حضرت امیرالمؤمنین على(ع) در روایتى مى فرماید رأس الحکمة لزوم الحق؛ ملازم حقیقت بودن اصل و اساس حکمت است
و باز مى فرماید: دلایل واقعى را فراگیرید و خود را با برهان و منطق مجهز و مسلح سازید و از شبهه و مغالطه کارى بپرهیزید. امام على(ع) در این سخنان به نحوه اتّخاذ روش علمى براى رسیدن به حقایق اشاره مى نماید و آن عبارت است از روش استدلال و برهان. و عالى ترین شرح براى این سخن امام فرمایش حضرت موسى ابن جعفر(ع) است که ضمن وصیتى به هشام مى فرماید: اى هشام اگر در دست تو گردویى است ولى مردم گمان برند که آن دُرّ گران بهایى است هرگز ترا سود و فایده اى نخواهد بخشید چون تو خود مى دانى که آن چه در دست تو است گردویى ناچیز بیش نیست و نیز اگر در دستت مرواریدى گرانقدر باشد اما مردم بگویند که آن، گردو و چیز کم ارزشى است به تو زیان و ضررى نخواهد رسید زیرا تو یقین دارى که آن لؤلؤ ارزنده اى مى باشد، (ر.ک: تحف العقول چاپ اسلامیه، ص406). و شاید این بیان از نظر معنى و مفهوم سخنى است که به امام على(ع) منسوب است: لا تنظر الى من قال و انظر الى ما قیل؛ توجه تو فقط به سخنگو نباشد بلکه خود سخن را ارزیابى کن و مورد توجه قرار بده{ ، V (ر.ک: على و فلسفه الهى، مرحوم علامه طباطبائى، ص 31).
امام در نهج البلاغه خطبه 89 مى فرماید: (قبل از این که روز محاسبه فرا برسد شما حسابگر خود باشید.) که چه کردید آیا فروختید یا خریدید و آیا در این خرید و فروش زیان دیدید یا نفع بردید؟ ایشان مى فرماید (قبل از این که شما را وزن کنند خودتان را وزنکنید).
در سوره اعراف آیه 7 خداى بزرگ مى فرماید: و الوزن یومئذ الحق؛ در قیامت شما را با حق وزن مى کنند{ .
و لذا اگر جانتان و عملتان از حق بهره مند بود مى شود سنگین و اگر از حق بهره نداشت مى شود سبک. آنها که میزان سنگینى دارند اهل نجاتند و آنها که میزانشان سبک است اهل عذابند. از این رو خود را آماده سازید ببینید کارتان به وال حق است یا نه؟ براى حق است یا نه؟از حق شروع شده است یا نه؟
امام در خطبه 83 نهج البلاغه مى فرماید: فرق من و معاویه این است که یاد مرگ نمى گذارد که من باطل بگویم و فراموشى آخرت نمى گذارد که او حق بگوید – او چون آخرت را فراموش کرده حق نمى گوید و من چون به یاد مرگ هستم یاد مرگ نمى گذارد که من به بازیچهسرگرم شوم، (ر.ک: حکمت نظرى و عملى در نهج البلاغه، آیت الله جوادى آملى، صص 109 – 144).
نتیجه اینکه تبعیت از حق و حق مدارى در باب اندیشه و نظر مجهز گشتن به سلاح منطق و مزیّن شدن به جامه یقین و دورى از مغالطه کارى و خیال بافى و پرهیز از تبعیت از اشخاص بجاى تبعیت از قول حق است. و در باب عمل محاسبه نفس بندگى، خداترسى ویاد مرگ و قیامت مى باشد. و مسلما وقتى حق براى انسان آشکار شد اهل حق، ملازمان و یاران حق و حقیقت هم معلوم می گردد. و به فرموده حضرت امیرالمؤمنین(ع) اعرف الحق تعرف اهله؛ حق را که شناختى اهل حق براى تو آشکار مى شوند{ ، (منتخب میزان الحکمة، ص 147).
مطالعه در اندیشه های مختلف هنگامی مفید است که انسان معیارها را بداند وملاکهائی در دست داشته باشد که افکار مختلف را باآن بسنجددر غیر این صورت دچار تردید وشبهه وگمراهی می گردد,بنابر این اول باید اطلاعات کاملی از مکتب خود داشته باشد آنگاه سراغ مکاتب دیگر برود تا قدرت سنجش ومقایسه وتشخیص خوب وبد را بدهد.
و باز مى فرماید: دلایل واقعى را فراگیرید و خود را با برهان و منطق مجهز و مسلح سازید و از شبهه و مغالطه کارى بپرهیزید. امام على(ع) در این سخنان به نحوه اتّخاذ روش علمى براى رسیدن به حقایق اشاره مى نماید و آن عبارت است از روش استدلال و برهان. و عالى ترین شرح براى این سخن امام فرمایش حضرت موسى ابن جعفر(ع) است که ضمن وصیتى به هشام مى فرماید: اى هشام اگر در دست تو گردویى است ولى مردم گمان برند که آن دُرّ گران بهایى است هرگز ترا سود و فایده اى نخواهد بخشید چون تو خود مى دانى که آن چه در دست تو است گردویى ناچیز بیش نیست و نیز اگر در دستت مرواریدى گرانقدر باشد اما مردم بگویند که آن، گردو و چیز کم ارزشى است به تو زیان و ضررى نخواهد رسید زیرا تو یقین دارى که آن لؤلؤ ارزنده اى مى باشد، (ر.ک: تحف العقول چاپ اسلامیه، ص406). و شاید این بیان از نظر معنى و مفهوم سخنى است که به امام على(ع) منسوب است: لا تنظر الى من قال و انظر الى ما قیل؛ توجه تو فقط به سخنگو نباشد بلکه خود سخن را ارزیابى کن و مورد توجه قرار بده{ ، V (ر.ک: على و فلسفه الهى، مرحوم علامه طباطبائى، ص 31).
امام در نهج البلاغه خطبه 89 مى فرماید: (قبل از این که روز محاسبه فرا برسد شما حسابگر خود باشید.) که چه کردید آیا فروختید یا خریدید و آیا در این خرید و فروش زیان دیدید یا نفع بردید؟ ایشان مى فرماید (قبل از این که شما را وزن کنند خودتان را وزنکنید).
در سوره اعراف آیه 7 خداى بزرگ مى فرماید: و الوزن یومئذ الحق؛ در قیامت شما را با حق وزن مى کنند{ .
و لذا اگر جانتان و عملتان از حق بهره مند بود مى شود سنگین و اگر از حق بهره نداشت مى شود سبک. آنها که میزان سنگینى دارند اهل نجاتند و آنها که میزانشان سبک است اهل عذابند. از این رو خود را آماده سازید ببینید کارتان به وال حق است یا نه؟ براى حق است یا نه؟از حق شروع شده است یا نه؟
امام در خطبه 83 نهج البلاغه مى فرماید: فرق من و معاویه این است که یاد مرگ نمى گذارد که من باطل بگویم و فراموشى آخرت نمى گذارد که او حق بگوید – او چون آخرت را فراموش کرده حق نمى گوید و من چون به یاد مرگ هستم یاد مرگ نمى گذارد که من به بازیچهسرگرم شوم، (ر.ک: حکمت نظرى و عملى در نهج البلاغه، آیت الله جوادى آملى، صص 109 – 144).
نتیجه اینکه تبعیت از حق و حق مدارى در باب اندیشه و نظر مجهز گشتن به سلاح منطق و مزیّن شدن به جامه یقین و دورى از مغالطه کارى و خیال بافى و پرهیز از تبعیت از اشخاص بجاى تبعیت از قول حق است. و در باب عمل محاسبه نفس بندگى، خداترسى ویاد مرگ و قیامت مى باشد. و مسلما وقتى حق براى انسان آشکار شد اهل حق، ملازمان و یاران حق و حقیقت هم معلوم می گردد. و به فرموده حضرت امیرالمؤمنین(ع) اعرف الحق تعرف اهله؛ حق را که شناختى اهل حق براى تو آشکار مى شوند{ ، (منتخب میزان الحکمة، ص 147).
مطالعه در اندیشه های مختلف هنگامی مفید است که انسان معیارها را بداند وملاکهائی در دست داشته باشد که افکار مختلف را باآن بسنجددر غیر این صورت دچار تردید وشبهه وگمراهی می گردد,بنابر این اول باید اطلاعات کاملی از مکتب خود داشته باشد آنگاه سراغ مکاتب دیگر برود تا قدرت سنجش ومقایسه وتشخیص خوب وبد را بدهد.