کلمه هندو را در این شعر به دو معنی می توان گرفت:
1. پیرو مذهب هندوئیسم ـــ مذهب هندوئیسم معتقد به سه خدای اصلی یعنی برهما(خدای خالق)، شیوا(خدای فانی کننده) و ویشنو(خدای حفظ کننده) و دهها و صدها خدای غیر اصلی است. ـــ 2. هندو به معنی عارف بالله. در عرفان ادبی به مقصود و مطلوب سالک بت و صنم گفته می شود. همین طور به مظاهر اسماء الهی بت و صنم اطلاق می شود؛ لذا باطن عارف کامل را که اسماء الهی در آن تجلی می کند بتخانه می گویند و چون در مذهب هندو بتها و بتخانه ها بسیار زیادند لذا از عارف کامل نیزدر عرفان ادبی تعبیر به هندو می شود.بنا به این دو معنی از کلمه هندو در بیت مذکور سه معنی متحمل است. 1. هندو(پیرو مذهب هندو) با طعنه و از سر انکار گفت ای یاران من! آیا خدا دو تاست ؟ (خدا دو تا نیست) ــ استفهام انکاری ــ لعنت بر آن کسی باد که می گوید خدا یکی است بنا به معنی خدا نه دو تا است و نه یکی؛ بلکه سه تاست همان طور که هندو ها می گویند.
2. هندو(پیرو مذهب هندو) با طعنه گفت: یاران خدا دو تا است. ــ جمله ی خبری ــ خدا لعنت کند آن کسی را که می گوید خدا یکی است نه دو تا. طبق این معنی هندو معتقد است که خدا دوتاست. این معنی با عقیده هندوها سازگار نیست لذا بعید است مراد شاعر این معنی باشد.
3. هندو(عارف کامل) با طعنه نسبت به یاران موحد خود گفت: آیا خدا دو تا است؟ و قبل از اینکه آنها بگویند نه خدا یکی است گفت لعنت بر کسی که بگوید خدا یکی است. یعنی عارف کامل به یاران خود متذکر شد که خدا نه دوتاست و نه یکی. یعنی همان طور که دو خدایی و چند خدایی شرک است، یک خدایی نیز شرک است . لذا عارف کامل به یاران خود هشدار که خیال نکنید با یکی دانستن خدا موحد شده اید. توضیح مطلب اینکه حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «اینکه بگویی خدا یکی است دارای چهار معنی است، دو معنی آن در مورد خدا محال است و دو معنی دیگر در مورد خدا به اثبات می رسد. دو معنایی که در مورد خدا جایز نیستند عبارتند از 1. اینکه کسی بگوید خدا یکی است و مرادش از یک، یک عددی باشد و این در مورد خدا جایز نیست چون آنکه دومی بردار نیست در باب اعداد داخل نمی شود. آیا نمی بینی که خدا کسانی را که می گویند « انّ الله ثالث ثلاثة »(خدا یکی از سه تاست) (مائده 73) کافر دانست 2. اینکه کسی بگوید خدا یکی است به آن معنایی که می گویند« یکی از مردم» و قصد می کنند از آن نوعی از جنس را و این در مورد خدا جایز نیست چون تشبیه خدا به خلق است و پروردگار ما اجل از این است. اما دو معنایی که اطلاق آنها بر خدا جایز است : 1. اینکه کسی بگوید خدا واحد است به این معنی که خدا شبیهی ندارد 2. اینکه کسی بگوید خدا احدیّ المعنی است و مرادش این باشد که خدا تقسیم نمی شود، نه در وجود و نه در عقل و نه در وهم و پروردگار ما چنین نیست.»(توحید صدوق، باب3 حدیث3)
بنابراین «لعنت بر آن کسی که بگوید خدا یکی است» یعنی لعنت برآن کسی که بگوید خدا یک عددی است یا خدا یکی از موجودات است. خدا صرف الوجود و حقیقت وجود است و موجودات همگی مظاهر اویند و در مقابل او نیستندتا خدا یکی از آنها شمرده شود .
1. پیرو مذهب هندوئیسم ـــ مذهب هندوئیسم معتقد به سه خدای اصلی یعنی برهما(خدای خالق)، شیوا(خدای فانی کننده) و ویشنو(خدای حفظ کننده) و دهها و صدها خدای غیر اصلی است. ـــ 2. هندو به معنی عارف بالله. در عرفان ادبی به مقصود و مطلوب سالک بت و صنم گفته می شود. همین طور به مظاهر اسماء الهی بت و صنم اطلاق می شود؛ لذا باطن عارف کامل را که اسماء الهی در آن تجلی می کند بتخانه می گویند و چون در مذهب هندو بتها و بتخانه ها بسیار زیادند لذا از عارف کامل نیزدر عرفان ادبی تعبیر به هندو می شود.بنا به این دو معنی از کلمه هندو در بیت مذکور سه معنی متحمل است. 1. هندو(پیرو مذهب هندو) با طعنه و از سر انکار گفت ای یاران من! آیا خدا دو تاست ؟ (خدا دو تا نیست) ــ استفهام انکاری ــ لعنت بر آن کسی باد که می گوید خدا یکی است بنا به معنی خدا نه دو تا است و نه یکی؛ بلکه سه تاست همان طور که هندو ها می گویند.
2. هندو(پیرو مذهب هندو) با طعنه گفت: یاران خدا دو تا است. ــ جمله ی خبری ــ خدا لعنت کند آن کسی را که می گوید خدا یکی است نه دو تا. طبق این معنی هندو معتقد است که خدا دوتاست. این معنی با عقیده هندوها سازگار نیست لذا بعید است مراد شاعر این معنی باشد.
3. هندو(عارف کامل) با طعنه نسبت به یاران موحد خود گفت: آیا خدا دو تا است؟ و قبل از اینکه آنها بگویند نه خدا یکی است گفت لعنت بر کسی که بگوید خدا یکی است. یعنی عارف کامل به یاران خود متذکر شد که خدا نه دوتاست و نه یکی. یعنی همان طور که دو خدایی و چند خدایی شرک است، یک خدایی نیز شرک است . لذا عارف کامل به یاران خود هشدار که خیال نکنید با یکی دانستن خدا موحد شده اید. توضیح مطلب اینکه حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «اینکه بگویی خدا یکی است دارای چهار معنی است، دو معنی آن در مورد خدا محال است و دو معنی دیگر در مورد خدا به اثبات می رسد. دو معنایی که در مورد خدا جایز نیستند عبارتند از 1. اینکه کسی بگوید خدا یکی است و مرادش از یک، یک عددی باشد و این در مورد خدا جایز نیست چون آنکه دومی بردار نیست در باب اعداد داخل نمی شود. آیا نمی بینی که خدا کسانی را که می گویند « انّ الله ثالث ثلاثة »(خدا یکی از سه تاست) (مائده 73) کافر دانست 2. اینکه کسی بگوید خدا یکی است به آن معنایی که می گویند« یکی از مردم» و قصد می کنند از آن نوعی از جنس را و این در مورد خدا جایز نیست چون تشبیه خدا به خلق است و پروردگار ما اجل از این است. اما دو معنایی که اطلاق آنها بر خدا جایز است : 1. اینکه کسی بگوید خدا واحد است به این معنی که خدا شبیهی ندارد 2. اینکه کسی بگوید خدا احدیّ المعنی است و مرادش این باشد که خدا تقسیم نمی شود، نه در وجود و نه در عقل و نه در وهم و پروردگار ما چنین نیست.»(توحید صدوق، باب3 حدیث3)
بنابراین «لعنت بر آن کسی که بگوید خدا یکی است» یعنی لعنت برآن کسی که بگوید خدا یک عددی است یا خدا یکی از موجودات است. خدا صرف الوجود و حقیقت وجود است و موجودات همگی مظاهر اویند و در مقابل او نیستندتا خدا یکی از آنها شمرده شود .