شرایط موفقیت روش های فرهنگی
پیام رسان و مبلغ موفق (نیروی فرهنگی)، باید دارای شرایطی باشد که مهم ترین آنهاا عبارت است از:
1. باید مکتب و ماهیت پیامی را که می خواهد به دیگران برساند، بشناسد. به عبارت دیگر، اسلام را به عنوان نظام و مجموعه ای هماهنگ و مرتبط با یکدیگر بشناسد؛ به گونه ای که بتواند اجزای اهم و مهم آن را تشخیص دهد.
2. وسایل و ابزار تبلیغ را بشناسد و بداند که چه ابزاری را مورد استفاده قرار دهد و چه چیز را مورد استفاده قرار ندهد، و در به کار بردن آن وسایل، مهارت داشته باشد. مرتضی مطهری، حماسه حسینی، ج 1، (تهران: صدرا، 1374)، صص 348 ـ 350.
3. ناصح باشد,یعنی، خلوص کامل داشته و در گفتار خود، هیچ هدفی جز رساندن پیام ـ که خیر آن طرف است ـ نداشته باشد. . همان، ص 242.
4. از تواضع و فروتنی برخوردار باشد. کسی که می خواهد پیام خدا را به مردم برساند، باید در مقابل مردم، در نهایت تواضع و فروتنی باشد. خود را تافته ای جدا بافته از اجتماع نبیند و مردم را به دیدة تحقیر ننگرد. همان، ص 246.
5. مبلّغ پیام الهی باید شجاع و با شهامت باشد. قرآن در این باره می فرماید: « الَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاَّ اللّه َ؛ آنان که پیام های الهی را به مردم می رسانند و از خدای خودشان می ترسند و از احدی غیر خدا بیم ندارند».. احزاب()، آیة 39
6. پیام رسان باید صبور و با استقامت باشد. قرآن در آیات بسیاری احقاف، آیة 35؛ هود، آیه112 پیامبر اسلام را به صبر و استقامت فرا می خواند. از جمله می فرماید: « فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ ؛ در برابر حکم الهی صابرباش و مانند همراه ماهی [یونس(ع) که صبر از کف داد] مباش» قلم، آیة 48
امیر مؤمنان علی(ع) می فرماید: «آدم صبور و پرحوصله، پیروزی را از دست نخواهد داد، هر چند مدت درازی برای رسیدن به آن طول بکشد». نهج البلاغه، کلمات قصار، شمارة153
7. پیام رسان باید خود قبل از دیگران به دستورات الهی عمل کند. امام علی(ع) می فرماید: « من نصب نفسه للناس إماما فلیبدأ بتعلیم نفسِه قبلَ تعلیم غیره »؛ «هر کس که خود را پیشوای مردم سازد، باید پیش از دیگران، خود را تعلیم دهد».همان، ص 73 فرق اساسی میان مکتب انبیا با سایر مکاتب، در این است که آنان قبل از که از دیگران تقاضای عمل بکنند، خودشان عمل می کردند و لذا پیام ایشان تا اعماق روح بشر نفوذ می کرد. قلب و احساسات بشر را در تصرّف خویش در می آورد. مرتضی مطهری، حکمت ها و اندرزها، (تهران: صدرا، 1374)، ص 224
در فرایند تعلیم و تبلیغ ارزش های واقعی دین به جامعه، عناصر متعددی از قبیل؛ خصوصیات و توانایی های شخص معلم و مبلغ، ویژگی های متعلم یا مخاطب (جامعه تبلیغی)، موضوع یا پیام مورد انتقال، شیوه، ابزار، هدف، زمان و مکان، مورد نیاز بوده و هر کدام در جای خود از اهمیت زیادی برخوردارند (ر.ک: محمد تقی رهبر، پژوهش در تبلیغ، ص 156).
بررسی شیوه های تعلیمی و تبلیغی قرآن کریم و پیامبران الهی، به عنوان بزرگترین معلمان بشریت در طول تاریخ مؤید این مطلب است. از این رو در پاسخ سؤال فوق نمی توان به یک روشی و یا چند روشی در تعلیم و تبلیغ دین و ارزش های آن بسنده کرد؛ زیرا موضوعاتی نظیر روحیات فرد متعلم، سطح علمی فرد و جهان بینی او، مقتضیات زمان و مکان و…، هر کدام روش ها و شیوه های متفاوتی را طلب می نمایند. از سوی دیگر احکام و تعالیم اسلایم تماما منطبق با مقتضیات طبیعی و شرایط فطری و موافق با سنن الهی حاکم بر جهان است، بنابراین در هر شرایط، امکان اتخاذ یک روش برخاسته از مبانی دینی وجود دارد «انعطاف پذیری اسلام چنین اقتضا می کند که با روش های متناسب با زمان و مکان و با زبان روز و بهره گیری از ابزارهای مشروع گوناگون که متضمن رساندن پیام اسلام به مردم است تبلیغ و دعوت صورت پذیرد» (فتحی یکن، مشکلات الدعوه والدعاه، ص 117).
از سوی دیگر مسلما روش الگویی «شیوه اسوه نمایی» در تربیت و تعلیم، ارشاد و هدایت و تبلیغ از مؤثرترین شیوه هاست. سید قطب در اهمیت این شیوه می نویسد: «عملی ترین و پیروزمندانه ترین وسیله تربیت، تربیت کردن با یک نمونه عمل و سرمشق زنده است… سرمشق و الگو به مردم عرضه می شود تا مردم همانند صفاتش را در خود تحقق بخشند و به رنگ آن نمونه واقعی در آیند. هر کس به اندازه ظرفیت و استعدادش از آن شعله فروزان پرتوی بگیرد و تا آنجا که توانایی دارد برای رسیدن به قله کمال از کوه دانش و فضیلت بالا رود… از این جهت است که اسلام، سرمشق دادن را بزرگترین وسیله تربیت می داند و پایه روش تربیتی خود را بیش از هر چیز بر این سنگ استوار می سازد» (سید قطب، روش تربیتی اسلام، ترجمه محمد مهدی جعفری، ص 251، 252).
اهمیت این موضوع مورد تأیید یافته های علمی روان شناسان نیز واقع شده است(مصطفی عباسی مقدم، نقش اسوه ها در تبلیغ و تربیت، ص 83).
در قرآن کریم و روایات متعدد و همچنین سیره معصومین(ع) بر این روش تأکید شده است. چنانکه قرآن کریم می فرماید: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر» (احزاب، آیه 21) و «قد کانت لکم اسوه حسنه فی ابراهیم والذین معه» (ممتحنه، آیه 4). و…
امام صادق(ع) نیز می فرماید: «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم لیروا منکم الورع والاجتهاد والصلاه والخیر فان ذلک داعیه؛ دعوت گر مردم با غیر زبان هایتان باشید تا پاکدامنی، کوشش، نماز و نیکی را از شما مشاهده کنند که این خود دعوت کننده است» (اصول کافی، کلینی، ج 3، ص 81).
اسوه بودن و انطباق گفتار و کردار یکی از مؤثرترین شیوه های تعلیم و تبلیغ دین است. «اسوه حسنه از موفق ترین شیوه ها و ابزارهای ارتباط با مردم است و از این رو بر هر حاکم و رهبر و پیشوایی که در اندیشه پیروزی و نیل به اهداف فکری و عملی دعوت می باشد، لازم است که خود اسوه و الگوی دیگران باشد» (عبدالطیف حمزه، الاعلام، تاریخه و مذاهبه، ص 31).
البته همچنان که مشخص است هرگز نمی توان فقط به این روش در تعلیم و تبلیغ دین در جامعه اکتفا نمود بلکه استفاده از روش های جدید و شیوه های هنری مشروع و مناسب با مقتضیات زمان و مکان می تواند نقش مهمی در تعلیم و انتقال ارزش ها به جامعه داشته باشد. چنان که زیبایی و فصاحت و بلاغت قرآن که از مقوله هنر است، مؤید این مطلب می باشد.
شرایط مبلغ:
اولین شرط برای یک نفر مبلغ شناسایی خود مکتب است، شناسایی ماهیت پیام است؛ یعنی کسی که می خواهد پیامی را به جامعه برساند باید خودش با ماهیت آن پیام آشنا باشد، باید فهمیده باشد که هدف این مکتب، اصول و پایه های این مکتب و راه این مکتب چیست و به کجا می رسد، اخلاق و اقتصاد و سیاست این مکتب چیست، معارف این مکتب ، توحید و معاد این مکتب، احکام و مقررات این مکتب چیست. آخر مگر کسی می تواند پیامی را به مردم برساند بدون آنکه خودش آن پیام را شناخته و درک کرده باشد؟! این مثل این است که بگوییم یک نفر مرجع تقلید باشد اما فقه نخوانده باشد. چطور می شود کسی مرجع تقلید باشد و بخواهد بر اساس فقه فتوا بدهد و فقه نخوانده باشد؟! و یا مثل این است که یک نفر می خواهد طبیب باشد اما پزشکی نخوانده باشد. از اینجا معلوم می شود که برای یک نفر مبلغ تا چه اندازه وسعت اطلاعات علمی و شناخت اسلام، آنهم به صورت یک مکتب لازم است.
دومین شرط برای کسی که حامل یک پیام است : اولا مهارت در به کار بردن وسایل تبلیغ و ثانیا شناسایی آنهاست؛ یعنی باید بداند چه ابزاری را مورد استفاده قرار بدهد و چه ابزاری را مورد استفاده قرار ندهد و بلکه خودش از نظر ابزارهای طبیعی، چه ابزاری را داشته باشد و چه ابزاری را نداشته باشد. داستان بعثت موسی بن عمران به رسالت را حتماً شنیده اید. بعد از ده سال که دوباره می خواهد به مصر برگردد، با همسرش حرکت می کند. شبی تاریک و بارانی است. زن حامله اش را درد زایمان می گیرد. هوا هم سرد است و باید زنش را گرم کند ولی وسیله گرم کردن هم ندارد. ناگهان در نقطه ای از آن بیابان نوری را می بیند (در وادی طور، وادی سینا). فکر می کند آتش است. می رود آنجا، معلوم می شود که آتش نیست؛ جریان، جریان دیگری است. در همان جا موسی بن عمران مبعوث می شود؛ ندا می رسد که از این به بعد رسول ما هستی یعنی مبلغ خدا هستی، پیام ما را باید به فرعون و فرعونیان برسانی. موسی می فهمد که یک مبلغ شرایطی دارد. پیغمبری خودش را کافی نمی داند، تقاضاهایی دارد: «رَبِّ اشْرَح لی صَدری» خدایا به من حوصله فراوان بده، شرح صدر بده آنچنان که عصبانی نشوم، ناراحت نشوم، به تنگ نیایم، دریادلم کن که کار تبلیغ دریادلی می خواهد، «وَ یَسِّر لی امری» طه/25 و 26 این مآموریت سنگین را بر من آسان گردان (ببینید کار تبلیغ را ما چقدر کوچک می شماریم و موسی بن عمران چقدر بزرگ می شمارد).
مؤید این مطلب مطلبی است راجع به پیغمبر اکرم. قرآن کریم به پیغمبر اکرم راجع به مآموریتش یعنی تبلیغ اسلام و هدایت مردم می فرماید: «اِنّا سَنُلقی عَلَیکَ قَولاً ثَقیلاً» مزمل /5 عن قریب یک بار سنگین به دوش تو خواهیم گذاشت. باری است که به دوش پیغمبر سنگینی می کند، به دوش پیغمبران سنگینی می کند! چه می گوییم ما؟! موسی(ع) در ادامه تقاضاهای خود گفت: «وَ احلُل عُقدَةً من لسانی» خدایا گره را از زبان من باز کن، به من بیانی رسا و گوارا بده، قدرت سخنوری و ناطقه بده، «یَفقَهوا قَولی» طه/27، 28 به من قدرت تفهیم بده که آن حقیقتی را که به من وحی می کنی به مردم القاء کنم و مردم بفهمند، درک کنند؛ رابطه ای بین من و مردم برقرار کن که مردم مطلب را عینا آن طوری که تو می خواهی از من بگیرند نه اینکه من چیزی بگویم و آنها پیش خود چیز دیگری خیال کنند و من نتوانم آنچه را که دارم بیان کنم. قدرت و قوه بیان یک امر طبیعی است (البته مقداری از آن اکتسابی است) ولی امور طبیعی باید با تمرین و اکتساب تقویت بشوند، مثل کارهای ورزشی که شخص باید یک استعدادی داشته باشد و این استعداد در اثر تمرینهای ورزشی تکمیل می شود.
در هر صورت پرداختن به تمامی شیوه های مناسب برای تعلیم و تبلیغ دین در این مختصر نمی گنجد، از این رو توصیه می شود به منابع ذیل مراجعه نمایید:
1. قرآن و تبلیغ، محسن قرائتی، وزارت ارشاد
2. تعلیم و تربیت در اسلام، شهید مطهری، نشر صدرا
3. اسوه های قرآنی و شیوه های تبلیغی آنان، مصطفی عباسی مقدم، انتشارات دفتر تبلیغات