عصراسلام: به نظر من این سیر مطالعاتی مناسب است و اگر علاقهمندان به این ترتیب پیش بروند، به نتیجۀ مطلوب میرسند:
۱) مطالعۀ «اسرارنامه»
اسرارنامه ۳۳۰۷ بیت دارد. به نظر میرسد که اسرارنامه نخستین تجربۀ عطّار در مثنویسرایی باشد؛ زیراکه فضای کلی این کتاب به زُهد و شریعت و وعظ نزدیکتر است تا به تحقیق و عرفان، از آن نوع که در منطق الطیر و مُصیبتنامه دیده میشود. اسرارنامه کتابی شیرین و خواندنی است و دربارۀ موضوعاتی بسیار مهم سخن میگوید. اسرارنامه، بر خلافِ سه مثنویِ دیگرِ عطّار، دارای یک داستانِ کلان نیست. همانگونه که میدانیم منطق الطیر، مُصیبتنامه و الهینامه هرکدام یک داستانِ اصلی و بزرگ دارند و همۀ مطالب و تمثیلها و داستانها در ضمن آن داستانِ کلی مطرح میشوند، اما اسرارنامه یک داستانِ بزرگ و اصلی ندارد و به مقالههای گوناگون تقسیم میشود و هر مقاله عنوان جداگانه و مستقلی دارد.
برخی از موضوعاتِ اسرارنامه از این قرار است:
۱) ستایش از مقامِ بسیار بالای انسان
۲) سَرَیانِ عشق در همۀ هستی
۳) رابطۀ جان و تن
۴) حقیقتِ بهشت و دوزخ
۵) نقدِ اصلِ علیّت
۶) حقیقتِ مرگ
۷) امکانِ شناختِ حقیقی
۸) درد
۹) توجه کردن به عالمِ غیب و باطن
۱۰) از خویش مردن
۱۱) خودشناسی
۱۲) وجود و عدم
۱۳) راهِ خداشناسی
۱۴) بزرگیِ جهانِ آفرینش
در این کتاب، مانندِ سایرِ منظومههای عطّار، همۀ مسائلِ مهم از طریقِ تمثیل و داستان تبیین و اثبات میشوند. در اسرارنامه مجموعاً ۱۰۰ حکایت و تمثیل وجود دارد که بسیاری از آنها حقیقتاً زیبا و تأثیرگذار هستند و بیش از هر استدلالِ فلسفی خواننده را قانع میکنند. زبانِ این کتاب بسیار روان و شیرین و تأثیرگذار است و شوقِ زندگیِ معنوی و عرفانی را در آدمی برمیانگیزد و او را به ترکِ دنیا و لذاتِ زودگذرِ آن ترغیب میکند.
۲) مطالعۀ «الهینامه»
الهینامه دومین مثنوی عطّار است و ۶۶۸۵ بیت دارد. به نظر میرسد که این منظومه، بعد از اسرارنامه سروده شده است؛ زیرا باز جنبۀ زهد و وعظ در آن غلبه دارد، ولی بیش از اسرارنامه به عرفان و دروننگری نزدیک شده است، بااینحال هنوز از آن سطح عرفانی که در منطق الطیر و مصیبتنامه میبینیم، فاصله دارد.
الهینامه یک داستانِ اصلیِ بزرگ دارد که از آغاز تا پایان کتاب، گسترش یافته است و همۀ گفتگوها و حکایتها و تمثیلها در درونِ همان داستانِ اصلی آمدهاند. اگر از پارهای از داستانها و مطالبِ فرعی که با داستانِ اصلی ارتباطِ استواری ندارند و صرفاً به دلیلِ تداعیهای لفظی و معنوی بر زبان شاعر جاری شدهاند، بگذریم، کتاب الهینامه مجموعاً طرحِ منسجم و استواری دارد. داستانِ اصلیِ کتاب از این قرار است که پادشاهی فرزانه و دانا شش پسر دارد.
هرکدام از این شش پسر آرزویی مهم را در سر میپرورانَد. پدر با هریک از فرزندان درموردِ آرزوهایشان گفتگو میکند، دلیلِ پیدا شدنِ آرزو را برای آنها توضیح میدهد و وقتی پسرها قانع میشوند و به اشتباه خود پی میبرند، پادشاه حقیقتِ آن آرزو را برای آنها بیان میکند. شش آرزویی که این شش پسر خواهانِ آنها هستند، عبارتند از: ۱) دخترِ شاه پریان، ۲) جادوگری، ۳) جامِ جم، ۴) آبِ حیات، ۵) انگشتریِ سلیمان و ۶) کیمیا.
همانگونه که از نامهای این شش آرزو برمیآید، آنها اموری عجیب و خیالی، اما بسیار مهم هستند و در طول تاریخ افرادِ فراوانی عمر خود را برای دستیابی به این آرزوها صرف کردهاند. پادشاه با بحثهای دینی، روانشناختی، فلسفی و عرفانی و نیز با بهرهگیری از تمثیلها و داستانهای زیاد میکوشد ریشۀ اینگونه آرزوخواهی را تحلیل کند و حقیقت آن را بازنماید و در نهایت نشان میدهد که این شش چیزِ باارزش هرکدام یکی از ابعادِ وجودیِ انسان هستند و طالبانِ این آرزوها درواقع خواهانِ خود هستند و باید در درونِ خود به این آرزوها دست یابند. این طرح بسیار بدیع و دلانگیز است و حقیقتاً خواننده را به سفر در درون خود فرامیخواند و او را متوجهِ شگفتانگیزیِ دنیای درون میکند.
۳) مطالعۀ «منطق الطّیر»
منطق الطّیر که معروفترین مثنویِ عطّار و یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی است، ۴۷۲۴ بیت دارد. این منظومه نیز یک داستانِ اصلی دارد و همۀ بحثها و حکایتها به شکلی زیبا در درونِ همین داستان گنجانده شدهاند. اگرچه در برخی از موارد بین مطالب و حکایاتِ فرعی با پیرنگِ اصلی داستان ارتباطِ منطقی و محکمی وجود ندارد، اما از نظر انسجام و استحکامِ پیرنگ، این کتاب یکی از عالیترین کتابها در ادبیاتِ کلاسیک ایران است. داستانِ اصلیِ منطق الطیر راجع به سفر مرغان به سوی سیمرغ است. هزاران پرنده، با راهنماییِ هدهد به سوی سیمرغ حرکت میکنند و از کوهها و بیابانها و دریاها میگذرند و بسیاری از آنها بر اثر خطراتِ فراوانی که در راه وجود دارد از بین میروند، یا از ادامۀ سفر دست میکشند و بالاخره «سی مرغ» از آنها به بارگاهِ «سیمرغ» راه مییابند و وقتی که به حضور سیمرغ میرسند، خود را او و او را خود میبینند. نتیجۀ داستان بسیار شگفتانگیز است.
عطّار در این داستان، سلوک معنوی را، تا مرحلۀ «فنا»، توضیح میدهد. به نظرِ او سالک در پایانِ سیرِ عرفانیِ خود، به «خویشتنِ خویش» دست مییابد. از زیباترین و مهمترین بخشهای کتاب منطق الطیر، گفتگوهای پرندگان و هدهد دربارۀ مشکلات و مسائلِ سلوک است. در این قسمت از داستان، هرکدام از پرندگان که بهانهای برای گریختن از سفر به سوی سیمرغ میآورند، نمادِ گروهی از انسانها هستند و هدهد صبورانه و با استفاده از انواعِ مباحث دینی و اخلاقی و عرفانی و نیز با بهرهگیری از حکایتها و تمثیلهای زیبا، به بهانههای آنها پاسخ میدهد و آنها را برای سلوک عرفانی آماده میکند. یکی دیگر از بخشهای مهمِ منطق الطیر، بحثِ «هفت وادیِ سلوک» است.
به نظر عطّار سالک باید هفت وادی را پشت سر بگذارد، تا بتواند به خداوند برسد. این هفت وادی عبارتند از: ۱) وادیِ طلب، ۲) وادیِ عشق، ۳) وادیِ معرفت، ۴) وادیِ استغنا، ۵) وادیِ حیرت، ۶) وادیِ توحید و ۷) وادیِ فقر و فنا. در منطق الطیر حدود ۱۷۴ حکایت و تمثیل وجود دارد که در میان آنها «حکایتِ شیخ صنعان و دخترِ ترسا» از شاهکارهای ادبیات فارسی است.
۴) مطالعۀ «مُصیبتنامه»
مُصیبتنامه مثنویی کاملاً عرفانی است و ۷۴۲۵ بیت دارد. به نظر میرسد که این مثنوی آخرین منظومۀ عطّار باشد؛ زیراکه عمقِ عرفانی و ژرفای اندیشهای که در آن وجود دارد، بر سایر منظومههای عطّار برتری دارد و حتی منطق الطیر نیز، با همۀ اهمیت و شهرتش، اگر از انسجامِ رواییِ آن صرف نظر کنیم، از حیثِ پختگیِ فکر و غنای عرفانی به پای آن نمیرسد. مصیبتنامه نیز، مانند الهینامه و منطق الطیر، یک داستانِ کلان دارد و همۀ بحثها و حکایتها و تمثیلها در ضمن این داستانِ اصلی مطرح میشوند. قهرمانِ مصیبتنامه «سالکِ فکرت» است. نتیجۀ مهمی که از انتخابِ «فکرت» به عنوان قهرمان داستان به دست میآید، این است که این
«فکر» است که سلوک میکند، اما نه فکرِ علمی و فلسفی، بلکه فکری که از «ذکر» ناشی شده باشد. سالکِ فکرت، در جستجوی حقیقت، به سراغ همۀ موجوداتِ جهان میرود و مشکلِ خویش را با آنها در میان میگذارد، اما هیچکدام از پاسخها او را قانع نمیکند و او سرانجام، پاسخِ مشکلِ خود را در درون خویش مییابد. به این ترتیب مصیبتنامه نیز مانند الهینامه و منطق الطیر، یک پیامِ اصلی و مهم دارد و آن این است که «همۀ حقایقِ اصلی جهان در درونِ آدمی هستند و انسان باید همۀ مطلوبها و آرزوهای خود را در درونِ خویش پیدا کند».
دوستانی که مایلاند، منظومههای عرفانیِ عطار را مطالعه کنند، حتماً این چهار اثر را به همین ترتیب، از روی نسخۀ استاد محمدرضا شفیعی کدکنی بخوانند. مقدمههای استاد شفیعی و توضیحات ایشان بسیار عمیق و آموزنده هستند و باید همۀ آنها را به دقت مطالعه کرد. درمورد منطق الطیر این نکته را اضافه میکنم که در کنار نسخۀ دکتر شفیعی کدکنی، از نسخۀ دکتر پورنامداریان و دکتر محمود عابدی و نیز از لوح فشردۀ دکتر محمد جعفر محجوب هم استفاده کنید. این سه کار، با هم باعث میشوند که منطق الطیر بهتر درک و دریافت شود. امیدوارم که دوستان عزیز با این روش توفیق یابند و از آثار عطار نکتهها بیاموزند و با آنها زندگی کنند.
ایرج شهبازی
علوم وفنون ادبی