۱۳۹۷/۰۷/۰۹
–
۵۷۷ بازدید
من و همسرم ۶ ماه هست که نامزد کرده ایم. نامزدم پسر خوبی است اما گاهی از این عصبانی می شود که چرا هیچ کس ما را خانواده ای جدید حساب نمی کند و گاهی اطرافیان (به ویژه والدین) به خودشان حق می دهند برایمان تصمیم بگیرند. ما باید چه کنیم؟ خوشحالم که این مرکز را برای گرفتن جواب سؤال هایم یافته ام.
خواهرم؛ ما نیز به داشتن مدال اعتماد شما، افتخار می کنیم و تلاش مان را مبذول یاری شما می نماییم.
واقعیت این است که یکی از مشکلات دوره نامزدی، احساس سردرگمی بین فرزند بودن و همسر بودن است. از نظر شرعی، شما بعد از توافق و محرمیت رسمی، همسر یکدیگر هستید. این یعنی یک خانواده مستقل و جدید تشکیل داده اید، هرچند هنوز از نظر فیزیکی، مستقل نشده اید. کسب هویت خانوادگی[ family identity.] مستقل، از جمله مهم ترین وظایف دوره ی نامزدی است. بدین معنا که نشان دهید، شما به اندازه ی لازم از فضای تجرد و فرزندبودن فاصله گرفته اید و به حیطه ی همسر بودن وارد شده اید. تجربه ی مشاوره و آمارها نشان می دهد که بخش زیادی از مشکلات زوجین در دوره ی نامزدی و سال های اولیه زندگی، تحت تأثیر خانواده های اصلی شکل می گیرد. این، یعنی خانواده ی جدید هنوز تمایزیافتگی[ differentiation.] و هویت مستقل خود را نیافته است و تا زمانی که اعضاء این خانواده ی جدید نتوانند مرزبندی روشنی با افکار و هیجانات خانواده ی اصلی ایجاد کنند، استقلال شکل نخواهد گرفت و این مشکلات و آسیب ها ادامه خواهد یافت.
آیا این به معنای نادیده گرفتن خانواده ی اصلی است؟ هرگز. شاید در اطراف تان هیچ کس را به اندازه ی والدین و اعضای خانواده تان، حمایت گر، دلسوز و آگاه به شخصیت تان نخواهید یافت. استقلال به این معناست که هرگونه تأثیر از بیرون باید منوط به پذیرش و تمایل اعضای خانواده جدید (همسران جوان) باشد. آیا این رویه، احتمال بروز خطا را افزایش نخواهد داد؟ ممکن است شما در قدم های اولیه دچار خطاهایی شوید اما؛
اولاً، همان گونه که بیان شد، شما والدین را تماماً از روابط خارج نکرده اید و در بسیاری از امور، از آن ها مشورت می گیرید و نظر ایشان را در رابطه ی دو نفره خود، تحلیل، سپس قبول یا رد می کنید.
دوم این که، دیگرانِ دانا و دلسوز هم می توانند طرف مشورت شما قرار گیرند؛ مانند مشاور، روان شناس، بزرگان فامیل و دوستان امین.
سوم این که، کسب استقلال خانواده، آن قدر ارزش دارد که بتوان تاوان آن را با خطاهای کوچک و موقت داد. همین سعی و خطاها و عبرت های مستقلانه، مسیر را برای شما روشن خواهد نمود.
اگر احساس کردید، والدین تان تمایل به دخالت در رابطه شما دارند، ابتدا باید بدانید که از منظر شرع و اخلاق، شما موظف به رعایت احترام شان هستید و اجازه جَرّ و بحث و مجادله با آن ها را ندارید. البته این به معنای پذیرش دخالت ایشان نیست. در گام اول اجازه دهید از رفتارتان و نحوه ی تصمیم گیری های دونفره تان متوجه مرزهای جدید شوند. در گام بعد، در فضایی صمیمی و مناسب، با ایشان به گفت و گو در این زمینه بپردازید. در گام سوم، از یاری اعضای دیگر خانواده، بستگان، دوستان، روحانی محل و دیگرانی که روی والدین تان نفوذ فکری دارند، جهت تغییر دیدگاه یا رفتار آن ها کمک بگیرید. اگر هیچ یک از این راهکارها مفید واقع نشد، بهتر است با کم کردن توقع ها، درصدد استقلال فیزیکی و آغاز زندگی مشترک باشید.
واقعیت این است که یکی از مشکلات دوره نامزدی، احساس سردرگمی بین فرزند بودن و همسر بودن است. از نظر شرعی، شما بعد از توافق و محرمیت رسمی، همسر یکدیگر هستید. این یعنی یک خانواده مستقل و جدید تشکیل داده اید، هرچند هنوز از نظر فیزیکی، مستقل نشده اید. کسب هویت خانوادگی[ family identity.] مستقل، از جمله مهم ترین وظایف دوره ی نامزدی است. بدین معنا که نشان دهید، شما به اندازه ی لازم از فضای تجرد و فرزندبودن فاصله گرفته اید و به حیطه ی همسر بودن وارد شده اید. تجربه ی مشاوره و آمارها نشان می دهد که بخش زیادی از مشکلات زوجین در دوره ی نامزدی و سال های اولیه زندگی، تحت تأثیر خانواده های اصلی شکل می گیرد. این، یعنی خانواده ی جدید هنوز تمایزیافتگی[ differentiation.] و هویت مستقل خود را نیافته است و تا زمانی که اعضاء این خانواده ی جدید نتوانند مرزبندی روشنی با افکار و هیجانات خانواده ی اصلی ایجاد کنند، استقلال شکل نخواهد گرفت و این مشکلات و آسیب ها ادامه خواهد یافت.
آیا این به معنای نادیده گرفتن خانواده ی اصلی است؟ هرگز. شاید در اطراف تان هیچ کس را به اندازه ی والدین و اعضای خانواده تان، حمایت گر، دلسوز و آگاه به شخصیت تان نخواهید یافت. استقلال به این معناست که هرگونه تأثیر از بیرون باید منوط به پذیرش و تمایل اعضای خانواده جدید (همسران جوان) باشد. آیا این رویه، احتمال بروز خطا را افزایش نخواهد داد؟ ممکن است شما در قدم های اولیه دچار خطاهایی شوید اما؛
اولاً، همان گونه که بیان شد، شما والدین را تماماً از روابط خارج نکرده اید و در بسیاری از امور، از آن ها مشورت می گیرید و نظر ایشان را در رابطه ی دو نفره خود، تحلیل، سپس قبول یا رد می کنید.
دوم این که، دیگرانِ دانا و دلسوز هم می توانند طرف مشورت شما قرار گیرند؛ مانند مشاور، روان شناس، بزرگان فامیل و دوستان امین.
سوم این که، کسب استقلال خانواده، آن قدر ارزش دارد که بتوان تاوان آن را با خطاهای کوچک و موقت داد. همین سعی و خطاها و عبرت های مستقلانه، مسیر را برای شما روشن خواهد نمود.
اگر احساس کردید، والدین تان تمایل به دخالت در رابطه شما دارند، ابتدا باید بدانید که از منظر شرع و اخلاق، شما موظف به رعایت احترام شان هستید و اجازه جَرّ و بحث و مجادله با آن ها را ندارید. البته این به معنای پذیرش دخالت ایشان نیست. در گام اول اجازه دهید از رفتارتان و نحوه ی تصمیم گیری های دونفره تان متوجه مرزهای جدید شوند. در گام بعد، در فضایی صمیمی و مناسب، با ایشان به گفت و گو در این زمینه بپردازید. در گام سوم، از یاری اعضای دیگر خانواده، بستگان، دوستان، روحانی محل و دیگرانی که روی والدین تان نفوذ فکری دارند، جهت تغییر دیدگاه یا رفتار آن ها کمک بگیرید. اگر هیچ یک از این راهکارها مفید واقع نشد، بهتر است با کم کردن توقع ها، درصدد استقلال فیزیکی و آغاز زندگی مشترک باشید.