خانه » همه » مذهبی » قرآن در این آیه اجازه داده که زنان شوهرداری که اسیر می شوند بر مردان مؤمن حلال شوند: «وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ کِتَابَ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَاء ذَلِکُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِکُم مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِیماً حَکِیماً». (نساء، ۲۴) چرا قرآن چنین اجازه ای داده است و اساسا چرا اجازه داده که کنیزان بر مردان حلال باشند

قرآن در این آیه اجازه داده که زنان شوهرداری که اسیر می شوند بر مردان مؤمن حلال شوند: «وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ کِتَابَ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَاء ذَلِکُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِکُم مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِیماً حَکِیماً». (نساء، ۲۴) چرا قرآن چنین اجازه ای داده است و اساسا چرا اجازه داده که کنیزان بر مردان حلال باشند

پاسخ گویی به این مطالب نیازمند بررسی و دقت در امور زیر است:
الف) اسلام به عنوان یک آئین جهانی که به کرامت، شخصیت، عزت و عدالت اجتماعی تکیه دارد، تمام عوامل بردگی را جز در یک مورد (جنگ) لغو کرد، آن هم به دلیل این که در پی جنگ با کافران اگر اسیرانی گرفته شوند به دلیل کفر و ستیزه گری سزاوار قتل می باشند. اما از آنجا که بسیاری از اسیران به پیروی از سردمداران در جنگ شرکت کرده اند و از آگاهی کافی برخوردار نبودند, از قتل آنان صرف نظر می شود و نگهداری آنان با شرایط خاص به صورت اسارت مطرح می شود که یکی از شیوه های اسارت , به کارگیری آنان به صورت «برده و کنیز» است که این روش نسبت به نگهداری در اردوگاه ها از مزایای فراوانی برخوردار است . زیرا در چرخش کارهای روزمره جامعه نقش فعال دارند و به دلیل آمیختگی با مسلمانان با فرهنگ اسلام آشنا می شوند و رفته رفته به بهانه های مختلف از قبیل کفاره روزه و… آزاد می شوند.

اما باید دانست این حکم مربوط به کافران محارب است که در برابر مسلمانان به جنگ پرداخته اند. و اسارت زنان کافر حربی موجب می شود زوجیت آنان قبل از جنگ و اسارت منحل شود اما اگر به اجازه مولی خود بعد از اسارت ازدواج کنند, مولی حق همبستری با آنان را ندارد, بنابراین اینگونه نیست که مولی بتواند با کنیز شوهردار ازدواج کند یا همبستر شود.
این که کنیزان بر صاحبان خود, حلال اند و صاحبان آنان می توانند با کنیزان خود در صورت شوهر نداشتن, ازدواج کنند, از جهتی به نفع کنیزان است ; چون هر کنیزی که از صاحب خود بچه دار شود, خود به خود آزاد می شود و این بچه دار شدن , باعث آزادی وی می گردد, بنابراین ازدواج با کنیز باعث ترویج برده داری نبوده بلکه زمینه آزادی برده گان را فراهم می کرده است.
اگر کنیز بخواهد نسبت به مالکِ خود، محرم بماند، باید شرایط زیر حفظ شود:
1. مالک، کنیزش را به ازدواج شخص دیگر درنیاورده باشد.
2. مالک، کنیز را به دیگرى نبخشیده باشد.
3. اگر کنیز با شخصِ دیگرى ازدواج کرده باشد یا او را به دیگرى بخشیده باشند، پس از سپرى شدن مدّت زمان عده ى طلاق با شوهرش یا تمام شدنِ زمان بخشش، مجدداً کنیز بر مالکش حلال مى شود.
4. کنیز در حالِ گذراندن ایّام عدّه (عدّه ى طلاق از شوهر قبلى اش) یا ایام استبراء(در آنجا که محلّل واقع شده)، نباشد.
5. قبلاً پدر مالک کنیز با کنیز، نزدیکى نکرده باشد.
6. کنیز، بین چند صاحب مشترک نباشد.
7. قبلاً فرزند مالک و صاحب کنیز با او نزدیکى نکرده باشد.
8. کنیز با مولایش قرارداد نبسته باشد که پول خود را بدهد تا آزاد شود (در اصطلاح مُکاتَب نباشد).
9. کنیز، کاملاً تحت تصرّف مالک باشد.
جهت آگاهى از سیستم بردگى در اسلام و نظر اسلام درباره ى برده دارى ر.ک:1. نگاهى به بردگى ، آیة الله محمد على گرامى.2. فرازهایى از اسلام، علامه ى طباطبایى(ره).
3. اسلام و آزادى بردگان، آیة الله مکارم شیرازى.4- اسلام و مسائله آزادی , بردگی , موسوی زنجانی5- حقوق بشر, اسدالله مبشری.
ب) اسلام و مبارزه با نظام برده داری:
اسلام با برده داری نهادینه شده از پیش مواجه شد، در شرایط آن روز برده داری در تار و پود جامعه رسوخ کرده بود به گونه ای که الغای آن به طور کامل ممکن نبود. زیرا از یک سو نظام اقتصادی مردم متلاشی می شد و از سوی دیگر بردگان، سرپرست و کار خود را از دست می دادند، بدین جهت بر اصل آن صحه گذاشت. اما با وضع قوانین در راستای بطلان و زدودن آن حرکت کرد، از یک طرف دریچه ورود به بردگی را بست و از طرف دیگر دریچه خروجی را «از طریق کفارات، مکاتبه، تسری و …» باز گذاشت.

اصولا اسلام مفهوم و تعریف بردگی را عوض کرد، پیش از اسلام برده به مفهوم حیوان بود و از هیچ گونه حقوق و امتیازات برخوردار نبود، مولی اجازه داشت هر گونه معامله ای روی برده انجام دهد. اسلام بردگان را ارتقاء داد و فرمود: هیچ انسانی برده آفریده نشده، و همگان بایستی آزاد و بر سرنوشت خویش حاکم باشند، امام علی علیه السلام می فرماید: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ آدَمَ لَمْ یَلِدْ عَبْداً وَ لَا أَمَةً وَ إِنَّ النَّاسَ کُلَّهُمْ أَحْرَار حضرت آدم علیه السلام غلام و کنیزی را به دنیا نیاورده است تمامی مردم آزادند»؛ (ر.ک: محمد تقی جعفری، تحقیق در دو نظام حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام و غرب، تهران: دفتر خدمات حقوقی بیم المللی جمهوری اسلامی ایران، 1370، ص 446) در پرتو همین قوانین بود که بردگان جز شخصیت های مهم اسلامی شدند، مثلا سلمان برده آزاد شده بود، هم چنین بلال، عمار یاسر، قنبر، و میثم.

از ضمیمیه روایات وارده در مذمت برده فروشی، به روایات (اصل حریت) نیز، بخوبی نتیجه می گیریم که اولا بردگی به عنوان یک اصل موقت نیز از دیدگاه اسلام مردود بوده و همانند مسأله طلاق صرفا به خاطر ضرورت های اجتماعی مورد پذیرش قرار گرفته است، ولی عملا برای جلوگیری از بردگی و از میان برداشتن آن راهکارهای در متن قوانین و اخلاق اسلامی گنجانده شده است. از همین رو، در جامعه اسلامی، از همان قرن های اولیه، مسأله بردگی و برده فروشی رو به افول بوده است، آن گاه که جهان غرب به دلیل رویاروی با معضلات اجتماعی برخاسته از پدیده بردگی (نظیر شیوع فحشاء و منکرات خانمانسوز)، به فکر الغای بردگی افتاد، در جامعه اسلام نظام بردگی (به مفهوم متداول و رسمی آن) منتفی بوده است، و در پرتو همین قوانین متعالی است که امروزه در افکار عمومی و عرف عقد برده داری امری ناپسند و غیر عقلانی محسوب شده، نفی آن از ضوابط حقوق بشر شناخته می شود. به یک معنی دیگر برده ای وجود ندارد تا فارغ از زوایه تاریخی لازم باشد درباره احکام آن بحث شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد