۱۳۹۵/۰۴/۰۶
–
۳۰۲۰ بازدید
آیا ارتش شاه به راستی آنطور که ادعا می شد ارتشی قدرتمند و افسانه ای بود یا خیر.
تلاش برای القای این نکته که ارتش ایران پنجمین ارتش قدرتمند جهان است، یکی از موضوعاتی بود که شاه با تخصیص بخش عمده ای از بودجه سالانه، پیگیری میکرد. وی بودجه سالانه ارتش را از 293 میلیون دلار در سال 42، به 1.8 میلیارد دلار در سال 52 و پس از چهار برابر شدن قیمت نفت در سال 55، این بودجه را به 7.3 میلیارد رساند. همانطوری که در پاسخ قبلی گفته شد، آنچه که از ارتش ایران به عنوان بزرگترین ارتش خاورمیانه در زمان محمدرضا شاه مطرح می شود، عمدتاً ذیل عنوان ژندارمی منطقه برای تأمین منافع آمریکا تعریف می شود. مهمترین تلاشهای شاه در این زمینه را میتوان صرف هزینههای هنگفت و تمایل سیریناپذیر وی برای در اختیار داشتن سلاحهای مدرن و پیشرفتهی غربی دانست. شعار شاه در خرید اسلحه خریدن بهترین نوع تسلیحات با بیشترین مقدار و در اسرع وقت یا جمع هر 3 عامل کمیت، کیفیت و سرعت بود. او همیشه مشتری پیشرفتهترین نوع تسلیحات بود و از آن جمله سفارش خرید هاورکرافتهای موشکانداز و هلیکوپترهای مینانداز و هواپیماهای کوچک عمودپرواز و هواپیماهای مخصوص جنگ با زیردریاییها را داده بود. قسمت اعظم سلاحهای مورد نیاز ایران از آمریکا خریداری میشد ولی انگلستان، ایتالیا، آلمان و حتی شوروی هم از این خوان نعمت بیبهره نبودند.[باری، روبین، جنگ قدرتها در ایران، ترجمهی محمود مشرقی، انتشارات آشتیانی، ص 122]سفر رسمی نیکسون به ایران در روزهای 9 و 10 خرداد 1351، نقطهی عطفی در برنامهی تسلیحاتی ایران بود. نتیجهی این سفر بازگذاشتن دست شاه برای خرید هر گونه سلاح پیشرفته غیر از سلاحهای هستهای بود. هنوز 2 ماه از این سفر نگذشته بود که ایران سلاحهایی به مبلغ 1/2 میلیارد دلار به آمریکا سفارش داد. تا آن زمان این بزرگترین معاملهای بود که یکجا صورت گرفته بود و شامل 175 فروند جت جنگنده، پانصد هلیکوپتر و تعداد زیادی موشک زمین به هوا میشد.[امینی، علیرضا، تاریخ روابط خارجی ایران در دورهی پهلوی، نشر صدای معاصر، ص 201]واقعیت این است که شاه پس از رهایی از کابوس سالهای 1329- 1332، تنها راه چاره برای جلوگیری از پیدایش حرکتهای ضد سلطنتی را در تقویت بیش از پیش نیروهای نظامی جستجو میکرد؛ ضمن اینکه این حرکت با دکترین نیکسون در منطقه نیز تطابق داشت. بنابراین تقاضای شاه برای تجهیز نظامیان به سرعت برآورده میشد. هزینههای نظامی در ظرف 17 سال، یعنی در فاصلهی سالهای 1332- 1349 تا 12 برابر افزایش یافت و از 64 میلیون دلار به 880 میلیون دلار رسید. شاه به این اعتقاد رسیده بود که بدون نیروی سرکوبگر و مطیع، قادر نخواهد بود به سلطنت ادامه دهد. در همین راستا تقویت و تحکیم ارتش و دیگر نیروهای مسلح از نظر کمّی و کیفی و تجهیز آن با پیشرفتهترین و پیچیدهترین سلاحها و از همه مهمتر ریشهکن کردن هر نوع اندیشه و اعتقاد سیاسی جز اطاعت کورکورانه از شاه و پرستش وی، اساس سیاست نظام شاه بود. ارتش در واقع منظمترین و با انضباطترین سازمانی بود که در جامعه وجود داشت و مرکز فرماندهی آن در دربار بود. تسلط آمریکا بر ارتش ایران و اعزام تعداد زیادی افسر و درجهدار جهت فراگرفتن تعلیمات نظامی به آمریکا، افزایش میزان خرید سلاح که امکان ثروتمند شدن بخشی از افسران ارتش و طبقهی حاکم را به دنبال داشت. طی سالهای دههی 50 شاه با ازدیاد حجم خرید تسلیحات از آمریکا در واقع باعث شد سهم بودجهی امور نظامی، فشار مضاعفی را بر بودجهی کل کشور وارد سازد. برای افزایش قدرت نظامیان ایران شاه 3/9 میلیارد دلار از بودجهی 45 میلیارد دلاری سال 1355- 1356 یعنی حدود 20% از بودجهی کل کشور را در بخش نظامی سرمایهگذاری کرد.
افزایش سرسامآور بودجه نظامی باعث رشد قابل توجه کمپانیهای بزرگ اسلحه سازی از جمله لاکهید، پینگ و مک دانل داگلاس شد، آنها با کمک نمایندگان خود در ایران به تغذیه جنگافزارها در ایران میپراختند. اما اتکای تمام عیار ایران برای خرید سلاح از دو کشور انگلستان و آمریکا تنها یک معامله پاک با سود طرفین نبود.
خرید سلاحهای بدونکاربرد برای ایران، ایجاد کار برای هزاران مستشار نظامی آمریکایی و فروش این تسلیحات با قیمتی بالاتر از قیمت واقعی، تنها دلایلی نبود که نشان میداد سود طرفهای خارجی برای تجهیز ارتش، بیشتر از سود طرفایرانی است.
احمد آرامش وزیر کار دولت احمد قوام و وزیر مشاور و مدیر عامل سازمان برنامه در دولت جعفر شریفامامی، نکات جالب دیگری از قراردادهای نظامی ایران با آمریکا را می گوید:« همه ساله دولت آمریکا لیست سلاحهای غیر قابل مصرف خود را به طور محرمانه به دست سرلشکر آمریکایی که ریاست مستشاران نظامی آمریکا در ایران را برعهده دارد، میدهد و او نیز این لیست را به دست جناب آریامهر میدهند و شاه نیز عین آن را به وزیر جنگ تسلیم میکند. برای مثال، در قسمتی از نامهای که هندین معاون شرکت ویکرز به سرشاپور ریپورتر نیز درباره فروش تجهیزات اسقاطی و از رده خارجی که شرکت ویکرز انگلستان فرستاد، آمده است:« پیشنهاد این است که قرار داد شرکت امتیاس ویکرز برای فروش 175دستگاه خودرو خارج از رده زرهی باید طبق طرح اصلی با پرداخت وجه نقد از سوی وزرات جنگ ایران به شرکت ویکرز پرداخت شود.»
جرج بال یکی از معاونان وزارت امور خارجه آمریکا در زمان نیکسون، در گفتگویی که با رادیو بیبیسی در اواخر سال 1367 به مناسبت دهمین سالگرد انقلاب در ایران انجام داده است، درباره دکترین نیکسون تعبیری شنیدنی دارد: «بعد از آن که در سال 1972 نیکسون و کیسینجر به او اختیار تام و آزادی تام دادند، میزان خرید اسلحه شاه از آمریکا در طی هفت سال بیست برابر بود. در واقع کاری که ما کردیم به این شباهت داشت که کلید بزرگترین انبار مشروب دنیا را به دست یک آدم معتاد به الکل داده باشند.»
تلاش برای تجهیز ارتش با تجهیزات از رده خارج شده که باعث رشد روزافزون کمپانی اسلحهسازی کشورهای آمریکایی و انگلیسی شد، حتی ناامیدی اسدالله عَلَم را نیز در پی داشت، وی در یکی از خاطرات خود مورخ 51/8/14 میگوید:«آن همه بودجه نظامی و این نیروی دریایی شاهنشاهی، دو کشتی موشکانداز باید هشت موشک شلیک میکرد. فقط یک موشک شلیک شد، که آن هم به هدف نخورد، دیگر موشک ها نیز آتش نشد، آن هم در حضور فرمانده ناوگان!!»
موضوعات گفته شده، مصادیق محدودی است از ارتشی که قرار بود پنجمین ارتش قدرتمند جهان معرفی شود.
افزایش سرسامآور بودجه نظامی باعث رشد قابل توجه کمپانیهای بزرگ اسلحه سازی از جمله لاکهید، پینگ و مک دانل داگلاس شد، آنها با کمک نمایندگان خود در ایران به تغذیه جنگافزارها در ایران میپراختند. اما اتکای تمام عیار ایران برای خرید سلاح از دو کشور انگلستان و آمریکا تنها یک معامله پاک با سود طرفین نبود.
خرید سلاحهای بدونکاربرد برای ایران، ایجاد کار برای هزاران مستشار نظامی آمریکایی و فروش این تسلیحات با قیمتی بالاتر از قیمت واقعی، تنها دلایلی نبود که نشان میداد سود طرفهای خارجی برای تجهیز ارتش، بیشتر از سود طرفایرانی است.
احمد آرامش وزیر کار دولت احمد قوام و وزیر مشاور و مدیر عامل سازمان برنامه در دولت جعفر شریفامامی، نکات جالب دیگری از قراردادهای نظامی ایران با آمریکا را می گوید:« همه ساله دولت آمریکا لیست سلاحهای غیر قابل مصرف خود را به طور محرمانه به دست سرلشکر آمریکایی که ریاست مستشاران نظامی آمریکا در ایران را برعهده دارد، میدهد و او نیز این لیست را به دست جناب آریامهر میدهند و شاه نیز عین آن را به وزیر جنگ تسلیم میکند. برای مثال، در قسمتی از نامهای که هندین معاون شرکت ویکرز به سرشاپور ریپورتر نیز درباره فروش تجهیزات اسقاطی و از رده خارجی که شرکت ویکرز انگلستان فرستاد، آمده است:« پیشنهاد این است که قرار داد شرکت امتیاس ویکرز برای فروش 175دستگاه خودرو خارج از رده زرهی باید طبق طرح اصلی با پرداخت وجه نقد از سوی وزرات جنگ ایران به شرکت ویکرز پرداخت شود.»
جرج بال یکی از معاونان وزارت امور خارجه آمریکا در زمان نیکسون، در گفتگویی که با رادیو بیبیسی در اواخر سال 1367 به مناسبت دهمین سالگرد انقلاب در ایران انجام داده است، درباره دکترین نیکسون تعبیری شنیدنی دارد: «بعد از آن که در سال 1972 نیکسون و کیسینجر به او اختیار تام و آزادی تام دادند، میزان خرید اسلحه شاه از آمریکا در طی هفت سال بیست برابر بود. در واقع کاری که ما کردیم به این شباهت داشت که کلید بزرگترین انبار مشروب دنیا را به دست یک آدم معتاد به الکل داده باشند.»
تلاش برای تجهیز ارتش با تجهیزات از رده خارج شده که باعث رشد روزافزون کمپانی اسلحهسازی کشورهای آمریکایی و انگلیسی شد، حتی ناامیدی اسدالله عَلَم را نیز در پی داشت، وی در یکی از خاطرات خود مورخ 51/8/14 میگوید:«آن همه بودجه نظامی و این نیروی دریایی شاهنشاهی، دو کشتی موشکانداز باید هشت موشک شلیک میکرد. فقط یک موشک شلیک شد، که آن هم به هدف نخورد، دیگر موشک ها نیز آتش نشد، آن هم در حضور فرمانده ناوگان!!»
موضوعات گفته شده، مصادیق محدودی است از ارتشی که قرار بود پنجمین ارتش قدرتمند جهان معرفی شود.