این گونه داستان ها بیانگر اهمیت فراوان حقوق مردم و لزوم حساس بودن در برابر آن است و دلالت دارد که باید در این مورد محتاط بود و دقت داشت ، وگرنه یک سیب شاید این مقدار اهمیت نداشته باشد بلکه وقتی اهمیت دارد که این جوان به خاطر آن به مرارت ها و سختی ها می افتد جهت رضایت از صاحب باغ ، و وقتی صاحجب باغ این پاکی و خلوص جوان را می بیند یک امتحان دیگر از او می کند تا به خلوص و نیت واقعی او از کار اولی او حاصل کند و بعد آن پیش می آید که اشاره کردید . ولی این دلیل نمی شود که ما باید در مقام ادای حق الناس تا این مرحله پیش رویم و خود را بیش از ادی دینی که بر گردن ما است به زحمت بیندازیم . یعنی احتیاط تا این اندازه حکمی شرعی نیست بلکه مربوط به روحیات شخصی و حالات فردی است نه حکمی الهی و مربوط به همه . به طور کلی انسانى که حقى را از کسى ضایع کرده، باید به یکى از صورت هاى زیرآن را جبران کند:
الف. گناه مالی:
اگر امر مالى بوده مثل این که پولى را از کسى غصب کرده، یا سرقت نموده، یا در معامله کم فروشى کرده، یا پول زیادترى گرفته است، در صورتى که طرف را مى شناسد، رضایتش را حاصل کند.
اگر صاحبش را نمى شناسد از طرف او به فقرا صدقه بدهد.
اگر صاحبش فوت کرده به ورثه او رجوع نماید و از آنها رضایت بطلبد.
اگر فعلاً قدرت مالى ندارد، هر وقت قدرت مالى پیدا کرد در اولین فرصت حق مردم را بدهد.
اگر نتوانست، وصیت کند تا بعد از مرگش ورثه رضایت صاحب مال را جلب کنند (البته علاوه بر این کار، توبه واقعى به درگاه خدا هم لازم است).
در صورتى که به هیچ وجه امکان نداشت، اگر توبه واقعى نماید، امید است خداوند عالم او را ببخشد و به گونه ای که خود می داند از خزانه کرمش صاحب حق را راضى نماید.
الف. گناه مالی:
اگر امر مالى بوده مثل این که پولى را از کسى غصب کرده، یا سرقت نموده، یا در معامله کم فروشى کرده، یا پول زیادترى گرفته است، در صورتى که طرف را مى شناسد، رضایتش را حاصل کند.
اگر صاحبش را نمى شناسد از طرف او به فقرا صدقه بدهد.
اگر صاحبش فوت کرده به ورثه او رجوع نماید و از آنها رضایت بطلبد.
اگر فعلاً قدرت مالى ندارد، هر وقت قدرت مالى پیدا کرد در اولین فرصت حق مردم را بدهد.
اگر نتوانست، وصیت کند تا بعد از مرگش ورثه رضایت صاحب مال را جلب کنند (البته علاوه بر این کار، توبه واقعى به درگاه خدا هم لازم است).
در صورتى که به هیچ وجه امکان نداشت، اگر توبه واقعى نماید، امید است خداوند عالم او را ببخشد و به گونه ای که خود می داند از خزانه کرمش صاحب حق را راضى نماید.