خانه » همه » مذهبی » آیا درست است که همه نعمت های بهشتی دائما در حال تازه شدن بوده و انسان هر نعمت را فقط یک بار تجربه می کند؟ آیا این از محالات نیست؟

آیا درست است که همه نعمت های بهشتی دائما در حال تازه شدن بوده و انسان هر نعمت را فقط یک بار تجربه می کند؟ آیا این از محالات نیست؟

تغییر یا تدریجی است یا دفعی . تغییر تدریجی را حرکت گویند ؛ وتغییر دفعی ــ مثل اتّصال وانفصال ــ نیز محقّق نمی شود مگر با حرکت ؛ و حرکت محقّق نمی شود مگر به واسطه قوّه ومادّه ( ر.ک : نهایة الحکمة مرحله 9 ، فصل 4 ) و از آنجایی که موجودات عالم برزخ و آخرت غیر مادّی هستند لذا تغییر در آنها راه ندارد ، مگر به نحو مجاز . ـــ توجّه : موجودات برزخی و اخروی برخی غیر جسم و برخی دیگر جسمند ولی جسم غیر مادّی ، مثل صوری که در خواب می بینیم ـــ بنابر این موجودات عالم برزخ و آخرت بدون تغییر و ابدی هستند و زوال و نابودی برای آنها معنی ندارد ؛ چرا که زوال و نابودی نتیجه تغییر و حرکت است .
نعمتهای بهشتی در عین این که خورده می شوند و باعث لذت خورنده می شوند ولی همچنان در جای خود هستند ؛ ودر آن واحد میلیونها نفر می توانند از یک نعمت بهشتی استفاده کنند بدون آنکه تزاحمی ایجاد شود ؛ چون تزاحم ناشی از مادّه است که در آخرت وجود ندارد . در دنیا نیز امور غیر مادی (مجرّد ) چنین خاصّیتی دارند ؛ مثلاً یک عالم می تواند علم خود در یک لحظه به هزاران انسان منتقل کند و آنها از آن لذت ببرند بدون اینکه از علم او چیزی کاسته شود .
نعمتهای بهشتی دو گونه اند : یک قسم آن نعمتهایی است که خدا از فضل خود عنایت کرده است و آن تجسم اخروی و حقیقت و ملکوت عالم ماده است و قسم دو م تجسّم و حقیقت عمل خود انسان هستند . هر دو قسم ابدی هستند ، لکن قسم دوم به طور کامل در اختیار انسانند و بهشتی می تواند آنها را ایجاد کند ؛ یعنی انسان بهشتی در آخرت به محض اینکه اراده کند نعمت دلخواه او ایجاد می شود ؛ این نعمتها در واقع ظهور ذات پاک او هستند ؛ لذا بهشتی نه تنها از مصرف نعمتها لذت می برد از ایجاد آنها نیز لذت می برد ؛ چون آن نعمتها کمالات او هستند که ظاهر می شوند ؛ وانسان از ظاهر کردن کمالاتش لذت می برد؛ برای همین است که انسان در دنیا دنبال شهرت و خودنمایی است ، و ثروت و قدرت و زیبایی خود را به رخ می کشد .
« رُوِیَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ فِی بَعْضِ کُتُبِهِ یَا ابْنَ آدَمَ أَنَا حَیٌّ لَا أَمُوتُ أَطِعْنِی فِیمَا أَمَرْتُکَ أَجْعَلْکَ حَیّاً لَا تَمُوتُ یَا ابْنَ آدَمَ أَنَا أَقُولُ لِلشَّیْ ءِ کُنْ فَیَکُونُ* أَطِعْنِی فِیمَا أَمَرْتُکَ أَجْعَلْکَ تَقُولُ لِلشَّیْ ءِ کُنْ فَیَکُونُ » (ارشاد القلوب ، ج 1 ، ص75 )
( روایت شده که خداى متعال در بعضی از کتابهاى خود مى فرماید: اى فرزند آدم من زنده اى هستم که نمى میرم تو مرا اطاعت کن در آنچه به تو امر مى کنم تا تو را زنده اى قرار دهم که نمیرى. اى فرزند آدم من در ایجاد هر چیز مى گویم باش پس موجود مى شود. اطاعت من کن در آنچه تو را امر کردم تا تو را چنان قرار دهم که به چیزى بگویى باش پس موجود شود. »
انسان گرچه از حیث حقیقت در آخرت ثابت و بدون تغییر است امّا از حیث ظهورات دائما در حال ترقّی است یعنی چنین نیست که به محض ورود در بهشت یا جهنّم تمام داشته های وجودی او برایش ظاهر شود کمالات و رذائل انسان برخی حاکم بر برخی دیگرند ، همچنین برخی ظاهرند و برخی باطن حتّی در دنیا نیز انسانها از بسیاری از کمالات و نقایص وجودی خود غافلند در عالم برزخ ، برخی از مکنونات وجودی او برایش آشکار می شوند و برخی دیگر در آخرت به ظهور می رسند ؛از این رو هم عذاب اهل جهنم نو به نو می شود هم نعمتهای بهشتی ، همچنین با ظهور حسناتِ پنهان اهل جهنّم ، این حسنات بر سیّئات او حاکم می شوند و عذاب ، از آنها برداشته می شود تا جایی که از جهنم نجات می یابند و شاید یکی از معانی آیه « انّ الحسنات یذهبن السّیئات » ( هود/ 114) همین باشد . ــ البته این امر برای کسانی است که حسنه ای داشته باشند و برخی گناهان نابود کننده حسنات را مرتکب نشده باشند ــ شفاعت نیز یکی از عواملی است که باعث ترقی وجودی و ترقی در مراتب بهشت و نجات از جهنم است که در واقع آنهم ظهور توسّل دنیایی انسان به اولیای الهی است . دعاهای مستجاب نشده نیز در آخرت ظاهر می شوند . همچنین نیّات و آرزو ها ی خیر و شرّ انسان که انسان ، آنها را از یاد برده است در آخرت به ظهور می رسند و باعث ظهور نعمت یا نقمت جدیدی می شوند « عنْ حَفْصٍ قَالَ سَمِعْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع یَقُولُ لِرَجُلٍ أَ تُحِبُّ الْبَقَاءَ فِی الدُّنْیَا فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ وَ لِمَ قَالَ لِقِرَاءَةِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فَسَکَتَ عَنْهُ فَقَالَ لَهُ بَعْدَ سَاعَةٍ یَا حَفْصُ مَنْ مَاتَ مِنْ أَوْلِیَائِنَا وَ شِیعَتِنَا وَ لَمْ یُحْسِنِ الْقُرْآنَ عُلِّمَ فِی قَبْرِهِ لِیَرْفَعَ اللَّهُ بِهِ مِنْ دَرَجَتِهِ فَإِنَّ دَرَجَاتِ الْجَنَّةِ عَلَى قَدْرِ آیَاتِ الْقُرْآنِ یُقَالُ لَهُ اقْرَأْ وَ ارْقَ فَیَقْرَأُ ثُمَّ یَرْقَى قَالَ حَفْصٌ فَمَا رَأَیْتُ أَحَداً أَشَدَّ خَوْفاً عَلَى نَفْسِهِ مِنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع وَ لَا أَرْجَى النَّاسِ مِنْهُ وَ کَانَتْ قِرَاءَتُهُ حُزْناً فَإِذَا قَرَأَ فَکَأَنَّهُ یُخَاطِبُ إِنْسَاناً »( کافی ،ج2 ،606 ) ( حفص گوید: از حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام شنیدم که به مردى می فرمود: آیا ماندن در دنیا را دوست دارى؟ عرض کرد: آرى، فرمود: براى چه؟ عرض کرد: براى خواندن قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، حضرت سکوت فرمود و پس از لحظاتی به من فرمود: اى حفص هر که از دوستان و شیعیان ما بمیرد و قرآن را خوب نداند در قبر باو یاد دهند تا خداوند بدان وسیله درجه اش را بالا برد زیرا درجات بهشت برابر با آیات قرآن است به او گفته شود: بخوان و بالا رو، پس میخواند و بالا میرود، حفص گوید: من احدى را ندیدم که بر خود بیمناک تر باشد از حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام و نه امیدوارتر از او دیدم، و قرآن را محزون (و با ناله) می خواند، و هنگامى که قرآن می خواند گویا با انسانى روبرو سخن گوید. )
بنابراین در آخرت همه نعمتها و نقمتها به یک باره ظاهر نمی شوند بلکه به مرو ر ظاهر می شوند و با هر ظهوری انسان از عمق وجود خود آگاهتر می شود و از درک کمالات وجودی خود غرق در ابتهاج می شود؛ و این ظهورِ ترتیبی کمالات و به تبع آنها نعمات عقلا محال نیست . کمالات وجودی انسان در وجود او در هم و به هم آمیخته نیستند ؛ بلکه با نظامی خاصّ و با ترتیب وجودی خاصیّ در وجود او استقرار یافته اند ؛ و این نظام ، مطابق نظام وجودی او در برزخ نزولی است . انسان در دنیا باید طبق آن نظام پیشینی کمالات خود را به ظهور رساند و محال است کمال آخری انسان در اوّل زندگی او ظاهر شود ؛ ومحال است کمالی که نقش مقدّمی برای کمال دیگر دارد بعد از آن کمال ظاهر شود . در آخرت نیز کمالات به ترتیب خاصّی که دارند ظاهر می شوند و انسان آن را به صورت تجدّد نعمات یا نقمات مشاهده می کند . همچنین هر عمل خیری در آخرت چندین برابر ظهور می یابد و بعید نیست که این برابرها و تفضلات الهی نیز به مرور به اهل بهشت برسند و نعمات جدیدی را باعث شوند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد