عالم مثال مرتبه اى از وجود امکانى است که نه مجرد محض است و نه مادى صرف بلکه متوسط میان آن دو مى باشد یعنى از اصل ماده و برخى عوارض آن مانند تغیّر و حرکت منزه است ولى با برخى آثار ماده مانند شکل، بعد، وضع و مانند آن همراه است. عالم مثال را برزخ نیز مى نامند. علت این که آن را برزخ مى نامند این است که برزخ در لغت به معنى واسطه و حائل میان دو چیز است و از آنجا که عالم مثال از نظر مجرد بودن از ماده، حد متوسط میان عالم عقل و عالم ماده مى باشد آن را برزخ مى نامند.
مقصود از عالم مثل یا مثل افلاطونى این است که هر یک از انواع مادى موجود در این عالم، فردى مجرد عقلى دارد که قبل از آفرینش موجودات مادى وجود داشته و همه کمالاتى که براى افراد مادى آن نوع تحقق مى یابد را دارا مى باشد و به همین جهت واسطه صدور افراد مادى از جانب آفریدگار یکتا و نیز به اذن خداوند، مدبر آن افراد مى باشد( ر.ک: ایضاح الحکمة، ترجمه و شرح بدایة الحکمه، ربانى گلپایگانى، على، ج 3، صص 592 – 598).
عالم مثال غیر از عالم مثل مى باشد. اولى، واسطه میان عالم عقل و عالم ماده است. اما دومى مجرد صرف و عقلى است.
مقصود از عالم مثل یا مثل افلاطونى این است که هر یک از انواع مادى موجود در این عالم، فردى مجرد عقلى دارد که قبل از آفرینش موجودات مادى وجود داشته و همه کمالاتى که براى افراد مادى آن نوع تحقق مى یابد را دارا مى باشد و به همین جهت واسطه صدور افراد مادى از جانب آفریدگار یکتا و نیز به اذن خداوند، مدبر آن افراد مى باشد( ر.ک: ایضاح الحکمة، ترجمه و شرح بدایة الحکمه، ربانى گلپایگانى، على، ج 3، صص 592 – 598).
عالم مثال غیر از عالم مثل مى باشد. اولى، واسطه میان عالم عقل و عالم ماده است. اما دومى مجرد صرف و عقلى است.