این دعا بخشی از حدیث زیر است:
«اَلْفَضْلِ بْنِ یُونُسَ عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ لِی: أَکْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ اَللَّهُمَّ لاَ تَجْعَلْنِی مِنَ اَلْمُعَارِینَ وَ لاَ تُخْرِجْنِی مِنَ اَلتَّقْصِیرِ قَالَ قُلْتُ أَمَّا اَلْمُعَارِینَ فَقَدْ عَرَفْتُ فَمَا مَعْنَى لاَ تُخْرِجْنِی مِنَ اَلتَّقْصِیرِ قَالَ کُلُّ عَمَلٍ تَعْمَلُهُ تُرِیدُ بِهِ وَجْهَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَکُنْ فِیهِ مُقَصِّراً عِنْدَ نَفْسِکَ فَإِنَّ اَلنَّاسَ کُلَّهُمْ فِی أَعْمَالِهِمْ فِی مَا بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مُقَصِّرُونَ.»(1)
فضل بن یونس،روایت می کند که ابى الحسن، امیرالمؤمنین(علیه السّلام)به من فرمود: بگو: «خدایا من را از آن هایی که ایمانشان موقت و عاریه ای هست قرار نده. و هیچ وقت من را از اعتراف به گناه بیرون نیاور»گوید:گفتم:عاریت گیران ایمان را فهمیدم، ام معنای «این که مرا از تقصیر خارج نکن، چیست؟ فرمود: هر کارى را که انجام می دهی، باز هم خود را مقصر بدان، زیرا همۀ مردم در انجام وظیفۀ خداپرستى میان خود و خدا یعز و جل مقصّر بوده و آن طور که خداوند شایسته عبادت است او را عبادت نمی کنند.»
توضیح بیشتر:
نگهداری دین در آخر الزمان با این همه هجمه و فراونی شبهات، با ایمان ثابت امکان دارد نه با ایمان عاریه ای.
حضرت علی(علیه السلام) ایمان را دو گونه معرفی میکنند: فَمِنَ الْإِیمَانِ مَا یَکُونُ ثَابِتاً مُسْتَقِرّاً فِی الْقُلُوبِ وَ مِنْهُ مَا یَکُونُ عَوَارِیَّ بَیْنَ الْقُلُوبِ وَ الصُّدُورِ إِلَى أَجَلٍ مَعْلُومٍ.» (2) از میان ایمانها، ایمانى است که در دلها ثابت و برقرار است و ایمانى است که بین دلها و سینه ها تا مدتى معین عاریتى و ناپایدار است.
در حقیقت دوگونه ایمان داریم؛ ایمان ثابت و مستقر، و ایمان مستودع و عاریهای.
1. ایمان ثابت و مستقر، یعنی ایمان جای گرفتهی در قلب، تکیه کردهی به یک استدلال و یک بینش عمیق، و پشتیبانی شده با عمل صالح.
2. نوع دیگر ایمان این است که با احساسات پیدا شده، با منطق پیدا نشده؛ انسان پای آن، عمل صالح نگذاشته؛ همینطور شعارِ ایمانی داده و گاهی هم خیلی تند شعار داده؛اما پای این، عمل صالحی که بهخاطر آن با نفس ِ خودش مجاهدت و مبارزه کند، خرج نکرده؛ یعنی این ایمان با عمل صالح آبیاری نشده؛ این میشود ایمان عاریهیی. ایمان عاریهیی هم ایمان است؛ نه اینکه آن شخص، منافق است؛ ایمانش راسخ نیست؛ لذا زود زایل میشود.
در چه مواقعی اینگونه ایمان زایل میشود؟ وقتهای امتحان و لحظات هوای نفس. مثلاً اگر کسی پولکی است، هنگامیکه بین پول و حفظ ایمان، سر دو راهی قرار بگیرد، ایمان میپرد و تمام میشود. بعضیها دچار وسوسههای نفسانی و شهوات جنسی هستند؛ بعضیها دچار مقامپرستیاند؛ هر کسی یکطوری است. هر کدام از ماها لغزشگاهی داریم؛ چنانکه روزگاری که عصر شبهه باشد، ایمان بسیار متزلزل است و ممکن است کسی در روز با ایمان باشد ولی شب ایمان خود را از دست داده باشد(۱۳۸۳/۰۸/۲۰)
امام صادق علیه السلام به یکی از اصحاب و یارانشان فرمودند: این دعا را زیاد بخوان. «اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْنِی مِنَ الْمُعَارِینَ…» (3)
یعنی خدایا من را از آن هایی که ایمانشان موقت و عاریه هست قرار نده. در زیارت عاشورا در چندین جا می گوییم؟ (و ان یثبّت لی عندکم قدم صدق) و در سجده زیارت عاشورا می گوییم: و ثبّت لی قدم صدق عندک مع الحسین و …
بنابراین ایمانی در اسلام ارزش دارد که مقلدانه( تقلید از والدین یا …) ومتعصبانه نباشد و همراه با استدلال و عمل صالح باشد و در امتحانات، سست و متزلزل نشود و از بین نرود. خداوند ایمان حقیقی به همراه عمل صالح به ما عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد. (4)
پی نوشت:
(1) الکافی ج۲ ص۵۷۹.
(2) نهج البلاغه، خطبه ۱۸۹.
(3)الکافی ج۲ ص۵۷۹.
(4) بر گرفته از شرح حدیث مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی)
«اَلْفَضْلِ بْنِ یُونُسَ عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ لِی: أَکْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ اَللَّهُمَّ لاَ تَجْعَلْنِی مِنَ اَلْمُعَارِینَ وَ لاَ تُخْرِجْنِی مِنَ اَلتَّقْصِیرِ قَالَ قُلْتُ أَمَّا اَلْمُعَارِینَ فَقَدْ عَرَفْتُ فَمَا مَعْنَى لاَ تُخْرِجْنِی مِنَ اَلتَّقْصِیرِ قَالَ کُلُّ عَمَلٍ تَعْمَلُهُ تُرِیدُ بِهِ وَجْهَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَکُنْ فِیهِ مُقَصِّراً عِنْدَ نَفْسِکَ فَإِنَّ اَلنَّاسَ کُلَّهُمْ فِی أَعْمَالِهِمْ فِی مَا بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مُقَصِّرُونَ.»(1)
فضل بن یونس،روایت می کند که ابى الحسن، امیرالمؤمنین(علیه السّلام)به من فرمود: بگو: «خدایا من را از آن هایی که ایمانشان موقت و عاریه ای هست قرار نده. و هیچ وقت من را از اعتراف به گناه بیرون نیاور»گوید:گفتم:عاریت گیران ایمان را فهمیدم، ام معنای «این که مرا از تقصیر خارج نکن، چیست؟ فرمود: هر کارى را که انجام می دهی، باز هم خود را مقصر بدان، زیرا همۀ مردم در انجام وظیفۀ خداپرستى میان خود و خدا یعز و جل مقصّر بوده و آن طور که خداوند شایسته عبادت است او را عبادت نمی کنند.»
توضیح بیشتر:
نگهداری دین در آخر الزمان با این همه هجمه و فراونی شبهات، با ایمان ثابت امکان دارد نه با ایمان عاریه ای.
حضرت علی(علیه السلام) ایمان را دو گونه معرفی میکنند: فَمِنَ الْإِیمَانِ مَا یَکُونُ ثَابِتاً مُسْتَقِرّاً فِی الْقُلُوبِ وَ مِنْهُ مَا یَکُونُ عَوَارِیَّ بَیْنَ الْقُلُوبِ وَ الصُّدُورِ إِلَى أَجَلٍ مَعْلُومٍ.» (2) از میان ایمانها، ایمانى است که در دلها ثابت و برقرار است و ایمانى است که بین دلها و سینه ها تا مدتى معین عاریتى و ناپایدار است.
در حقیقت دوگونه ایمان داریم؛ ایمان ثابت و مستقر، و ایمان مستودع و عاریهای.
1. ایمان ثابت و مستقر، یعنی ایمان جای گرفتهی در قلب، تکیه کردهی به یک استدلال و یک بینش عمیق، و پشتیبانی شده با عمل صالح.
2. نوع دیگر ایمان این است که با احساسات پیدا شده، با منطق پیدا نشده؛ انسان پای آن، عمل صالح نگذاشته؛ همینطور شعارِ ایمانی داده و گاهی هم خیلی تند شعار داده؛اما پای این، عمل صالحی که بهخاطر آن با نفس ِ خودش مجاهدت و مبارزه کند، خرج نکرده؛ یعنی این ایمان با عمل صالح آبیاری نشده؛ این میشود ایمان عاریهیی. ایمان عاریهیی هم ایمان است؛ نه اینکه آن شخص، منافق است؛ ایمانش راسخ نیست؛ لذا زود زایل میشود.
در چه مواقعی اینگونه ایمان زایل میشود؟ وقتهای امتحان و لحظات هوای نفس. مثلاً اگر کسی پولکی است، هنگامیکه بین پول و حفظ ایمان، سر دو راهی قرار بگیرد، ایمان میپرد و تمام میشود. بعضیها دچار وسوسههای نفسانی و شهوات جنسی هستند؛ بعضیها دچار مقامپرستیاند؛ هر کسی یکطوری است. هر کدام از ماها لغزشگاهی داریم؛ چنانکه روزگاری که عصر شبهه باشد، ایمان بسیار متزلزل است و ممکن است کسی در روز با ایمان باشد ولی شب ایمان خود را از دست داده باشد(۱۳۸۳/۰۸/۲۰)
امام صادق علیه السلام به یکی از اصحاب و یارانشان فرمودند: این دعا را زیاد بخوان. «اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْنِی مِنَ الْمُعَارِینَ…» (3)
یعنی خدایا من را از آن هایی که ایمانشان موقت و عاریه هست قرار نده. در زیارت عاشورا در چندین جا می گوییم؟ (و ان یثبّت لی عندکم قدم صدق) و در سجده زیارت عاشورا می گوییم: و ثبّت لی قدم صدق عندک مع الحسین و …
بنابراین ایمانی در اسلام ارزش دارد که مقلدانه( تقلید از والدین یا …) ومتعصبانه نباشد و همراه با استدلال و عمل صالح باشد و در امتحانات، سست و متزلزل نشود و از بین نرود. خداوند ایمان حقیقی به همراه عمل صالح به ما عنایت فرماید به برکت صلوات بر محمد و آل محمد. (4)
پی نوشت:
(1) الکافی ج۲ ص۵۷۹.
(2) نهج البلاغه، خطبه ۱۸۹.
(3)الکافی ج۲ ص۵۷۹.
(4) بر گرفته از شرح حدیث مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی)