۱۳۹۵/۰۷/۱۱
–
۶۲۹ بازدید
چرا امام حسین(علیهالسلام) یمن را که سابقه اى شیعى داشت، براى محل قیام خود انتخاب نکرد؟
در کلمات بزرگانى همانند ابن عباس، این پیشنهاد مطرح شد که امام حسین(علیهالسلام) به سمت یمن رفته، از آنجا داعیان خود را به اطراف بفرستد و نهضت خود را سامان دهى کند تا بتواند در مقابل یزید بایستد.[ الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 545.]
حال در اینجا این پرسش مطرح مى شود که چرا امام(علیهالسلام) اصلاً این گزینه را مدنظر قرار نداد؟
در پاسخ به این پرسش باید به امور زیر توجه داشت:
1. گرچه اهل یمن از حضور حضرت على(علیهالسلام) در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در یمن خاطره خوشى داشتند[ همان، ج 1، ص 651.] و تمایلاتى نسبت به آن حضرت(علیهالسلام) ابراز مى داشتند؛ اما هرگز نمى توان در مقایسه با کوفه، این سرزمین را در این زمان به عنوان پایگاهى براى شیعه معرفى کرد.
2. پیشینه اهل یمن نشان مى دهد که نمى توان در مواقع بحرانى بر روى آنها حساب ویژه اى باز کرد؛ زیرا در زمان حکومت حضرت على(علیهالسلام)، همین یمنیان در مقابل سپاه نه چندان قوى و قدرتمند معاویه، در سلسله حملاتى (مشهور به غارات)[ براى اطلاع کامل ر.ک: الغارات.] کوتاهى کرده و فرماندار خود عبیداللّه بن عباس را تنها گذاشتند؛ به
گونه اى که او ناچار به کوفه فرار کرد و سپاهیان بى رحم معاویه به رهبرى بسر بن ابى ارطاة، به راحتى شهر را اشغال نمودند و عده اى از مردم را ـ که در میان آنها دو طفل کوچک عبیداللّه بن عباس نیز وجود داشتند ـ قتل عام کردند.[ الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 431.]
3. یمن در این زمان از شهرهاى مرکزى و مهمّ مملکت اسلامى به شمار نمى رفت و مانند کوفه به شهرهایى همانند بصره، مدائن و دیگر شهرهایى که امکان فراهم آمدن یاران امام(علیهالسلام) و ملحق شدن آنها به سپاه آن حضرت در کوفه وجود داشت، نزدیک نبود.
4. سابقه ارتداد قبایلى از یمن در ماه هاى آغازین رحلت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، پیشینه اى منفى از این کشور در اذهان باقى گذاشته بود و این احتمال وجود داشت که در صورت مرکزیت آن براى قیام امام حسین(علیهالسلام) مردم، این قیام علیه حکومت را با آن پیشینه بسنجند و آنها را از یک سنخ ببینند؛ به ویژه آنکه دستگاه حکومت اموى به خوبى مى توانست از این پیشینه در راه آلوده کردن قیام آن حضرت بهره بردارى کند.
5. دورى یمن از دیگر شهرهاى اسلامى و جدا افتادگى آن، این امکان رابه راحتى به حکومت اموى مى داد که در صورت وقوع قیام، آن را به راحتى سرکوب کند.
6. امام حسین(علیهالسلام) در این زمان دعوتى جدّى از سوى یمنیان نداشت؛ بنابراین انگیزه اى در میان آنان براى دفاع از آن حضرت در مقابل یزید وجود نداشت و انگیزه هایى که در مردم کوفه براى دعوت از امام(علیهالسلام) وجود داشت ـ حتى یک صدم آنها ـ در یمنیان وجود نداشت؛ انگیزه هایى همچون: دفاع عقیدتى از اهل بیت علیهم السلام، بازسازى مرکزیت کوفه در مقابل شام، احیاى حکومت عدل علوى
در کوفه، رهایى از ظلم و ستم بنى امیه و … .
حال در اینجا این پرسش مطرح مى شود که چرا امام(علیهالسلام) اصلاً این گزینه را مدنظر قرار نداد؟
در پاسخ به این پرسش باید به امور زیر توجه داشت:
1. گرچه اهل یمن از حضور حضرت على(علیهالسلام) در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در یمن خاطره خوشى داشتند[ همان، ج 1، ص 651.] و تمایلاتى نسبت به آن حضرت(علیهالسلام) ابراز مى داشتند؛ اما هرگز نمى توان در مقایسه با کوفه، این سرزمین را در این زمان به عنوان پایگاهى براى شیعه معرفى کرد.
2. پیشینه اهل یمن نشان مى دهد که نمى توان در مواقع بحرانى بر روى آنها حساب ویژه اى باز کرد؛ زیرا در زمان حکومت حضرت على(علیهالسلام)، همین یمنیان در مقابل سپاه نه چندان قوى و قدرتمند معاویه، در سلسله حملاتى (مشهور به غارات)[ براى اطلاع کامل ر.ک: الغارات.] کوتاهى کرده و فرماندار خود عبیداللّه بن عباس را تنها گذاشتند؛ به
گونه اى که او ناچار به کوفه فرار کرد و سپاهیان بى رحم معاویه به رهبرى بسر بن ابى ارطاة، به راحتى شهر را اشغال نمودند و عده اى از مردم را ـ که در میان آنها دو طفل کوچک عبیداللّه بن عباس نیز وجود داشتند ـ قتل عام کردند.[ الکامل فى التاریخ، ج 2، ص 431.]
3. یمن در این زمان از شهرهاى مرکزى و مهمّ مملکت اسلامى به شمار نمى رفت و مانند کوفه به شهرهایى همانند بصره، مدائن و دیگر شهرهایى که امکان فراهم آمدن یاران امام(علیهالسلام) و ملحق شدن آنها به سپاه آن حضرت در کوفه وجود داشت، نزدیک نبود.
4. سابقه ارتداد قبایلى از یمن در ماه هاى آغازین رحلت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، پیشینه اى منفى از این کشور در اذهان باقى گذاشته بود و این احتمال وجود داشت که در صورت مرکزیت آن براى قیام امام حسین(علیهالسلام) مردم، این قیام علیه حکومت را با آن پیشینه بسنجند و آنها را از یک سنخ ببینند؛ به ویژه آنکه دستگاه حکومت اموى به خوبى مى توانست از این پیشینه در راه آلوده کردن قیام آن حضرت بهره بردارى کند.
5. دورى یمن از دیگر شهرهاى اسلامى و جدا افتادگى آن، این امکان رابه راحتى به حکومت اموى مى داد که در صورت وقوع قیام، آن را به راحتى سرکوب کند.
6. امام حسین(علیهالسلام) در این زمان دعوتى جدّى از سوى یمنیان نداشت؛ بنابراین انگیزه اى در میان آنان براى دفاع از آن حضرت در مقابل یزید وجود نداشت و انگیزه هایى که در مردم کوفه براى دعوت از امام(علیهالسلام) وجود داشت ـ حتى یک صدم آنها ـ در یمنیان وجود نداشت؛ انگیزه هایى همچون: دفاع عقیدتى از اهل بیت علیهم السلام، بازسازى مرکزیت کوفه در مقابل شام، احیاى حکومت عدل علوى
در کوفه، رهایى از ظلم و ستم بنى امیه و … .