خانه » همه » مذهبی » استهلال در آیه ۱۸۹ بقره

استهلال در آیه ۱۸۹ بقره


استهلال در آیه ۱۸۹ بقره

۱۳۹۶/۰۳/۲۴


۲۰۸ بازدید

آیه ۱۸۹سوره بقره مطالبی رابیان می کندارتباط بین استهلال ماه ورفتن به خانه ازپشت دیوارچیست

ارتباطی است که در زمان جاهلیت در مورد محرم شدن برای حج و وارد شدن به خانه می دانستند ! برای روشن شدن مطلب از تفسیر نمونه، ( ج 2، ص: 10 ) مطلب را پی می گیریم: آیه 189 سوره بقره می فرماید: « یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ »« در باره” هلالهاى ماه” از تو سؤال مى کنند، بگو:” آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعى) براى (نظام زندگى) مردم و (تعیین وقت) حج است”. و (آن چنان که در جاهلیت مرسوم بود که به هنگام حج، که جامه احرام مى پوشیدند، از در خانه وارد نمى شدند، و از نقب پشت خانه وارد مى شدند، نکنید!) کار نیک، آن نیست که از پشت خانه ها وارد شوید، بلکه نیکى این است که پرهیزگار باشید! و از در خانه ها وارد شوید و تقوا پیشه کنید، تا رستگار گردید! »
شان نزول:
در حدیثى مى خوانیم که معاذ بن جبل خدمت پیغمبر اکرم (ص) رسید و گفت : بسیار از ما سؤال مى کنند که این هلال ماه چیست؟ و چه فایده دارد (چرا ماه تدریجا به صورت بدر کامل در مى آید و باز به حالت اول بر مى گردد) خداوند آیه فوق را نازل فرمود و به آنان پاسخ گفت.
در روایت دیگرى آمده است که جمعى از یهود از رسول خدا (ص) پرسیدند هلال ماه براى چیست؟ و چه فایده دارد آیه فوق نازل شد و فواید مادى و معنوى آن را در نظام زندگى انسانها بیان کرد.
تفسیر: تقویم طبیعى
همانطور که در شان نزول آمده است گروهى در مورد هلال ماه از پیغمبر اسلام (ص) پرسشهایى داشتند و از علت و نتایجى که این موضوع در بر دارد، جویا مى شدند که قرآن سؤال آنها را به این صورت منعکس کرده است.” در باره هلالهاى ماه از تو سؤال مى کنند” (یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّةِ). ” اهله” جمع” هلال” به معنى ماه در شب اول و دوم است و بعضى گفته اند: در سه شب نخستین” هلال” نام دارد و بعدا به آن” قمر” مى گویند و بعضى بیش از آن را هلال نامیده اند.
مرحوم” طبرسى” در” مجمع البیان” و بعضى دیگر از مفسران بزرگ معتقدند که این واژه در اصل از استهلال صبى یعنى گریه کودک در آغاز تولد گرفته شده سپس براى آغاز ماه به کار رفته و نیز در آنجا که حاجیان صداى خود را به لبیک بلند مى کنند (اهل القوم بالحج) گفته مى شود. ولى از کلمات” راغب” در” مفردات” عکس این استفاده مى شود که اصل این واژه را همان هلال ماه مى داند که” استهلال صبى” (گریه کردن کودک) از آن گرفته شده است.
بر هر حال از جمله” یسئلونک” که به صورت فعل مضارع به کار رفته معلوم مى شود این سؤال کرارا از رسول خدا (ص) شده است.سپس مى فرماید:” بگو اینها بیان اوقات (طبیعى) براى مردم و حج است” (قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ).
هم در زندگى روزانه از آن استفاده مى کنند و هم در عبادتهایى که وقت معینى در سال دارد در حقیقت ماه یک تقویم طبیعى براى افراد بشر محسوب مى شود که مردم اعم از باسواد و بیسواد و در هر نقطه اى از جهان باشند مى توانند از این تقویم طبیعى استفاده کنند نه تنها آغاز و وسط و آخر ماه را مى توان با آن شناخت بلکه با دقت شبهاى ماه را نیز مى توان تشخیص داد و بدیهى است نظام زندگى اجتماعى بشر بدون تقویم یعنى یک وسیله دقیق و عمومى براى تعیین تاریخ امکان پذیر نیست به همین دلیل خداوند بزرگ براى نظام زندگى این تقویم جهانى را در اختیار همگان قرار داده است.
اصولا یکى از امتیازات قوانین اسلام این است که دستورات آن بر طبق مقیاسهاى طبیعى قرار داده شده است زیرا مقیاسهاى طبیعى وسیله اى است که در اختیار همگان قرار دارد و گذشت زمان اثرى بر آن نمى گذارد. اما به عکس مقیاسهاى غیر طبیعى در اختیار همه نیست حتى در عصر ما هنوز همه مردم نتوانسته اند از مقیاسهاى جهانى استفاده کنند.
لذا مى بینیم اسلام مقیاس را گاهى وجب، گاهى گام و گاهى بند انگشتان و گاهى طول قامت و در مورد تعیین وقت، غروب آفتاب و طلوع فجر و گذشتن خورشید از نصف النهار و رؤیت ماه قرار داده است.
و از این جا امتیاز ماههاى قمرى بر شمسى روشن مى شود گرچه هر دو از حرکات کواکب آسمان گرفته شده ولى ماههاى قمرى براى همه قابل مشاهده است در حالى که ماههاى شمسى را فقط منجمان با وسایلى که دارند تشخیص مى دهند که مثلا در این ماه خورشید در مقابل کدام یک از صورتهاى فلکى و کدام برج آسمانى است.
در این جا این سؤال مطرح است که آیا پرسش کنندگان از هلال ماه هدفشان سؤال از فایده این تغییرات بوده یا سؤال از چگونگى پیدایش هلال و دگرگونیهاى هلال تا بدر کامل، بعضى از مفسران احتمال اول را پذیرفته اند و بعضى احتمال دوم را، و افزوده اند چون سؤال از علل پیدایش آن فایده اى براى آنان در بر نداشته و شاید فهم جواب آن براى بسیارى مشکل بوده قرآن به بیان نتایج آن پرداخته تا به مردم بیاموزد همه جا به دنبال نتیجه ها بروند.
سپس در ذیل آیه به تناسب سخنى که از حج و تعیین موسم به وسیله هلال ماه در آغاز آیه آمده به یکى از عادات و رسوم خرافى جاهلیت در مورد حج اشاره نموده و مردم را از آن نهى مى کند، مى فرماید:” کار نیک آن نیست که از پشت خانه ها وارد شوید بلکه نیکى آن است که تقوا پیشه کنید و از در خانه ها وارد شوید و از خدا بپرهیزید تا رستگار شوید” (وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ).
بسیارى از مفسران گفته اند: در زمان جاهلیت هنگامى که لباس احرام به تن مى کردند از راه معمولى و در خانه، به خانه خود وارد نمى شدند و معتقد بودند این کار براى محرم ممنوع است به همین دلیل در پشت خانه نقبى مى زدند و هنگام احرام فقط از آن وارد مى شدند، آنها معتقد بودند که این عمل یک کار نیک است چون ترک عادت است و احرام که مجموعه اى از ترک عادات است باید با این ترک عادت تکمیل شود «1».
و بعضى گفته اند: این کار به خاطر آن بود که در حال احرام زیر سقف نروند زیرا گذشتن از سوراخ دیوار در مقایسه با گذشتن از در براى این منظور بهتر بود ولى قرآن صریحا مى گوید نیکى در تقوا است نه در عادات و رسوم خرافى و بلافاصله دستور مى دهد حتما از همان طریق عادى به خانه ها وارد شوید.
این آیه معنى وسیعتر و عمومى ترى نیز دارد و آن اینکه براى اقدام در هر کار خواه دینى باشد یا غیر دینى باید از طریق صحیح وارد شوید نه از طرق انحرافى و وارونه چنان که جابر همین معنى را از قول امام باقر (ع) نقل کرده است. «2»
و از اینجا مى توان پیوند دیگرى میان آغاز و پایان آیه پیدا کرد و آن اینکه هر کار باید از طریق صحیح آن باشد و عبادتى همچون حج نیز باید در وقت مقرر که با هلال ماه تعیین مى شود انجام گیرد.
تفسیر سومى براى آیه ذکر شده است و آن اینکه براى یافتن نیکیها باید به سراغ اهلش رفت و از غیر اهل طلب نکرد ولى این تفسیر را مى توان در تفسیر دوم درج کرد در روایات اهل بیت از امام باقر(ع) نقل شده: آل محمد ابواب اللَّه و سبله و الدعاة الى الجنة و القادة الیها و الادلاء علیها الى یوم القیامة، ” خاندان پیغمبر (ص) درهاى الهى و طُرُق وصول به او و دعوت کنندگان به سوى بهشت و راهنمایان و دلیلان آن مى باشند تا روز قیامت” «3».
این حدیث مى تواند اشاره اى به یکى از مصداقهاى مفهوم کلى آیه باشد زیرا مى گوید در تمام امور مذهبى خویش از طریق اصلى یعنى اهل بیت پیامبر که طبق حدیث ثقلین قرین قرآنند وارد شوید و برنامه هاى خود را از آنها بگیرید چرا که وحى الهى در خانه آنان نازل شده و آنها پرورش یافتگان مکتب قرآنند.
جمله” لَیْسَ الْبِرُّ …” ممکن است اشاره به نکته لطیف دیگرى نیز باشد که سؤال شما از اهله ماه به جاى سؤال از معارف دینى همانند عمل کسى است که راه اصلى خانه را گذاشته و از سوراخى که پشت دیوار خانه زده وارد مى شود چه کار نازیبایى.
ضمنا توجه به این نکته نیز لازم است که مى فرماید:” لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى ” (بلکه نیکى این است که تقوا پیشه کنید) زیرا وجود پرهیزگاران سرچشمه جوشان نیکیهاست به گونه اى که گویى خود آنها عین نیکى هستند. (4)
پی نوشتها :
1) تفسیر بیضاوى، ذیل آیه مورد بحث. […..]2) مجمع البیان، ذیل آیه مورد بحث (جلد اول صفحه 284).
3) همان مدرک.
4) ولى بعضى گفته اند در اینجا محذوفى است و تقدیر چنین است: لکن البر من اتقى ذلک.

ممکن است این مطلب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد