه را عرض می کنم. البتّه اینها فقط نمونههایی است که من می گویم وَالّا آن فهرست خدمات نظام جمهوری اسلامی، یک فهرست بسیار طولانیتر از این حرفها است. ببینید! جمعیّت کشور از اوّل انقلاب تا امروز دو برابر شده است. یعنی از حدود چهل میلیون به نزدیک به هشتاد میلیون رسیده است، امّا آنچه اتّفاق افتاده و آن کارهایی که در زمینههای مختلف انجام گرفته است، بحث دو برابر و سه برابر نیست، [بلکه] ارقام فوقالعاده و بسیار چشمگیری است.
در زمینههای زیرساختی، کارهایی در کشور شده است که حقیقتاً از نظر معیار و مقیاسی، [که] انسان با کشورهای دیگر میسنجد، بسیار بزرگ و عظیم است. از باب مثال: راههای کشور در این مدّت، شش برابر شده است؛ ظرفیّت بنادر کشور در این مدّت، بیست برابر شده است؛ سدهای مخزنی کشور -که آب شُرب و آب کشاورزی را تأمین می کنند- سی برابر شده است؛ تولید برق کشور، چهارده برابر شده است؛ صادرات غیر نفتی کشور، ۵۷ برابر شده است -قبل از انقلاب، (یعنی)در دوران طاغوت، صادرات کشور تقریباً منحصر بود به نفت و یک مختصری اشیاء تولیدی دیگر که در جنب صادرات نفتی، تقریباً هیچ بود؛ امروز صادرات غیر نفتی ۵۷ برابر افزایش پیدا کرده است- تولید محصولات پتروشیمی سی برابر و تولید محصولات فولادی پانزده برابر [شده است]؛ اینها کارهای زیرساختی است؛ هر کشوری بخواهد تحرّک پیدا کند، پیشرفت اقتصادی پیدا کند، به این چیزها احتیاج دارد؛ این کارها در دوران انقلاب انجام گرفته است.
در زمینه علم و فنّاوری، از اوّل انقلاب [تاکنون]، تعداد دانشجویان ۲۵ برابر شده است؛ اوّل انقلاب، همه دانشجویان کشور دویستوخردهای هزار نفر بود، امروز نزدیک پنج میلیون دانشجو در کشور مشغول تحصیل هستند؛ مقالات علمی شانزده برابر [شده]؛ و فعّالیّتهای علمی و فنّاوری فراوان دیگر.
در زمینه توسعه اجتماعی و انسانی، شاخصها بسیار بالا است. در زمینه خدمات -خدمترسانی- به مردم -مثل برق و گاز و تلفن و آبادی روستاها- آمارها بسیار خوب و مژدهبخش است. در زمینه فعّالیّتهای نظامی، آمارها فوقالعاده است؛ کشوری که قبل از پیروزی انقلاب، از لحاظ نظامی وابسته محض به خارج از کشور بود -آن هم به دشمنانی مثل آمریکا- امروز از لحاظ پیشرفتهای نظامی، آنچنان چشمگیر است که چشم دشمن را هم می زند، او را هم خشمگین و نگران و عصبانی می کند.
اینها همهاش هنر نظام اسلامی است؛ اینها کارهایی است که نظام اسلامی کرده است. عرض کردم که اگر این فهرست را بخواهم بگویم، یک فهرست بسیار طولانی است و کار از اینها برتر و بالاتر است. البتّه انقلاب متوقّف نمی شود، پیشرفت متوقّف نمی شود؛ کارهای زیادی وجود دارد که باید انجام بگیرد و به حول و قوّه الهی انجام خواهد گرفت و در سیاستهای کلّی نظام اسلامی (هم) به آن کارهایی که باید در آینده انجام بگیرد، تصریح شده است و ذکر شده است که چه کارهایی باید انجام بگیرد.
خب، ضعفهایی هم داشتهایم که کم نبوده؛ بنده از ضعفهای فعّالیّتهای مسئولین کشور -از جمله خودِ این حقیر- در سطح عموم ملّت ایران و در طول سالها، آگاهم؛ ضعفهای زیادی وجود داشته که این مربوط به مدیریّتهای ما است، مربوط به حرکت عمومی نظام اسلامی نیست. ما هرجا یک مدیریّت انقلابیِ فعّالِ پُرتحرّک داشتیم، کار پیش رفته است؛ هرجا مدیریّتهای ضعیف، بیحال، ناامید، غیرانقلابی، و بیتحرّک داشتیم؛ کارها یا متوقّف مانده است، یا انحراف پیدا کرده است. این مسئلهای است که وجود دارد؛ یک اشکالی و یک ضعفی است که وجود دارد؛ باید مدیرانمان انشاءالله پُرانگیزهتر باشند، کارآمدتر باشند، تلاش بیشتری را انجام بدهند، و به حول و قوّه الهی همینجور هم خواهد شد. من بهطور قاطع عرض میکنم که اگر مدیریّت در بخشهای مختلف کشور، متدیّن باشد، انقلابی باشد و کارآمد باشد، همه مشکلات کشور حل خواهد شد؛ ما مشکل غیرقابل حلّی در کشور نداریم. »( بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی ،96/1/1)
همچنین فرمودند: « بنده اعتقادم این است که نظام اسلامى از همه دولت هایى که در دوران استعمار و دوران نزدیک به استعمار در کشور ما وجود داشته، قوى تر عمل کرده است. بدون تردید نظام جمهورى اسلامى در همه بخش ها قوى عمل کرده است. عناصر مؤمن و کارآمد در نظام وجود داشته اند؛ پشتوانه مردمى هم به آن ها کمک کرده است. در بخش هایى ما با قدرت وارد میدان شده ایم که فکرش را نمى توانستیم بکنیم. در همه بخش ها این طور است. البته اقتضاى این دوره از نظام جمهورى اسلامى، اقتضاى کار بیشتر، انقلابى تر، مؤمنانه تر و همه امکانات را بیش از این به میدان آوردن است؛ این را قبول داریم.
البته کم کارى وجود دارد، اما ناکارآمدى وجود ندارد؛ بین این ها باید تفکیک قائل شد. ناکارآمدى وجود ندارد؛ نظام اسلامى کارایى دارد…کارآمدى نظام غیر از کارآمدى این دستگاه یا آن دستگاه است؛ نظام، نظام کارآمدى است. البته کارآمدى نظام، مجموعه عملکرد مثبت و منفى اى است که دستگاه هاى نظام دارند؛ اما این برآیند مثبت است. »( بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان در ماه مبارک رمضان، 10/ 8/ 1383)
در مورد تفاوت دولتها باید بگوییم ، تفاوت دولتها به دلیل نوع نگاه و تفکر حاکم برآنها در نحوه اداره امور کشور و اولویت ها و خط مشی های ترسیم شده توسط آنان است . بر این اساس شاهد شکل گیری جریان های راست و چپ ، اصولگرا و اصلاح طلب در مدیریت اجرایی کشور هستیم .
گرچه نظارت بر دولت توسط سایر قوا وجود دارد ، اما تا زمانی که خط مشی ترسیم شده توسط دولت در چارچوب مبانی واهداف و خط مشی نظام باشد و دولت در چارچوب قوانین حرکت نماید، اشکال قانونی بر دولت وارد نخواهد بود .
قانون برای همه دولت ها ثابت است اما در چگونگی اجرا و برنامه ریزی برای تحقق قوانین اختلاف نظر میان دولتها موجب اختلاف میان دولتها می شود . علاوه بر اینکه میزان توانایی و قدرت دولتها در دستیابی به اهداف متفاوت است .
دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم ، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار برد :
1. ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی براساس ایمان وتقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی .
2. بالابردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسایل دیگر.
3. آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه ، در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی .
4. تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه های علمی ، فنی ، فرهنگی و اسلامی از طریق تاسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان .
5. طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب .
6. محو هرگونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی .
7. تأمین آزادی های سیاسی و اجتماعی در حدود قانون .
8. مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی ، اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی خویش .
9. رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه ، در تمام زمینه های مادی و معنوی .
10. ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیرضرور.
11. تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور.
12. پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه برطبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه .
13. تأمین خودکفایی در علوم و فنون صنعت و کشاورزی و امورنظامی و مانند اینها.
14. تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضائی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون .
15. توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه مردم .
16. تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام ، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان .
در مورد ساختارها نیز ساختارهای نظام سیاسی به طور مشخص در قانون اساسی ترسیم شده است و وظایف و مسئولیت های نهادهای مختلف معین شده است . گرچه ممکن است در بخشهایی از نظر قانونی ضعف ها ، نارساییها و خلأهایی وجود داشته باشد ، اما امکان تغییر و اصلاح آن وجود دارد از این رو مشکلات کشور مربوط به ساختارهای نظام نیست .دستاوردها و پیشرفتهای چشمگیر نظام در عرصه های مختلف پزشکی، نانو، الکترونیک، هوا وفضا ، هسته ای ، نظامی و… و خدمات و تحولات گسترده در کشور در طول حیات نظام جمهوری اسلامی و در مقایسه با نظام گذشته ، به خوبی بیانگرکارآمدی نظام و ظرفیت مبانی و ساختارهای آن در تحقق رشد و پیشرفت کشور است .
البته در ارزیابی میزان موفقیت نظام باید به روند تدریجی دستیابی به اهداف و اصول و اینکه در چه مرحله وشرایطی قرار دارین ، توجه داشت همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند: « ما میخواهیم آن نظامی، آن تشکیلاتی و آن حکومتی را که بتوان این هدفها را در آن محقّق کرد، به وجود آوریم. این یک فرآیند طولانی و دشواری دارد و شروعش از انقلاب اسلامی است این قدمِ اوّل است. انقلاب که تحقّق پیدا کرد، بلافاصله بعد از آن، تحقّق نظام اسلامی است. نظام اسلامی، یعنی طرح مهندسی و شکل کلّی اسلامی را در جایی پیاده کردن. مثل اینکه وقتی در کشور ما نظام سلطنتیِ استبدادیِ فردیِ موروثیِ اشرافیِ وابسته برداشته شد، به جای آن، نظام دینیِ تقواییِ مردمیِ گزینشی جایگزین میشود؛ با همین شکل کلّی که قانون اساسی برایش معیّن کرده، تحقق پیدا میکند؛ یعنی نظام اسلامی. بعد از آن که نظام اسلامی پیش آمد، نوبت به تشکیل دولت اسلامی به معنای حقیقی میرسد؛ یا به تعبیر روشنتر، تشکیل منش و روش دولتمردان – یعنی ماها – به گونه اسلامی؛ چون این در وهله اول فراهم نیست؛ بتدریج و با تلاش باید به وجود آید. مسؤولان و دولتمردان باید خودشان را با ضوابط و شرایطی که متعلق به یک مسؤول دولت اسلامی است، تطبیق کنند. یا چنان افرادی – اگر هستند – سر کار بیایند؛ یا اگر ناقصند، خودشان را به سمت کمال در آن جهت حرکت دهند و پیش ببرند. این مرحله سوم است که از آن تعبیر به ایجاد دولت اسلامی میکنیم. نظام اسلامی قبلاً آمده، اکنون دولت باید اسلامی شود. دولت به معنای عام، نه به معنای هیأت وزرا؛ یعنی قوای سهگانه، مسؤولان کشور، رهبری و همه. مرحله چهارم – که بعد از این است – کشورِ اسلامی است. اگر دولت به معنای واقعی کلمه اسلامی شد، آنگاه کشور به معنای واقعی کلمه اسلامی خواهد شد؛ عدالت مستقر خواهد شد؛ تبعیض از بین خواهد رفت؛ فقر بتدریج ریشهکن میشود؛ عزّت حقیقی برای مردم به وجود میآید؛ جایگاهش در روابط بینالملل ارتقاء پیدا میکند؛ این میشود کشور اسلامی. از این مرحله که عبور کنیم، بعد از آن، دنیای اسلامی است. از کشور اسلامی میشود دنیای اسلامی درست کرد. الگو که درست شد، نظایرش در دنیا به وجود میآید.
ما در کدام مرحلهایم؟ ما در مرحلهی سومیم؛ ما هنوز به کشور اسلامی نرسیدهایم. هیچ کس نمیتواند ادّعا کند که کشور ما اسلامی است. ما یک نظام اسلامی را طرّاحی و پایهریزی کردیم – «ما»، یعنی همانهایی که کردند – و الان یک نظام اسلامی داریم که اصولش هم مشخّص و مبنای حکومت در آنجا معلوم است. مشخّص است که مسؤولان چگونه باید باشند. قوای سهگانه وظایفشان معیّن است. وظایفی که دولتها دارند، مشخّص و معلوم است؛ اما نمیتوانیم ادّعا کنیم که ما یک دولت اسلامی هستیم؛ ما کم داریم. ما باید خودمان را بسازیم و پیش ببریم. ما باید خودمان را تربیت کنیم. (بیانات در دیدار کارگزاران نظام، 79/9/12)
بنابراین با بررسی مبانی و ساختارها و سلامت آنها باید ریشه مشکلات کشور را در دو عامل دیگر یعنی کارگزاران و عملکردها جستجو کرد به نظر می رسد مهمترین عامل بروز مشکلات در کشور عملکرد کارگزاران نظام بوده و عواملی همچون فقدان برنامه ریزی مناسب ، ضعف مدیریت ، توجه نکردن به اولویت ها ، فقدان روحیه و کار جهادی و انقلابی ، ترجیح منافع حزبی وجناحی بر منافع ملی و… در شکل گیری آن مؤثر بوده است .
همانگونه که مقام معظم رهبری در این باره فرمودند: « دشمن در تبلیغات وسیع خود تلاش می کند که کمبودهای معیشتی و اقتصادی کشور را به نظام اسلامی و به جمهوری اسلامی نسبت بدهد؛ این نقشه دشمن است. آنها می خواهند اینجور وانمود بکنند که نظام اسلامی قادر نبوده است و قادر نیست مشکل اقتصادی ملّت ایران را و مشکلات اساسی ملّت ایران را حل کند و گرهها را باز کند؛ یک سوءاستفاده اینجوری می خواهند بکنند برای کوبیدن نظام اسلامی. این حرف ناشی از بغض و عداوت و کینه آنها به نظام اسلامی است. این یک حرف خلاف واقع است، خدماتی که نظام اسلامی و جمهوری اسلامی به ایران و ملّت ایران در این مدّت کرده است، یک خدمات برجسته و فوقالعاده است. اگر وضع ملّت را و وضع کشور را مقایسه کنیم با قبل از دوران اسلامی یعنی در دوران طاغوت، آنوقت معلوم می شود که چه خدمات بزرگ و ارزشمندی را نظام اسلامی تقدیم کرده است. بله، ضعفهایی وجود دارد؛ این ضعفها مربوط به مدیریّت ماها است، این مربوط به کمبودها و ناتواناییهای مدیرانی است که در بخشهای مختلف مشغول کار بودهاند؛ امّا نظام اسلامی تواناییهایی را در خود پرورش داده و مدیرانی را تربیت کرده است که توانستهاند کارهای بسیار بزرگی را در طول این سی و چند سال برای کشور انجام بدهند؛ آنهم درحالیکه در این سی و چند سال، ملّت از همه طرف در فشار تحریم و فشار اقتصادی دشمنان بوده است.
من چند نمونه را عرض می کنم. البتّه اینها فقط نمونههایی است که من می گویم وَالّا آن فهرست خدمات نظام جمهوری اسلامی، یک فهرست بسیار طولانیتر از این حرفها است. ببینید! جمعیّت کشور از اوّل انقلاب تا امروز دو برابر شده است. یعنی از حدود چهل میلیون به نزدیک به هشتاد میلیون رسیده است، امّا آنچه اتّفاق افتاده و آن کارهایی که در زمینههای مختلف انجام گرفته است، بحث دو برابر و سه برابر نیست، [بلکه] ارقام فوقالعاده و بسیار چشمگیری است.
در زمینههای زیرساختی، کارهایی در کشور شده است که حقیقتاً از نظر معیار و مقیاسی، [که] انسان با کشورهای دیگر میسنجد، بسیار بزرگ و عظیم است. از باب مثال: راههای کشور در این مدّت، شش برابر شده است؛ ظرفیّت بنادر کشور در این مدّت، بیست برابر شده است؛ سدهای مخزنی کشور -که آب شُرب و آب کشاورزی را تأمین می کنند- سی برابر شده است؛ تولید برق کشور، چهارده برابر شده است؛ صادرات غیر نفتی کشور، ۵۷ برابر شده است -قبل از انقلاب، (یعنی)در دوران طاغوت، صادرات کشور تقریباً منحصر بود به نفت و یک مختصری اشیاء تولیدی دیگر که در جنب صادرات نفتی، تقریباً هیچ بود؛ امروز صادرات غیر نفتی ۵۷ برابر افزایش پیدا کرده است- تولید محصولات پتروشیمی سی برابر و تولید محصولات فولادی پانزده برابر [شده است]؛ اینها کارهای زیرساختی است؛ هر کشوری بخواهد تحرّک پیدا کند، پیشرفت اقتصادی پیدا کند، به این چیزها احتیاج دارد؛ این کارها در دوران انقلاب انجام گرفته است.
در زمینه علم و فنّاوری، از اوّل انقلاب [تاکنون]، تعداد دانشجویان ۲۵ برابر شده است؛ اوّل انقلاب، همه دانشجویان کشور دویستوخردهای هزار نفر بود، امروز نزدیک پنج میلیون دانشجو در کشور مشغول تحصیل هستند؛ مقالات علمی شانزده برابر [شده]؛ و فعّالیّتهای علمی و فنّاوری فراوان دیگر.
در زمینه توسعه اجتماعی و انسانی، شاخصها بسیار بالا است. در زمینه خدمات -خدمترسانی- به مردم -مثل برق و گاز و تلفن و آبادی روستاها- آمارها بسیار خوب و مژدهبخش است. در زمینه فعّالیّتهای نظامی، آمارها فوقالعاده است؛ کشوری که قبل از پیروزی انقلاب، از لحاظ نظامی وابسته محض به خارج از کشور بود -آن هم به دشمنانی مثل آمریکا- امروز از لحاظ پیشرفتهای نظامی، آنچنان چشمگیر است که چشم دشمن را هم می زند، او را هم خشمگین و نگران و عصبانی می کند.
اینها همهاش هنر نظام اسلامی است؛ اینها کارهایی است که نظام اسلامی کرده است. عرض کردم که اگر این فهرست را بخواهم بگویم، یک فهرست بسیار طولانی است و کار از اینها برتر و بالاتر است. البتّه انقلاب متوقّف نمی شود، پیشرفت متوقّف نمی شود؛ کارهای زیادی وجود دارد که باید انجام بگیرد و به حول و قوّه الهی انجام خواهد گرفت و در سیاستهای کلّی نظام اسلامی (هم) به آن کارهایی که باید در آینده انجام بگیرد، تصریح شده است و ذکر شده است که چه کارهایی باید انجام بگیرد.
خب، ضعفهایی هم داشتهایم که کم نبوده؛ بنده از ضعفهای فعّالیّتهای مسئولین کشور -از جمله خودِ این حقیر- در سطح عموم ملّت ایران و در طول سالها، آگاهم؛ ضعفهای زیادی وجود داشته که این مربوط به مدیریّتهای ما است، مربوط به حرکت عمومی نظام اسلامی نیست. ما هرجا یک مدیریّت انقلابیِ فعّالِ پُرتحرّک داشتیم، کار پیش رفته است؛ هرجا مدیریّتهای ضعیف، بیحال، ناامید، غیرانقلابی، و بیتحرّک داشتیم؛ کارها یا متوقّف مانده است، یا انحراف پیدا کرده است. این مسئلهای است که وجود دارد؛ یک اشکالی و یک ضعفی است که وجود دارد؛ باید مدیرانمان انشاءالله پُرانگیزهتر باشند، کارآمدتر باشند، تلاش بیشتری را انجام بدهند، و به حول و قوّه الهی همینجور هم خواهد شد. من بهطور قاطع عرض میکنم که اگر مدیریّت در بخشهای مختلف کشور، متدیّن باشد، انقلابی باشد و کارآمد باشد، همه مشکلات کشور حل خواهد شد؛ ما مشکل غیرقابل حلّی در کشور نداریم. »( بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی ،96/1/1)
همچنین فرمودند: « بنده اعتقادم این است که نظام اسلامى از همه دولت هایى که در دوران استعمار و دوران نزدیک به استعمار در کشور ما وجود داشته، قوى تر عمل کرده است. بدون تردید نظام جمهورى اسلامى در همه بخش ها قوى عمل کرده است. عناصر مؤمن و کارآمد در نظام وجود داشته اند؛ پشتوانه مردمى هم به آن ها کمک کرده است. در بخش هایى ما با قدرت وارد میدان شده ایم که فکرش را نمى توانستیم بکنیم. در همه بخش ها این طور است. البته اقتضاى این دوره از نظام جمهورى اسلامى، اقتضاى کار بیشتر، انقلابى تر، مؤمنانه تر و همه امکانات را بیش از این به میدان آوردن است؛ این را قبول داریم.
البته کم کارى وجود دارد، اما ناکارآمدى وجود ندارد؛ بین این ها باید تفکیک قائل شد. ناکارآمدى وجود ندارد؛ نظام اسلامى کارایى دارد…کارآمدى نظام غیر از کارآمدى این دستگاه یا آن دستگاه است؛ نظام، نظام کارآمدى است. البته کارآمدى نظام، مجموعه عملکرد مثبت و منفى اى است که دستگاه هاى نظام دارند؛ اما این برآیند مثبت است. »( بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان در ماه مبارک رمضان، 10/ 8/ 1383)
در مورد تفاوت دولتها باید بگوییم ، تفاوت دولتها به دلیل نوع نگاه و تفکر حاکم برآنها در نحوه اداره امور کشور و اولویت ها و خط مشی های ترسیم شده توسط آنان است . بر این اساس شاهد شکل گیری جریان های راست و چپ ، اصولگرا و اصلاح طلب در مدیریت اجرایی کشور هستیم .
گرچه نظارت بر دولت توسط سایر قوا وجود دارد ، اما تا زمانی که خط مشی ترسیم شده توسط دولت در چارچوب مبانی واهداف و خط مشی نظام باشد و دولت در چارچوب قوانین حرکت نماید، اشکال قانونی بر دولت وارد نخواهد بود .
قانون برای همه دولت ها ثابت است اما در چگونگی اجرا و برنامه ریزی برای تحقق قوانین اختلاف نظر میان دولتها موجب اختلاف میان دولتها می شود . علاوه بر اینکه میزان توانایی و قدرت دولتها در دستیابی به اهداف متفاوت است .