خانه » همه » مذهبی » زنده بودن روح از طریق بندگی خداوند را توضیح دهید.

زنده بودن روح از طریق بندگی خداوند را توضیح دهید.

زنده بودن روح انسان همان حیات طیبه است که قرآن کریم بدان اشاره نموده است. حیات طیبه معناى وسیعى دارد. حیاتى دور از هر نگرانى و تلخ کامى، حیاتى همراه با قناعت و پرهیز از افراط و تفریط، حیاتى سرشار از معنویت و ایمان و احسان به خلق، حیاتى به دور از غفلت، سهو و نسیان و…. . براى نیل به این هدف متعالى دو شرط لازم است: ایمان و عمل شایسته. در واقع قلب که جایگاه محبت به خداوند متعال شد، سایر محبت هاى غیرواقعى و دنیوى در آن رخنه نخواهد کرد، در نتیجه عملى نیز که از این روح صادر مى شود برگرفته از ایمان خواهد بود، به طورى که عمل صالح، نتیجه و ثمره ایمان راسخ مى باشد. بعد از حصول این معنى، تمام شئون یک فرد مؤمن عبادت خواهد بود. زیرا او خداوند را حاضر و ناظر بر رفتار و کردار خود خواهد یافت. براى رسیدن به این منظور در ابتدا و در حین و در انتهاى هر کارى توجه به خداوند را حفظ کنید و این محافظت را به تمام شئون زندگى خود اشاعه و تعمیم دهید. «آرى هر کس بیشتر بترسد، از خود مراقبت و مواظبت بیشترى خواهد کرد»امام جواد(ع) مى فرمایند: التحفظ عن یقدر الخوف؛ خود را پاییدن به اندازه واهمه داشتن است (شرح زندگانى امام جواد(ع)، انتشارات قرآن و عترت دانشگاه آزاد اسلامى« خداوند در سوره مبارکه نحل آیه 97 می فرماید: «من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاه طیبه و لنجرنیهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون؛ هر کس عمل صالح انجام دهد، در حالی که مؤمن است، خواه مرد یا زن به او حیات و زندگی پاکیزه می بخشیم و آنها را به بهترین اعمالی که انجام می دادند پاداش خواهم داد». در معنای «حیات طیبه» مفسران نظرات گوناگونی دارند: بعضی آن را به روزی حلال و عده ای به قناعت و راضی بودن از نصیب و قسمت و گروهی به رزق روزانه و دسته ای به عبادت همراه با روزی حلال و سرانجام طایفه ای به توفیق بر اطاعت فرمان خدا و مانند آن تفسیر کرده اند. ولی حیات طیبه چنان معنای وسیع و گسترده ای دارد که همه این معانی را در بر می گیرد. زندگی پاکیزه از هر نظر پاکیزه از آلودگی ها، ظلم ها و خیانت ها، عداوت ها و دشمنی ها، اسارت ها و ذلت ها و انواع نگرانی ها و هرگونه چیزی که آب زلال و گوارای زندگی را در کام انسان ناگوار می سازد. در روایتی که در نهج البلاغه از امیر مؤمنان(ع) آمده چنین می خوانیم: «و سئل عن قوله تعالی فلنحیینه حیاه طیبه» فقال هی القناعه؛ از امام(ع) پرسیدند منظور از جمله «فلنحیینه حیاه طیبه» چیست؟ فرمود: قناعت» (نهج البلاغه، کلمه قصار 229). بدون شک مفهوم این تفسیر محدود ساختن حیات طیبه به قناعت نمی باشد بلکه بیان مصداق و نمونه روشنی از آن است، چون اگر همه دنیا را به کسی بدهند ولی روح قناعت را از او بگیرند همیشه در آزار و رنج و نگرانی به سر می برد و به عکس اگر انسان روح قناعت داشته و از حرص و آز و طمع بر کنار باشد، همیشه آسوده خاطر و خوش است (تفسیر نمونه، ج 11 ، ذیل آیه 97 سوره نحل). مرحوم علامه طباطبایی در مورد «حیات طیبه» بیانی عمیق و عالی دارند، ایشان در المیزان، ج 12، در ذیل آیه 97 سوره مبارکه نحل می فرماید: مراد از «احیاء» بخشیدن و افاضه حیات و زندگی است و آیه شریفه دلالت دارد که خداوند سبحان، انسان با ایمانی را که عمل شایسته و مصالح انجام می دهد با زندگی جدیدی که غیر از زندگی معمول مردم است اکرام می کند و آثار زندگی حقیقی که همان علم و قدرت است با این زندگی جدید همراه و همگام است و این درک جدید و قدرت باعث می گردد چنین فرد مؤمنی، چیزها را چنان که هستند ببینید یعنی می تواند امور و اشیاء را به دو قسم حق و باطل تقسیم کند. سپس با قلب و روحش از امور باطل که در معرض فنا و زوال هستند که همان زندگی و حیات دنیوی است روی گردان می شود و به آن پشت می کند و دل به زینت ها و مظاهر فریبنده دنیا نمی بندد و چون از بند این تعلقات دنیوی و ظواهر گول زننده آن رها شد، شیطان نمی تواند او را خوار و ذلیل خود سازد و در بند خود گرفتار آرد. در نتیجه وسوسه های شیطان و هوا و هوس های نفسانی و زخارف دنیوی او را فریب نمی دهد و وسوسه نمی کند چون زوال و نابودی آنها را می بیند. و در مقابل، قلب و روحش به پروردگار باقی وجاویدش مرتبط و پیوسته می گردد و جز ذات پاک او و قرب و جوار او را طلب نمی کند و جز از خشم و دوری از او از چیزی هراس ندارد و در این هنگام برای خود زندگی پاک و جاودانه و بی زوال مشاهده می کند که کارگردان این زندگی و مدبر امور آن، پروردگار بخشنده و مهربان او است و در سراسر این زندگی معنوی و پاک جز زیبایی و جمال چیزی مشاهده نمی کند و تنها اموری را که خداوند آنها را قبیح و زشت شمرده، زشت و ناپسند می شمرد. این چنین انسانی چنان نور و کمال و قدرت و عزت و لذت و شادمانی در زندگی خود می یابد و مشاهده می کند که پایان و انتهایی ندارد، چگونه چنین نباشد و حال آن او غرق در زندگی ابدی و نعمتی پایدار و بی زوال که خالی از هرگونه درد و رنج و ناراحتی و کدورت است می باشد و این زندگی چنان با خیر و نیکی و سعادت آمیخته است که هیچ نوع شقاوت و بدبختی در آن راه ندارد. اما راه رسیدن به حیات طیبه: در همین آیه 97 نحل، راه رسیدن به این زندگی پاکیزه بیان شده است. برای رسیدن به زندگی پاک و حیات معنوی و روحانی باید اعمال صالح توأم با ایمان از انسان سر بزند و تنها وسیله و ملاک و معیار «ایمان» و اعمال صالحی است که برخاسته از ایمان و دل مؤمن باشد و دیگر هیچ قید و شرطی نه از نظر سن و سال، نه از نظر نژاد، نه از نظر جنسیت و نه از نظر پایه و رتبه اجتماعی در کار نیست. توجه به این آیه شریفه نقش بسیار عمیق ایمان وعمل صالح را در رسیدن به حیاتی پاک و پاکیزه روشن می سازد. ایمان زمینه تحقق اعمال صالح است و دلی که مؤمن و خدا باور نباشد، هر چند اعمال خوبی هم داشته باشد بالاخره انگیزه های دیگر در آن تأثیر می گذارد و از عمق و استواری چندانی برخوردار نیست. اعمال صالح در واقع کاشف و حاکی از وجود ایمان در انسان است و اعمال صالح ایمان را در وجود انسان تثبیت و ریشه دار می سازند و این ایمان تقویت شده و خود منشأ و سرچشمه اعمال نیک و صالح بعدی می گردد و این چنین ایمان و عمل صالح نسبت به یکدیگر تأثیر متقابل و کنش و واکنش دارند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد