توحید روح دین اسلام است، بنابراین در زمینه نقش و کارکرد توحید می توان گفت: تمام کارکرد فردی و اجتماعی و آثار دین در حقیقت کارکرد اعتقاد به توحید است. سوالی که شما مطرح کرده اید، سوال بسیار مهم و بزرگی است و برای پاسخ گویی به آن نیاز به کار تحقیقی فراوان در حد یک رساله دکترا دارد. بنابراین در یک نوشته امکان بررسی تمام ابعاد آن نیست. در ادامه کوشید ه ایم تنها به بخشی از آثار آن در ارتباط با ایجاد نشاط و رفع افسردگی اشاره نماییم.
یکی از عوامل نشاط که انسان را به عمل تحریک می کند و سستی و کسالت را از او زایل می سازد، باور به توحید و یگانگی خداست . آنچه در اینجا مورد نظر ماست، «توحید افعالی » است که نشاط در آن بیشتر نمود دارد . توحید افعالی بدین معناست که; تمام حوادث و وقایعی که در عالم رخ می دهد به خواست و اراده خدا در ید قدرت اوست . ریشه این باور و نگرش در اعتقاد به توحید افعالی است که انسان همه خوبی ها و اعمال نیک را از خداوند بداند و او را دفع کننده بدی ها بشناسد .
هرگاه انسان به مقام توحید افعالی رسید و نیز به این حد از معرفت رسید که هیچ نعمتی را از خود ندید و همه فیض ها را از آن خدای سبحان دانست، در او نشاط کار و تکاپو ایجاد می شود . با این نگرش چون او می داند هر کاری را که انجام دهد بی پاداش نمی ماند; بنابر این در کارهایش نه دچار امروز و فردا کردن و آرزوهای دراز می گردد و نه خود را بر دیگران تحمیل می کند .
در این زمینه باید به آیات بیانگر توحید افعالی توجه کرد . انسان فکر می کند هر کاری که خواست می تواند انجام دهد و هر گاه در آن امر به نتیجه نرسید، دچار احساس سرخوردگی می شود .
قرآن می خواهد انسان را از این غفلت بیدار کند و نشان دهد که اراده خداوند فوق اراده تمام انسان هاست . از این رو قرآن می فرماید:
«… فلوشاء لهدیکم اجمعین .» (انعام/149) اگر خداوند بخواهد، می تواند همه مردم را از روی جبر هدایت کند اما مشیت الهی بر این نیست . هدایت تکوینی خدا این است که انسان با اراده و اختیار خود وظایف خویش را انجام دهد و هدایت را بپذیرد . کسی که اعتقاد به توحید افعالی دارد، با اینکه دارای اختیار است، اما خود را در کارهایش مستقل نمی داند . او با جدیت فعالیت می کند و هر گاه نتوانست کاری که خواسته انجام دهد یا در امور خود به نتیجه نرسید، احساس شکست نمی کند; زیرا نیک می داند که خداوند تحقق این کار را نخواسته و به مصلحت او نبوده است .
نشاط و نظارت الهی
یکی از شئون توحید افعالی، توجه به این حقیقت است که هر کاری که از انسان سرمی زند، در محضر الهی صورت
می گیرد و تمام حوادثی که برای او پیش می آید، در پیشگاه خداوند رخ می دهد و او از تمام این مسایل آگاهی دارد . آیه «و قل اعملوا فسیری الله عملکم …» (توبه/94) ونیز آیه 105 همان سوره) . (بگو اعمال و وظایف خویش را انجام دهید که خداوند عمل شما را خواهد دید). به این نکته اشاره دارد . شناخت نسبت به این امر باعث نشاط در انسان موحد می شود; زیرا او می داند که خداوند اعمالش را بی پاداش نمی گذارد و در دنیا یا آخرت مزد کارهای شایسته او را عنایت خواهد کرد . وعده پاداش و نیز تحقق آن از طرف خداوند، موجب امیدواری و در نتیجه لذت او در دنیا می شود; چرا که انسان ذاتا به گونه ای آفریده شده است که همواره در پی کسب لذت است (1) و حصول لذت برای او نشاط آور است . اگر بازیگران یک مسابقه طاقت فرسا توجه داشته باشند تعدادی از دوستانشان شاهد مسابقه هستند، تحمل سختی ها برایشان آسان می شود و با شوق و اشتیاق بیشتری برای برنده شدن به تکاپو می پردازند . توجه به این حقیقت نیز که خداوند، تلاش و فعالیت انسان را مشاهده می کند، نشاط فروانی را در او ایجاد می کند; زیرا نظارت الهی بر اعمال بندگان همراه با رحمت و مهربانی و توانایی بر اعطای هر گونه پاداش است و نیز برای برخی از افراد همراه با بالا بردن درجه آنان است .
این دل گرمی که انسان در حضور پروردگار خویش است و از پشتیبانی او برخوردار است، برای پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – نیز وجود داشته است . قرآن می فرماید:
«واصبر لحکم ربک فانک باعیننا وسبح بحمد ربک حین تقوم » (طور/48)
(در برابر دستور پروردگارت شکیبایی پیشه کن که تو خود در حمایت مایی و هنگامی که [از خواب] بر می خیزی به نیایش پروردگارت تسبیح گوی .»
هنگامی که انسان احساس کند، فرد بزرگواری ناظر بر اعمال اوست و او را می بیند و او را در برابر دشمنان یاری خواهد کرد، نشاط در او ایجاد می شود . حال اگر این ناظر خداوند باشد، نشاط بیشتری را در خود احساس خواهد کرد .
در آن هنگام که حضرت نوح، از طریق قوم خود، در شدیدترین فشارها قرار داشت، مامور ساختن کشتی شد . خداوند به او می فرمود: «واصنع الفلک باعیننا …» (هود/137) (2) یعنی در برابر دیدگان ما (علم و آگاهی ما) کشتی بساز . این جمله چنان قوت قلبی به او بخشید که فشار و استهزای قومش، کمترین خللی در اراده او ایجاد نکرد و با همین سخن مشغول ساختن کشتی شد .
نمود دیگر اعتقاد انسان به توحید افعالی، واقعه عاشوراست . در آن هنگام که گلوی فرزند خردسال امام حسین ( علیه السلام) با تیر شکافته می شود، آن حضرت خون او را در مشت می گیرد و به آسمان پرتاب می کند . این حادثه برای او بسیار سنگین بود، اما با این حال می فرماید:
هون علی ما نزل بی انه بعین الله اینکه در محضر خدا واقع شده است، این مصیبت را بر من آسان می گرداند . (3)
انسان به مرحله ای از اعتقاد به توحید می رسد حتی برای توجه به خدا نیز معتقد است که پروردگار باید دل او را متوجه خویش سازد، در غیر این صورت، او به خدا توجه نمی نماید . با داشتن چنین اعتقادی است که حضرت سیدالشهداء ( علیه السلام) در دعای عرفه – که لبریز از روح توحیدی است – به خداوند عرض می کند: الهی اطلبنی برحمتک حتی اصل الیک و اجذبنی بمنک حتی اقبل الیک (4) خدایا تو با رحمتت روی مرا به سوی خویش برگردان و دلم را متوجه خود کن، و گرنه من خود نمی توانم به سوی تو بیایم و دل خود را متوجه تو سازم و با فضل و عنایتت مرا بسوی خود جذب کن تا روی به درگاهت کنم . امام حسین ( علیه السلام) این عقیده را در مقام عمل نشان دادند . آن حضرت در سخت ترین شرایط زندگی و در آستانه شهادت در آرامش کامل بودند و هر لحظه رنگ چهره شان روشنتر و بشاشتر می گشت (5) و هیچ گاه نشاط خویش را در انجام وظیفه از دست نمی دارند، تا آنجا که می فرمایند: … گویا می بینم در سرزمین مابین نواویس و کربلا، گرگان بیابان (لشکر کوفه) مفاصل و پیوندهای مرا پاره پاره می کنند و شکم های آمال و انبان های خالی خود را از من انباشته می کنند . از روزی که قلم قضا بر آن رقم خورده چاره ای نیست، رضایت خداوند خشنودی ما اهل بیت است . (6)
از مجموع مطالب بالا به دست می آید که وقتی انسان در مقام توحید افعالی، پروردگار را ناظر بر اعمال خویش می بیند و می داند که به وظیفه خویش عمل نموده است، نتیجه آن را می بیند و اگر کوتاهی از او سر بزند، با استغفار به عفو و رحمت خداوند مهربان امیدوار است . چنین انسانی با نشاط و خشنودی به کار و فعالیت می پردازد و وظایف خویش را به نیکی انجام می دهد .
پی نوشت ها:
1 . ر . ک: محمود رجبی; انسان شناسی ; ج 1، مؤسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی ( رحمه الله) 1380 ش، ص 211 .
2 . شبیه آیه فوق، دو آیه دیگر است که خداوند می فرماید: «فاوحینا الیه ان اصنع الفلک باعیننا ووحینا . . (مؤمنون/27) پس به او وحی کردیم که زیر نظر ما و [به] وحی ما کشتی را بساز . و نیز آیه «تجری باعیننا جزاء لمن کان کفر» (قمر/41) [کشتی] زیر نظر ما روان بود [این] پاداش کسی بود که مورد انکار واقع شده بود . در این دو آیه تاکید بر حضور خداوند و تحت پوشش حمایت او قرار گرفتن است .
3 . بحار الانوار، ج 45، ص 46
4 . مفاتیح الجنان، دعای عرفه
5 . رجوع کنید به روایت امام سجاد ( علیه السلام) در این زمینه: صدوق; معانی الاخبار; ص 288
6 . بحار الانوار، ج 44، ص 367 . منتهی الآمال، ج 1، ص 600
یکی از عوامل نشاط که انسان را به عمل تحریک می کند و سستی و کسالت را از او زایل می سازد، باور به توحید و یگانگی خداست . آنچه در اینجا مورد نظر ماست، «توحید افعالی » است که نشاط در آن بیشتر نمود دارد . توحید افعالی بدین معناست که; تمام حوادث و وقایعی که در عالم رخ می دهد به خواست و اراده خدا در ید قدرت اوست . ریشه این باور و نگرش در اعتقاد به توحید افعالی است که انسان همه خوبی ها و اعمال نیک را از خداوند بداند و او را دفع کننده بدی ها بشناسد .
هرگاه انسان به مقام توحید افعالی رسید و نیز به این حد از معرفت رسید که هیچ نعمتی را از خود ندید و همه فیض ها را از آن خدای سبحان دانست، در او نشاط کار و تکاپو ایجاد می شود . با این نگرش چون او می داند هر کاری را که انجام دهد بی پاداش نمی ماند; بنابر این در کارهایش نه دچار امروز و فردا کردن و آرزوهای دراز می گردد و نه خود را بر دیگران تحمیل می کند .
در این زمینه باید به آیات بیانگر توحید افعالی توجه کرد . انسان فکر می کند هر کاری که خواست می تواند انجام دهد و هر گاه در آن امر به نتیجه نرسید، دچار احساس سرخوردگی می شود .
قرآن می خواهد انسان را از این غفلت بیدار کند و نشان دهد که اراده خداوند فوق اراده تمام انسان هاست . از این رو قرآن می فرماید:
«… فلوشاء لهدیکم اجمعین .» (انعام/149) اگر خداوند بخواهد، می تواند همه مردم را از روی جبر هدایت کند اما مشیت الهی بر این نیست . هدایت تکوینی خدا این است که انسان با اراده و اختیار خود وظایف خویش را انجام دهد و هدایت را بپذیرد . کسی که اعتقاد به توحید افعالی دارد، با اینکه دارای اختیار است، اما خود را در کارهایش مستقل نمی داند . او با جدیت فعالیت می کند و هر گاه نتوانست کاری که خواسته انجام دهد یا در امور خود به نتیجه نرسید، احساس شکست نمی کند; زیرا نیک می داند که خداوند تحقق این کار را نخواسته و به مصلحت او نبوده است .
نشاط و نظارت الهی
یکی از شئون توحید افعالی، توجه به این حقیقت است که هر کاری که از انسان سرمی زند، در محضر الهی صورت
می گیرد و تمام حوادثی که برای او پیش می آید، در پیشگاه خداوند رخ می دهد و او از تمام این مسایل آگاهی دارد . آیه «و قل اعملوا فسیری الله عملکم …» (توبه/94) ونیز آیه 105 همان سوره) . (بگو اعمال و وظایف خویش را انجام دهید که خداوند عمل شما را خواهد دید). به این نکته اشاره دارد . شناخت نسبت به این امر باعث نشاط در انسان موحد می شود; زیرا او می داند که خداوند اعمالش را بی پاداش نمی گذارد و در دنیا یا آخرت مزد کارهای شایسته او را عنایت خواهد کرد . وعده پاداش و نیز تحقق آن از طرف خداوند، موجب امیدواری و در نتیجه لذت او در دنیا می شود; چرا که انسان ذاتا به گونه ای آفریده شده است که همواره در پی کسب لذت است (1) و حصول لذت برای او نشاط آور است . اگر بازیگران یک مسابقه طاقت فرسا توجه داشته باشند تعدادی از دوستانشان شاهد مسابقه هستند، تحمل سختی ها برایشان آسان می شود و با شوق و اشتیاق بیشتری برای برنده شدن به تکاپو می پردازند . توجه به این حقیقت نیز که خداوند، تلاش و فعالیت انسان را مشاهده می کند، نشاط فروانی را در او ایجاد می کند; زیرا نظارت الهی بر اعمال بندگان همراه با رحمت و مهربانی و توانایی بر اعطای هر گونه پاداش است و نیز برای برخی از افراد همراه با بالا بردن درجه آنان است .
این دل گرمی که انسان در حضور پروردگار خویش است و از پشتیبانی او برخوردار است، برای پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – نیز وجود داشته است . قرآن می فرماید:
«واصبر لحکم ربک فانک باعیننا وسبح بحمد ربک حین تقوم » (طور/48)
(در برابر دستور پروردگارت شکیبایی پیشه کن که تو خود در حمایت مایی و هنگامی که [از خواب] بر می خیزی به نیایش پروردگارت تسبیح گوی .»
هنگامی که انسان احساس کند، فرد بزرگواری ناظر بر اعمال اوست و او را می بیند و او را در برابر دشمنان یاری خواهد کرد، نشاط در او ایجاد می شود . حال اگر این ناظر خداوند باشد، نشاط بیشتری را در خود احساس خواهد کرد .
در آن هنگام که حضرت نوح، از طریق قوم خود، در شدیدترین فشارها قرار داشت، مامور ساختن کشتی شد . خداوند به او می فرمود: «واصنع الفلک باعیننا …» (هود/137) (2) یعنی در برابر دیدگان ما (علم و آگاهی ما) کشتی بساز . این جمله چنان قوت قلبی به او بخشید که فشار و استهزای قومش، کمترین خللی در اراده او ایجاد نکرد و با همین سخن مشغول ساختن کشتی شد .
نمود دیگر اعتقاد انسان به توحید افعالی، واقعه عاشوراست . در آن هنگام که گلوی فرزند خردسال امام حسین ( علیه السلام) با تیر شکافته می شود، آن حضرت خون او را در مشت می گیرد و به آسمان پرتاب می کند . این حادثه برای او بسیار سنگین بود، اما با این حال می فرماید:
هون علی ما نزل بی انه بعین الله اینکه در محضر خدا واقع شده است، این مصیبت را بر من آسان می گرداند . (3)
انسان به مرحله ای از اعتقاد به توحید می رسد حتی برای توجه به خدا نیز معتقد است که پروردگار باید دل او را متوجه خویش سازد، در غیر این صورت، او به خدا توجه نمی نماید . با داشتن چنین اعتقادی است که حضرت سیدالشهداء ( علیه السلام) در دعای عرفه – که لبریز از روح توحیدی است – به خداوند عرض می کند: الهی اطلبنی برحمتک حتی اصل الیک و اجذبنی بمنک حتی اقبل الیک (4) خدایا تو با رحمتت روی مرا به سوی خویش برگردان و دلم را متوجه خود کن، و گرنه من خود نمی توانم به سوی تو بیایم و دل خود را متوجه تو سازم و با فضل و عنایتت مرا بسوی خود جذب کن تا روی به درگاهت کنم . امام حسین ( علیه السلام) این عقیده را در مقام عمل نشان دادند . آن حضرت در سخت ترین شرایط زندگی و در آستانه شهادت در آرامش کامل بودند و هر لحظه رنگ چهره شان روشنتر و بشاشتر می گشت (5) و هیچ گاه نشاط خویش را در انجام وظیفه از دست نمی دارند، تا آنجا که می فرمایند: … گویا می بینم در سرزمین مابین نواویس و کربلا، گرگان بیابان (لشکر کوفه) مفاصل و پیوندهای مرا پاره پاره می کنند و شکم های آمال و انبان های خالی خود را از من انباشته می کنند . از روزی که قلم قضا بر آن رقم خورده چاره ای نیست، رضایت خداوند خشنودی ما اهل بیت است . (6)
از مجموع مطالب بالا به دست می آید که وقتی انسان در مقام توحید افعالی، پروردگار را ناظر بر اعمال خویش می بیند و می داند که به وظیفه خویش عمل نموده است، نتیجه آن را می بیند و اگر کوتاهی از او سر بزند، با استغفار به عفو و رحمت خداوند مهربان امیدوار است . چنین انسانی با نشاط و خشنودی به کار و فعالیت می پردازد و وظایف خویش را به نیکی انجام می دهد .
پی نوشت ها:
1 . ر . ک: محمود رجبی; انسان شناسی ; ج 1، مؤسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی ( رحمه الله) 1380 ش، ص 211 .
2 . شبیه آیه فوق، دو آیه دیگر است که خداوند می فرماید: «فاوحینا الیه ان اصنع الفلک باعیننا ووحینا . . (مؤمنون/27) پس به او وحی کردیم که زیر نظر ما و [به] وحی ما کشتی را بساز . و نیز آیه «تجری باعیننا جزاء لمن کان کفر» (قمر/41) [کشتی] زیر نظر ما روان بود [این] پاداش کسی بود که مورد انکار واقع شده بود . در این دو آیه تاکید بر حضور خداوند و تحت پوشش حمایت او قرار گرفتن است .
3 . بحار الانوار، ج 45، ص 46
4 . مفاتیح الجنان، دعای عرفه
5 . رجوع کنید به روایت امام سجاد ( علیه السلام) در این زمینه: صدوق; معانی الاخبار; ص 288
6 . بحار الانوار، ج 44، ص 367 . منتهی الآمال، ج 1، ص 600