ایمان و اعتقاد پاک و درست، انسان را به سوی انجام اعمال صالح و خیرات و نیکی ها حرکت می دهد و انجام معروف یعنی کارهائی که در نزد شرع و عقل شناخته شده را برای انسان راحت و آسان می گرداند . متقابلا انجام اعمال صالح و کار های معروف نیز پایه های ایمان را تقویت و آن را تثبیت و ریشه دار می گرداند و ایمانی که با انجام نیکی ها و خیرات استوارتر و محکم تر گردیده مهیا و آماده برای خیرات و اعمال صالح بالا تر و خالصانه تر می گردد و این تعامل و تاثیر و تاثر متقابل میان ایمان و اعمال صالح پیوسته در جریان است و هر کدام زمینه را برای رشد و تعمیق و تثبیت دیگری فراهم می سازد . به این حقیقت در آیه 10سوره فاطر اشاره شده است : الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه ؛ کلمه پاک و طیب ( اعتقاد و ایمان صاف و صحیح) به سوی او (خدا ) بالا می رود و عمل صالح آن ( اعتقاد و ایمان ) را بالا می برد . بر عکس انجام خوبی ها و معروف برای کسی که ایمان درست و استواری ندارد سخت و سنگین است و آن را با اکراه و بی میلی انجام می دهد و هر چه ایمان ضعیف تر و سست تر باشد این اکراه و عدم تمایل بیشتر و قوی تر است . اما در مورد رابطه شهوات و منکرات باید گفت که شهوت در لغت عرب به معانی میل و خواهش است و این به خودی خود امری مطلوب و ضروری برای انسان است زیرا قوام زندگی انسان و استمرار و بقای آن وابسته به همین میل و خواهش او است . خوردن و آشامیدن و ازدواج و کسب علم و دانش و قبول مسئولیت و تصدی امور مختلف در گرو وجود همین میل و خواهش است و بدون آن زندگی انسان مختل و از هم گسیخته می شد . شهوتی که از نظر شرع و عقل نا پسند و نکوهیده است ، میل و خواهش کنترل نشده و خارج از چار چوب شناخته شده شرع و عقل است . به عبارت دیگر طغیان شهوت و افراط در آن و به کار گیری آن در مواردی که شرعا و عقلا ممنوع و است مورد مذمت و نهی است نه هر نوع میل و خواهشی . میل و شهوت لازمه زندگی انسان و جزئی جدا نشدنی از وجود اواست منتهی باید آن را کنترل کرد و از سرکشی و افسار گسیختگی آن ممانعت نمود . میل و خواهش آزاد و بی حد و مرز و نظارت انسان را به سوی زشتی ها و منکرات یعنی اموری که از نظر عقل و شرع ناشناخته و غیر مانوس و نا آشنا است سوق می دهد
و هر چه نفس انسان در اجرای میل و خواهشش جلوتر رود، شهوت وخواهش های نا روایش شدید تر و جسورتر می گردد و هر روز منکر و زشتی بیشتری انجام می دهد . همانند ایمان و عمل صالح که در یکدیگر تاثیر و تاثر متقابل دارند این دو یعنی شهوت مهار نشده و منکر نیز هر کدام دیگری را تقویت و تایید و تثبیت می کنند و سرانجام زشتی و بدی و شرارت در وجود انسان رسوخ می کند و به صورت صفتی ثابت یعنی ملکه در می آید و در اینجا است که انسان در باطن موجودی دوزخی و جهنمی میگردد و با آتش دوزخ هم سنخ می گردد و جایگاه او به ناچار جهنم خواهد بود .
کار خیر نوعی از عمل صالح ومعروف است وشهوات هم در مواردی مصداق منکر هستند.منکر یعنی کار نا پسند که عرف مومنین آنرا نمی پسندند وپیروی از شهوات واعمال شهوت از غیر طریقه مجاز امر منکری است.
و هر چه نفس انسان در اجرای میل و خواهشش جلوتر رود، شهوت وخواهش های نا روایش شدید تر و جسورتر می گردد و هر روز منکر و زشتی بیشتری انجام می دهد . همانند ایمان و عمل صالح که در یکدیگر تاثیر و تاثر متقابل دارند این دو یعنی شهوت مهار نشده و منکر نیز هر کدام دیگری را تقویت و تایید و تثبیت می کنند و سرانجام زشتی و بدی و شرارت در وجود انسان رسوخ می کند و به صورت صفتی ثابت یعنی ملکه در می آید و در اینجا است که انسان در باطن موجودی دوزخی و جهنمی میگردد و با آتش دوزخ هم سنخ می گردد و جایگاه او به ناچار جهنم خواهد بود .
کار خیر نوعی از عمل صالح ومعروف است وشهوات هم در مواردی مصداق منکر هستند.منکر یعنی کار نا پسند که عرف مومنین آنرا نمی پسندند وپیروی از شهوات واعمال شهوت از غیر طریقه مجاز امر منکری است.