شاید به خیالشان با این کارها به نظام خدمت میکنند. اما جلیلی علاوه بر نداشتن محبوبیت در میان مردم تجربه اجرایی هم ندارد. تنها به برکت دولت احمدینژاد بود که توانست از کرسی دانشگاه و مسئولیتی کوچک در وزارت خارجه به دبیری شورای عالی امنیت ملی جهش کند والا در هیچ دولت دیگری امکان نداشت که او بختی برای رسیدن به چنان مقامی داشته باشد.
صعود یکباره و حمایت از بالا این گمان را برای او به وجود آورد که میتواند خودش را نامزد ریاست دولت هم بکند. با ندانمکاریِ مثالزدنی خودش را با ژستی ضعیف در مقابل روحانی و اصولگراها قرار داد تا انتخابات ۹۲ به تعبیری به رفراندوم هستهای تبدیل شود و مردم از دلسردی و ملال نسبت به او به طرف مقابل رو بیاورند.
ظاهرا جلیلی مانند لاریجانی به احمدینژاد قبولانده شد و در مذاکرات هم مانند لاریجانی کار خودش را میکرد. به خصوص بعد از بالا گرفتن اختلافات او نه تأیید رئیس جمهور را پشت سر داشت نه حتی رضایت اصولگراها را و اصلا معلوم نبود جز اتلاف وقت چه کار میکند؟ رویکردش چنان صُلب بود که تا آخر هم با مفهوم مذاکره کنار نیامد.
اگر جلیلی مسئول خوبی برای مذاکرات بود شاید نه احمدینژاد شخصا با ترکیه و برزیل بازی میکرد تا ۵+۱ را دور بزند نه نیازی بود که رهبری به وزیر خارجه وقت برای مذاکره در عمان اجازه بدهد. برای طرفدارانش همین که او برود و بیاید و در صدا و سیما درباره ملاقاتهایش با اشتون طنزهای خنک ببینند راضیشان میکرد.
مهمترین مزیت جلیلی این است که برجام را نقد کرده و به خاطر این شاهکار انتظار تمجید هم دارند! پیش از شروع مذاکره با عمان احمدینژاد به صالحی گفته بود که مذاکره در این موقعیت از موضع ضعف است و نتیجه نمیدهد. سوابق روحانی و ظریف هم نیازی به یادآوری ندارد همانطور که مذاکره کردنشان نقد نمیخواهد.
نقد برجام حتی اگر ارزشمند باشد نه جای تجربه را میگیرد نه محبوبیت را. جز «دولت سایه» که جلیلی به ریاست خودش درست کرده هیچ مدیریت قابل توجهی نداشته و بیرون از جلسه و سخنرانی در هیچ جا محک جدی نخورده. جلیلی علاقه زیادی دارد که توضیح بدهد و احتمالا فکر میکند همین برای ریاست کافی است!
اعتماد به نفس جلیلی برای گرفتن دولت از اول خطا بوده. کسی که مهارتِ بارزش توضیح دادن است و نمیتواند خودش را در دل مردم عادی (نه فقط طیف ارزشی یا متصل به نظام) جا کند بهتر است سنگ بزرگ برندارد و به بودن در سطوح بالای قدرت اصرار نورزد. بزرگان هم بهتر است به خیالات یکدستسازی اعتنا نکنند.
مکتوبات