فروزان آصف نخعی : تقی شامخی ، دکترا و استاد بازنشسته منابع طبیعی دانشگاه تهران ، از حجت الاسلام دعایی ، می گوید. سابقه آشنایی او با مرحوم دعایی به آموزش های چریکی در پایگاه نظامی «الفتح» مستقر در لبنان و متعلق به گروه چریکی فلسطینی بر می گردد. شامخی، ریشه روحیه فروتنی، زیست توام با احترام و مسالمت آمیز و صمیمی مرحوم دعایی را در همان سال ها می داند. روحیه ای که بعد از انقلاب اسلامی ۵۷ به مشی درازمدت ۴۳ ساله تبدیل شد و بزرگترین فراز زندگی او را تشکیل داد.
در زمانه ای که هنوز مدارا و میانه روی ، نهادینه نشده بود و از قضا، منتقدان و معترضان بسیاری هم داشت ، دعایی مشی میانه روی را برگزید و باوجود تحمل تاوان های سنگین به الزامات اعتدالش پایبند ماند و با تلاش فراوان ، این رویکرد را در روزنامه اطلاعات هم نهادینه کرد.
گفت و گوی خبرآنلاین با تقی شامخی ، هم دوره دعایی در پایگاه نظامی «الفتح» و از دوستان او پس از انقلاب اسلامی را بخوانید :
آشنایی شما با مرحوم دعایی چگونه و از کجا آغاز شد؟
حدود نیم قرن پیش که در جریان اولیه مجاهدین خلق وابسته به مرحوم حنیف نژاد عضو بودم، برای آموزش نظامی بنده همراه با تعدادی دیگر اعضاء به یک پایگاه آموزشی نظامی به شمال طرابلس در لبنان اعزام شدیم. در آن جا چون همه افراد به دلایل امنیتی اسم مستعار داشتند، ایشان را به نام دعایی نمی شناختیم، بلکه تنها به عنوان طلبه ای معرفی شدند که برای آموزش به آنجا اعزام شده اند.
ایشان در پایگاه نظامی به خوبی از پس همه آموزش های نظامی برمی آمد. به نظرم ریشه منش و شخصیت رواداری و همزیستی ایشان علی رغم همه اختلاف نظرهایی که با دیگران داشت، ریشه در همان دوران دارد که در عین فروتنی خود را برای مبارزه آماده می کرد. فراموش نکنیم که زندگی در چنین پایگاه هایی برای آموزش دیدن دشواری های خودش را دارد ولی در هیچ کدام از مراحل هیچ گاه خستگی یا گریز کنار از دشواری ها در ایشان مشاهده نکردم.
امنیت پایگاه نظامی که اشاره کردید در چه حدی بود؟
پایگاه آموزش نظامی، در طرابلس لبنان و کنار دریای مدیترانه ، مستقر بود. قبل از ورود ما به پایگاه، شاید به دلیل حضور مبارزان ترک، اسراییل به آن جا حمله کرده بود و تعدادی از چریک های حاضر در پایگاه را کشته بودند. بنابراین ، پایگاه در نقطه ای از نظر سوق الجیشی قرار داشت و کاملا در معرض خطر بود و همه ما از جمله مرحوم دعایی به این نکته آگاهی داشتیم. ضمن این که معمولا برخی کلاس های آموزشی را خود نیروهای اعزام شده ، اداره می کردند، از جمله کلاس قرآن را بنده مطالبش را بیان می کردم و برایم بسیار جالب بود که ایشان به عنوان فردی که از حوزه آمده بودند، با این که ممکن بود نسبت به نوع تفسیری که داشتیم ملاحظاتی داشته باشند، با این همه ، کاملا صمیمانه در کلاس شرکت می کردند. بعد از آموزش های نظامی ایشان به عراق رفتند . آن زمان ، مبارزان ضدپهلوی در عراق موجی رادیویی راه اندازی کرده بودند و برنامهای تحت عنوان «نهضت روحانیت در ایران» پخش می کردند که بعد از مدتی به و «صدای روحانیت مبارز ایران» ، تغییر نام داد و مرحوم دعایی هم مجری این برنامه بودند.
ارتباط شما با ایشان ، بعداز انقلاب ادامه داشت؟
بعد از انقلاب، ایشان مسئولیت بنگاه مطبوعاتی بزرگ اطلاعات را برعهده گرفتند و سرشلوغ بودند. من هم به دلیل فعالیت های علمی ای که در وزارت علوم و وزارت کشاورزی آن زمان داشتم ، درگیر کار شدم اما گاهی مجالی داشتیم و دیدارهایی تازه می کردیم. همواره ، برخورد ایشان صمیمانه بود و روحیه و رفتارهایی مثل روبوسی و برخورد گرم با همه افراد را که اکنون از سوی برخی نقد می شود ، همان موقع هم داشتند . بقدری برخورد گرمی داشتند که در هر دیدار با ایشان این استنباط را داشتم که در حال صحبت با دوستی صمیمی هستم و نه، یک مسئول نظام جمهوری اسلامی. چنین شیوه برخوردهایی است که از دعایی ، الگوی مدیریت شایسته در جمهوری اسلامی ساخت.
بیشتر بخوانید :
الگوی مدیریتی ایشان چه ویژگی های بارزی داشت؟
ببینید استمرار ۴۰ ساله در شیوه برخورد ایشان، یک الگوی دوگانه مدیریت سیاست های کلان در عمل در دو روزنامه اطلاعات و کیهان شکل گرفت. شخصیت و منش ایشان در دوران پرتلاطم جامعه انقلابی بعد از انقلاب، توانست ترسیم کننده خط مشی ای باشد که ما علیرغم اختلاف نظرهایمان در حوزه داخلی و خارجی، می توانستیم به گونه ای دیگر به عنوان یک انسان، و یک مسلمان، به عنوان کسانی که سرنشینان یک کشتی هستیم ، زیست کنیم که اگر این طور دیگر را به عنوان یک قاعده بپذیرم، به طور مسلم، ارتقا اجتماعی و سیاسی ما به سوی اهداف اولیه و عالیه این جمهوری، خیلی بهتر قابل دسترس خواهد بود.
همانطور که فرمودید مرحوم دعایی قبل از انقلاب آموزش های چریکی دیده بودند، اما بعد از انقلاب تا ۴۳ تا زمان رحلت، گویی در تشخیص ایشان، این مشی مسالمت آمیز است که عامل اساسی پایایی و پویایی انقلاب و حفظ منافع ملی ایران است. دلیل این تغییر رویکرد چه بود؟
جواب: قبل از انقلاب ، سازمان های چریکی به این نتیجه رسیده بودند که به دست آوردن آزادی های ملی، تنها با نبرد مسلحانه امکان پذیر است. اما بعد از انقلاب بسیاری به این نتیجه رسیده اند که فضا عوض شده و در چنین فضایی باید تغییر مشی داد. لذا گروه های بسیاری تلاش کردند خودشان را با مسیر انقلاب همراه نشان دهند تا انقلابی که در شرایط پیروزی اش خسارت کمی داشته، بتوانند با برآوردن نیازهای اساسی اش ، رشد بدهند. در این روند میزان پایداری نیروها متفاوت بود. برخی صبورانه تر حرکت می کردند که به نظر می آید مرحوم دعایی از نمونه هایی هستند که صبورانه و آگاهانه به مساله ملی ما یعنی زیست توام با وحدت، علی رغم همه اختلافات می اندیشیدند و بر اساس آن زیست می کردند. جهت اصلی این حرکت آن بود که ما به عنوان یک ملت یکدیگر را بپذیریم، و پذیرفتن غیر از قبول داشتن یکدیگر است. پذیرفتن به معنای تعامل علی رغم وجود اختلاف است و نقش ایشان در این باره بسیار مهم بود. مطالعه جدی روی مشی ایشان می تواند صحنه سیاسی کشور در حوزه ملی را دچار دگرگونی اساسی بکند.
موارد برجسته ای که در خاطره شما وجود دارد در این زمینه چیست؟
برای مثال آقای شانه چی که قبل از انقلاب و اوایل پیروزی انقلاب خدمات زیادی کرده بود ولی بعد به خارج رفته بود مرحوم دعایی برای این که ایشان بتوانند به کشور برگردند و سال های پایانی عمرشان را در ایران سپری کنند، بسیار بی پروا و بدون ملاحظه نسبت به جایگاهی که داشتند، اقدام می کردند. همچنین بنده شاهد بودم هنگام تشییع و تدفین مرحوم سحابی، گروهی می خواستند تنش ایجاد کنند، درها را بسته بودند و اجازه ورود به کسی نمی دادند، مرحوم دعایی شخصا ، ورود و مداخله و درها را باز کردند و فضای سنگینی که به وجود آمده بود ، کاملا عوض شد.
استمرار خط مشی مرحوم دعایی با انتخاب آقای صالحی و حفظ دوگانه کیهان و اطلاعات را چگونه ارزیابی می کنید؟
این امر می تواند برای ما جای خوشبینی باشد که با وجود برخی مدافعان و مروجان خشونت و حامیان تحمیل تک صدایی به جامعه، مدیریت کلان کشور، نشان داد ، تمایلی به جلوگیری از چندصدایی ندارند. همزمان ، مخالفان خشونت و طرفداران گفت و گو و تفاهم در جناح ها و گروه ها هم می توانند با هم افزایی ، مانع میدان داری هواداران تک صدایی شوند.
و آخرین دیدارتان ؟
آخرین دیداری که با مرحوم دعایی داشتم ، بهمن ۱۴۰۰ بود . انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری ، مراسمی در سطح ملی برگزار وو جوایزی با عنوان «جایزۀ استاد دکتر محمد قریب”»به پیشگامان علم و فناوری و فعالان مطالعه اخلاق در حوزه های مختلف اهدا کرد. مرحوم دعایی باوجود مشغله فراوان و تنگنای زمانی به این مراسم آمدند و چندین ساعت حضور داشتند و با برخی حاضران ، ازجمله من ، مانند همیشه برخورد گرم و صمیمانه ای داشتند.
۲۱۲۱