۱۳۹۷/۰۸/۲۹
–
۷۰۵ بازدید
ایا صیغه در زمان پیامبر(ص) رایج بوده است؟
در اینکه متعه در ایام حیات رسول خدا صلی الله علیه وآله مشروع بوده است هیچ شکی نیست : در این زمینه این کثیر سنی مذهب می گوید: ولا شک أنه کان مشروعا فی ابتداء الإسلام، هیچ شکی در این نیست که متعه در ابتدای اسلام جایز بوده است . (تفسیر ابن کثیر ج1 ص475). برای اثبات حلیت متعه و وجود آن در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله از قرآن کریم و روایات رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله چند نمونه ذکر می شود: 1- کلام خداوند متعال : فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أجُورَهُنَّ فَرِیضَةً) سوره نساء آیه 24 ) اثبات نزول این آیه در مورد متعه : الف) کلمات مفسرین در این زمینه: مفسرین شیعه و سنی در این نکته که نزول این آیه در مورد متعه بوده است ، تقریبا اتفاق نظر دارند . و با اثبات این مطلب حلیت متعه در زمان پیامبر ثابت می شود:1- جمهور علما( مشهور علما) گفته اند که مراد از این آیه متعه است که در صدر اسلام بوده است . (تفسیر القرطبی ج 5 ص 130 ). 2- و شیعه به همین نظر میل دارند و این آیه یکی از ادله ایشان بر جواز متعه است ؛ و استدلال خود را با این مطلب که این آیه در قرائت أبیّ و ابن عباس إلی أجل مسمی بوده است تایید می کنند ؛ و کلام در این مطلب مشهور است . ما نیز در این مطلبی بحثی نداریم که متعه در ابتدا حلال بود سپس حرام شد . ( روح المعانی ج5/ص5 ؛ تفسیر ابن کثیر ج1/ص475)در کتب ذیل همین مطلب به بیان های مختلف آمده است : فتح القدیر ج 1 ص499 – جامع البیان ج 5 ص18 بتحقیق صدقی جمیل العطار چاپ دار الفکر بیروت – تفسیر أبی حیّان ج 3 ص 218- در المنثور ج2 ص140، چاپ مطبعة الفتح جدّة – نواسخ القرآن ابن الجوزی ص 124- تفسیر الثعالبی ج 2 ص215 – تفسیر الرازی ج3 ص200 ب) قرائت بسیاری از بزرگان صحابه: طبق روایات اهل سنت ، بسیاری از بزرگان صحابه و تابعین مانند ابن عباس و ابی بن کعب و مجاهد و سعید بن جبیر و ابن مسعود و سدی و دیگران این آیه را چنین قرائت می کرده اند: فَمَا استَمتَعتُم بِهِ مِنهُنَّ إلیَ أجَلٍ مُسَمًّی فَآتُوهُنَّ أجُورَهُنَّ :1- شنیدم ابانضره را که می گوید بر ابن عباس این آیه را خواندم که زنانی را که ایشان ایشان را متعه کرده اید پس اجر ایشان را به عنوان واجب وفریضه به ایشان بدهید . ابن عباس گفت زنانی را که ایشان را متعه کرده اید تا زمان معین، ابو نضره گفت: ما آن را چنین نمی خوانیم .ابن عباس گفت قسم به خداوند که خدا آن را چنین نازل کرد . این حدیث بنا بر نظر مسلم (در بحث شروط صحت حدیث) صحیح است( المستدرک على الصحیحین ج2 ص334 شماره 3192) 2- نهی عُمر از دو متعه حلال از اموری که دلالت بر حلیت متعه می کند ، کلام عمر بن الخطاب است که گفت : دو متعه در زمان رسول خدا حلال بود . من از آن دو نهی می کنم و بر(انجام دادن) آن دو عقاب می نمایم . همین اقدام عمر نشان می دهد که در زمان پیامبر متعه وجود داشته است.مدارک این روایت در کتب اهل سنت : سرخسی در دو کتاب خود این روایت را از جمله روایاتی می داند که با سند صحیح از عمر نقل شده است : با روایت صحیح از عمر نقل شده است که وی مردم را از متعه نهی کرد ، پس گفت : دو متعه در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله حلال بود ؛ متعه زنان و حج تمتع (المبسوط للسرخسی ج4 ص27 – أصول السرخسی ج2 ص6) همین روایت در کتب ذیل نیز نقل شده است : مسند أحمد بن حنبل ج3 ص325 ش 14519 – المغنی ج7 ص136چاپ دار الفکر 1405- أحکام القرآن للجصاص ج1 ص347 چاپ دار احیاء التراث العربی – تفسیر القرطبی ج2 ص392 – تذکرة الحفاظ ج1 ص366 – التفسیر الکبیر ج5 ص130 چاپ اول دار الکتب العلمیه بیروت – بدایة المجتهد ج1 ص244 چاپ دار الفکر بیروت – وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان ج6 ص150 دار الثقافة لبنان ماجرای یحیی بن اکثم و این روایت : در همین زمینه روایتی از یحیی بن اکثم نقل شده است که جالب توجه است : یحیی بن أکثم به یکی از شیوخ در بصره گفت در جواز متعه از چه کسی تبعیت می کنی ؟ گفت از عمر . سوال کرد که چگونه و حال آنکه عمر از سخت گیر ترین مردمان در مورد متعه بود . گفت چون روایت صحیح می گوید که وی بالای منبر رفت و گفت خداوند و رسول وی متعه را حلال کردند و من آن را بر شما حرام می کنم و برای آن عقوبت ؛ پس ما شهادتش را ( در مورد حلیت آن از نظر خدا و رسولش) قبول کردیم اما حرام کردنش را (توسط عمر) قبول ننمودیم . (محاضرات الأدباء ج3 ص214 )ماجرای مامون خلیفه عباسی و این روایت : همچنین مأمون خلیفه عباسی نیز ماجرای جالبی در مورد این روایت دارد : نقل شده روزی مامون دستور داد تا در بین مردم به حلیت متعه ندا دهند (یعنی بگویند که متعه رسما حلال است ) . محمد بن منصور و ابو العیناء از فقهای دربار وی بر وی داخل شدند تا شاید نظر وی را بر گردانند. در حالیکه وی با عصبانیت مشغول مسواک کردن بود ، کلام عمر را ذکر کرده و گفت : دو متعه در زمان رسول خدا و ابو بکر بود و من آن دو را حرام می کنم !!! تو که هستی ای چپ چشم ( کنایه از کسی که به مطالب با دید درست نگاه نمی کند) تا از آنچه که رسول خدا و ابوبکر انجام داده اند نهی کنی؟ پس محمد بن منصور خواست با وی سخن بگوید اما ابو العیناء به وی گفت کسی که صراحتا در مورد عمر چنین سخن می گوید ما به وی چه بگوییم؟ در این هنگام یحیی بن اکثم بر وی وارد شده و با وی خلوت کرد و آنقدر با وی سخن گفت تا وی را از این نظر باز گرداند . )تاریخ بغداد ج 14 ص 203- تاریخ مدینة دمشق ج 64 ص 71- تهذیب الکمال ج 31 ص 214- وفیات الأعیان ج 5 ص 197) 3- روایات دال بر حلیت متعه در کتب اهل سنت:در بسیاری روایات می بینیم که صحابه صراحتا می گویند که ایشان در زمان رسول خدا ، ابو بکر و قسمتی از دوران خلافت عمر متعه می کرده وآن را جایز می دانسته اند : از جابر بن عبد الله الأنصاری شنیدم که می گفت : ما در زمان رسول خدا و ابو بکر در مقابل یک مشت خرما یا آرد متعه می کردیم . تا اینکه عمر در قضیه عمرو بن حریث از آن نهی کرد .(صحیح مسلم ج2 ص 1023 باب نکاح المتعة؛ الجمع بین الصحیحین ج2 ص399 – سنن البیهقی الکبرى ج7 ص237 – مسند أبی عوانة ج3 ص33- مصنف عبد الرزاق ج7 ص500 – معرفة السنن والآثار ج5 ص375 – التمهید لابن عبد البر ج10 ص112 – عون المعبود ج6 ص101 ؛ وشبیه همین روایت در مسند احمد وکتب دیگر ذکر شده است : مسند أحمد بن حنبل ج1 ص52 و ج3 ص325 و… )4- کلام امیر مومنان و ابن عباس : اگر عمر از متعه نهی نمی کرد جز افراد بدبخت زنا نمی کردند : این مطلب را ابن جریر طبری و سیوطی در تفسیرشان از امیر مومنان علی علیه السلام نقل می کنند که فرمود: لولا أنّ عمر رضی اللّه عنه نهى عن المتعة ما زنى إلاّ شقی. اگر عمر از متعه نهی نمی کرد جز افراد بد بخت زنا نمی کردند ( بلکه به متعه رو می آوردند) (تفسیر الطبری ج5 ص13 چاپ دار الفکر بیروت – الدر المنثور ج2 ص486 دار الفکر بیروت ؛عبد الرزاق نیز شبیه همین مطلب را از امیر مومنان در المصنف ج7 ص500 شماره14029 نقل می کند وقرطبی نیز در تفسیرش ج 5 ص 130 (چاپ دار الشعب قاهره) شبیه همین مطلب را از ابن عباس نیز نقل می کند .) این روایت نیز نشان می دهد که از زمان رسول خدا تا زمان خلیفه دوم متعه وجود داشته است.5. انجام متعه از سوی بسیاری از صحابه و تابعین رسول خدا: در این زمینه نقل شده: گروهی از سلف بر حلیت متعه بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله باقی ماندند . در بین ایشان از صحابه اسماء دختر ابو بکر است وجابر بن عبد الله الانصاری و ابن مسعود و ابن عباس ومعاویه وعمرو بن حریث و ابو سعید خدری و سلمه ومعبد فرزندان امیة بن خلف . جابر نظر به حلیت متعه را در زمان رسول خدا از همه صحابه نقل کرده است . و نیز در زمان خلافت ابو بکر و نیز مدتی در زمان عمر تا اواخر خلافتش ( که طبق روایات خود اهل سنت بعد از آن از متعه نهی کرد)و در مورد اعتقاد ابن زبیر به حلال بودن آن اختلاف شده است . نیز از علی در مورد آن سکوت وتوقف در نظر دادن نقل شده است . و از عمر نیز نقل شده است که تنها زمانی در مورد متعه اشکال می گرفت که دو شاهد در آن حاضر نباشند ، اما اگر دو شاهد شهادت دادند آن را جایز می دانست . (المحلى ج 9 ص 519)اما صحابه ای که متعه کرده و یا آن را جایز می دانسته اند: ما اکنون فهرستی از اسامی بعضی از کسانی را که در کتب اهل سنت ، قول به حلیت متعه از ایشان نقل شده است و در زمان رسول خدا یا بعد از ایشان متعه کرده اند ذکر می کنیم: جابر بن عبداللَّه انصاری : صحیح مسلم ج2 ص1022 باب نکاح المتعه چاپ دار إحیاء التراث العربی بیروت ؛ مصنف عبد الرزاق ج7 ص499 باب المتعة چاپ المکتب الإسلامی بیروت؛ عمدة القاری ج17 ص 246 باب غزوة خیبر چاپ دار إحیاء التراث العربی بیروت ؛شرح الزرقانی ج3 ص 199 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعة و… عمران بن حصین خزاعی : صحیح بخاری ج 4 ص 1642 چاپ دار ابن کثیر بیروت 1407 کتاب التفسیر باب فمن تمتع بالعمرة إلی الحج (بقره أیه 196) ؛ مسند أحمد بن حنبل ج4 ص 436 چاپ موسسه قرطبه مصر ؛ المحبر ص 289 باب من کان یری المتعة من أصحاب النبی ؛ التفسیر الکبیر ج10 ص41 چاپ دار الکتب العلمیه بیروت سوره نساء ذیل آیه فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَئَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً؛ تفسیر قرطبی ج5 ص 133چاپ دار الشعب قاهره ابو سعید خدری : المحلى ج9 ص 519چاپ دار الآفاق بیروت ؛ شرح الزرقانی ج3 ص 199 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعة؛ عمدة القاری ج17 ص 246 باب غزوة خیبر چاپ دار إحیاء التراث العربی بیروت عبداللَّه بن مسعود : المحلى ج9 ص 519چاپ دار الآفاق بیروت ؛ شرح الزرقانی ج3 ص 199 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعة سلمة بن اکوع : المحبر ص 289 باب من کان یری المتعة من أصحاب النبی ؛ شرح الزرقانی ج3 ص 199 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعة ؛ مصنف عبد الرزاق ج7 ص 498 ش 14023 باب المتعة چاپ المکتب الإسلامی بیروت ؛ کنز العمال ج 16 ص 219 ح 45731 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام : التفسیر الکبیر ج10 ص43چاپ دار الکتب العلمیة بیروت ذیل آیه متعه سوره نساء (روایت نهی عمر از متعه به نقل ازامیر مومنان): الدر المنثور ج2 ص486 دار الفکر بیروت – تفسیر الطبری ج 5 ص13 چاپ دار الفکر بیروت – المصنف ج7 ص500 شماره 14029 – کنز العمال ج16 ص219ح &rlm 45728 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت ، ابن حزم نیز می گوید در مورد متعه از امیر مومنان روایات مختلفی نقل شده است (بعضی جواز و بعضی حرمت): المحلى ج9 ص 520 چاپ دار الآفاق بیروت سعد بن أبی وقاص: صحیح مسلم ج2 ص 898 کتاب الحج باب جواز التمتع چاپ دار احیاء التراث العربی بیروت ؛ مسند أحمد بن حنبل ج1 ص181 چاپ موسسة قرطبه مصر و… عمرو بن حریث (حویرث) : المحلى ج9 ص 519چاپ دار الآفاق بیروت ؛ شرح الزرقانی ج3 ص 199 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعة ؛مصنف عبد الرزاق ج7 ص 497 ش 14021 و ص 499 ش 14025 و ص500 ش 14028 و 14029 باب المتعة چاپ المکتب الإسلامی بیروت؛ کنز العمال ج 16 ص 217 ح 45712 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت ؛ فتح الباری ج9 ص172چاپ دار المعرفة بیروت ؛ أخبار المدینة ابن شبه ج1ص 381 ش 1194چاپ دار الکتب العلمیة بیروت معاویة بن ابی سفیان: معاویه در ماجرای فتح مکه اسلام آورد . وی در زمان فتح طائف ، زنی به نام معانه را متعه نمود . این زن ، تا زمان خلافت معاویه زنده ماند و معاویه همه ساله هدایایی برای وی می فرستاد . پس ادعای حرمت متعه در فتح خیبر یا بعد از آن و حتی در ماجرای فتح مکه نمی تواند صحیح باشد . المحلى ج9 ص 519چاپ دار الآفاق بیروت؛ شرح الزرقانی ج3 ص 199 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعة؛ مصنف عبد الرزاق ج7 ص 497 ش 14021 و ص 499 ش 14026 باب المتعة چاپ المکتب الإسلامی بیروت سلمة بن أمیّة: مصنف عبد الرزاق ج7 ص 498 ش 14024 باب المتعة چاپ المکتب الإسلامی بیروت؛ جمهرة انساب العرب ابن حزم ذیل بحث بنو جمح ؛ الإصابة حرف السین المهملة القسم الأول ؛ المحلى ج9 ص 519چاپ دار الآفاق بیروتفضالة بن جعفر بن أمیة:أخبار المدینة ابن شبه ج1ص 381 ش 1194چاپ دار الکتب العلمیة بیروتربیعة بن أمیة:موطأ مالک ج2 ص542، ح&rlm1130 باب نکاح المتعة چاپ دار احیاء التراث العربی مصر ؛ الدر المنثور ج2 ص486 چاپ دار الفکر بیروت ؛ سنن البیهقی الکبرى ج7 ص206 ش 13950 باب نکاح المتعه چاپ مکتبة دار الباز مکه ؛ الإصابة فی تمییز الصحابة ج2 ص521 چاپ دار الجیل بیروت ؛ کنز العمال ج 16 ص 217 ح 45717 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت؛ أخبار المدینة ابن شبه ج1ص 382 ش 1197چاپ دار الکتب العلمیة بیروت معبد بن أمیة: المحلى ج9 ص 519چاپ دار الآفاق بیروت؛ مصنف عبد الرزاق ج7 ص 499 ش 14027 باب المتعة چاپ المکتب الإسلامی بیروتعبد الله بن أبی عوف بن جبیرة: أخبار المدینة ابن شبه ج1ص 381 ش 1194چاپ دار الکتب العلمیة بیروت عمرو بن حوشب: مصنف عبد الرزاق ج7 ص 500 ش 14031 باب المتعة چاپ المکتب الإسلامی بیروت أبی بن کعب: وی از کسانی بود که آیه متعه را به صورت إلی أجل مسمی (یعنی صریح در حلیت متعه) قرائت می کرد: التفسیر الکبیر ج10 ص43 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت ؛ الدر المنثور ج2 ص484 چاپ دار الفکر بیروت؛ تفسیر الطبری ج5 ص13 چاپ دار الفکر بیروت ؛ فتح القدیر ج1 ص449 چاپ دار الفکر بیروت ؛ نیل الأوطار ج6 ص270 چاپ دار الجیل بیروت و… زید بن ثابت :المحبر ص 289 باب من کان یری المتعة من أصحاب النبی اسماء دختر ابوبکر:المحلى ج9 ص 519چاپ دار الآفاق بیروت ؛ شرح الزرقانی ج3 ص 199 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت کتاب النکاح باب نکاح المتعة ؛ در محاضرات الأدباء راغب ج2 ص234 – باب جواز المتعة چاپ دار القلم بیروت- آمده است :ابن زبیر به ابن عباس گفت : چرا فتوای به حلیت متعه می دهی ؟ پاسخ داد از مادرت (أسماء) بپرس که چگونه تو را حامله شد . پس سوال کرد ؛ وی پاسخ داد تو را به دنیا نیاوردم مگر از متعه. همین مطلب به صورت خلاصه در کتب ذیل آمده است : زاد المعاد ج2 ص206 چاپ موسسة الرسالة بیروت و التمهید لابن عبد البر ج8 ص 208 و الاستذکار ابن عبد البر ج4 ص61 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت ؛ سنن البیهقی الکبرى ج7 ص205 ش 13943 باب نکاح المتعه چاپ مکتبة دار الباز مکه ؛ جمهرة خطب العرب ج2 ص 125 چاپ المکتبة العلمیة بیروت ؛سمط النجوم العوالی ج3 ص237 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت امّ عبداللَّه بنت ابی خیثمه: کنز العمال ج 16 ص 218 ح 45726 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت سعد بن أبی سعد بن أبی طلحة: أخبار المدینة ابن شبه ج1ص 381 ش 1194چاپ دار الکتب العلمیة بیروت عبداللَّه بن عباس بن عبد المطّلب : صحیح مسلم ج2 ص 1028 ش 1407 باب نکاح المتعة چاپ دار احیاء التراث العربی بیروت ؛ مصنف عبد الرزاق ج7 ص 497 ش 14021 و ص499 ش 14027 و ص 501 ش 14032 و ص 502 ش 14033 و 14035 باب المتعة چاپ المکتب الإسلامی بیروت ؛ المحلى ج9 ص 519چاپ دار الآفاق بیروت ؛ المحبر ص 289 باب من کان یری المتعة من أصحاب النبی؛ التفسیر الکبیر ج10 ص43 چاپ دار الکتب العلمیة بیروت ؛ الدر المنثور ج2 ص484 چاپ دار الفکر بیروت .با این وجود دیگر جای شک و شبهه ای باقی نمی ماند که متعه در زمان پیامبر و حتی بعد از ایشان بوده است و فقط عمر به سلیقه خود آن را حرام کرده است.