خانه » همه » مذهبی » خانواده متعادل و توسعه پایدار

خانواده متعادل و توسعه پایدار


خانواده متعادل و توسعه پایدار

۱۳۹۵/۰۷/۱۵


۴۵۴ بازدید

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - خانواده متعادل و توسعه پایدارسیاست های کلی خانواده که از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده است در جهت تحکیم بنیان خانواده و مصون سازی آن در برابر تهدیدات فرهنگی است و بر «مشارکت خانواده برای پیشبرد اهداف و برنامه‌های کشور در همه عرصه‌های فرهنگی،اقتصادی،سیاسی و دفاعی» نیز تأکید دارد و در واقع خانواده را مبنای هویت و پیشرفت اسلامی-ایرانی تلقی می کند.

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - خانواده متعادل و توسعه پایدارسیاست های کلی خانواده که از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده است در جهت تحکیم بنیان خانواده و مصون سازی آن در برابر تهدیدات فرهنگی است و بر «مشارکت خانواده برای پیشبرد اهداف و برنامه‌های کشور در همه عرصه‌های فرهنگی،اقتصادی،سیاسی و دفاعی» نیز تأکید دارد و در واقع خانواده را مبنای هویت و پیشرفت اسلامی-ایرانی تلقی می کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، طی هفته قبل، در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی، سیاست‌های کلی «خانواده» را که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شده است، ابلاغ کردند. ایشان در مقدمه این سیاست ها، خانواده را «واحد بنیادی و سنگ بنای جامعه اسلامی و کانون رشد و تعالی انسان و پشتوانه سلامت و بالندگی و اقتدار و اعتلای معنوی کشور و نظام» معرفی کردند و با ابلاغ ۱۶ سیاست کلی، سمت‌وسوی حرکت نظام را درباره نهاد خانواده تعیین کردند.

سیاست های کلی ابلاغ شده که در جهت تحکیم بنیان خانواده و مصون سازی آن در برابر تهدیدات فرهنگی است، بر «مشارکت خانواده برای پیشبرد اهداف و برنامه‌های کشور در همه عرصه‌های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و دفاعی» نیز تأکید دارد و در واقع خانواده را مبنای هویت و پیشرفت اسلامی-ایرانی تلقی می کند.

بررسی عوامل انسانی و غیر انسانی مرتبط با فرآیند پیشرفت از جمله موضوعاتی است که دانشمندان مختلف علوم انسانی و اجتماعی به آن پرداخته‌اند. یکی از آن عوامل انسانی، خانواده است که در معارف و آموزه‌های اهل‌بیت ـ علیهم‌السّلام ـ جایگاه و شان مهم و اساسی دارد. در اسلام و به ویژه فرهنگ ایرانی – اسلامی، نهاد خانواده، مقوم و مکمل سازندگی شخصیت فرد است. این در حالی است که بی توجهی غرب و مکتب لیبرالیسم به نهاد خانواده موجب بروز بحران های عمیق عاطفی، رفتاری و اجتماعی در آن جوامع شده است.

لذا پایبندی و ترویج خانواده متعادل به عنوان الگوی خانواده ایرانی- اسلامی با تأکید بر محورهایی که در سیاست های ابلاغ شده از سوی رهبر انقلاب وجود داردف همچون ازدواج ساده، اکرام والدین و زن و شوهر، نقش همسری و مادری زن، نقش اقتصادی و پدری مرد، تساوی زن و مرد در انسانیت و … تاثیر بی بدیلی در رسیدن جامعه به توسعه پایدار دارد.

توسعه پایدار نتیجه منطقی پیوند بینش مادی و معنوی

محو و کمرنگ شدن اخلاقیات و ارزش‌های اجتماعی بشر و اصل شدن حداکثر منفعت مالی، عنصر مفقودة توسعه مبتنی بر بینش مادّی است. بشر امروزی برای رسیدن به ‌حداکثر لذّت و رفع نیازهای تعریف شده خود در نظام بین‌الملل، به‌گونه‌ای مخرّب بر روی تمامی ارزش‌های حاکم بر جوامع پا گذاشته است. در این رویکرد، با بالارفتن بسیاری از شاخص‌های به ظاهر توسعه‌یافتگی در کشورهای مدرن، آمارهای مربوط به خشونت،‌ قتل، تجاوز و بی‌عدالتی نیز هماهنگ و همراه با توسعه‌یافتگی افزایش می‌یابند.

در مبحث توسعه اسلامی رویکرد توسعه بر اساس تکامل فرد و در نهایت تعالی جامعه مبتنی بر تعالیم الهی است. در سایه این توسعه همه جانبه، بحث اخلاق و عدم‌تفکیک‌پذیری آن از منافع اقتصادی بشر امری گریز ناپذیر است. لذا پیوند اخلاقیات با منافع اقتصادی بشر مهمترین رکن در تفکیک توسعه مبتنی بر دیدگاه مادّی از الهی است. در توسعه هدفمند اسلامی با محوریت اخلاق و عدالت به عنوان مهمترین سرفصل‌ توازن اجتماعی، نقش «خانواده» به عنوان مهمترین گروه اجتماعی یعنی به‌گونه‌ای برجسته مطرح می‌باشد.

خانواده که امروز در نظام جهانی به‌ سرعت در حال اضمحلال است، از منظر اسلام جهت جلوگیری از انحرافات اجتماعی و جرم و جنایت و پیشگیری از مشکلات روانی و اجتماعی و تامین امنیت اجتماعی مورد اهمیت قرار گرفته است. اگر ابعاد این نهاد تربیتی به درستی تحلیل شود، معلوم می گردد که سلامت و پویایی جامعه به سلامت و پویایی خانواده بستگی دارد. این همه در سیاست های ابلاغ شده توسط رهبری، مورد تأکید است و در بند سوم این سیاست ها «حفظ و ارتقاء هویت اسلامی و ملی» وابسته به خانواده معرفی شده است.

همچنین بین سلامت و پویایی خانواده با پیشرفت رابطه تنگاتنگی وجود دارد، به گونه ای که به سختی می توان از دو مقوله سخن گفت، بلکه باید با رویکرد وحدت گرایانه و کل نگر این دو را در یک زمینه کلی و یکپارچه مورد بررسی قرار داد.

هم خانواده رسالت عظیم انسان سازی را بر عهده دارد و هم پیشرفت دارای این رسالت است. به بیان دیگر خانواده در محدوده خود این وظیفه را تعقیب می کند و پیشرفت نیز در بعد کلان و وسیع همین مأموریت را دارد. آنچه در درون خانواده به فرد یاد داده می شود مبنای پیشرفت را شکل می دهد و همان عوامل بر پیشرفت جامعه نیز تأثیر می گذارد. فردی که با ارده قوی و همت والا در دورن خانواده رشد می کند، بازوی قوی توسعه پایدار است و اصولاً تقویت اراده و قوت شخصیت، بخشی از توسعه است، چون نمی توان پذیرفت که منظور از توسعه، رشد اقتصادی، رشد سیاسی و غیره است. این ها همه هدف های واسطه ای اند تا یک هدف بالاتر تحقق یابد و آن هم توسعه انسان است.

به یقین هر خانواده ای نمی تواند توسعه دهنده وجود انسان و جامعه باشد. وقتی از خانواده سخن می گوییم باید منظور خود را از نوع خانواده بیان کنیم. از کدام خانواده بحث می کنیم؟ خانواده نیز مانند هر پدیده دیگر در جهان هستی انواع و مصادیق گوناگون دارد که در اینجا خانواده متعادل مورد نظر ماست.

تعریف خانواده متعادل

خانواده متعادل و کارآمد، خانواده ای است که با پایبندی اعضای آن به باورهای دینی و رعایت حقوق و اخلاق اسلامی، زمینه کشف و پرورش قابلیت ها و توانایی های آن را در ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری فراهم کند. از این رو باید گفت خانواده سازمان حقوقی صرف نیست که قانون بتواند نظم را در آن ایجاد کند، بلکه نهادی است بیشتر عاطفی و اخلاقی که نیازمند مجموعه ای از قواعد حقوقی و اخلاقی است. باز، بین حقوق و اخلاق، غلبه با اخلاق است؛ زیرا بیشترین قوانین مربوط به آن ضمانت موثر دولتی و بیرونی ندارد. از همین رو در بند پنجم سیاست های ابلاغ شده، رهبر معظم انقلاب «تحکیم خانواده و ارتقاء سرمایه اجتماعی آن» را «بر پایه رضایت و انصاف، خدمت و احترام و مودّت و رحمت» قرار داده اند و در واقع جهت اصلی سیاست های ابلاغ شده، ایجاد خانوده ای متعادل است که حقوق و اخلاق در آن به شکلی متوازن رعایت گردد. سیاست های اعلام شده هم بر رعایت اخلاق و هم بر در نظرگرفتن حقوق اعضای خانواده تأکید دارند.

خانواده متعادل و توسعه پایدار

در تمام جوامع، خانواده نماینده و مظهر اخلاق عمومی است و آنچه در خانواده باید به وجود آید عشق، مهربانی، حسن نیت و اعتماد متقابل است و هیچ نیرویی جز اخلاق و ایمان نمی تواند بر این عواطف حکومت کند. التزام به تأمین معاش خانواده و تربیت فرزندان و تکلیف زن و فرزندان نسبت به خوش رویی با مرد و اطاعت از او، پیش از آنکه بخشی از قوانین و مقررات خشک حقوقی باشد، از قواعد اخلاقی است. پس در خانواده نمی توان حقوق و اخلاق را از هم جدا کرد و مرز بین قواعد آن دو را به دقت رسم کرد. اگر اعضای خانواده با اختیار خود و با توجه به آموزه های اخلاقی، حقوق یکدیگر را رعایت نکنند، نمی توان با اجبار آنان به رعایت حقوق الزامی، به تعادل دست یافت.

نقش خانواده متعادل در رسیدن جامعه به توسعه پایدار

– کنترل انحرافات اجتماعی و جلوگیری از بزهکاری؛ خانواده به عنوان نخستین کانون تجربه زندگی مشترک و جامعه‌پذیری کودکان، می‌تواند در کنترل انحرافات اجتماعی نقش موثری داشته باشد. چنانکه دستور قرآن به رعایت ارجمندی همسر و خانواده در تحقق این امر موثر است. هم در آیات و هم در احادیث مردان به رعایت حقوق همسر و فرزندان سفارش شده‌اند. خداوند می ‌فرماید: «هنَّ لباسٌ لکم و أنتم لباسٌ لهن» زنان لباس عفت و ستر شمایند و شما نیز لباس عفت و ستر آنهائید؛ و همچنین در آیه دیگر: «و عاشِرُوهُنَّ بِالمَعروفِ فَإن کَرَهتُمُوهُنَّ فَعَسی أَن تَکرَهُوا شَیئاً وَ یَجعَلَ اللهُ فِیهِ خَیراً کَثِیرا» با زنان در زندگانی با انصاف و خوشی رفتار کنید و چنانچه دلپسند شما نباشند (اظهار کراهت نکنید) که چه بسیار چیزهایی که ناپسند شماست و حال آنکه خداوند در آن خیر بسیاری قرار داده است. عمل به این دستورات خود در بر دارنده فوائد و اثراتی است. این اثرات شامل آرامش روانی فردی و اجتماعی، تضمین سلامت و امنیت اجتماعی، تربیت صحیح فرزندان، حفظ ارزش‌های اصیل اسلامی و عفاف و پاکدامنی در خانواده و جامعه است.

– تربیت جمعیت متعادل و به دور از افراط و تفریط؛ پیشرفت و توسعه پایدار نیاز به صرفه‌جویی جهت کاهش مصرف و هدایت سرمایه برای تولید کالاهای سرمایه‌ای دارد. تشویق اعضای خانواده، مصرف‌ها را کنترل می‌کند و این خانوارها هستند که کالاهای جایگزین شده را می‌پذیرند یا رد می‌کنند و در نهایت این خانواده است که امکانات سرمایه‌گذاری را فراهم می‌آورد.

– تربیت نیروی متعهد و منضبط؛ اعتقادات مذهبی افراد نقش تعیین کننده ای در رفتار اقتصادی آنان و در روند پیشرفت و میزان آن دارد. به عنوان نمونه، سیگار کشیدن در هنگام کار، صحبت های دوستانه و بی مورد، اتلاف وقت و جولان دادن در محل هایی غیر از محیط کار به شدّت مورد سرزنش بوده و قابل پذیرش نیست. بسیاری از ویژگی‌هایی که به مثابه زیربنای توسعه اجتماعی بدان اشاره گردید، در خانواده به فرد انتقال می‌یابد. دینداری و تعهد، نظم و انضباط، آموزش‌های اولیه، اخلاق و تربیت فردی و اجتماعی و…. در خانواده ترویج و به فرزندان منتقل می‌شود.

– ایجاد هماهنگی بین هدف های توسعه و ارزش های مذهبی؛ توسعه پایدار نیاز به تفکر خلاق، اعتقاد به توان خودی و باور به توسعه دارد. اگر هدف‌های توسعه با ارزش‌های مذهبی هماهنگ شود، خانواده آن را درونی ساخته و امکان عمل به آن را فراهم می‌سازد. اسلام بسیار کسب حلال را مورد تأکید قرار داده و در آیات و روایات صریحاً آن را متذکر گردیده است. خداوند فرموده است: «یا أیُّهَا النّاسُ کُلوا مِما فِی الأرضِ حَلالَاً طَیِّبا» ای مردم بخورید از هر چه که روی زمین است از حلال و طیب آن. پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز فرموده‌اند: هر کس در تلاش برای خانواده خود از طریق روزی حلال باشد، مانند مجاهدی است در راه خدا.

این دستورات اسلام موجب عزت نفس و عدم وابستگی به غیر می‌شود و عمل به آن آرامش روانی به همراه دارد و موجب فراغ بال در خانواده و یقیناً دوام و قوام پایه های زندگی خواهد شد. با عمل به این دستورات، خانواده در مسیر صحیح خود هدایت خواهد شد و این امر در تربیت فرزندان نیز اثرگذار خواهد بود.

فرجام سخن

با بررسی خانواده متعادل از دیدگاه اسلام به این نتیجه می رسیم که خانواده از نظر کمی و کیفی می تواند کانون اصلی اندیشه کار و تلاش و پرورش روحیه خلق ایده و کار در افراد باشد. با این حال تحقق این مهم همانطور که در تنظیم سیاست های کلی خانواده توسط مقام معظم رهبری آمده است، مستلزم توجه به اموری چون؛ محور قرار گرفتن خانواده در قوانین و مقررات و سیاست های اجرایی، ارتباط خانواده و مسجد، تسهیل ازدواج، مقابله با جنگ نرم دشمن برای فروپاشی و انحراف نهاد خانواده، بازنگری، اصلاح و ترمیم رویه های قضایی در حوزه خانواده و سازو کارهای لازم برای ارتقا سلامت همه جانبه خانواده ها و … است./

منبع: سایت بصیرت، فهمیه عشرتی،۱۹ شهریور ۱۳۹۵

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد