خانه » همه » مذهبی » می خواستم بدانم: وقتی اسلام اجازه ازدواج با زنان اهل کتاب که مسایلی مانند حجاب و نماز و روزه و … را رعایت نمی کنند را به مرد مسلمان می دهد آیا می توان چنین نتیجه گرفت که از نظر اسلام این اعتقادات خود فرد است که اهمیت دارد و نه کسی که با وی زندگی می کند و یک انسان مسلمان باید بتواند همه نوع انسان و طرز فکری را تحمل نماید و با آنها در کمال آرامش زندگی مسالمت آمیز و سرشار از محبت و عشق داشته باشد و اگر مرد مسلمانی با زن مسلمانی که در بند رعایت مسایل شرعی نیست( منظورم انجام گناهان کبیره نیست) ازدواج کند، آیا می تواند خیالش از این بابت راحت باشد که خداوند از بابت این ازدواج از او ناراضی نیست و تربیت فرزندانش را به چنین همسری بسپارد.

می خواستم بدانم: وقتی اسلام اجازه ازدواج با زنان اهل کتاب که مسایلی مانند حجاب و نماز و روزه و … را رعایت نمی کنند را به مرد مسلمان می دهد آیا می توان چنین نتیجه گرفت که از نظر اسلام این اعتقادات خود فرد است که اهمیت دارد و نه کسی که با وی زندگی می کند و یک انسان مسلمان باید بتواند همه نوع انسان و طرز فکری را تحمل نماید و با آنها در کمال آرامش زندگی مسالمت آمیز و سرشار از محبت و عشق داشته باشد و اگر مرد مسلمانی با زن مسلمانی که در بند رعایت مسایل شرعی نیست( منظورم انجام گناهان کبیره نیست) ازدواج کند، آیا می تواند خیالش از این بابت راحت باشد که خداوند از بابت این ازدواج از او ناراضی نیست و تربیت فرزندانش را به چنین همسری بسپارد.

از نظر شرعی زنان اهل کتاب مانند مسیحی ، یهودی و زرتشتی را می شود به عقد موقت درآورد ولی ازدواج دایم با آنان جایز نیست و این حدیث به دلیل احتمال تأٌثیرپذیری است به همین جهت در روایت نیز آمده است: « ایاکم و خضراء الدهن؛ از انتخاب همسران زیبا که در لجن زار رشد کرده اند،‌ بپرهیزید». بنابراین،‌ به هر مقدار همسر از جهت پایبندی به مسائل مذهبی و تربیتی در سطح بالاتری باشد، از نظر اسلام از اولویت بیشتری برخوردار است.
جهت توضیح بیشتر توجه شما را به مطالب زیر جلب می کنیم:
ممنوعیت یا محدودیت ازدواج با بیگانگان از احکامی که در همه شرایع الهی و حتی در قوانین حقوقی بسیاری کشورها با تفاوت های اندکی وجود دارد. از بین ادیان آسمانی، آیین یهود سخت تر از دیگر ادیان است و در بخش های مختلفی از کتاب تورات با شدیدترین لحن یهودیان را از ازدواج با بیگانگان منع کرده و آن را ازگناهان کبیره معرفی نموده است. از عبارات تورات بر می آید که یهودیان به دو علت ازدواج با غیر یهودی را جایز نمی دانستند. 1. تأثیر سو اعتقادی چنین ازدواج ها و از دست دادن اصالت اعتقادی 2. از دست دادن اصالت یهودی و عدم توانایی سخن گفتن به زبان عربی اما از نظر دین اسلام که گرایش های نژادی و ناسیونالیستی در آن وجود ندارد و ملاک برتری تقوای الهی دانسته شده است. و حفظ اصالت های خانوادگی است (ابراهیمی، محمد ، ازدواج با بیگانگان در فقه اسلام و سایر شرایع الهی، دفتر تبلیغات اسلامی، 33-32) هم چنان که در بخشی از ِآیه سوره بقره می خوانیم «و با زنان مشرک و بت پرست، تا ایمان نیاورده اند، ازدواج نکنید… آن ها دعوت به سوی آتش می کنند و خدا دعوت به بهشت…» از این بخش آیه سه نکته در مورد ممنوعیت ازدواج با بیگانگان فهمیده می شود. 1.ازدواج پایه اصلی تکثیر نسل و پرورش و تربیت فرزندان و گسترش جامعه است و محیط تربیتی خانواده در سرنوشت فرزندان ، فوق العاده مؤثر است بدیهی است که ازدواج با بیگانگان در سوق دادن فرزندان به بی اعتقادی نقش اساسی را بازی می کند. 2. شرک خمیر مایه انواع انحراف ها و در واقع آتش سوزانی است ، هم در این دنیا و هم در آخرت لذا اسلام اجازه نمی دهد که مسلمانان، خود یا فرزندانشان را در این ، آتش بیفکنند. 3. مشرکان که افراد بیگانه از اسلامند اگر از طریق ازدواج به خانه های مسلمانان، راه یابند، جامعه اسلامی گرفتار هرج و مرج و دشمنان داخلی می شود. (ایت الله مکارم شیرازی ، تفسیر نمونه، ج 2، ص 133) روشن است که علل یاد شده در ممنوعیت ازدواج بامشرکان در اهل کتاب با شدت کمتری وجود دارد از این رو تنها به مردان مسلمان اجازه عقد موقت با زنان اهل کتاب داده شد. 4. علاوه بر آن که وقتی علاقه دو نفر آنچنان به هم زیاد باشد که بخواهند یک عمر با هم زندگی کنند و مستحکم ترین رابطه را با هم براقرارکنند چطور در اساسی ترین مسأله زندگی که جهان بینی است اختلاف نظر دارند. اعتقاد انسان مبنای رفتار و عمل انسان می باشد چطور دو نفر با دو مرام و اعتقاد صددرصد ضد هم می توانند با هم تفاهم داشته باشند نتیجه چنین ازدواجی عدم تفاهم روحی در منزل ، در تربیت فرزند و در رفتار اجتماعی است و یا خطر انحراف عقیدتی و استحاله فکری . 5. و چه بسا همین شرط خود یک راه برای دعوت به سوی دین حق باشد . وقتی دو نفر به هم دیگر علاقه داشته باشند و .. حاضر هستند به پاس حرمت طرف مقابل او و اعتقاداتش را حرمت نهاده و درک کند.
کفویت شرط اسلام برای ازدواج:
کفو از نظر لغت یعنی همتا و برابر در موضوع ازدواج کفو یعنی شخصی که همتا و مناسب برای طرف دیگر باشد. در اعتبارات اجتماعی و فرهنگ عمومی جامعه افرادی را که از نظر خانوادگی دانش ثروت موفقیت اجتماعی با یکدیگر نوعا نزدیک باشند را کفو یکدیگر می دانند. ولی از نظر معارف اسلام و روایات مأثوره از اهل بیت و نیز سیره ئ پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) تنها چیزی که کفویت را احراز می نماید ایمان است. ایمان یعنی اعتقاد باطنی به خداوند و التزام عملی به مقتضای ایمان، یعنی به دین و آموزه های اسلام. لذا پیامبر خدا جوبیر که مردی سیاه پوست و فقیر بود را به «دلفار» دختر زیادبن لبید تزویج نمود و فرمود : «المؤمن کفو للمؤمن والمسلم کفو للمسلم؛ مرد مؤمن همتای زن مؤمن و مرد مسلمان همتای زن مسلمان است» (بحار/ ج 22 / ص 117). بنابر این آنچه که در ازدواج باید مورد نظر باشد کفویت در ایمان و اعتقاد است.
بنابراین در صورتی که انسان با همسری ازدواج کند که از نظر ایمانی و یا التزام عملی به احکام و اخلاق اسلامی مشکل دارد و از این نظر کفویت ندارد، نمی تواند آینده و خوشبختی خود را تضمین شده بداند و در مورد فرزندان اونیز اطمینانی وجود ندارد که به هنجار باشند و از وضعیت شخصیتی رضایت بخشی برخوردار باشند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد