خانه » همه » مذهبی » آسان بودن قرآن و نیاز آن به تفسیر

آسان بودن قرآن و نیاز آن به تفسیر


آسان بودن قرآن و نیاز آن به تفسیر

۱۳۹۷/۰۹/۱۸


۲۷۱۱ بازدید

با سلام و خسته نباشید .
در قرآن می خوانیم قرآن به زبان ساده نازل شده چرا پس با این وجود نیاز به هزاران نوع تفسیر داریم؟ ممنون

در این که قرآن کتابی قابل فهم است و به زبان عربی روشن بیان شده و یادآور به فطریات و عقلیات است و با بیان موعظه گونه و نصیحت وار و با وعده و وعید به هدایت آدمیان همت گمارده، هیچ شکی نیست.
قرآن کتاب معما نیست که فقط معما شناسان بتوانند آن را بفهمند و کتاب تخصصی علمی هم نیست که عموم مردم و غیر متخصصان با مراجعه مستقیم به او هیچ بهره ای نگیرند و جز مراجعه به اهل تخصص برای فهم آن راهی نداشته باشند.
قرآن برای هدایت عموم مردم نازل شده و عموم مردم می توانند با مراجعه مستقیم به آن ، از سفره گسترده معارفش بهره گیرند و به بسیاری از پیام های هدایتی اش آگاه شوند و این گونه نیست که بهره عموم فقط تلاوت آیات و ثواب بردن باشد بدون این که با آیاتش ارتباط برقرار کرده و چیزی بفهمند.
تا اینجا درست ، اما این همه کلام نیست. اما آیا قرآن کتاب معارف نیست، آیا همه آیات قرآن برای همه کس قابل فهم است؟
مگر خدا نفرموده آیات قرآن دو دسته اند: آیات محکم و متشابه، آیا همه افراد توان ارجاع محکمات به متشابهات و درک معنای صحیح متشابهات را دارند؟
مگر قرآن دارای آیات ناسخ و منسوخ نیست؟ آیا همه افراد توان درک و شناخت آیات ناسخ و منسوخ را دارند؟
آیا قرآن دارای مطلق و مقید هست و همه افراد توان شناخت این ها را دارند؟
به این آیه توجه کنید:
«انا سنلقى علیک قولا ثقیلا» ؛ (1)
اگر قرآن احتیاج به مفسر و معلم و مبین ندارد، پس خدا نعوذ بالله نمی دانسته که قرآن را به تنهایی کافی ندانسته و در جنب قرآن، پیامبر را هم فرستاده تا مبین و معلم قرآن باشد:
«کَیْفَ تَکْفُرُونَ وَ اَنْتُمْ تُتْلى عَلَیْکُمْ آیاتُ اللّه ِ وَ فیکُمْ رَسُولُهُ ؛ (2) چگونه کفر مى ورزید و حال آن که آیات خدا بر شما تلاوت مى شود و رسول خدا در بین شماست؟».
در این آیه دو عامل براى هدایت مردم و حفظ آنان از گمراهى معرفى شده است: یکى آیات کتاب خدا که بر مردم تلاوت مى شود و دوم رسول خدا که در بین آن هاست و مضمون وحى را تبیین مى کند. از ظهور کلام فهمیده مى شود که کتاب خدا بدون ضمیمه شدن تفسیر پیامبر و به تنهایى براى در امان نگه داشتن آن ها از کفر، کافى نیست؛ زیرا ممکن است مضمون وحى را درست نفهمند و آن را بد تفسیر کنند و گمراه شوند.
«اَنْزَلْنا اِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبیِّنَ لِلنّاسِ مُا نُزِّلَ اِلَیْهِمْ »؛ (3)
در این آیه به صراحت وظیفه رسول خدا تبیین و تفسیر قرآن معرفى شده است.
در آیات متعددى رسول خدا، معلوم کتاب معرفى شده است:
«اَرْسَلْنا فیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلوْ عَلَیْکُمْ ایاتِنا وَ یُزَکّیکُمُ وُ یُعَلِّمُکُمْ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ ؛ (4) در میان شما فرستاده اى از خودتان روانه کردیم که آیات ما را بر شما مى خواند و شما را پاک مى گرداند».
«رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ ایاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکّیهِمْ ؛ (5) پروردگارا در میان آنان فرستاده اى از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنان بخواند وکتاب و حکمت بدانان بیاموزد و پاکشان گرداند».
معلوم است که منظور از تعلیم کتاب، آموزش خواندن آن نبوده است؛ زیرا آنان عرب بودند و هم معانى ظاهرى الفاظ قرآن را مى فهمیدند و هم باسوادهاى آنان مى توانستند نوشته هاى قرآن را تلاوت کنند و تعلیم خواندن و نوشتن به بى سوادهاى آنان هم، تعلیم قرآن نبود؛ بلکه تعلیم خواندن و نوشتن بود. پس منظور از تعلیم کتاب، یعنى تبیین مضامین و پیام هاى قرآن و تفسیر آیات آن.
و مگر رسول خدا هنگام وفات نفرمود:
من دو چیز گران بها و ارزشمند در بین شما به ارث مى گذارم و اگر بعد از من به آن دو متمسک شوید، هرگز گمراه نخواهید شد و آن دو عبارتند از: کتاب خدا و عترت و اهل بیتم. (6)
این بیان مشابه همان آیه 101 آل عمران است که سبب صیانت از گمراهى را کتاب خدا و رسول خدا معرفى کرده بود. علاوه بر این روایات فراوان دیگرى دلالت دارد.
بنا بر این قرآن به زبان عربی مبین و برای هدایت عموم نازل شده و فهم آن در هیچ دسته و گروهی منحصر نشده و همه می توانند با کسب مقدمات لازم از سفره مواهب بیکران قرآن طعام های معرفتی و هدایتی بگیرند. ولی چون افراد در معرض بدفهمی و غلط فهمی هستند و چون درک همه معارف قرآن از توان غالب انسان ها خارج است، خداوند پیامبر و اهل بیتش را به بیان و تفسیر قرآن گمارده و ما باید فهم خود را به آنان ارجاع داده و در صورت تایید آن ها ، به فهممان عمل کنیم و برای فهم معانی متعالی قرآن باید از پیامبر و اهل بیت و شاگردان مکتب آن ها کمک بگیریم. pasokhgoo.ir
پی نوشت ها:
1. مزمل (73) آیه 5.
2. آل عمران (3) آیه 101.
3. نحل(16)آیه 44.
4. بقره(2)آیه 151.
5. همان، آیه 129.
6. محمد قمى، حدیث ثقلین ، مصر دارالتقریب، 1371 ق، ص 9.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد