البته که پذیرفتهشدن فیلم در بخش رقابتی کن، جسارت کارگردان در تحلیلهای فرامتنی را بیشتر کرد. علیالخصوص آنجا که صراحتا عنوان کرد هدفش از ساخت این فیلم، فراتر از به تصویر کشاندن یک جانی، بلکه درباره جامعه این قاتل است و روحیه زنستیزی که ریشه در جامعه ایران دارد.
این گفتار سفیهانه درحالی از زبان کارگردان این فیلم عنوان شد که در طول قرن گذشته که جمعیت کشور از ۱۴ میلیون به ۸۵ میلیون افزایش یافته، حتی به عدد انگشتان یک دست نیز قاتلانی از این دست وجود نداشته، آنوقت چگونه جامعه ایران میتواند یک جامعه جانیپرور باشد؟
نسبت دادن اختلالهای روانی یک جانی به کلیت جامعه ایرانی و اشاعه تمایلات سادیستی او به تمام مردان ایرانی، بلاهتی جنونآور است که قطعا با توجه به افزایش شانس برنده شدن فیلم در شاخههای مختلف صورت گرفته است. بنابراین ماهیت فیلم و سازنده آن را نباید چندان جدی گرفت؛ درست بهمانند فیلم که یک پروژه معمولی است و اینک پرداخت بیش از اندازه به آن، دشمنان را جریتر خواهد کرد تا بر روی ابعاد پیدا و پنهان این فیلم معمولی موجسواری کرده و جامعه را نسبت به آن حساستر کنند.
کارگردان با برخی آیتمها نظیر فوکوس بیش از اندازه به حرم مطهر امام رضا (ع) یا انتخاب زهرا امیرابراهیمی برای ایفای نقش اصلی فیلم، درصدد حساس کردن پروژه در اذهان مردمی کشور است
همچنان که کارگردان با برخی آیتمها نظیر فوکوس بیش از اندازه به حرم مطهر امام رضا (ع) یا انتخاب زهرا امیرابراهیمی برای ایفای نقش اصلی فیلم، درصدد حساس کردن پروژه در اذهان مردمی کشور بود وگرنه مشابه این سوژه را ابراهیم ایرجزاد نیز به تولید رسانده بود که بدون کوچکترین حساسیتی به روی پرده رفت و اتفاق ناگواری را رقم نزد.
درقبال این پروژه معمول و فاقد ارزش هنری، چند رویکرد مهم وجود دارد که عدمرعایت آنها به مثابه انداختن توپ در زمین دشمن و بازی دادن به این نحله خطرناک فکری است.
نخست آنکه عنکبوت، لقب سعید حنایی بهعنوان قاتل سریالی این اتفاق است و مقدس هم از روی مشی شبهمذهبی او برداشته شده است. نام فیلم، کاملا مصداق کاراکتر اصلی فیلم است بنابراین شیطنت رسانهای فیلم که احتمالا از سوی بنگاههای خبری خارجنشین طراحی شده و طی آن، شهر مشهد به عنوان ساختار عنکبوتی نشان داده شده که حرم مطهر در نقطه مرکزی آن قرار دارد، یک مورد انحرافی در راستای حساس کردن بیشتر مردم به این فیلم است. بنابراین پرداخت بیش از اندازه به این مسیر انحرافی، بازی کردن در زمین این تفکر التقاطی است.
دوم، حساس شدن بر روی جایزه گرفتن زهرا امیرابراهیمی است. جایزهای که دیگر همه متوجه شدهاند بر چه مبنایی به این بازیگر گمنام تعلق گرفته است. اینکه بخواهیم این ماجرا را به داوری اصغر فرهادی و نفوذ او در میان هیات داوران مرتبط بدانیم، از آن دست موارد انحرافی است که در پازل ایرانهراسی تعریف شده است. قطعا اگر فرهادی از چنین نفوذی برخوردار بود، این فیلم را در شاخههای مهمتری صاحب جایزه میکرد تا این مسیر ضدایرانی بودن فیلم، تاثیر بیشتری پیدا کرده و حساسیتهای بهمراتب بیشتری را برانگیزاند.
مورد سوم به واکنش و گامهای بعدی سازمان سینمایی مربوط میشود. مسئولان سینمایی وقت در دولت قبلی، اشتباه بزرگی را مرتکب شدند و پروژهای که قرار بود با همین کارگردان و دو تهیهکننده ایرانی، در مشهد فیلمبرداری شود را با یک دفع حداکثری و به شکلی ناخواسته، به بیرون از کشور منتقل کردند و نتیجه، اهرمی شد که به جای در خدمت بودن سینمای ایران، علیه آن ظاهر شده است. حال پرداختن بزرگترین و رسمیترین نهاد سینمایی کشور به یک پروژه معمولی، آنها را نسبت به تداوم روند مانیفستگراییهای فرامتنی که یقینا دامن سیاست و مسائل شرعی را خواهد گرفت، مصممتر میکند. بنابراین عاقلانه است که سازمان سینمایی دولت مردمی، اشتباه سازمان سینمایی دولت قبلی را مرتکب نشود.
عنکبوت مقدس مانند دهها فیلم ضدایرانی است که در طول سال علیه کشورمان ساخته میشود. حال برخی از این پروژهها با یک نگاه حساسیتزا از داخل کشور، به پروژهای مهم در چشم مردم تبدیل شده و نام آن پروژهها تا همیشه در اذهان مردم باقی میماند و برخی دیگر ولو با وجود کیفیت بالاتر، چون چندان حساسیتی ایجاد نمیکنند، در پیشگاه ملت ایران مغفول مانده و اصلا به چشم نمیآیند.
حال پرداخت بیش از اندازه به این فیلم معمولی، تنها آب ریختن در آسیاب تئوریسینهای پشتپرده این اتفاق است که میخواهند با یک حرکت نرم فرهنگی، هم به جامعه ایران و حکمرانان آن بتازند و هم انتقادهایی را به مذهب و تفکرات حول این محور وارد کنند. در عنکبوت مقدس بیش از آنکه با یک فیلم طرف باشیم، با یک بازی استراتژیک مواجه هستیم که هوشمندی هر یک از طرفین، پیروز این میدان رسانهای را مشخص خواهد کرد.
23302