آسیب جامعه دینی – پیامبران الهی- ساختن جامعه
۱۳۹۶/۰۷/۲۳
–
۱۰۳ بازدید
چه ویژگی و خصلتی در مردم وجود دارد که با وجود تلاش تولیای الهی برای ساخت جامعه ای بر مبنای حق و دستیابی به، باز مردم به عقب بازگشته و آن را رد میکنند و این تلاش شکست میخورد همانگونه که جامعه زمان پیامبر نهایتا به واقعه عاشورا حسینی انجامید و نهضت های دیگری همچون آن؟
مهمترین و اساسی ترین دلایل و انگیزه های مخالفت با تعالیم پیامبران الهی عبارتند از :
1.میل به بى بند و بارى و پیروى از هواهاى نفسانی :«لقد اخذنا میثـاق بنی اسرءیل وارسلنا الیهم رسلا کلما جاءهم رسول بما لا تهوی انفسهم فریقـا کذبوا وفریقـا یقتلون وحسبوا الا تکون فتنة فعموا وصموا ثم تاب الله علیهم ثم عموا وصموا کثیر منهم والله بصیر بما یعملون»«ما از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم و رسولانی به سوی آنها فرستادیم (ولی) هر زمان پیامبری حکمی بر خلاف هوسها و دلخواه آنها میآورد، عدهای را تکذیب میکردند و عدهای را میکشتند. گمان کردند مجازاتی در کار نخواهد بود. از این رو (از دیدن حقایق و شنیدن سخنان حق،) نابینا و کر شدند سپس (بیدار گشتند، و) خداوند توبه آنها را پذیرفت، دیگربار (در خواب غفلت فرو رفتند) بسیاری از آنها کور و کر شدند و خداوند، به آنچه انجام میدهند، بیناست» ( سوره مائده ، آیه 70-71)
2.خودخواهى و غرور و خود برتربینى (استکبار) بود که بیشتر در میان اشراف و نخبگان و ثروتمندان، بروز مىکرد.«قالَ المَلاَ الَّذینَ استَکبَروا مِن قَومِهِ لِلَّذینَ استُضعِفوا لِمَن ءامَنَ مِنهُم اَتَعلَمونَ اَنَّ صــلِحـًا مُرسَلٌ مِن رَبِّهِ قالوا اِنّا بِما اُرسِلَ بِهِ مُؤمِنون * قالَ الَّذینَ استَکبَروا اِنّا بِالَّذى ءامَنتُم بِهِ کـفِرون »« اشراف مستکبر از قوم صالح به مستضعفان مؤمن به وى گفتند: واقعاً مى دانید که صالح از جانب پروردگارش آمده است؟ گفتند: بى تردید ما به آن چه وى بدان رسالت یافته است مؤمنیم. کسانى که استکبار مىورزیدند گفتند: ما به آن چه شما بدان ایمان آورده اید کافریم.»(سوره اعراف ، آیه 75-76)
3. سرمستی ثروت و قدرت :طغیان: «وما اَرسَلنا فى قَریَة مِن نَذیر اِلاّ قالَ مُترَفوها اِنّا بِما اُرسِلتُم بِهِ کـفِرون »« براى هیچ آبادى، پیامبر بیم دهنده اى نفرستادیم، مگر این که افراد ثروتمند و خوش گذران به آنها گفتند: ما به رسالت شما کافریم.»(سوره سبأ ، آیه 34)
4.گناه و آلودگى: گناه باعث مى شود که روح ایمان از بین برود و تداوم و پافشارى در گناه به تکذیب آیات الهى مى انجامد و از آن هم فراتر مى رود و او را به استهزاى پیامبران و آیات الهى وا مى دارد: «ثم کانَ عـقِبَةَ الَّذینَ اَســوا السّواى اَن کَذَّبوا بِـایـتِ اللّهِ وکانوا بِها یَستَهزِءون» «سپس سرانجام کسانى که اعمال بد مرتکب شدند به جایى رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به سخریه گرفتند.» (سوره روم، آیه 10)
5. تعصبات و پایبندى به سنتهاى پیشینیان و نیاکان و ارزشهاى غلطى بود که در میان جوامع مختلف، رواج داشت.( سوره بقره: آیه 170، سوره مائده: آیه 104، سوره اعراف: آیه 28، سوره یونس: آیه 78، سوره انبیاء: آیه 53، سوره شعراء: آیه 74، سوره لقمان: آیه 21، سوره لقمان: آیه 21، سوره زخرف: آیه 22-23)
6.حفظ منابع اقتصادى و موقعیتهاى اجتماعى، انگیزه نیرومندى براى ثروتمندان و حکمرانان و دانشمندان بود (سوره هود: آیه 84-86، سوره قصص: آیه 76-79، سوره توبه: آیه 34) و از سوى دیگر، جهل و ناآگاهى توده هاى مردم، عامل بزرگى براى فریب خوردن از سردمداران کفر، و پیروى از بزرگان و اکثریت جامعه بود و موجب این مىشد که به اوهام و پندارهاى خودشان دل، خوش کنند و از ایمان به آیینى که جز افراد معدودى آنرا نپذیرفته بودند سرباز زنند آن هم افرادى که غالباً از موقعیت اجتماعى چشمگیرى بهرهمند نبودند و از طرف بزرگان قوم و اکثریت جامعه، طرد مىشدند. ضمناً فشار قشر حاکم و زورگویان را نباید از نظر دور داشت.( سوره ابراهیم: آیه 21، سوره فاطر: آیه 47، سوره هود: آیه 27، سوره شعراء: آیه 111)
7.غرور علمى: قرآن کریم درباره این گروه مى فرماید: «فَلَمّا جاءَتهُم رُسُلُهُم بِالبَیِّنـتِ فَرِحوا بِما عِندَهُم مِنَ العِلمِ وحاقَ بِهِم ما کانوا بِهِ یَستَهزِءون»« آن گاه که پیامبران آنان با دلایل به سوى آنها مى آمدند به علم و دانشى که داشتند دل خوش کردند، ولى کیفر استهزاى آنان نسبت به پیامبران آنان را فرا گرفت.»(سوره غافر ، آیه 83)
مجموعه این عوامل و انگیزه ها موجب شده است که گروهی از افراد در برابر پیامبران الهی و اهداف آنها بایستند و با آن مخالفت نمایند . گرچه وجود برنامه الهی و پیامبران الهی برای هدایت و ساختن جامعه مطلوب بشری لازم است اما در کنار آن نیاز به همراهی آزادانه مردم در برپایی ارزش های الهی نیز هست زیرا انسانها آزاد آفریده شده اند و باید با اختیار و اراده خویش راه حق را برگزینند همانگونه که خداوند یکی از فلسفه های ارسال پیامبران را بر پایی عدالتی برشمرده است که مردم نیز برای تحقق آن قیام کنند .« لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط » « ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند .»( سوره حدید ، آیه 25) نکته جالب در این آیه شریفه اینکه در جمله « لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» از خود جوشى مردم سخن مى گوید، نمى فرماید: هدف این بوده که انبیاء انسانها را وادار به اقامه قسط کنند، بلکه مى گوید: هدف این بوده که مردم مجرى قسط و عدل باشند آرى مهم این است که مردم چنان ساخته شوند که خود مجرى عدالت گردند، و این راه را با پاى خویش بپویند. (مکارم شیرازی،ناصر ، تفسیر نمونه ، تهران: دار الکتب الاسلامیه ، 1374، ج23، ص 372)
1.میل به بى بند و بارى و پیروى از هواهاى نفسانی :«لقد اخذنا میثـاق بنی اسرءیل وارسلنا الیهم رسلا کلما جاءهم رسول بما لا تهوی انفسهم فریقـا کذبوا وفریقـا یقتلون وحسبوا الا تکون فتنة فعموا وصموا ثم تاب الله علیهم ثم عموا وصموا کثیر منهم والله بصیر بما یعملون»«ما از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم و رسولانی به سوی آنها فرستادیم (ولی) هر زمان پیامبری حکمی بر خلاف هوسها و دلخواه آنها میآورد، عدهای را تکذیب میکردند و عدهای را میکشتند. گمان کردند مجازاتی در کار نخواهد بود. از این رو (از دیدن حقایق و شنیدن سخنان حق،) نابینا و کر شدند سپس (بیدار گشتند، و) خداوند توبه آنها را پذیرفت، دیگربار (در خواب غفلت فرو رفتند) بسیاری از آنها کور و کر شدند و خداوند، به آنچه انجام میدهند، بیناست» ( سوره مائده ، آیه 70-71)
2.خودخواهى و غرور و خود برتربینى (استکبار) بود که بیشتر در میان اشراف و نخبگان و ثروتمندان، بروز مىکرد.«قالَ المَلاَ الَّذینَ استَکبَروا مِن قَومِهِ لِلَّذینَ استُضعِفوا لِمَن ءامَنَ مِنهُم اَتَعلَمونَ اَنَّ صــلِحـًا مُرسَلٌ مِن رَبِّهِ قالوا اِنّا بِما اُرسِلَ بِهِ مُؤمِنون * قالَ الَّذینَ استَکبَروا اِنّا بِالَّذى ءامَنتُم بِهِ کـفِرون »« اشراف مستکبر از قوم صالح به مستضعفان مؤمن به وى گفتند: واقعاً مى دانید که صالح از جانب پروردگارش آمده است؟ گفتند: بى تردید ما به آن چه وى بدان رسالت یافته است مؤمنیم. کسانى که استکبار مىورزیدند گفتند: ما به آن چه شما بدان ایمان آورده اید کافریم.»(سوره اعراف ، آیه 75-76)
3. سرمستی ثروت و قدرت :طغیان: «وما اَرسَلنا فى قَریَة مِن نَذیر اِلاّ قالَ مُترَفوها اِنّا بِما اُرسِلتُم بِهِ کـفِرون »« براى هیچ آبادى، پیامبر بیم دهنده اى نفرستادیم، مگر این که افراد ثروتمند و خوش گذران به آنها گفتند: ما به رسالت شما کافریم.»(سوره سبأ ، آیه 34)
4.گناه و آلودگى: گناه باعث مى شود که روح ایمان از بین برود و تداوم و پافشارى در گناه به تکذیب آیات الهى مى انجامد و از آن هم فراتر مى رود و او را به استهزاى پیامبران و آیات الهى وا مى دارد: «ثم کانَ عـقِبَةَ الَّذینَ اَســوا السّواى اَن کَذَّبوا بِـایـتِ اللّهِ وکانوا بِها یَستَهزِءون» «سپس سرانجام کسانى که اعمال بد مرتکب شدند به جایى رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به سخریه گرفتند.» (سوره روم، آیه 10)
5. تعصبات و پایبندى به سنتهاى پیشینیان و نیاکان و ارزشهاى غلطى بود که در میان جوامع مختلف، رواج داشت.( سوره بقره: آیه 170، سوره مائده: آیه 104، سوره اعراف: آیه 28، سوره یونس: آیه 78، سوره انبیاء: آیه 53، سوره شعراء: آیه 74، سوره لقمان: آیه 21، سوره لقمان: آیه 21، سوره زخرف: آیه 22-23)
6.حفظ منابع اقتصادى و موقعیتهاى اجتماعى، انگیزه نیرومندى براى ثروتمندان و حکمرانان و دانشمندان بود (سوره هود: آیه 84-86، سوره قصص: آیه 76-79، سوره توبه: آیه 34) و از سوى دیگر، جهل و ناآگاهى توده هاى مردم، عامل بزرگى براى فریب خوردن از سردمداران کفر، و پیروى از بزرگان و اکثریت جامعه بود و موجب این مىشد که به اوهام و پندارهاى خودشان دل، خوش کنند و از ایمان به آیینى که جز افراد معدودى آنرا نپذیرفته بودند سرباز زنند آن هم افرادى که غالباً از موقعیت اجتماعى چشمگیرى بهرهمند نبودند و از طرف بزرگان قوم و اکثریت جامعه، طرد مىشدند. ضمناً فشار قشر حاکم و زورگویان را نباید از نظر دور داشت.( سوره ابراهیم: آیه 21، سوره فاطر: آیه 47، سوره هود: آیه 27، سوره شعراء: آیه 111)
7.غرور علمى: قرآن کریم درباره این گروه مى فرماید: «فَلَمّا جاءَتهُم رُسُلُهُم بِالبَیِّنـتِ فَرِحوا بِما عِندَهُم مِنَ العِلمِ وحاقَ بِهِم ما کانوا بِهِ یَستَهزِءون»« آن گاه که پیامبران آنان با دلایل به سوى آنها مى آمدند به علم و دانشى که داشتند دل خوش کردند، ولى کیفر استهزاى آنان نسبت به پیامبران آنان را فرا گرفت.»(سوره غافر ، آیه 83)
مجموعه این عوامل و انگیزه ها موجب شده است که گروهی از افراد در برابر پیامبران الهی و اهداف آنها بایستند و با آن مخالفت نمایند . گرچه وجود برنامه الهی و پیامبران الهی برای هدایت و ساختن جامعه مطلوب بشری لازم است اما در کنار آن نیاز به همراهی آزادانه مردم در برپایی ارزش های الهی نیز هست زیرا انسانها آزاد آفریده شده اند و باید با اختیار و اراده خویش راه حق را برگزینند همانگونه که خداوند یکی از فلسفه های ارسال پیامبران را بر پایی عدالتی برشمرده است که مردم نیز برای تحقق آن قیام کنند .« لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط » « ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند .»( سوره حدید ، آیه 25) نکته جالب در این آیه شریفه اینکه در جمله « لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» از خود جوشى مردم سخن مى گوید، نمى فرماید: هدف این بوده که انبیاء انسانها را وادار به اقامه قسط کنند، بلکه مى گوید: هدف این بوده که مردم مجرى قسط و عدل باشند آرى مهم این است که مردم چنان ساخته شوند که خود مجرى عدالت گردند، و این راه را با پاى خویش بپویند. (مکارم شیرازی،ناصر ، تفسیر نمونه ، تهران: دار الکتب الاسلامیه ، 1374، ج23، ص 372)