قدمت امامزاده هفتدختران به بیش از چهارصد سال میرسد و در مورد این بقعه حکایتهای مختلفی نقل شده است. یکی از روایتها از هفت دختری میگوید که نواده امام موسی کاظم(ع) بودند و وقتی از بغداد به ری سفر میکردند در تهران کشته و در این سرداب دفن شدهاند. سردابی که در آن تنها یک سنگ قبر برای هر هفت دختر به چشم میخورد.
راه رسیدن به سرداب راه پله باریک و فلزیای است که تا به طبقه پایین برسد چند باری پیچ و تاب میخورد. دورتادور سرداب پشتیها به چشم میخورند و مقبره امامزاده در وسط سرداب قرار دارد. پارچهای سبز رنگ روی مزار کشیده شده و گلدانهای قدیمی امامزاده روی آن قرار دارند.
«حبیبه، رقیه، فاطمه، ساره، هاجر، تاجر دختران سواد بن موسی کاظم (ع) از بغداد روی به سوی ولایت ری نهادند و چون به تهران رسیدند آنها را شهید کردند.» این یکی از روایتهایی است که در مورد امامزادگان «هفت دختران» در کتابها نقل شده. در حالی که اسم شش دختر در این روایت به چشم میخورد.
روایت دیگری وجود دارد که میرزا محمودخان ثقفی به زبان انگلیسی در کتاب در سایه امپراتوری، نقل کرده است: «هفت دختران، امامزاده کوچکی نزدیک تکیه بود که در آن هفت دختر ایرانی از خانواده بزرگان که به تقدیس معروف است که قبل از دوران صفویه که اجداد ما با ترکمن ها جنگ می کردند، این هفت خواهر خواستار اجازه جنگ شدند، با اینکه مرسوم روز نبود و چون با مخالفت روبرو شدند لباس مردانه پوشیده و صورتها را بسته به جنگ رفتند. هنگامی که پدرشان به خانه بازگشت آنان را در منزل نیافت به محل جنگ رفت و اجساد دختران خود را پیدا کرد. آنان را در این محل دفن کرد و مدفنشان کم کم بدل به امامزاده گردید که مورد توجه زنان تهران است هر شب جمعه خانوادهها هفت شمع بر روی مقبره روشن میکردند.
در جوار این امامزادگان حمامی وجود دارد که تاریخ آن با تاریخ ساخت بقعه مطابقت میکند اما متاسفانه درب این حمام مدت پنجاه سال است که بسته شده و از بنای آن چیز زیادی باقی نمانده است. گفته میشود که دختران در همین حمام غسل داده شده و بعد دفن شده اند.
تا قبل از سال ۱۳۵۱ بقعه هفت دختران تنها سرداب بود و در سال ۵۱ با تلاش مرحوم حاج سید مصطفی نجات و تصدی دکتر آزمون، معاون نخست وزیر، بقعه جدیدی در این مکان ساخته شد. ضریح امامزاده هم در سال ۱۳۸۳ ساخته و در این محل نصب شد.