۱۳۹۶/۱۰/۰۶
–
۱۰۳۰ بازدید
لطفاددرباره این جمله کمی توضیح بفرمایید.عقب ماندن درچی؟علّامہ طباطبایی:گاهی یک عصبانیت،بیست سال انسان را بہ عقب میاندازد./باتشکر
عصبانیت، جلوه خشم و غضب است و غضب در واقع یک حالت نفسانى و درونى است که آدمى را وادار به رفتارى پرخاشگرانه وغلبه و انتقام نسبت به دیگرى مى کند ، کمتر صفتی از صفات رذیله است که به اندازه غضب ویرانی به بار می آورد و اگر فهرستی از آثار سوء غضب نوشته شود، معلوم می گردد که اثرات سوء آن از بسیاری از اخلاق رذیله بیشتر است و مشخص می شود که به فرموده علامه انسان را بیست سال عقب می اندازد . از جمله آثارغضب و عصبانیت می توان امور زیر را برشمرد:1ـ قبل از هر چیز باید به این نکته توجه داشت که خشم و غضب دشمن آدمی است و به هنگام هیجان غضب، عقل به کلی از کار می افتد، و انسان دیوانه وار حرکاتی را انجام می دهد که نه تنها مایه تعجب همه اطرافیانش می گردد، بلکه خود او نیز بعد از فرو نشستن آتش غضب، از کارهایی که در آن حال انجام داده است در تعجب و وحشت فرو می رود، در آن حال گاهی دیوانه وار به هر کس حتی نزدیکترین دوستان خود حمله می کند، دست او تا مرفق در خون بی گناهان فرو می رود، می زند، درهم می شکند، می کوبد و ویران می کند، درست همانند یک دیوانه خطرناک.
لذا امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در حدیثی می فرماید: «اَلْغَضَبُ یُفْسِدُ الاَْلْبابَ وَ یُبْعِدُ مِنَ الصَّوابِ; غضب عقل آدمی را فاسد می کند، و انسان را از کار صحیح دور می سازد».(1)
و نیز به همین دلیل در روایات اسلامی آمده است که اگر بخواهید میزان عقل انسان ها را به دست آورید، به مقدار مالکیت آنها بر نفس و اعصابشان به هنگام غضب نگاه کنید، در حدیثی از امیرمؤمنان علی(علیه السلام) آمده است: «لایُعْرَفُ الرَّأی عِنْدَ الْغَضَبِ; فقط در موقع غضب می توان عقل و رأی افراد را سنجید».(2)
2ـ غضب موجب تباهی ایمان است، زیرا افراد عصبانی نه تنها مرتکب گناهان کبیره می شوند که با ایمان صحیح سازگار نیست، بلکه گاهی به ساحت مقدس پروردگار نیز ـ نعوذ باللّه ـ جسارت می کنند، و یا بر حکمت و قسمت و تدبیر او خرده می گیرند که این مرحله ای است بسیار خطرناک.
در احادیث گذشته خواندیم که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود: غضب ایمان را فاسد می کند، همان گونه که صبر (دارویی است بسیار تلخ) عسل را فاسد می کند.
3ـ غضب منطق انسان را خراب می کند، و به گزافه گویی و باطل گویی وامی دارد، و اگر شخص غضبناک در مقام قضاوت باشد به یقین داوری صحیح نخواهد کرد. به همین دلیل در حدیثی از امیرمؤمنان علی(علیه السلام) می خوانیم: «شِدَّةُ الْغَضَبِ تُغَیِّرُ الْمَنْطِقَ وَ تَقْطَعُ مادَّةَ الْحُجَّةِ، وَ تُفَرِّقُ الْفَهْمَ; شدت غضب منطق انسان را دگرگون می سازد، و ریشه دلیل را قطع می کند، و فهم و شعور را پراکنده می سازد».(3)
در آداب القضاء در کتاب قضاوت از کتب فقهیه نیز تصریح شده است که قاضی به هنگام غضب بر کرسی قضاوت ننشیند.
در حدیثی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می خوانیم: «مَنِ ابْتُلِی بِالْقَضاءِ فَلا یَقْضِی وَ هُوَ غَضْبانٌ; کسی که گرفتار امر قضاوت می شود، در حال غضب قضاوت نکند».
4ـ دیگر از پیامدهای سوء خشم و غضب، آشکار شدن عیوب پنهانی انسان است زیرا در حال عادی، هر کس خود را کنترل می کند، تا عیوب و نقطه ضعف های خویش را پنهان دارد، و آبرویش را در برابر این عیوب که تقریباً همه کم و بیش دارند حفظ نمایند، اما هنگامی که آتش خشم و غضب شعلهور می شود، پرده ها کنار می رود، و کنترل عقل برداشته می شود، و عیوب مخفی انسان آشکار می گردد، و آبروها بر باد می رود.
در غررالحکم از امیرمؤمنان علی(علیه السلام) چنین نقل شده است: «بِئْسَ الْقرِیْنُ اَلْغَضَبُ یُبْدِی الْمَعایِبَ، وَ یُدْنِی الشَّرَّ وَ یُباعِدُ الْخَیْرَ; غضب همنشین بدی است، عیوب نهانی را آشکار می سازد، شر و بدی را نزدیک و خیر و نیکی را دور می سازد».(4)
5ـ خشم و غضب راه شیطان را به سوی انسان باز، و به او نزدیک می سازد، زیرا ایمان و عقل که دو مانع قوی در برابر هجمات شیطانند به هنگام غضب، ضعیف و ناتوان می شوند، و موانع از سر راه شیطان برداشته می شود به همین دلیل به آسانی در انسان نفوذ می کند.
در حدیث معروفی می خوانیم: هنگامی که نوح(علیه السلام) امت خود را (که بعد از ارشاد و تبلیغ طولانی و مستمر پذیرش هدایت نشده بودند) نفرین کرد (و نابود شدند) شیطان نزد نوح(علیه السلام) آمد و گفت: تو حقی بر گردن من داری می خواهم آن را تلافی کنم.
نوح(علیه السلام) در تعجب فرو رفت، گفت بسیار بر من گران است که حقی بر تو داشته باشم، چه حقی؟
گفت همان نفرینی که درباره قومت کردی و آنها را غرق نمودی و احدی باقی نماند که من او را گمراه سازم، و من تا مدتی راحتم، تا زمانی که نسل دیگری بپا خیزد و من به گمراه کردن آنها مشغول شوم.
نوح(علیه السلام) (با این که می دانست نهایت کوشش را برای قوم خود کرده بود در عین حال ناراحت شد و) به شیطان گفت: حالا چه جبرانی می خواهی کنی؟
(نوح می خواست سخنان او را نپذیرد، ولی خطاب از طرف پروردگار آمد که گفتارش را بپذیر در اینجا راست می گوید).
شیطان گفت: در سه زمان به یاد من باش، که من نزدیکترین فاصله را به مردم در این سه موقع دارم:
1ـ هنگامی که خشم تو را فرا می گیرد به یاد من باش.
2ـ هنگامی که در میان دو نفر قضاوت می کنی مراقب من باش.
3ـ و هنگامی که با زن بیگانه ای تنها هستی، و هیچ کس در آنجا نیست باز به یاد من باش.(5)
در روایت دیگری می خوانیم که «ذوالقرنین یکی از فرشتگان را ملاقات کرد و به او گفت: دانشی به من بیاموز که بر ایمان و یقینم بیفزاید. او گفت: خشم و غضب را ترک کن زیرا هنگامی که انسان غضب می کند، شیطان بیش از هر زمان بر او مسلط است، بنابراین غضب را با وقار خویشتن داری بازگردان، و آتش آن را با آرامش خاموش کن و از عجله بپرهیز که هنگامی که در کارها عجله کنی از نصیب خود محروم خواهی شد و در برابر اشخاص دور و نزدیک مهربان باش و سخت گیر و عنود نباش».(6)
بی شک غضب علاوه بر این آثار شوم مادی و اجتماعی و اخلاقی آثار سوء معنوی فراوانی نیز دارد به طوری که از روایات مختلف استفاده می شود کسی که خشم خود را فرو برد، ثواب شهدا را(7) دارد و در قیامت همنشین انبیاء (8) و قلب او از نور ایمان پر می شود(9)
* * *
________________________________________
1.غررالحکم، حدیث 1356.
2.بحارالانوار، جلد 75، صفحه 113.
3.بحارالانوار، جلد 68، صفحه 428.
4.جامع احادیث الشیعه، کتاب الجهاد، جلد 13، صفحه 468.
5.بحارالانوار، جلد 11، صفحه 318.
6.المحجة البیضاء، جلد 5، صفحه 293.
7.جامع احادیث الشیعه، جلد 13، صفحه 479.
8.همان مدرک.
9. همان، صفحه 478.
لذا امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در حدیثی می فرماید: «اَلْغَضَبُ یُفْسِدُ الاَْلْبابَ وَ یُبْعِدُ مِنَ الصَّوابِ; غضب عقل آدمی را فاسد می کند، و انسان را از کار صحیح دور می سازد».(1)
و نیز به همین دلیل در روایات اسلامی آمده است که اگر بخواهید میزان عقل انسان ها را به دست آورید، به مقدار مالکیت آنها بر نفس و اعصابشان به هنگام غضب نگاه کنید، در حدیثی از امیرمؤمنان علی(علیه السلام) آمده است: «لایُعْرَفُ الرَّأی عِنْدَ الْغَضَبِ; فقط در موقع غضب می توان عقل و رأی افراد را سنجید».(2)
2ـ غضب موجب تباهی ایمان است، زیرا افراد عصبانی نه تنها مرتکب گناهان کبیره می شوند که با ایمان صحیح سازگار نیست، بلکه گاهی به ساحت مقدس پروردگار نیز ـ نعوذ باللّه ـ جسارت می کنند، و یا بر حکمت و قسمت و تدبیر او خرده می گیرند که این مرحله ای است بسیار خطرناک.
در احادیث گذشته خواندیم که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود: غضب ایمان را فاسد می کند، همان گونه که صبر (دارویی است بسیار تلخ) عسل را فاسد می کند.
3ـ غضب منطق انسان را خراب می کند، و به گزافه گویی و باطل گویی وامی دارد، و اگر شخص غضبناک در مقام قضاوت باشد به یقین داوری صحیح نخواهد کرد. به همین دلیل در حدیثی از امیرمؤمنان علی(علیه السلام) می خوانیم: «شِدَّةُ الْغَضَبِ تُغَیِّرُ الْمَنْطِقَ وَ تَقْطَعُ مادَّةَ الْحُجَّةِ، وَ تُفَرِّقُ الْفَهْمَ; شدت غضب منطق انسان را دگرگون می سازد، و ریشه دلیل را قطع می کند، و فهم و شعور را پراکنده می سازد».(3)
در آداب القضاء در کتاب قضاوت از کتب فقهیه نیز تصریح شده است که قاضی به هنگام غضب بر کرسی قضاوت ننشیند.
در حدیثی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می خوانیم: «مَنِ ابْتُلِی بِالْقَضاءِ فَلا یَقْضِی وَ هُوَ غَضْبانٌ; کسی که گرفتار امر قضاوت می شود، در حال غضب قضاوت نکند».
4ـ دیگر از پیامدهای سوء خشم و غضب، آشکار شدن عیوب پنهانی انسان است زیرا در حال عادی، هر کس خود را کنترل می کند، تا عیوب و نقطه ضعف های خویش را پنهان دارد، و آبرویش را در برابر این عیوب که تقریباً همه کم و بیش دارند حفظ نمایند، اما هنگامی که آتش خشم و غضب شعلهور می شود، پرده ها کنار می رود، و کنترل عقل برداشته می شود، و عیوب مخفی انسان آشکار می گردد، و آبروها بر باد می رود.
در غررالحکم از امیرمؤمنان علی(علیه السلام) چنین نقل شده است: «بِئْسَ الْقرِیْنُ اَلْغَضَبُ یُبْدِی الْمَعایِبَ، وَ یُدْنِی الشَّرَّ وَ یُباعِدُ الْخَیْرَ; غضب همنشین بدی است، عیوب نهانی را آشکار می سازد، شر و بدی را نزدیک و خیر و نیکی را دور می سازد».(4)
5ـ خشم و غضب راه شیطان را به سوی انسان باز، و به او نزدیک می سازد، زیرا ایمان و عقل که دو مانع قوی در برابر هجمات شیطانند به هنگام غضب، ضعیف و ناتوان می شوند، و موانع از سر راه شیطان برداشته می شود به همین دلیل به آسانی در انسان نفوذ می کند.
در حدیث معروفی می خوانیم: هنگامی که نوح(علیه السلام) امت خود را (که بعد از ارشاد و تبلیغ طولانی و مستمر پذیرش هدایت نشده بودند) نفرین کرد (و نابود شدند) شیطان نزد نوح(علیه السلام) آمد و گفت: تو حقی بر گردن من داری می خواهم آن را تلافی کنم.
نوح(علیه السلام) در تعجب فرو رفت، گفت بسیار بر من گران است که حقی بر تو داشته باشم، چه حقی؟
گفت همان نفرینی که درباره قومت کردی و آنها را غرق نمودی و احدی باقی نماند که من او را گمراه سازم، و من تا مدتی راحتم، تا زمانی که نسل دیگری بپا خیزد و من به گمراه کردن آنها مشغول شوم.
نوح(علیه السلام) (با این که می دانست نهایت کوشش را برای قوم خود کرده بود در عین حال ناراحت شد و) به شیطان گفت: حالا چه جبرانی می خواهی کنی؟
(نوح می خواست سخنان او را نپذیرد، ولی خطاب از طرف پروردگار آمد که گفتارش را بپذیر در اینجا راست می گوید).
شیطان گفت: در سه زمان به یاد من باش، که من نزدیکترین فاصله را به مردم در این سه موقع دارم:
1ـ هنگامی که خشم تو را فرا می گیرد به یاد من باش.
2ـ هنگامی که در میان دو نفر قضاوت می کنی مراقب من باش.
3ـ و هنگامی که با زن بیگانه ای تنها هستی، و هیچ کس در آنجا نیست باز به یاد من باش.(5)
در روایت دیگری می خوانیم که «ذوالقرنین یکی از فرشتگان را ملاقات کرد و به او گفت: دانشی به من بیاموز که بر ایمان و یقینم بیفزاید. او گفت: خشم و غضب را ترک کن زیرا هنگامی که انسان غضب می کند، شیطان بیش از هر زمان بر او مسلط است، بنابراین غضب را با وقار خویشتن داری بازگردان، و آتش آن را با آرامش خاموش کن و از عجله بپرهیز که هنگامی که در کارها عجله کنی از نصیب خود محروم خواهی شد و در برابر اشخاص دور و نزدیک مهربان باش و سخت گیر و عنود نباش».(6)
بی شک غضب علاوه بر این آثار شوم مادی و اجتماعی و اخلاقی آثار سوء معنوی فراوانی نیز دارد به طوری که از روایات مختلف استفاده می شود کسی که خشم خود را فرو برد، ثواب شهدا را(7) دارد و در قیامت همنشین انبیاء (8) و قلب او از نور ایمان پر می شود(9)
* * *
________________________________________
1.غررالحکم، حدیث 1356.
2.بحارالانوار، جلد 75، صفحه 113.
3.بحارالانوار، جلد 68، صفحه 428.
4.جامع احادیث الشیعه، کتاب الجهاد، جلد 13، صفحه 468.
5.بحارالانوار، جلد 11، صفحه 318.
6.المحجة البیضاء، جلد 5، صفحه 293.
7.جامع احادیث الشیعه، جلد 13، صفحه 479.
8.همان مدرک.
9. همان، صفحه 478.