خانه » همه » مذهبی » محبوبیت شاه و انقلاب اسلامی

محبوبیت شاه و انقلاب اسلامی


محبوبیت شاه و انقلاب اسلامی

۱۳۹۵/۰۸/۰۳


۶۷۰ بازدید

دلیل اینکه در سالهای اخیر محبوبیت شاه بیشتر از اوایل انقلاب شده است و آشکارا می شنویم که برخی می گویند «خدا شاه را بیامرزد،» چیست؟

آنچه دانسته یا نادانسته در میان برخی افراد در مورد شاه عنوان می شود ، ناشی از محبوبیت شاه نبوده بلکه ریشه در عوامل مختلفی دارد که به طور فهرست وار می توان به این موارد اشاره نمود .
1.وجود برخی مشکلات اقتصادی و معیشتی و تمرکز بر مشکلات و کمبودها و نادیده گرفتن اقدامات و خدمات مثبت انجام شده در نظام
2. افزایش قیمت اجناس و کالاها و نرخ تورم و مقایسه قیمت کالاها و اجناس بدون توجه به سطح درآمد در گذشته با امروز
3.بی توجهی به سطح معیشت امروز افراد با پیش از انقلاب
4.عدم مقایسه وضعیت کلی امروز کشور در بخش های مختلف با پیش از انقلاب اسلامی و غفلت از دستاوردهای چشمگیر نظام جمهوری اسلامی در عرصه های داخلی و خارجی
5. تمرکز بر مسایل اقتصادی و بی توجهی به عوامل اصلی مخالفت و مبارزه مردم با رژیم گذشته از جمله مقابله با اسلام ، غارت منابع کشور توسط بیگانگان ، سرسپردگی و وابستگی روز افزون شاه و رژیمش به بیگانگان ، از بین رفتن عزت و کرامت ایران و ایرانی ، عقب ماندگی کشور ، بی توجهی به نقش مردم
6.افزایش سطح انتظارات نسبت به نظام
یکی از عواملی که در ایجاد نارضایتی در میان مردم و حتی برخی نخبگان مؤثر است ، افزایش سطح انتظارات از نظام جمهوری اسلامی در همه عرصه ها به ویژه عرصه فرهنگی و اخلاقی است که موجب شده تا با وجود دستاوردهای نظام در عرصه های گوناگون ، مشکلات و کاستیها قابل پذیرش نباشد و نظام جمهوری اسلامی با آرمان ها و اهداف ترسیم شده مقایسه شود و انتظار برطرف شدن همه مشکلات آن هم در مدت کوتاهی به وجود بیاید و راه طی شده مورد توجه قرار نگیرد . تغییر الگوی مصرف جامعه و بهتر شدن نسبی سطح زندگی مردم، به خصوص از دهه دوم انقلاب به بعد به تدریج باعث افزایش سطح انتظارات آنان از زندگی شده است. « افزایش گرایش جامعه به سمت ارزش های والای اسلامی _ حداقل در سطح انتظارات و توقعات – که خود یکی از برترین و ارزنده ترین آثار فرهنگی انقلاب اسلامی است , موجب شده که به طور ناخود آگاه شاخص ها و ملاک های اندازه گیری فضایل و ارزش های جامعه ما برای همه _ البته با تفاوت در سطح و عمق _ نسبت به شاخص های قبل از انقلاب , حساستر و ریزترشده باشد و خود به خود و ناخود آگاه , اندک ناهنجاری ارزشی جامعه در وضع فعلی , بسیار برجسته تر از مورد مشابه یا بزرگ تر از دوران قبل از انقلاب به چشم آید و مورد نقادی قرار گیرد .» (ذو علم , انقلاب و ارزشها , تهران, پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی , 1379 , ص 209)
گرچه نظام جمهوری اسلامی در مسیر تحقق اهداف اسلامی گام برداشته و تلاش می کند ، اما فاصله آن با نظام مطلوب اسلامی نیز باید مورد توجه قرار بگیرد و آنچه در نظام جمهوری اسلامی اتفاق افتاده به عنوان نظام آرمانی و مطلوب اسلامی تلقی نگردد . همانگونه که حضرت امام فرمودند: « اینجانب هیچگاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بی انضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند ، لکن عرض می کنیم که قوه مقننه و قضائیه و اجرائیه با زحمات جان فرسا کوشش در اسلامی کرد این کشور می کنند و ملت ده ها میلیونی نیز طرفدار و مددکار آنان هستند.» (وصیت نامه الیه – سیاسی امام خمینی (ره) ، قم:دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه ،1380،ص22)
مقام معظم رهبری نیز فرمودند: « ما همیشه می گوییم، بارها گفتیم که ما نتوانستیم خواسته‌هاى اسلام را به‌طور کامل تحقّق ببخشیم، این قطعى است؛ امّا ما راه زیادى در این زمینه طى کردیم. ما نتوانستیم عدالت اجتماعى را به‌طور کامل در این کشور به‌وجود بیاوریم امّا خیلى از راه را جلو آمدیم. نباید اینها ندیده گرفته بشود. یک‌روزى همه‌ ثروت این کشور صرف تعدادى خانواده‌هاى اشرافى [مى‌شد] و احیاناً سرریز آن به چند شهر بزرگ می رسید؛ امروز اقصى‌ نقاط کشور برخوردار از خیرات این کشورند. این حرکت عظیم، حرکت به سمت عدالت اجتماعى، حرکت به سمت اخلاق اسلامى ‌[وجود دارد]. حالا می شنویم گاهى اوقات راجع به اخلاق حرف زده می شود، انتقاد می کنند؛ بله؛ با آن اخلاق اسلامى مطلوب، امروز ما فاصله داریم، در این شکّى نیست؛ امّا ما خیلى پیش رفتیم، راه زیادى را ملّت ایران طى کردند، اینها را ندیده نگیرند… بله، البتّه راه طولانى‌اى در پیش داریم؛ ما به آرمانهایمان هنوز نرسیده‌ایم؛ آرمانهاى اسلامى خیلى بالاتر از این حرفها است. » (بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز قیام نوزدهم دی ، 17/10/93)
7.نادیده گرفتن امکانات و موانع در قضاوت ها
در ارزیابی و قضاوت در مورد عملکرد نظام ، باید به مجموعه امکانات و موانع و مشکلات نیز توجه نمود . در برخی موارد قضاوت و ارزیابی در مورد عملکرد نظام ، بدون توجه به امکانات و موانع و مشکلات فرا روی آن از جمله برخی کارشکنیهای داخلی و دشمنان خارجی صورت می گیرد و پیشرفت های به دست آمده را تحت الشعاع خود قرار می دهد .
8. متوجه کردن همه مسئولیت ها به دولت
متوجه کردن همه مسئولیت ها به دولت نیز از دیگر عواملی است که نوعی نارضایتی را نسبت به نظام ایجاد می کند . اینکه همه مسئولیت ها در همه زمینه ها را متوجه نظام بدانیم و مسئولیت افراد و خانواده ها را نادیده بگیریم ، نوعی نارضایتی نسبت به نظام را به همراه خواهد داشت . به عنوان نمونه در زمینه اشتغال و فرهنگ گرچه مسئولیت دولت قابل انکار نیست ، اما اینکه همه مسئولیت را متوجه دولت بدانیم از سویی نوعی انتظار بیجا را ایجاد می کند و از سوی دیگر با محقق نشدن انتظارات ، موجب نارضایتی خواهد شد .
9.بروز مفاسد اقتصادی
بروز برخی مفاسد اقتصادی و عدم برخورد لازم و قاطع با آن و ضعف نهادهای نظارتی در جلوگیری از آن و تکرار چندین باره آن ، بر دستاوردهای نظام ، سایه افکنده و مجموعه اقدامات نظام را زیر سؤال می برد و نارضایتی را از نظام به دنبال دارد.
10. فضا سازی و تبلیغات گسترده دشمنان نظام
گرچه وجود برخی مشکلات و کاستیها در کشور قابل انکار نیست ، امابخشی از نارضایتی از نظام ، حاصل فضا سازی رسانه های غربی و تبلیغات گسترده دشمنان نظام و بزرگ نمایی و سیاه نمایی در مورد مشکلات نظام و القای ناکارآمدی آن است .
مجموعه این عوامل موجب شده تا با وجود دستاوردهای ارزشمند در عرصه های مختلف و پیشرفت های به دست آمده ، شاهد نوعی عدم رضایت مندی از نظام در میان مردم و برخی نخبگان باشیم .
ما منکر وجود پاره ای مشکلات و نارساییها ، مفاسد و سوء استفاده ها در کشور نیستیم ، اما سخن اینجاست که هر گونه ارزیابی منطقی و منصفانه از وضعیت کشور در گرو توجه به نقاط ضعف و قوت در کنار هم بدون هر گونه بزرگ و سیاه نمایی نسبت به مشکلات و مقایسه وضعیت کلی کشور با وضعیت کشور در رژیم گذشته است .
انقلاب اسلامی کشور را از کشوری وابسته و سرسپرده کامل به غرب که تمام افتخارش حفظ منافع آنان در منطقه بود و عزت کشور و مردم را به تاراج داده بود ، به کشوری با عزت و اقتدار و مستقل در عرصه بین المللی تبدیل نمود که سیاست نفی سلطه و سلطه پذیری و ایستادگی در برابر ظلم وستم و حمایت از مظلومان را سرلوحه خویش قرار داد و به جای فرهنگ وارداتی و منحط غربی ، فرهنگ غنی اسلامی را حاکم ساخت و فرهنگ و تمدن مادی غرب را با فرهنگ دینی خود به چالش کشید و دلیل اصلی دشمنی استکبار جهانی با نظام ما در همین نکته نهفته است .
در عرصه علمی پیش از انقلاب کسی برای کشورما حسابی باز نمی کرد ، اما با هدایت های رهبری و حمایت های نظام و به همت جوانان این مرز و بوم امروز کشور ما در بخش های مختلف علمی وفناوری از جمله پزشکی ف نانو ، هوا و فضا ، الکترونیک ، هسته ای و نظامی جزو چندین کشور پیشرو و شناخته شده در جهان است و ارزش این پیشرفت ها زمانی بیشتر آشکار می شود که توجه داشته باشیم که همه این پیشرفت ها در شرایطی به دست آمده که کشور ما با تحریم ها و دشمنیها و سنگ اندازیهای فراوانی از سوی دشمنان مواجه بود .در عرصه اجتماعی نیز تلاش برای مبارزه با مفاسد و اجرای عدالت اجتماعی توسط نظام در دستور کار قرار گرفت که گرچه کاستیها و ضعف هایی در این زمینه وجود دارد و شرایط کنونی کشور به هیچ وجه زیبنده جامعه اسلامی نیست ، اما وضعیت کشور نسبت به رژیم گذشته که بر پایه تبعیض و فساد استوار بود ، به مراتب بهتر است . تنها ذکر یک نمونه برای ترسیم وضعیت رژیم گذشته در این خصوص کافی است . یکی ازمحققان در این زمینه چنین می نویسد : «محمدرضا پهلوی از همان روزی که به حکومت رسید به فکر ثروت‌اندوزی افتاد. پس از آن که قیمت نفت به شکل سرسام‌آوری بالا رفت، شاه به بهانه‌های مختلف هر روز بر ثروت ، املاک و کاخ های خود و اطرافیانش در داخل و خارج می افزود. او در سال 1337 برای عادی جلوه دادن فعالیت‌های اقتصادی به پیشنهاد علم، سازمانی اقتصادی را تحت عنوان «بنیاد پهلوی» تأسیس کرد. این بنیاد با استفاده از موقعیت و اقدامات غیرقانونی خود نظیر کازینوهای قماربازی و کاباره‌ها، رانت‌خواری و استفاده‌های انحصاری از امکانات، معاملات، صنایع و وامها ، مواد مخدر ، قاچاق عتیقه و… منابع مالی سرشاری را عاید خانواده پهلوی نمود.» ( برای آگاهی بیشتر از اموال بنیاد پهلوی مراجعه کنید به گراهام، رابرت؛ ایران سراب قدرت، ترجمه فیروزه فیروزنیا، کتاب تهران 1358، صص 208-204)
مطبوعات آمریکایی اموال و دارایی شاه را تا 35 میلیارد دلار برآورد کرده‌اند.اشرف پهلوی نیز توانست از راههای غیرقانونی و سوء استفاده از موقعیتش یکی از «ثروتمندترین افراد خاندان پهلوی و از سرمایه‌داران بزرگ جهان» شود و اکنون نیز در نیویورک، پاریس، رم، مونت‌کارلو و چند نقطه مصفای دیگر جهان هم اقامتگاههای مجلل و باشکوه دارد.» از سوی دیگر شاه و دربارش با مسافرتهای پرخرج به داخل و خارج از کشور هزینه‌های سرسام‌آوری را به بودجه کشور تحمیل می‌کردند. در سال 1348 که درآمد عمومی ایران حدود یک میلیارد دلار بوده است شاه دویست هزار دلار خرج یک مسافرت به آمریکا نمود . و با گران شدن نفت در دهه پنجاه، هزینه این مسافرتها به دهها برابر افزایش یافت. به عنوان نمونه در یک سفر اشرف پهلوی به آمریکا در سال 1356 ، نیم میلیون دلار هزینه به بیت‌المال تحمیل شد.(رک:روح‌الله حسینیان ، فساد دربار ، سقوط) افزون بر این شاه و درباریان او با دست و دل‌بازی بی‌حد حصر خود بیت‌المال را به کسانی می‌بخشیدند که هرگز سزاوار نبودند. از پادشاهان سرنگون شده افغانستان، یونان، آلبانی و بلغارستان وهمسرانشان گرفته( امیراسدالله علم، گفت و گوهای من با شاه، خاطرات محرمانه امیراسدالله علم، تهران : طرح نو، 1371، ص 770) تا مقامات آمریکایی و اروپایی و بالآخره ندیمه ها ، معشوقه های شاه و درباریان و این دست و دلبازیها زمانی است که اکثر روستاهای ایران از آب آشامیدنی بهداشتی و برق و راه محروم بودند و در حاشیه تهران حلبی‌آباد روئیده بود. جشن های 2500ساله شاهنشاهی که بیش از سیصد میلیون دلار هزینه دربر داشت‌ و با ولخرجی‌ها و اتلاف بی حد و حصر سرمایه‌های ملی کشورمان انجام شد ، درحالی بود که متجاوز از نیمی از جمعیت کشور در روستاها و حومه شهرهای بزرگ در فقر و فلاکت و تنگدستی به سر می‌بردند و در اکثر شهرها و روستاهای کشور، اثری از وسایل اولیه و مقدماتی رفاه عمومی و حداقل امتیازات زندگی ساده برای عامه مردم وجود نداشت‌.(ر. ک : جشن های 2500 ساله شاهنشاهی ، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی)
در عرصه خدماتی و عمرانی نیز خدمات چشمگیر دولت در بخشهای آبرسانی ، برق رسانی ، گاز رسانی ، مخابرات ، بهداشت ، آموزش ، راه سازی و… بر کسی پوشیده نیست که به هیچ وجه قابل مقایسه با پیش از انقلاب نیست گرچه هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله وجود دارد .
در اینکه در رژیم گذشته طرح ها و پروژه هایی در کشور ساخته یا طراحی شده تردیدی وجود ندارد ، اما نکته ای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که آیا همه آنچه در این زمینه صورت گرفته است در راستای خدمت به کشور و مردم بوده یا برخی از آنها اهداف دیگری را دنبال می کرده است؟ به نظر می رسد با توجه به اینکه این طرح ها به طور عمده از سوی متخصصان خارجی و غیر ایرانی انجام می گرفت و روند کلی حرکت کشور به سمت وابستگی بیشتر به کشورهای دیگر قرار داشت و به ظرفیت های کشور و کشاورزی ، صنعت و تولیدات داخلی هیچ توجهی نمی شد ، ادامه چنین روندی به وابستگی کامل کشور می انجامید و نمی توانست توسعه و پیشرفت پایداری در کشور را به ارمغان بیاورد و به عنوان خدمت این رژیم محسوب گردد .
صرف نظر از افرادی که نادانسته ، برخی از اقدامات صورت گرفته در زمان شاه را بدون توجه به ماهیت آن به عنوان شواهدی بر پیشرفت و توسعه کشور و خدمت این رژیم بر می شمرند ، برخی از جریان ها چنین رویکردی را با هدف تطهیر چهره رژیم پهلوی و سرپوش گذاشتن بر خیانت های آن به کشور و مردم و زیر سؤال بردن انقلاب اسلامی دنبال می کنند .به طور خاص پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یک جریان تاریخ‌نگاری فعال ظهور کرد که به پشتوانه حضور در محافل آکادمیک اروپا و آمریکا و برخورداری از ماهنامه‌ها و فصلنامه‌های پژوهشی به تحریف تاریخ انقلاب و تطهیر رژیم پهلوی روی آورد. نمونه آثاراین طیف نیز به فارسی ترجمه شده که کتاب «در دامگه حادثه» خاطرات پرویز ثابتی، «معمای هویدا» نوشته دکتر «عباس میلانی» و تاریخ شفاهی دانشگاه «هاروارد» درباره ایران و انقلاب می توان اشاره کرد . این جریان که پیوندهای نزدیکی با سلطنت‌طلبان و بهائیان دارد، چند سالی است که به حیطه مستند سازی تاریخی – سیاسی در شبکه های ماهواره‌ ای وارد شده و برای مثال، مستند «ده شب گوته» یا «از تهران تا قاهره» و اخیراً نیز مستند «انقلاب ۵۷» از تولیدات آن‌هاست. چنین کوشش‌هایی با هدف «بزک کردن چهره رژیم پهلوی» نزد مردم و ارایه چهره ای مناسب و طرفدار پیشرفت و توسعه کشوراز آن و سرپوش نهادن بر جنایات ها و خیانت های آن و زیر سؤال بردن انقلاب اسلامی ، صورت می گیرد.
کتاب « پاسخ به تاریخ»که توسط شاه نگاشته شده را می توان آغاز گر چنین جریانی دانست که شاه در آن یک نوع ژشت ضد غربی گرفته و چنین وا نمود می کند که باافزایش قیمت نفت جلوی غربی‌ها ایستاده و آن‌ها به این دلیل به دنبال تلافی هستند و قصد دارند وی را به نحوی از سر راه خود بردارند.هم محمدرضا پهلوی و هم پدرش دچار توهمی شده بودند که ریشه آن به اتکای آنان از ابتدای امر به بیگانگان برمی‌گشت. از آنجا که بیگانه آنان را سر کار آورده بود و آن‌ها می‌دانستند در حکومت و اداره کشور استقلال ندارند، همواره نگران بودند که حالا که انگلیسی‌ها ما را انتخاب کرده‌اند، ممکن است تصمیم بگیرند گزینه بهتری جانشین و جایگزین ما نمایند. با تشدید مخالفت‌ها در جریان انقلاب، محمدرضا پهلوی که اساسا برای مردم و هیچ نیروی دیگری قدر و ارزشی قائل نبود، تلاش کرد با توسل به بیگانگان که سنت همیشگی دربار پهلوی بود بر انقلاب مردم غلبه نماید، اما با وجود پشتیبانی جدی غربی‌ها و ددمنشی‌های شاه، انقلاب مردم مهار نشد و شاه از ایران گریخت. درچنین شرایطی شاه تلاش کرد با مبراکردن خود، اطرافیان و غربی‌ها را به‌عنوان علت سقوط خود معرفی نماید. جالب اینجاست که درهمان وضعیت نیز او باز به کمک غربی‌ها برای اعاده سلطنت خود و یا حداقل پناه دادن به او التماس می‌کرد.
مطالعه وضعیت کلی کشور در آستانه انقلاب اسلامی و ماهیت وابسته و سرسپردگی افراطی شاه رژیمش به غرب به روشنی بی پایه و اساس بودن چنین ادعاهایی را اثبات می کند .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد