۱۳۹۷/۰۷/۲۰
–
۱۹۴ بازدید
کمک و احسان امام به نیازمندان چگونه بود؟ لطفاً نمونه هایی از آن را بیان کنید؟
انفاق و دست گیری بخشی از رابطه ی فرد با جامعه است. انسان باید در برابر روزی هایی که خداوند به وی عطا کرده است، انفاق کند. هرکس از حضرت رضا(علیه السلام) درخواستی داشت، ایشان درصورتی که قدرت و توانایی داشتند، خواسته ی او را انجام می دادند.[ عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، ج2، ص 184. ] امام احسان فراوانی داشتند و به تنگ دستان در نهان صدقه می دادند و بیشتر، این کار را در شب های تاریک به انجام می رساندند[ کشف الغمه، ج2، ص 316. ] تا احسان ایشان، شرمندگی نیازمند را در پی نداشته باشد.
روزی غریبی خدمت امام رسید. سلام کرد و گفت: «من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم. از حج بازگشته ام و خرجیِ راه تمام کرده ام. اگر مایلید مبلغی به من مرحمت کنید تا خود را به وطنم برسانم و در آنجا از جانب شما معادل همان مبلغ را به مستمندان صدقه خواهم داد؛ زیرا من در شهر خویش فقیر نیستم و اینک در سفر نیازمند مانده ام.» امام برخاستند و به اتاقی دیگر رفتند. دویست دینار آوردند و از بالای در دست خویش را فراز آوردند. آن شخص را خواندند و فرمودند: «این دویست دینار را بگیر و توشه ی راه کن و به آن تبرّک بجوی. لازم نیست که از جانب من معادل آن صدقه بدهی… .» آن شخص دینارها را گرفت و رفت. امام از آن اتاق به جای اول بازگشتند. از ایشان پرسیدند: «چرا چنین کردید که شما را هنگام گرفتن دینارها نبیند؟»
فرمودند:
«خواستم وی [در آن حال] صورت مرا نبیند و من هم ذلّت سؤال را در چهره ی او مشاهده نکنم. آیا نشنیده اید که حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: کسی که نیکی را بپوشاند، مانند این است که هفتاد عمل نیک را انجام داده است و کسی که بدی ها را علنی انجام دهد، رسوا می شود و کسی که اَعمال بد را پنهانی انجام دهد، خداوند آن اَعمال زشت را خواهد بخشید.»[ کافى، ج4، ص24؛ مناقب، ج4، ص 360؛ بحار الأنوار، ج4، ص 360. ]
احسان حضرت رضا(علیه السلام) مرزی نداشت و ایشان حتی پیش از شروع به غذا خوردن سهم مساکین را جدا می کردند. روایت است که هرگاه سر سفره ی غذا می نشستند، ظرفی پیش آن جناب می گذاشتند. حضرت قبل از این که شروع به میل کردن غذا بفرمایند، از غذاهای گوناگونی که در سفره حاضر بود، از هر کدام مقداری برمی داشتند و در آن ظرف مخصوص می گذاشتند و سپس دستور می دادند آن غذا را به فقرا بدهند. حضرت رضا(علیه السلام) در این هنگام، آیه ی شریف (((فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَة ))) را قرائت می کردند و می فرمودند:
«خداوند متعال می دانست همه ی بندگانش قدرت ندارند برده بخرند و آزاد کنند، ازاین رو اطعام مساکین را مانند آزاد کردن بردگان تلقی کرده است و از این طریق بندگانش را به طرف بهشت راهنمایی کرده است.»[ کافی، ج4، ص 52.]
امام رضا(علیه السلام) هرچه داشتند، برای حل مشکل نیازمند هزینه می کردند. مردی به امام برخورد کرد و گفت: «به قدر مردانگی ات بر من ببخش.»
امام(علیه السلام) فرمودند: «به این مقدار ندارم.»
مرد گفت: «به قدر مردانگی خودم ببخش.»
امام فرمودند: «این قدر دارم.» سپس امر کردند: « ای غلام، دویست دینار به او بده.»[ بحار الأنوار، ج49، ص 100. ]حضرت رضا(علیه السلام) در واکنش به سخن فضل بن سهل که امام را برای انفاق همه ی مال خود ملامت می کرد، چنین فرمودند:
«لاتعدن مغرما ما اتبعت به اجرا و مکرما»[نوری، مستدرک الوسائل، ج7، ص 235. ]؛ «چیزی را که پاداش و کرامت بدان تعلق می گیرد، ضرر حساب مکن.»
حضرت رضا(علیه السلام) هنگامی که در خراسان بودند، در روز عرفه تمام ثروت خود را به مردم بخشیدند. فضل بن سهل عرض کرد: «این عمل شما موجب ضرر و زیان است.» حضرت فرمودند:
«خیر چنین نیست؛ بلکه در این عمل غنیمت و سود فراوانی است. اگر به وسیله ی مال، اجر و مزدی برای انسان حاصل شد، آن را هرگز ضرر و زیان تلقی نکن.»[ مناقب آل ابی طالب، ج4، ص 361. ]
روزی غریبی خدمت امام رسید. سلام کرد و گفت: «من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم. از حج بازگشته ام و خرجیِ راه تمام کرده ام. اگر مایلید مبلغی به من مرحمت کنید تا خود را به وطنم برسانم و در آنجا از جانب شما معادل همان مبلغ را به مستمندان صدقه خواهم داد؛ زیرا من در شهر خویش فقیر نیستم و اینک در سفر نیازمند مانده ام.» امام برخاستند و به اتاقی دیگر رفتند. دویست دینار آوردند و از بالای در دست خویش را فراز آوردند. آن شخص را خواندند و فرمودند: «این دویست دینار را بگیر و توشه ی راه کن و به آن تبرّک بجوی. لازم نیست که از جانب من معادل آن صدقه بدهی… .» آن شخص دینارها را گرفت و رفت. امام از آن اتاق به جای اول بازگشتند. از ایشان پرسیدند: «چرا چنین کردید که شما را هنگام گرفتن دینارها نبیند؟»
فرمودند:
«خواستم وی [در آن حال] صورت مرا نبیند و من هم ذلّت سؤال را در چهره ی او مشاهده نکنم. آیا نشنیده اید که حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: کسی که نیکی را بپوشاند، مانند این است که هفتاد عمل نیک را انجام داده است و کسی که بدی ها را علنی انجام دهد، رسوا می شود و کسی که اَعمال بد را پنهانی انجام دهد، خداوند آن اَعمال زشت را خواهد بخشید.»[ کافى، ج4، ص24؛ مناقب، ج4، ص 360؛ بحار الأنوار، ج4، ص 360. ]
احسان حضرت رضا(علیه السلام) مرزی نداشت و ایشان حتی پیش از شروع به غذا خوردن سهم مساکین را جدا می کردند. روایت است که هرگاه سر سفره ی غذا می نشستند، ظرفی پیش آن جناب می گذاشتند. حضرت قبل از این که شروع به میل کردن غذا بفرمایند، از غذاهای گوناگونی که در سفره حاضر بود، از هر کدام مقداری برمی داشتند و در آن ظرف مخصوص می گذاشتند و سپس دستور می دادند آن غذا را به فقرا بدهند. حضرت رضا(علیه السلام) در این هنگام، آیه ی شریف (((فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَة ))) را قرائت می کردند و می فرمودند:
«خداوند متعال می دانست همه ی بندگانش قدرت ندارند برده بخرند و آزاد کنند، ازاین رو اطعام مساکین را مانند آزاد کردن بردگان تلقی کرده است و از این طریق بندگانش را به طرف بهشت راهنمایی کرده است.»[ کافی، ج4، ص 52.]
امام رضا(علیه السلام) هرچه داشتند، برای حل مشکل نیازمند هزینه می کردند. مردی به امام برخورد کرد و گفت: «به قدر مردانگی ات بر من ببخش.»
امام(علیه السلام) فرمودند: «به این مقدار ندارم.»
مرد گفت: «به قدر مردانگی خودم ببخش.»
امام فرمودند: «این قدر دارم.» سپس امر کردند: « ای غلام، دویست دینار به او بده.»[ بحار الأنوار، ج49، ص 100. ]حضرت رضا(علیه السلام) در واکنش به سخن فضل بن سهل که امام را برای انفاق همه ی مال خود ملامت می کرد، چنین فرمودند:
«لاتعدن مغرما ما اتبعت به اجرا و مکرما»[نوری، مستدرک الوسائل، ج7، ص 235. ]؛ «چیزی را که پاداش و کرامت بدان تعلق می گیرد، ضرر حساب مکن.»
حضرت رضا(علیه السلام) هنگامی که در خراسان بودند، در روز عرفه تمام ثروت خود را به مردم بخشیدند. فضل بن سهل عرض کرد: «این عمل شما موجب ضرر و زیان است.» حضرت فرمودند:
«خیر چنین نیست؛ بلکه در این عمل غنیمت و سود فراوانی است. اگر به وسیله ی مال، اجر و مزدی برای انسان حاصل شد، آن را هرگز ضرر و زیان تلقی نکن.»[ مناقب آل ابی طالب، ج4، ص 361. ]