۱۳۹۶/۱۲/۱۷
–
۴۱۸۳ بازدید
چرا عفاف و حجاب در زنان ارزش بیشتری دارد؟
پوشش و حجاب – براى عموم و به ویژه زنان – از جایگاه مهمى برخوردار است. فلسفه حجاب (پوشش) به طورکلی از جمله پوشاندن موها مى تواند ناشى از امور زیر باشد:
1. حفظ تعادل جامعه از نظر امنیت و آرامش روانى:
یکى از غرایز خدادادى در ساختمان وجودى انسان، غریزه جنسى است که نیرومندترین و ریشه دارترین غریزه آدمى است و در صورت کنترل آن، مى تواند علاوه بر تداوم و استمرار نسل بشر، موجبات و امنیت روانى انسان ها را فراهم کند. در قوانین اسلام، براى استفاده درست از این غریزه حیاتى، مکانیسم هاى گوناگونى مطرح شده است که «حجاب» و وجود حریم بین زن و مرد، یکى از راهکارهاى مهم آن است. بدون شک، نبودن حریم بین زن و مرد و آزادى معاشرت هاى تعریف نشده و بى بندوبار (با آرایش هاى گوناگون)، هیجان ها و التهاب هاى جنسى را فزونى مى بخشد و تقاضاى برهنگى و سکس را به صورت یک عطش روحى و یک خواست سیرى ناپذیر درمى آورد. اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل داشته و تدابیر زیادى براى تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و در این زمینه هم براى زنان و هم براى مردان، تکالیف خاصى معین کرده است. وظیفه مشترک زن و مرد این است که چشم خویش را از نگاه به نامحرم بپوشانند و از نگاه شهوت آمیز بپرهیزند؛ اما زنان – به خاطر جاذبه هاى بیش تر – وظیفه خاصى دارند و آن این که بدن خود را از مردان بیگانه بپوشانند و در اجتماع با آرایش هاى تحریک آمیز، ظاهر نشوند و به جلوه گرى و دلربایى نپردازند تا زمینه انحراف مردان و به ویژه جوانان فراهم نشود. لباس افراد جامعه و مخصوصاً لباس زنان نمى تواند به هر شکل و اندازه اى باشد و باید حد و ضابطه اى داشته باشد. بى بندبارى در پوشش و لباس، موجب بى بندبارى در تحریک غریزه جنسى است.
تحقیقات علمى در فیزیولوژى و روانشناسى در باب تفاوت هاى جسمى و روحى زن و مرد ثابت کرده است که مردان نسبت به محرک هاى چشمى شهوت انگیز، حساس تر از زنانند و برعکس زنان در مقابل محرک هاى لمسى حساسیت بیش ترى دارند. آستانه حس لمس و درد در زنان از همان زمان تولد پایین تر از مردان است…؛ در عوض مردان بینایى بهترى دارند. این مزیت هاى جنسى در استعداد حسى، آموخته یا اکتسابى نیست؛ بلکه از زمان کودکى آشکار است… . مردان بالغ به محرک هاى بینایى شهوانى حساسیت بیش تر مى داند. اصطلاح «چشم چرانى» که براى این ویژگى مردان به کار مى رود، زاییده حساسیت مردان نسبت به محرک هاى بینایى شهوانى است؛ چون دامنه و برد حس بینایى زیاد است؛ یعنى چشم مى تواند از فاصله نسبتا دور، تحت تأثیر محرکها قرار گیرد و از این گذشته وسعت زیادى از محیط در آن واحد دیده مى شود. از سوى دیگر، چون حس لامسه دامنه و برد زیاد ندارد و فعالیتش محدود به تماس از نزدیک است و هورمون هاى جنسى زن به صورتى دوره اى ترشح مى شوند و به طور متناوب عمل مى کند، تأثیر محرک هاى شهوانى بر زن، صورتى بسیار محدود دارد و از این نظر فعالیت زنان بسیار کم است؛ به خلاف مردان که ترشح اندروژن ها در آن ها صورتى یکنواخت دارد و هیچ عامل طبیعى آن را قطع نمى کند. مردان به صورتى گسترده تر تحت تأثیر محرکهاى شهوانى قرار مى گیرند و از این نظر فعال ترند.)ر.ک: دکتر محمود بهزاد، تفاوت هاى زن و مرد از نظر فیزیولوژى و روانشناسى، مجله نگین، شماره 134، تیر 1355، ص 24)
2. حفظ و تحکیم بنیان خانواده:
بى تردید نهاد خانواده، یکى از مقدس ترین نهادهاى اجتماعى است که بشر تا به حال خود دیده است. نقش خانواده در پروسه ایجاد جامعه سالم، یک نقش بى بدیل است و در این میان نقش حجاب و پوشش اسلامى در سلامت و استمرار پیوند خانوادگى، غیر قابل انکار است. در مقابل، برهنگى، سمّ کشنده نظم و پیوند موجود در نهاد خانواده است. آمارهاى مستند نشان مى دهد که با افزایش برهنگى در جهان، طلاق و از هم گسیختگى زندگى زناشویى در دنیا همواره بالا رفته است؛ زیرا «هر چه دیده بیند، دل کند یاد» و هر چه دل در مقوله هوس هاى سرکش بخواهد، به هر قیمتى باشد، به دنبال آن مى رود و به این ترتیب، هر روز دل به دلبرى جدید مى بندد و با قبلى وداع مى کند؛ اما در محیطى که «حجاب» حاکم است و شرایط دیگر اسلامى رعایت مى شود، دو همسر تعلق به یکدیگر دارند و احساساتشان و عشق و عواطفشان، مخصوص یکدیگر است. در بازار آزاد برهنگى، قداست پیمان زناشویى مفهومى ندارد. خانواده ها به سادگى متلاشى مى شوند و کودکان بى سرپرست مى مانند.
3. پیش گیرى از فحشا و فروپاشى نظم جامعه:
گسترش دامنه فحشا و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناک ترین پیامدهاى بى حجابى و آزادى هاى بى حد و حصر جنسى است که در جوامع غربى و سایر جوامع مشابه، کاملا مشهود است. عامل اصلى فحشا و ازدیاد فرزندان نامشروع، منحصر به فرهنگ برهنگى و بى حجابى نیست؛ بلکه یکى از عوامل اصلى و مؤثر در گسترش دامنه فحشا و جریان روبه رشد تولد فرزندان نامشروع، مسأله برهنگى و بى حجابى است. امروزه یکى از مشکلات جوامع غربى، تولد روبه رشد فرزندان نامشروع و بدون شناسنامه است. فرزندانى که داراى پدر و مادر نامشخصى هستند و از نظر حقوقى، مشکلات فراوانى را به همراه آورده، نظم اجتماعى جوامع غربى را تهدید مى کنند.
4. جلوگیرى از نگاه ابزارى به زن و ابتذال وى:
یکى از مسائل مطرح پیرامون حقوق زنان و بى توجهى به آنان، نگاه ابزارى به زنان است. هنگامى که جامعه، زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعى است روزبه روز تقاضاى آرایش بیشتر و خودنمایى افزونتر از او دارد و هنگامى که زن را از طریق جاذبه جنسى اش وسیله تبلیغ کالاها و عاملى براى جلب جهان گردان و مانند این ها قرار دهد، در چنین جامعه اى شخصیت زن تا حد یک عروسک یا یک کالاى بى ارزش سقوط مى کند و ارزش هاى والاى انسانى او به کلى به دست فراموشى سپرده مى شود و به این ترتیب، زن، وسیله اى براى اشباع هوس هاى سرکش برخى مردان آلوده و فریبکار مى شود.
عنصر حجاب و پوشش اسلامى، نه تنها زن را از صحنه اجتماع و فعالیت هاى اجتماعى دور نمى کند، بلکه زمینه هاى حضور مستمر و فعال زنان را در عرصه اجتماع -به همراه حقوق اجتماعى برابر- تضمین مى کند و شخصیت خدادادى زن را از دستبرد نگاه ابزارى دیگران، مصونیت مى بخشد. به نظر مى رسد پوشش کامل، آن نوع پوششى است که هیچ چشم بیگانه اى را متوجه خود نکند؛یعنى لباسى که برجستگى هاى اندام زن را اصلاً نشان ندهد و اسباب تحریک شهوت مردان را فراهم نکند و خود زن هم با آرایش در جامعه ظاهر نشود و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، چادر باوجود شرایط دیگر، کامل ترین پوشش است. باید اعتراف کرد که تاکنون بیش تر نوشته هاى مربوط به پوشش، نقطه نظر را بر حجاب زن معطوف کرده و کم تر به پوشش مرد توجه نموده اند و این یک امر عادى و طبیعى است؛ زیرا زن، مظهر جمال و زیبایى و مرد مظهر شیفتگى است؛ ولى پوشش مردان نیز در ابعاد مختلف فرهنگى – اجتماعى، حائز اهمیت است. از این رو اسلام براى ثبات و پایدارى جامعه، به پوشش زن و مرد توجه بسیار نموده است؛
خداوند متعال مى فرماید: «یا بنى آدم قد انزلنا علیکم لباسا یوارى سوءاتکم و ریشا؛ اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستادیم که اندام (عورت) شما را مى پوشاند و مایه زینت شماست. (اعراف(7):26 )
خداوند متعال در حق مردان مى فرماید: «قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم؛ به مؤمنان بگو چشم هاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف (عورت) خود را حفظ کنند.»( نور(24):30 )
در حق زنان نیز مى فرماید: «و قل للمؤمنات یعضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن؛ و به زنان با ایمان بگو چشم هاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان (عورت) خویش را حفظ کنند».(همان،31)
برای آگاهی بیشتر ر.ک:
1-محمد محمدی آشنانی، حجاب در ادیان الهی؛
2- استاد شهید مطهری، مسئله حجاب.
1. حفظ تعادل جامعه از نظر امنیت و آرامش روانى:
یکى از غرایز خدادادى در ساختمان وجودى انسان، غریزه جنسى است که نیرومندترین و ریشه دارترین غریزه آدمى است و در صورت کنترل آن، مى تواند علاوه بر تداوم و استمرار نسل بشر، موجبات و امنیت روانى انسان ها را فراهم کند. در قوانین اسلام، براى استفاده درست از این غریزه حیاتى، مکانیسم هاى گوناگونى مطرح شده است که «حجاب» و وجود حریم بین زن و مرد، یکى از راهکارهاى مهم آن است. بدون شک، نبودن حریم بین زن و مرد و آزادى معاشرت هاى تعریف نشده و بى بندوبار (با آرایش هاى گوناگون)، هیجان ها و التهاب هاى جنسى را فزونى مى بخشد و تقاضاى برهنگى و سکس را به صورت یک عطش روحى و یک خواست سیرى ناپذیر درمى آورد. اسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل داشته و تدابیر زیادى براى تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و در این زمینه هم براى زنان و هم براى مردان، تکالیف خاصى معین کرده است. وظیفه مشترک زن و مرد این است که چشم خویش را از نگاه به نامحرم بپوشانند و از نگاه شهوت آمیز بپرهیزند؛ اما زنان – به خاطر جاذبه هاى بیش تر – وظیفه خاصى دارند و آن این که بدن خود را از مردان بیگانه بپوشانند و در اجتماع با آرایش هاى تحریک آمیز، ظاهر نشوند و به جلوه گرى و دلربایى نپردازند تا زمینه انحراف مردان و به ویژه جوانان فراهم نشود. لباس افراد جامعه و مخصوصاً لباس زنان نمى تواند به هر شکل و اندازه اى باشد و باید حد و ضابطه اى داشته باشد. بى بندبارى در پوشش و لباس، موجب بى بندبارى در تحریک غریزه جنسى است.
تحقیقات علمى در فیزیولوژى و روانشناسى در باب تفاوت هاى جسمى و روحى زن و مرد ثابت کرده است که مردان نسبت به محرک هاى چشمى شهوت انگیز، حساس تر از زنانند و برعکس زنان در مقابل محرک هاى لمسى حساسیت بیش ترى دارند. آستانه حس لمس و درد در زنان از همان زمان تولد پایین تر از مردان است…؛ در عوض مردان بینایى بهترى دارند. این مزیت هاى جنسى در استعداد حسى، آموخته یا اکتسابى نیست؛ بلکه از زمان کودکى آشکار است… . مردان بالغ به محرک هاى بینایى شهوانى حساسیت بیش تر مى داند. اصطلاح «چشم چرانى» که براى این ویژگى مردان به کار مى رود، زاییده حساسیت مردان نسبت به محرک هاى بینایى شهوانى است؛ چون دامنه و برد حس بینایى زیاد است؛ یعنى چشم مى تواند از فاصله نسبتا دور، تحت تأثیر محرکها قرار گیرد و از این گذشته وسعت زیادى از محیط در آن واحد دیده مى شود. از سوى دیگر، چون حس لامسه دامنه و برد زیاد ندارد و فعالیتش محدود به تماس از نزدیک است و هورمون هاى جنسى زن به صورتى دوره اى ترشح مى شوند و به طور متناوب عمل مى کند، تأثیر محرک هاى شهوانى بر زن، صورتى بسیار محدود دارد و از این نظر فعالیت زنان بسیار کم است؛ به خلاف مردان که ترشح اندروژن ها در آن ها صورتى یکنواخت دارد و هیچ عامل طبیعى آن را قطع نمى کند. مردان به صورتى گسترده تر تحت تأثیر محرکهاى شهوانى قرار مى گیرند و از این نظر فعال ترند.)ر.ک: دکتر محمود بهزاد، تفاوت هاى زن و مرد از نظر فیزیولوژى و روانشناسى، مجله نگین، شماره 134، تیر 1355، ص 24)
2. حفظ و تحکیم بنیان خانواده:
بى تردید نهاد خانواده، یکى از مقدس ترین نهادهاى اجتماعى است که بشر تا به حال خود دیده است. نقش خانواده در پروسه ایجاد جامعه سالم، یک نقش بى بدیل است و در این میان نقش حجاب و پوشش اسلامى در سلامت و استمرار پیوند خانوادگى، غیر قابل انکار است. در مقابل، برهنگى، سمّ کشنده نظم و پیوند موجود در نهاد خانواده است. آمارهاى مستند نشان مى دهد که با افزایش برهنگى در جهان، طلاق و از هم گسیختگى زندگى زناشویى در دنیا همواره بالا رفته است؛ زیرا «هر چه دیده بیند، دل کند یاد» و هر چه دل در مقوله هوس هاى سرکش بخواهد، به هر قیمتى باشد، به دنبال آن مى رود و به این ترتیب، هر روز دل به دلبرى جدید مى بندد و با قبلى وداع مى کند؛ اما در محیطى که «حجاب» حاکم است و شرایط دیگر اسلامى رعایت مى شود، دو همسر تعلق به یکدیگر دارند و احساساتشان و عشق و عواطفشان، مخصوص یکدیگر است. در بازار آزاد برهنگى، قداست پیمان زناشویى مفهومى ندارد. خانواده ها به سادگى متلاشى مى شوند و کودکان بى سرپرست مى مانند.
3. پیش گیرى از فحشا و فروپاشى نظم جامعه:
گسترش دامنه فحشا و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناک ترین پیامدهاى بى حجابى و آزادى هاى بى حد و حصر جنسى است که در جوامع غربى و سایر جوامع مشابه، کاملا مشهود است. عامل اصلى فحشا و ازدیاد فرزندان نامشروع، منحصر به فرهنگ برهنگى و بى حجابى نیست؛ بلکه یکى از عوامل اصلى و مؤثر در گسترش دامنه فحشا و جریان روبه رشد تولد فرزندان نامشروع، مسأله برهنگى و بى حجابى است. امروزه یکى از مشکلات جوامع غربى، تولد روبه رشد فرزندان نامشروع و بدون شناسنامه است. فرزندانى که داراى پدر و مادر نامشخصى هستند و از نظر حقوقى، مشکلات فراوانى را به همراه آورده، نظم اجتماعى جوامع غربى را تهدید مى کنند.
4. جلوگیرى از نگاه ابزارى به زن و ابتذال وى:
یکى از مسائل مطرح پیرامون حقوق زنان و بى توجهى به آنان، نگاه ابزارى به زنان است. هنگامى که جامعه، زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعى است روزبه روز تقاضاى آرایش بیشتر و خودنمایى افزونتر از او دارد و هنگامى که زن را از طریق جاذبه جنسى اش وسیله تبلیغ کالاها و عاملى براى جلب جهان گردان و مانند این ها قرار دهد، در چنین جامعه اى شخصیت زن تا حد یک عروسک یا یک کالاى بى ارزش سقوط مى کند و ارزش هاى والاى انسانى او به کلى به دست فراموشى سپرده مى شود و به این ترتیب، زن، وسیله اى براى اشباع هوس هاى سرکش برخى مردان آلوده و فریبکار مى شود.
عنصر حجاب و پوشش اسلامى، نه تنها زن را از صحنه اجتماع و فعالیت هاى اجتماعى دور نمى کند، بلکه زمینه هاى حضور مستمر و فعال زنان را در عرصه اجتماع -به همراه حقوق اجتماعى برابر- تضمین مى کند و شخصیت خدادادى زن را از دستبرد نگاه ابزارى دیگران، مصونیت مى بخشد. به نظر مى رسد پوشش کامل، آن نوع پوششى است که هیچ چشم بیگانه اى را متوجه خود نکند؛یعنى لباسى که برجستگى هاى اندام زن را اصلاً نشان ندهد و اسباب تحریک شهوت مردان را فراهم نکند و خود زن هم با آرایش در جامعه ظاهر نشود و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، چادر باوجود شرایط دیگر، کامل ترین پوشش است. باید اعتراف کرد که تاکنون بیش تر نوشته هاى مربوط به پوشش، نقطه نظر را بر حجاب زن معطوف کرده و کم تر به پوشش مرد توجه نموده اند و این یک امر عادى و طبیعى است؛ زیرا زن، مظهر جمال و زیبایى و مرد مظهر شیفتگى است؛ ولى پوشش مردان نیز در ابعاد مختلف فرهنگى – اجتماعى، حائز اهمیت است. از این رو اسلام براى ثبات و پایدارى جامعه، به پوشش زن و مرد توجه بسیار نموده است؛
خداوند متعال مى فرماید: «یا بنى آدم قد انزلنا علیکم لباسا یوارى سوءاتکم و ریشا؛ اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستادیم که اندام (عورت) شما را مى پوشاند و مایه زینت شماست. (اعراف(7):26 )
خداوند متعال در حق مردان مى فرماید: «قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم؛ به مؤمنان بگو چشم هاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف (عورت) خود را حفظ کنند.»( نور(24):30 )
در حق زنان نیز مى فرماید: «و قل للمؤمنات یعضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن؛ و به زنان با ایمان بگو چشم هاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان (عورت) خویش را حفظ کنند».(همان،31)
برای آگاهی بیشتر ر.ک:
1-محمد محمدی آشنانی، حجاب در ادیان الهی؛
2- استاد شهید مطهری، مسئله حجاب.