مثلا، نقدشان به سیاست خارجی کشور را برای گوینده خبرِ «چینی» زیرنویس کردهاند. گوینده خبر چیز دیگری میگوید ولی آنان حرف خودشان را در پایین تصویر زیرنویس کردهاند، تکههایی از کارتون «تام و جری» را بریدهاند و نقد خود بر عملکرد اقتصادی مقامات را با صداگذاری بر آن نشان دادهاند، عکسی از یک فیلم سینمایی مشهور گرفتهاند و با ساخت حباب در بالای سر بازیگران آن و نهادن دیالوگهای طنز و تلخ، مقامات وزارت بهداشت را به سخره گرفتهاند.
شاید اغراق نباشد که بگوییم روزانه صدها و بلکه هزاران محصول صوتی و تصویری از این نوع تولید و با دیگران به اشتراک گذاشته میشود، آن هم توسط کاربرانی که افرادی معمولیاند ولی روایت شخصی خودشان را از وضعیت موجود دارند، روایتی که در رسانههای رسمی غایب است و آنان به ناچار، خود راهی برای بیان آن یافتهاند.
هنری جنکیز، پژوهشگر رسانه و زندگی روزمره، در سال ۱۹۹۲ کتاب« متصرّفان متنی: هواداران تلویزیون و فرهنگ مشارکتی» را منتشر کرد. او مفهوم متصرّفان را از «میشل دو سرتو» نظریهپرداز فرانسوی زندگی روزمره اخذ کرد. دو سرتو با توجه به نحوه مواجهه افراد با تصاویر رسانهها، بین «مصرف کنندگان صرف» و «متصرّفان» تمایز قائل شد. جنکیز ایدۀ دو سرتو را گسترش داد. منظور او از متصرفان و یا به عبارتی «دستبرد زنندگان» متنی، بینندگان سریالهای تلویزیون بودند که از قالب مصرفکننده صِرف خارج شده و فعالانه و انتقادی با متن برخورد میکردند. آنان از آنچه تماشا میکردند محتوای فرهنگی جدیدی خلق مینمودند و به بیان بهتر، نگاه خود را بر متن تحمیل میکردند.
به این شکل، از نظر جنکیز، این هوادارن تبدیل به مشارکتکنندگانی فعال میشدند. با توجه به چنین دیدگاههایی، برخی محققان بیان داشتند که مصرف محتوای رسانهای، آخرین مرحله از فرایند تولید محتوا نیست. در واقع با تماشای بیننده، همه چیز تمام نمیشود بلکه بینندگان با مواجهه فعالانه با محتوا، تولید دیگری را رقم میزنند. آنان معانی و روایت خود را از متن خلق میکنند.
این روزها کار با نرم افزارهای مختلف بسیار آسان شده است. برای تولید محتواهایی که در ابتدای این متن به آنها اشاره شد لازم نیست تا افراد تخصص یا مهارت ویژه فنی داشته باشند. در نتیجه ما شاهد رشد روزافزون «متصرّفان متنی» در شبکههای اجتماعی هستیم. این روزها شبکههای اجتماعی، جهانی مملو از روایتهای متنوع هستند. این وضع، سیاستورزی را بیش از پیش دشوار کرده است. جملههای مقامات، درست پس از پخش از رسانههای رسمی، قاپیده میشود و در شکل و شمایلی جدید و با محتوایی متفاوت در دسترس عموم قرار میگیرد. محصول جدید در واقع همان است ولی اساسا همان نیست!
متصرفان متنی، از دلار ۴۲۰۰ تومانی جوکهای آنچنانی، از چینی حرف زدن «ظریف» موضوعی سخیف، از «افتتاح» افتضاح، از «مُهر پیشانی» پشیمانی، از «لوندی»مسئولان ناامیدی، از«ذکر»مسئولان مکر، از «بیخبری» مسئولان بیخردی، از «پوزش» مسئولان سرزنش، از توصیۀ«الگو گرفتن از مردم یمن» سوتی قرن، و از «بازدید استاندار» انزجار می سازند.
جهان تغییر کرده است. بسیار هم تغییر کرده است. مدیریت افکار عمومی، زمانی که هر فرد عادی به راحتی میتواند در موقعیت «متصرفان متنی» قرار گیرد بسیار پیچیده شده است. به راستی مقامات و مسئولان این کشور چقدر این وضعیت جدید را درک کردهاند و مطلعاند که هر کردار یا گفتار آنان در عرصه سیاست میتواند سوژهای برای « متصرفان متنی» ایجاد کند؟
نویسنده: فردین علیخواه
خبرآنلاین