خانه » همه » مذهبی » عصمت حضرت ابراهیم(ع)

عصمت حضرت ابراهیم(ع)

پس از آنکه راهنمایى ها و ارشادات حضرت ابراهیم ( علیه السلام ) در مورد ناشایستگى بت ها براى پرستش ، در قومش مؤثّر نیفتاد ، براى مبارزه راه دیگرى را پیش گرفت . او در یک روز عید ، که از پاى درآورد ، و تنها بت بزرگ را سالم نگه داشته ، تبر را بر دوش آن نهاد .

وقتى مردم از مراسم عید بازگشتند ، با ویرانى بتکده مواجه شدند . و از آنجا که تقریباً اطمینان داشتند کسى جز ابراهیم نمى تواند دست به چنین کارى زده باشد ، به سراغ وى رفته ، سؤال کردند :

« أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآلِهَتِنا یا إِبْراهِیمُ » 1

« اى ابراهیم ، آیا تو با خدایان ما چنین کردى ؟ »

ابراهیم ( علیه السلام ) در پاسخ فرمود :

« بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ کانُوا یَنْطِقُونَ » 2

« بلکه آن را این بزرگترشان کرده است ، اگر سخن مى گویند از آنها بپرسید » .

مفسّران در پاسخ به این شبهه جواب هاى گوناگونى بیان کرده اند که برخى از آنها عبارتند از :

{J یک . J}

برخى برآنند که اساساً سخن ابراهیم ( علیه السلام ) دروغ نمى باشد زیرا معلَّق به شرطى نامحقَّق است . 3

به عبارت دیگر مفاد کلام ابراهیم ( علیه السلام ) این است که : اگر این بت ها قدرت بر سخن گفتن دارند ، مى توانند یکدیگر را نیز از بین ببرند . و اگر چنین باشد ، باید بت بزرگ این عمل را مرتکب شده باشد . مفهوم این جمله آن است که : اگر بت ها قادر بر سخنگویى نیستند ، پس بت بزرگ چنین کارى نکرده است . بنابراین هیچ دروغى از ابراهیم ( علیه السلام ) صادر نشده است .

در روایتى از امام صادق ( علیه السلام ) به این معنا اشاره شده است . 4

بت پرستان نیز چنین برداشتى نکرده اند . سخن ابراهیم بیانى کنایى براى ابطال عقاید بت پرستان است . این شیوه سخن گفتن ، نه تنها دروغ محسوب نمى شود ، بلکه تأثیر آن در مخاطب ، به مراتب از سخن صریح بیشتر است .

براى مثال اگر خطاط ماهرى مطلبى را با خط زیبایى بنویسد ، سپس فردى ناتوان از خوشنویسى از او بپرسد : « آیا تو این نگاشته را نوشته اى ؟ » و او در پاسخ بگوید : « نه ، تو نوشته اى ! » ، روشن است که در اینجا نمى توان به این نویسنده اعتراض کرد که چرا دروغ مى گوید زیرا اساساً معناى کلام او این نیست که نگاشتن را از خود نفى کند ، بلکه با این سخن دو کار کرده است :

الف . آن را به خویش نسبت مى دهد ،

ب . ناتوانى مخاطب را از انجام آن کار بر ملا و خاطرنشان مى سازد .

معناى سخن حضرت ابراهیم ( علیه السلام ) نیز ، این است که :

. 1 خدایان دروغین شما ، حتّى بزرگترین آنها ، ناتوان تر و پست تر از آنند که از انجام چنین کارى برآیند .

. 2 جز من کسى نمى تواند این کار را کرده باشد .

بدین ترتیب ، نه تنها دروغى از ابراهیم صادر نگشته ، بلکه ضعف و ناتوانى بت ها در سخنان او ، آشکار شده است . 5

{J سه . J}

پاره اى از مفسّران برآنند که : هر چند ظاهر جمله H « بل فعله کبیرهم هذا » E این است که ابراهیم ( علیه السلام ) خبر از شکننده بت ها مى دهد ، ولى چنین سخنى در محاورات عرفى ، خبر محسوب نمى شود . زیرا در مناظرات گاه مطلبى که مورد پذیرش طرف مقابل است ، به صورت جمله خبرى به خود او بازگردانده مى شود ، تا لوازم مبانى مورد پذیرش خصم را بازگویند ، نه این که واقعاً در پى اخبار واقع باشند .

مذکور ، از برخى مبانى و مواضع خود عقب نشینى کند .

بر این اساس در جریان فوق ، معناى سخن ابراهیم ( علیه السلام ) این مى شود که : چون در نظر شما ، بت ها داراى مقام الوهیت مى باشند ، ناچار باید بت بزرگ این عمل را مرتکب شده باشد زیرا دیگران توانایى نابودى خدایان را ندارند . 6

و یا این که : چون همه بت ها شکسته شده اند و تنها بت بزرگ سالم مانده است ، ظاهر حال نشان مى دهد که باید بت بزرگ این کار را کرده باشد . 7

{J چهار . J}

این که ابراهیم ( علیه السلام ) گفت : « بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ کَانُوا یَنطِقُونَ » طعنه اى بود که بدان اندیشه پوچ بت پرستان را به سخره گرفت و آن را سبک شمرد .

واضح است که دروغ ، تنها به منظور پوشاندن حقیقت است ، اما اگر شنوندگان ، خود از واقعیت آگاه باشند و بدانند که ابراهیم جدّى نمى گوید بلکه تنها اندیشه هاى آنان را نابخردانه مى خواند ، دیگر دروغ نخواهد بود ، چرا که دروغ ، گزارش خلاف واقع است ، ولى این اصولاً خبر نیست ، بلکه انشاء است به منظور اعلام جهالت ایشان ، و جملات انشایى قابل اتّصاف به صدق و کذب نیستند .

پاسخ هاى دیگرى نیز در این باره وجود دارد که جهت رعایت اختصار به این مقدار بسنده مى شود . 8

( 1 ) انبیا ( 21 ) ، آیه . 62 ( 2 ) انبیا ( 21 ) ، آیه . 63 ( 3 ) . ک : مجمع البیان ، ج 7 ، ص . 85 ( 4 ) معانى الاخبار ، صص 209 – . 210 ( 5 ) الکشاف ، ج 3 ، ص . 124 ( 6 ) مجمع البیان ، ج 7 ، ص . 85 ( 7 ) المیزان ، ج 14 ، ص . 300 ( 8 ) بنگرید : پژوهشى در عصمت معصومان ، صص 217 – . 214

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد