سعی دارد جرم خود را انکار کند، ولی نمیتواند. با هر جملهای که میگوید، راز دیگری از سرقتهای عجیبش فاش میشود؛ دزدیهایی که همه آنها را به دستور یک زن انجام میداد. حالا شاکیان زیادی در پروندهاش دارد و برای دومینبار زندگی پشت میلههای زندان را تجربه میکند.
به گزارش شهروند، متین ادعا میکند که هر دو بار عاشق شده و به دستور یک زن سرقتهایش را انجام داده است. او هربار پس از دزدی، کفش و عطر مارکدار میخرید و با پولهای دزدی تفریح میکرد. مدعی است بخشی از اموالی را که روی میز پلیس آگاهی چیده شده، با پول دزدی خریده است. او حالا به صدها سرقت از داخل خودروها اعتراف کرده است.
تالارها، رستورانها و غذاخوریهای شلوغ را برای سرقتهایشان انتخاب میکردند. زن جوان که سرکرده متین و دو همدست دیگرش بود، این مکانها را شناسایی و بررسی میکرد و بعد به همدستانش دستور سرقت میداد. شیشه خودروها یک به یک شکسته میشد و هدف دزدی قرار میگرفتند. اینها را متین تعریف میکند؛ دزد سابقهداری که حالا در تله ماموران پلیس آگاهی پایتخت گرفتار شده است.
او از هفت ماه سرقتهای سریالیاش میگوید:
چند سال داری؟
۲۵ سال.
چه شد که به فکر سرقت افتادی؟
من وضع مالی خوبی داشتم. با پدرم بوتیک لباسفروشی داشتیم و از لحاظ مالی تامین بودیم. خودم هم نمیدانم چرا در این دام افتادم. من همیشه فریب خوردهام. دو بار عاشق شدم. هر دو بار هم به خاطر زنان مورد علاقهام دست به سرقت زدم.
بیشتر توضیح بده؟
بار قبل هم به اتهام سرقت لوازم خودرو دستگیر شدم. آن زمان ۲۱ ساله بودم. دو سال زندانی بودم. آن زمان هم با دختری دوست شدم که او به من گفت برای پولدار شدن باید سرقت کنم. به زندان افتادم و عید امسال آزاد شدم. بعد از آن، با فریده آشنا شدم. فریده به من گفت که باید سرقت کنم. البته اول باعث شد که به شیشه اعتیاد پیدا کنم. بعد از آن برای تامین هزینه موادم و اینکه فریده را از دست ندهم، دوباره تبدیل به یک سارق شدم.
شگرد سرقتهایتان چطور بود؟
من و فریده هر بار به نقاط مختلف شهر میرفتیم. معمولا جاهای شلوغ را انتخاب میکردیم. فریده آنجا را بررسی میکرد. اگر خودروهای مدل بالا با کمترین تجهیزات وجود داشت، به من میگفت که سرقت را شروع کنم. من هم شیشه خودروها را میشکستم و دست به سرقت میزدم.
معمولا از چه جاهایی سرقت میکردید؟
معمولا غذاخوریها، سالنهای عروسی و رستورانهای مختلف را انتخاب میکردیم، چون خودروهای مدل بالای زیادی جلوی در آنها پارک بود. ما هم میرفتیم و تا جایی که میشد، از داخل اکثر خودروها سرقت میکردیم.
در یکی از سرقتهایتان، سه میلیارد پول و طلا بردید.
یادم نمیآید دقیقا چقدر بود، ولی یادم هست که ما آن خودرو مزدا ۳ را مقابل یک طباخی دیدیم. از طباخی بیرون آمدیم و اتفاقی خودرو را دیدیم. من شیشه را شکستم و از داخلش کلی سرویس طلا پیدا کردیم. فقط دو سرویس گرانقیمت زنانه داخل خودرو بود.
گویا از یک جراح زیبایی هم سرقت کردید؟
این پزشک خودرو سراتو داشت. خودرواش را داخل خیابان سی تیر پارک کرده بود. از آنجا کلی مدرک سرقت کردم. بعد با خودش تماس گرفتم و با گرفتن ۱۰ میلیون تومان، مدارکش را به او پس دادم.
پس اخاذی هم میکردید؟
معمولا اگر وسایل باارزش یا مدارک از داخل کیف و خودروها پیدا میکردیم، با شاکیها تماس میگرفتیم. مبالغی بین هفت تا ۲۰ میلیون تومان از آنها درخواست میکردیم تا مدارکشان را پس بدهیم. میگفتیم پولها را به شماره حساب خودشان که دست ما بود، واریز کنند. رمز کارت را میگرفتیم و پول را برداشت میکردیم. بعد از آن با تاکسی اینترنتی که آن را هم با گوشی خودشان میگرفتیم، مدارک را برایشان میفرستادیم.
این همه کیف زنانه را چرا در خانهات نگه داشتی؟
اینها برای فریده بود. او کیفهایی را که خوشش میآمد نگه میداشت و از آنها استفاده میکرد.
با پولهای سرقتی چه کار میکردی؟
به جز هزینه مواد، معمولا برای خودم کفش و عطرهای گرانقیمت میخریدم. دوست داشتم که شیک به نظر بیایم. همه اینها را که میبینید خودم خریدم، از کسی سرقت نکردم. البته با پول دزدی اینها را خریدم. من عاشق عطر و کفش و کتانی هستم.
با این خانم کجا آشنا شدی؟
در خیابان او را دیدم و به عنوان مسافر سوارش کردم. من بعد از آزادی از زندان توبه کرده بودم و دیگر نمیخواستم خلافی انجام دهم، ولی فریده مرا فریب داد.
همدستان دیگری هم داری؟
فریده به دو مرد دیگر هم مثل من دستور سرقت میداد. من اطلاعات بیشتری در اینباره ندارم.
اخاذیهای دزد حرفهای
خرداد سال جاری، به ماموران پلیس پایتخت خبر یک سرقت میلیاردی گزارش شد. این سرقت از داخل خودرو و به ارزش ۳۰ میلیارد ریال بود. از همان زمان موضوع رسیدگی به پرونده در دستور کار تیمی زبده از کارآگاهان اداره بیستم پلیس آگاهی قرار گرفت و تحقیقات درباره این پرونده کلید خورد.
سرهنگ کارآگاه علی، ولی پور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت درباره جزییات این پرونده گفت: «تحقیقات ابتدایی کارآگاهان نشان داد مقدار زیادی پول و طلا در خودرو مالباخته وجود داشت. سارقان با یک موتورسیکلت به صحنه سرقت آمدند و با شکستن شیشه خودرو مزدا، پول و طلاها را به ارزش ۳ میلیارد تومان سرقت کردند. کارآگاهان در گام نخست، راهی صحنه جرم شدند و با بررسیهای میدانی پی بردند سارقان زن و مرد جوانی هستند که با همدستی یکدیگر با اجرای این شیوه و شگرد اقدام به سرقتهای گسترده محتویات داخل خودرو در سطح خیابانهای شمال تهران کردهاند.
کارآگاهان در گام بعدی، با بهرهگیری از شیوههای کشف نوین جرم و تحقیقات شبانهروزی هویت و مخفیگاه سارقان حرفهای را در غرب تهران شناسایی کردند. کارآگاهان پس از دریافت این اطلاعات مهم، با کسب مجوزهای لازم از مرجع قضائی راهی مخفیگاه متهمان شدند. آنها زن جوان را در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند، اما همدست او موفق شد از چنگ قانون بگریزد.»
اعتراف به سرقتهای سریالی
او با بیان اینکه ساعتی بعد، مرد جوان نیز توسط کارآگاهان دستگیر شد، افزود: «متهمان پس از انتقال به اداره بیستم پلیس آگاهی در تحقیقات ابتدایی به جرم خود مبنی بر سرقتهای متعدد داخل خودرو در شمال تهران اعتراف کردند.»
این مقام ارشد انتظامی با بیان اینکه متهمان ۷ ماه قبل با یکدیگر آشنا شدند و سرقتها را آغاز کردند، ادامه داد: «در تحقیقات تکمیلی کارآگاهان نیز مشخص شد متهمان پس از سرقت محتویات داخل خودرو با مالباختگان تماس برقرار میکردند. آنها برای بازگشت مدارک شناسایی آنها، درخواست مژدگانی داشتند و مدارک را با تاکسی اینترنتی برای طرف مقابل ارسال میکردهاند.»
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ ادامه داد: «از سوی دیگر بررسی کارآگاهان نشان داد زن و مرد سارق پس از سرقت طلاهای خودرو مزدا، اموال مسروقه را به مادر این مرد جوان تحویل دادند و از او درخواست کردند طلاها را به فروش برساند. کارآگاهان به دنبال دریافت این اطلاعات مادر مرد جوان را دستگیر کردند. بدین ترتیب مقداری از طلاهای مسروقه خودرو مزدا توسط کارآگاهان اداره بیستم پلیس آگاهی کشف شد. با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضائی متهمان برای کشف جرائم احتمالی و شناسایی سایر شکات در اختیار کارآگاهان اداره بیستم پلیس آگاهی قرار گرفتند.»