جمهوری اسلامی ایران بر اساس اشتراکات دینی و منافع منطقه ای و جهان اسلام ، همکاری و همگرایی با کشورهای خلیج فارس را در صدر اولویت های سیاست خارجی خویش قرار داده است ، و در جهت تحقق این موضوع از هر راهکار منطقی که تامین کننده منافع تمامی کشورهای این منطقه باشد استقبال می نماید . نظام جمهوری اسلامی ایران از آنجا که برخواسته از منابع اصیل الهی و اسلامی می باشد، تنها به منافع مادی کشورخود در برقراری روابط با سایر کشورها بسنده نمی کند بلکه در این زمینه از جایگاه انسانی اسلامی می نگرد.
فصل دهم قانون اساسی اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را اینگونه بیان می دارد: تأکید بر وحدت ملل اسلام بااستفاده از آیه کریمه « ان هذه امتکم امة واحدة و انا ربکم فاتقون» جلوگیری از سلطه جویی و سلطه گری براساس آیه کریمه «ولن یجعل الله للکافرین علی المسلمین سبیلاً» حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور دفاع از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین، احترام به اصل منع مداخله در امور داخل کشورها و… بر این اساس جمهوری اسلامی ایران ضمن رعایت ارزش های الهی فوق احترام به حق حاکمیت سایر کشورها و تلاش برای ارتقای سطح عزت و استقلال کشورهای اسلامی ، سعی در برقراری و گسترش روابط خود براساس اصل عدم مداخله، رعایت احترام متقابل، حضور پرقدرت و با عزت در صحنه بین الملل، با دیگر کشورها نموده است که در این راستا اولویت به برقراری روابط با کشورهای اسلامی منطقه براساس ارزش های اسلامی و انسانی، منافع ملی و مصالح کشور می باشد. در ادامه به صورت مختصر به برخی از راهکارهای همگرایی ایران با کشورهای خلیج فارس اشاره می شود:
یکم . راهکارهای سیاسی :
وقوع انقلاب اسلامی ، جنگ تحمیلی و تبلیغات سوئی که توسط قدرتهای جهانی و صهیونیسم برعلیه جمهوری اسلامی داشته ودارند، فضائی از بی اعتمادی و بدبینی را در میان سران بسیاری ازکشورهای خلیج فارس نسبت به جمهوری اسلامی به وجود آورده ، از این رو یکی از راهکارهای اساسی و همیشگی در این زمینه سیاست تنش زدایی و خنثی سازی این جو تبلیغاتی کاذب می باشد ؛ فرایند اعتمادسازی در برگیرنده ارائه برخی مفاهیم مشترک در موضوعات منطقه ای است و مهمترین هدف اعتماد سازی ، کاهش و زدودن سوء تفاهمات میان دولت های منطقه است و می تواند شامل اقدامات رفع تهدیدهای سیاسی و نظامی ، کاهش بحران و منازعات و اختلافات فیما بین از طریق گفتگو ، ارتباط مستقیم و مذاکرات دو چند جانبه ، تبادل نظر مداوم و سیستماتیک ، تبادل داوطلبانه اطلاعات و وسایل گوناگون برای درک دیدگاه ها و نیازهای یکدیگر و … می گردد . هم اکنون مهم ترین دغدغه کشورهای حوزه خلیج فارس، یک دغدغه امنیتی باشد. جمهوری اسلامی همواره بر روی سیستم امنیت دسته جمعی در خلیج فارس تاکید دارد . استراتژی امنیت دسته جمعی مورد نظر ایران برای خلیج فارس بر سه اصل استوار است:
1. حفظ امنیت خلیج فارس از سوی تمام کشورهای حوزه خلیج فارس 2. خروج بی قید و شرط نیروهای نظامی خارجی از خلیج فارس 3. گسترش همکاری ها در تمامی سطوح میان کشورهای حوزه خلیج فارس . در چنین شرایطی سفر دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور ایرن به کشورهای عربستان، کویت، قطر ، امارات وعمان و اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس که با هدف تقویت همگرایی منطقه ای صورت پذیرفت، علاوه بر دستاوردهای بسیاری برای منطقه ، می تواند گام هایی را به جلو برای پی ریزی این سیستم امنیتی بردارد. مهم ترین دستاورد این همگرایی خنثی شدن توطئه های غرب و رژیم صهیونیستی برای بحران آفرینی به ویژه چالش آفرینی در روابط اعراب و تهران است.
کشورهای مسلمان حوزه خلیج فارس با اتخاذ مواضع مشترک پیرامون مسائل بین المللی، می توانند ظرفیتهای موجود خود را در راستای ارتقای نقش جهان اسلام به نحو بایسته و شایسته عملی نمایند. البته این مهم زمانی فعلیت می یابد که با همگرایی، باب نفوذ بیگانگان در کشورهای اسلامی مسدود شود. رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد راهبرد امنیت دسته جمعی مورد نظر جمهوری اسلامی ایران برای منطقه خلیج فارس اینگونه می فرمایند:« این منطقه از جهان، یکی از حساس ترین مناطق دنیا و جزئی از عالم اسلام است که ذخایر خدادادی آن باید به بهترین وجهی مورد استفاده امت اسلام قرار گیرد و برای نیل به این مقصود باید به دخالت نیروهای خارجی در این منطقه خاتمه داده شود و امنیت منطقه با همیاری و همکاری ملت های منطقه بر پایه اخوت اسلامی برقرار گردد. ما بارها اعلام کرده ایم که دست دوستی همسایگان خود را به گرمی خواهیم فشرد و همواره خواهان همبستگی بر اساس اخوت اسلامی بوده و هستیم» .
از سوی دیگر تلاش ایران برای رسیدن به فناوری هستهای، معادلات امنیتی آمریکا در منطقه خلیج فارس را برهم زده است و هرچند که آمریکا تلاش دارد بین کشورهای منطقه و ایران نوعی واگرایی ایجاد کند اما در دراز مدت چون ایران از نظر ژئوپلتیکی و امنیتی قدرت مسلط منطقه است، در نهایت به همگرایی کشورهای منطقه خلیج فارس با ایران منجر خواهد شد. و بالاخره شرکت فعال و استفاده بهینه از سازمانهای منطقه ای نظیر سازمان کنفرانس اسلامی ، غیر متعهد ها ، اوپک و … می تواند زمینه های همگرایی بیشتر را در میان اعضا فراهم آورد .
دوم . اقدامات فرهنگی :
کشورهای اسلامی با توجه به مشترکات فرهنگی، مذهبی و سیاسی، قابلیت بالایی را برای همگرایی دارا هستند. در شرایط کنونی، بهترین تبلور این همسویی را می توان در برگزاری فریضه حج ارزیابی نمود که مسلمانان از سراسر دنیای اسلام برای برگزاری این فریضه الهی و طواف پیرامون قبله ای مشترک، راهی مکه معظمه می شوند و اجتماع عظیم آنان، در دنیا سابقه ندارد . همچنین عملی نمودن راهبرد «انسجام اسلامی» که از سوی مقام معظم رهبری به عنوان راهبرد سال جاری تبیین گردید، می تواند جایگاه کشورهای اسلامی را در عرصه مناسبات سیاسی و بین المللی به عنوان یک بازیگر مطرح با وزن سیاسی قابل اعتنا، ارتقا دهد.
از سوی دیگر مهمترین پیش شرط همگرایی از میان بردن عوامل واگرا است ؛ بر این اساس ابتدا باید هرگونه نفوذ دولتهای خارجی را در منطقه بی اعتبار کرد. به این منظور باید اولاً دست به تبلیغات فرهنگی زد و به عبارت دیگر تمام کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس را تشویق به بازگشت به فرهنگ اصیل اسلامی نمود. چرا که از چندین سال قبل یک نیروی خارجی سعی دارد در مناطق جنوبی خلیج فارس تخم اختلاف بپاشد ؛ اختلاف بین مهاجران و بومیها، بین نیروهای متجدد و پیشرو و نیروهای سنتی، بین شیخ نشینهای مختلف، بین شیعه و سنی و بین عرب و عجم و در مجموع هم این بخش را در تضاد با ایران قرار دارد. هدف این حرکت که از حدود 50 سال قبل شروع شد، بر همزدن یکپارچگی خلیج فارس بود. باید با تبلیغات فرهنگی و آموزشی هویت اصیل و اسلامی خلیج فارس را زنده نگه داریم در این راستا تأسیس دانشگاه جهانی خلیج فارس و اعطای بورس تحصیلی به دانشجویان کشورهای حاشیه خلیج فارس توسط این دانشگاه میتواند عامل بسیاری از اصرارها برای اختلافات نظیر تغییر نام خلیج فارس و ادعا بر جزایر سه گانه از نداشتن و جهل منشأ میگیرد، که این دانشگاه میتواند با تدریس درسی تخصصی خلیج فارس ریشه های این مشکلات را بخشکاند. همچنین تحصیل به زبان فارسی در این دانشگاه نوعی همگرایی خواهد بود.
سوم . راهکارهای اقتصادی :
راهکارهای اجرایی برای توسعه روابط اقتصادی ، توافق نامه های دوجانبه و چند جانبه تجاری ، سرمایه گذاری مشترک درصنایع فولاد،پتروشیمی،پالایشگاه،آب وبرق و هتل سازی ایجاد منطقه آزاد بازرگانی و…ازجمله راهکارهای اقتصادی است که زمینه های مشترک همکاری و همگرایی را فراهم می آورد . به این ترتیب با گره خوردن منافع اقتصادی کشورهای حاشیه خلیج فارس ، صلح ، امنیت ، دوستی و همکاری حاکم خواهد شد و دیگر نیازی به صرف حجم هنگفتی از ثروت ملل مسلمان منطقه برای بالابردن ضریب امنیتی و خرید سلاح از قدرتهای ایجادکننده زمینه های توهم ناامنی ، نخواهد بود.
وضعیت کلی منطقه خلیج فارس یک مجموعه به هم بافته و دارای روابط خاص به هم مرتبط درونی است. الگوی جهت گیری و تصمیم گیری این مجموعه به لحاظ ارتباط تنگاتنگ و تاثیرگذاری مستقیم بر منافع سایر کشورهای حوزه خلیج فارس باید بر مبنای ضرورتها و منافع همگانی تعیین شود و اقدامات و اهداف زیر مد نظر قرار گیرد:
الف – کشورهای منطقه باید با تقویت و تحکیم روابط سیاسی و همکاریهای همه جانبه منطقه ای و تشکیل کمیته های کارشناسی برای استفاده از توانمندیهای اقتصادی یکدیگر، برنامه ریزی و منطقه خلیج فارس را از یک منطقه نفتی محض به یک منطقه اقتصادی و صنعتی تبدیل کنند.
ب- به منظور تمرکز فعالیتهای جمعی کشورهای حوزه خلیج فارس در قالب تامین امنیت و تحقق توسعه اقتصادی و وصول اهداف راهبردی منطقه ای ، تشکیل جامعه یا سازمان منطقه ای با نام «جامعه اقتصادی کشورهای حوزه خلیج فارس» ضروری به نظر می رسد. بدیهی است در صورت تحقق اهداف یاد شده علاوه بر شکوفایی و رونق اقتصادی منطقه ، شاهد حضور مقتدرانه کشورهای حوزه خلیج فارس در عرصه های بین المللی از طریق ایجاد وحدت در اتخاذ کنشها و رویه های سیاسی خواهیم بود. در این حالت است که نقش حیاتی همگرایی و فعالیت مشترک اقتصادی در ایجاد بستری مستحکم در جلب اعتماد، اطمینان و مشارکت در تمامی زمینه ها اثبات می شود. به عبارت ساده تر همگرایی اقتصادی ، زمینه ساز پایداری و استحکام همگرایی سیاسی است.
جهت مطالعه بیشتر ر.ک :
1ـ پیروز مجتهدزاده، “امنیت منطقهای در خلیجفارس” ،اطلاعات سیاسی و اقتصادی، سال چهاردهم، شماره 145ـ146 مهر و آبان 1378 .
2- احمد حیدری عبدی، “اتحادیه منطقهای خلیجفارس؛ موانع و مشکلات شکلگیری”، مجله اطلاعات سیاسی و اقتصادی، سال چهاردهم، شماره 146ـ 145 ،مهر و آبان 1378.
3 – ابراهیم متقی، “شاخصها و چالش های الگوی امنیتی یک قطبی در خلیج فارس”، فصلنامه راهبرد، شماره 10 تابستان 1375 .
4 . محمد ستوده ، تحولات نظام بین الملل و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، قم : بوستان کتاب ، 1385 .
فصل دهم قانون اساسی اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را اینگونه بیان می دارد: تأکید بر وحدت ملل اسلام بااستفاده از آیه کریمه « ان هذه امتکم امة واحدة و انا ربکم فاتقون» جلوگیری از سلطه جویی و سلطه گری براساس آیه کریمه «ولن یجعل الله للکافرین علی المسلمین سبیلاً» حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور دفاع از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین، احترام به اصل منع مداخله در امور داخل کشورها و… بر این اساس جمهوری اسلامی ایران ضمن رعایت ارزش های الهی فوق احترام به حق حاکمیت سایر کشورها و تلاش برای ارتقای سطح عزت و استقلال کشورهای اسلامی ، سعی در برقراری و گسترش روابط خود براساس اصل عدم مداخله، رعایت احترام متقابل، حضور پرقدرت و با عزت در صحنه بین الملل، با دیگر کشورها نموده است که در این راستا اولویت به برقراری روابط با کشورهای اسلامی منطقه براساس ارزش های اسلامی و انسانی، منافع ملی و مصالح کشور می باشد. در ادامه به صورت مختصر به برخی از راهکارهای همگرایی ایران با کشورهای خلیج فارس اشاره می شود:
یکم . راهکارهای سیاسی :
وقوع انقلاب اسلامی ، جنگ تحمیلی و تبلیغات سوئی که توسط قدرتهای جهانی و صهیونیسم برعلیه جمهوری اسلامی داشته ودارند، فضائی از بی اعتمادی و بدبینی را در میان سران بسیاری ازکشورهای خلیج فارس نسبت به جمهوری اسلامی به وجود آورده ، از این رو یکی از راهکارهای اساسی و همیشگی در این زمینه سیاست تنش زدایی و خنثی سازی این جو تبلیغاتی کاذب می باشد ؛ فرایند اعتمادسازی در برگیرنده ارائه برخی مفاهیم مشترک در موضوعات منطقه ای است و مهمترین هدف اعتماد سازی ، کاهش و زدودن سوء تفاهمات میان دولت های منطقه است و می تواند شامل اقدامات رفع تهدیدهای سیاسی و نظامی ، کاهش بحران و منازعات و اختلافات فیما بین از طریق گفتگو ، ارتباط مستقیم و مذاکرات دو چند جانبه ، تبادل نظر مداوم و سیستماتیک ، تبادل داوطلبانه اطلاعات و وسایل گوناگون برای درک دیدگاه ها و نیازهای یکدیگر و … می گردد . هم اکنون مهم ترین دغدغه کشورهای حوزه خلیج فارس، یک دغدغه امنیتی باشد. جمهوری اسلامی همواره بر روی سیستم امنیت دسته جمعی در خلیج فارس تاکید دارد . استراتژی امنیت دسته جمعی مورد نظر ایران برای خلیج فارس بر سه اصل استوار است:
1. حفظ امنیت خلیج فارس از سوی تمام کشورهای حوزه خلیج فارس 2. خروج بی قید و شرط نیروهای نظامی خارجی از خلیج فارس 3. گسترش همکاری ها در تمامی سطوح میان کشورهای حوزه خلیج فارس . در چنین شرایطی سفر دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور ایرن به کشورهای عربستان، کویت، قطر ، امارات وعمان و اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس که با هدف تقویت همگرایی منطقه ای صورت پذیرفت، علاوه بر دستاوردهای بسیاری برای منطقه ، می تواند گام هایی را به جلو برای پی ریزی این سیستم امنیتی بردارد. مهم ترین دستاورد این همگرایی خنثی شدن توطئه های غرب و رژیم صهیونیستی برای بحران آفرینی به ویژه چالش آفرینی در روابط اعراب و تهران است.
کشورهای مسلمان حوزه خلیج فارس با اتخاذ مواضع مشترک پیرامون مسائل بین المللی، می توانند ظرفیتهای موجود خود را در راستای ارتقای نقش جهان اسلام به نحو بایسته و شایسته عملی نمایند. البته این مهم زمانی فعلیت می یابد که با همگرایی، باب نفوذ بیگانگان در کشورهای اسلامی مسدود شود. رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد راهبرد امنیت دسته جمعی مورد نظر جمهوری اسلامی ایران برای منطقه خلیج فارس اینگونه می فرمایند:« این منطقه از جهان، یکی از حساس ترین مناطق دنیا و جزئی از عالم اسلام است که ذخایر خدادادی آن باید به بهترین وجهی مورد استفاده امت اسلام قرار گیرد و برای نیل به این مقصود باید به دخالت نیروهای خارجی در این منطقه خاتمه داده شود و امنیت منطقه با همیاری و همکاری ملت های منطقه بر پایه اخوت اسلامی برقرار گردد. ما بارها اعلام کرده ایم که دست دوستی همسایگان خود را به گرمی خواهیم فشرد و همواره خواهان همبستگی بر اساس اخوت اسلامی بوده و هستیم» .
از سوی دیگر تلاش ایران برای رسیدن به فناوری هستهای، معادلات امنیتی آمریکا در منطقه خلیج فارس را برهم زده است و هرچند که آمریکا تلاش دارد بین کشورهای منطقه و ایران نوعی واگرایی ایجاد کند اما در دراز مدت چون ایران از نظر ژئوپلتیکی و امنیتی قدرت مسلط منطقه است، در نهایت به همگرایی کشورهای منطقه خلیج فارس با ایران منجر خواهد شد. و بالاخره شرکت فعال و استفاده بهینه از سازمانهای منطقه ای نظیر سازمان کنفرانس اسلامی ، غیر متعهد ها ، اوپک و … می تواند زمینه های همگرایی بیشتر را در میان اعضا فراهم آورد .
دوم . اقدامات فرهنگی :
کشورهای اسلامی با توجه به مشترکات فرهنگی، مذهبی و سیاسی، قابلیت بالایی را برای همگرایی دارا هستند. در شرایط کنونی، بهترین تبلور این همسویی را می توان در برگزاری فریضه حج ارزیابی نمود که مسلمانان از سراسر دنیای اسلام برای برگزاری این فریضه الهی و طواف پیرامون قبله ای مشترک، راهی مکه معظمه می شوند و اجتماع عظیم آنان، در دنیا سابقه ندارد . همچنین عملی نمودن راهبرد «انسجام اسلامی» که از سوی مقام معظم رهبری به عنوان راهبرد سال جاری تبیین گردید، می تواند جایگاه کشورهای اسلامی را در عرصه مناسبات سیاسی و بین المللی به عنوان یک بازیگر مطرح با وزن سیاسی قابل اعتنا، ارتقا دهد.
از سوی دیگر مهمترین پیش شرط همگرایی از میان بردن عوامل واگرا است ؛ بر این اساس ابتدا باید هرگونه نفوذ دولتهای خارجی را در منطقه بی اعتبار کرد. به این منظور باید اولاً دست به تبلیغات فرهنگی زد و به عبارت دیگر تمام کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس را تشویق به بازگشت به فرهنگ اصیل اسلامی نمود. چرا که از چندین سال قبل یک نیروی خارجی سعی دارد در مناطق جنوبی خلیج فارس تخم اختلاف بپاشد ؛ اختلاف بین مهاجران و بومیها، بین نیروهای متجدد و پیشرو و نیروهای سنتی، بین شیخ نشینهای مختلف، بین شیعه و سنی و بین عرب و عجم و در مجموع هم این بخش را در تضاد با ایران قرار دارد. هدف این حرکت که از حدود 50 سال قبل شروع شد، بر همزدن یکپارچگی خلیج فارس بود. باید با تبلیغات فرهنگی و آموزشی هویت اصیل و اسلامی خلیج فارس را زنده نگه داریم در این راستا تأسیس دانشگاه جهانی خلیج فارس و اعطای بورس تحصیلی به دانشجویان کشورهای حاشیه خلیج فارس توسط این دانشگاه میتواند عامل بسیاری از اصرارها برای اختلافات نظیر تغییر نام خلیج فارس و ادعا بر جزایر سه گانه از نداشتن و جهل منشأ میگیرد، که این دانشگاه میتواند با تدریس درسی تخصصی خلیج فارس ریشه های این مشکلات را بخشکاند. همچنین تحصیل به زبان فارسی در این دانشگاه نوعی همگرایی خواهد بود.
سوم . راهکارهای اقتصادی :
راهکارهای اجرایی برای توسعه روابط اقتصادی ، توافق نامه های دوجانبه و چند جانبه تجاری ، سرمایه گذاری مشترک درصنایع فولاد،پتروشیمی،پالایشگاه،آب وبرق و هتل سازی ایجاد منطقه آزاد بازرگانی و…ازجمله راهکارهای اقتصادی است که زمینه های مشترک همکاری و همگرایی را فراهم می آورد . به این ترتیب با گره خوردن منافع اقتصادی کشورهای حاشیه خلیج فارس ، صلح ، امنیت ، دوستی و همکاری حاکم خواهد شد و دیگر نیازی به صرف حجم هنگفتی از ثروت ملل مسلمان منطقه برای بالابردن ضریب امنیتی و خرید سلاح از قدرتهای ایجادکننده زمینه های توهم ناامنی ، نخواهد بود.
وضعیت کلی منطقه خلیج فارس یک مجموعه به هم بافته و دارای روابط خاص به هم مرتبط درونی است. الگوی جهت گیری و تصمیم گیری این مجموعه به لحاظ ارتباط تنگاتنگ و تاثیرگذاری مستقیم بر منافع سایر کشورهای حوزه خلیج فارس باید بر مبنای ضرورتها و منافع همگانی تعیین شود و اقدامات و اهداف زیر مد نظر قرار گیرد:
الف – کشورهای منطقه باید با تقویت و تحکیم روابط سیاسی و همکاریهای همه جانبه منطقه ای و تشکیل کمیته های کارشناسی برای استفاده از توانمندیهای اقتصادی یکدیگر، برنامه ریزی و منطقه خلیج فارس را از یک منطقه نفتی محض به یک منطقه اقتصادی و صنعتی تبدیل کنند.
ب- به منظور تمرکز فعالیتهای جمعی کشورهای حوزه خلیج فارس در قالب تامین امنیت و تحقق توسعه اقتصادی و وصول اهداف راهبردی منطقه ای ، تشکیل جامعه یا سازمان منطقه ای با نام «جامعه اقتصادی کشورهای حوزه خلیج فارس» ضروری به نظر می رسد. بدیهی است در صورت تحقق اهداف یاد شده علاوه بر شکوفایی و رونق اقتصادی منطقه ، شاهد حضور مقتدرانه کشورهای حوزه خلیج فارس در عرصه های بین المللی از طریق ایجاد وحدت در اتخاذ کنشها و رویه های سیاسی خواهیم بود. در این حالت است که نقش حیاتی همگرایی و فعالیت مشترک اقتصادی در ایجاد بستری مستحکم در جلب اعتماد، اطمینان و مشارکت در تمامی زمینه ها اثبات می شود. به عبارت ساده تر همگرایی اقتصادی ، زمینه ساز پایداری و استحکام همگرایی سیاسی است.
جهت مطالعه بیشتر ر.ک :
1ـ پیروز مجتهدزاده، “امنیت منطقهای در خلیجفارس” ،اطلاعات سیاسی و اقتصادی، سال چهاردهم، شماره 145ـ146 مهر و آبان 1378 .
2- احمد حیدری عبدی، “اتحادیه منطقهای خلیجفارس؛ موانع و مشکلات شکلگیری”، مجله اطلاعات سیاسی و اقتصادی، سال چهاردهم، شماره 146ـ 145 ،مهر و آبان 1378.
3 – ابراهیم متقی، “شاخصها و چالش های الگوی امنیتی یک قطبی در خلیج فارس”، فصلنامه راهبرد، شماره 10 تابستان 1375 .
4 . محمد ستوده ، تحولات نظام بین الملل و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، قم : بوستان کتاب ، 1385 .