اشتباهات رایج در تصمیم گیری و چگونگی غلبه بر آن ها
چشمپوشی از یک عنصر در تصمیمات مهم، میتواند پیامدهای هنگفتی برای کسبوکار داشته باشد. در این مقاله نگاهی به چند اشتباه رایج در تصمیمگیری میاندازیم و نکات و ابزارهایی را نیز برای بهبود تواناییهای شما ارائه میکنیم.
به تعویق انداختن
وقتی تصمیمی که در ذهن دارید را مدام عقب میاندازید و به کارهای دیگری که اهمیت کمتری دارند میپردازید، یا خودتان را مشغول حواسپرتیهایی همچون درست کردن چای و قهوه میکنید، احتمالا در حال به تعویق انداختن هستید. به تأخیر انداختن تصمیمگیری، میتواند شرایط را بدتر کند و با پنهان کردن سر زیر برف هم چیزی حل نخواهد شد.
یک استراتژی این است که فرصت کوتاهی به خودتان بدهید تا روی مشکلتان کار کنید. کسانی که کارها را پشت گوش میاندازند، اغلب نمیدانند از کجا باید شروع کنند، و تصمیمات را خستهکننده میدانند، اما تقسیم آنها به بلوکهای زمانیِ قابل مدیریت، فشاری را که برای «انجام همهی کارها» روی شماست، کاهش میدهد. تکنیک پومودورو، روش آسانی برای کمک به تمرکز روی وظیفه و بازدهی بیشتر است.
باور «یا بساز یا خراب کن»
میتوانید تصمیم مهمی در گذشته را به خاطر بیاورید که در آن حس میکردید دنیا روی شانههای شما سنگینی میکند و ممکن است یک انتخاب اشتباه، همه چیز را بسازد یا خراب کند؟
همهی ما چنین تجربهای داشتهایم، خواه آن تصمیم، پذیرفتن شغلی جدید، تولید محصولی جدید یا خرید خانهای جدید باشد. اگر چه در آن زمان این بزرگترین تصمیم عمرتان به نظر میرسید، اما از خودتان بپرسید اکنون چه احساسی نسبت به آن دارید. با بازسازیِ نگاهمان به تصمیمات، میتوانیم چشماندازهایی جدید دربارهی انتخابهایی که باید انجام دهیم، به دست آوریم.
یک رویکرد، فکر کردن دربارهی بدترین اتفاقی است که اگر انتخاب «اشتباهی» داشته باشید، ممکن است روی دهد. به خصوص در مواقعی که پای زندگی انسانها یا مقادیر هنگفتی پول در میان است، برای مثال، یک تصمیم ضعیف که میتواند منجر به فاجعه شود. در این سناریوها، باید ریسکها و عواقب احتمالی را با دقت فراوانی بررسی کنید. اما در موقعیتهای بسیاری، بدترین اتفاق ممکن، واقعا به آن بدی که فکر میکنید نیست، و حتی اگر معلوم شود که تصمیم بدی گرفتهاید، به احتمال زیاد در این مسیر درسهای ارزشمندی هم آموختهاید.
سیستماتیک نبودن
زمانی که نیاز به اخذ تصمیمی مهم، همچون انتخاب بین تولید محصول جدید یا توسعهی محصول فعلی، دارید؛ آیا بر اساس «حس درونی» پیش میروید، یا امکانپذیریِ هر گزینه را به روشی علمی و محاسباتی بررسی میکنید؟
تصمیمگیری میتواند هیجانانگیز و پرتنش باشد، بنابراین برای برخورد بیطرفانه با این احساسات، باید از رویکردی ساختاری استفاده کنید. فرایندی منطقی و منظم میتواند کمک کند تا همهی عناصر مهمی را که برای نتیجهی موفقیتآمیز نیاز دارید، مورد توجه قرار دهید و احتمال نادیده گرفتنِ عوامل مهم را کاهش دهید.
رویکرد تصمیمگیریِ هفت مرحلهای ما، به چگونگی ایجاد محیطی سازنده، بررسی وضعیت و ایجاد راهحلهای خوب میپردازد و همچنین اطلاعاتی را در مورد چگونگی بررسی گزینهها برای انتخاب گزینهی درست، ارزیابی برنامهها و نکات قابل توجه در حین اعلام تصمیم، در بر دارد.
درگیر نکردن ذینفعان
وقتی در حال اخذ تصمیم مهمی هستید که دیگران را هم تحت تأثیر خودش قرار میدهد، باید ذینفعان مهم آن تصمیم را هم درگیر کنید. آنها بینش و اطلاعاتی ارائه میکنند که روی انتخابهای شما تأثیر خواهند گذاشت و کمکتان میکنند تا تصمیمات بهتری بگیرید. علاوه بر اینها، از آنجایی که اغلب برای اجرای تصمیماتتان باید روی آنها تکیه کنید، اعتماد آنها را هم به دست خواهید آورد.
مطمئن شوید که این ذینفعان عمده، در گروه تصمیمگیری حضور دارند تا تعهد آنها را نسبت به تصمیم خود را تقویت کنید. ایدههایشان را بپرسید و آنها را تشویق به تفکر خلاقانه کنید. ابزارهایی که در دوره آموزشی خلق ایدههای خلاقانه ارائه شدهاند، روشهای فوقالعادهای برای ایجاد ایدههای جدید هستند.1
نادیده گرفتن نظرات گوناگون
یکی دیگر از اشتباهات رایج در تصمیم گیری ما این است که به نظر هیچ کس اهمیت نمی دهیم. اکثر ما در زندگی حداقل یک بار تصمیم عجولانه گرفته ایم، به خصوص در شرایطی که می بایست در لحظات آخر انتخاب خود را انجام دهیم و فشار زیادی را تحمل می کنیم. ولی به جای تصمیم گیری با عجله، مطمئن شوید که طیفی از دیدگاه های مختلف را مورد توجه قرار داده اید.
گاهی مشورت با چند فرد قابل اعتماد می تواند شرایطی را ایجاد نماید که انتخاب ها ساده تر شوند. یا اینکه ابعادی از مسئله برای مان گشوده شود که پیش از این فکرش را هم نمی کردیم.
غرور و اعتماد به نفس افراطی
شاید بتوان گفت این مورد از اصلی ترین اشتباهات رایج در تصمیم گیری است. اکثر ما گمان می کنیم تفکراتی بی طرفانه و عادلانه داریم و هرآنچه که لازم است را برای دستیابی به یک نتیجه ای درست در اختیار داریم. اما اگر این اعتمادتان به خود از یک حدی بیشتر شود، احتمال گرفتن تصمیمات بد خیلی زیاد می شود، به خصوص اگر سایرین هم به این اعتماد به نفس کاذب دامن بزنند و مدام شما را متخصص بخوانند.2
دوری از تفکر گروهی و جهتگیریهای روانی
اگر چه درگیر کردنِ دیگران در تصمیماتتان، بهویژه کسانی که تصمیم شما روی آنها هم تأثیر میگذارد بسیار مهم است، اما باید مراقب تفکر گروهی نیز باشید. تفکر گروهی زمانی رخ میدهد که تمایل به اجماع گروهی بر خواست معمول افراد برای ارائهی راهحل، نقد موقعیت یا بیان دیدگاهی خارج از نظر جمع، غلبه میکند.
تفکر گروهی، تصمیمگیری و حل مسئلهی مناسب را از مسیر منحرف میکند، زیرا این امکان وجود دارد که همهی دیدگاهها را بهطور جامع مورد توجه قرار نداده باشید. برای اجتناب از این مسئله، باید فرایندی برای بررسی فرضیات اساسی نهفته در پسِ تصمیمات گروهی داشته باشید. برای مثال، نردبان استنتاج میتواند در شناسایی فرایند تفکری که برای رسیدن به تصمیمات گروهی از آن استفاده کردهاید و اطمینان از درستی آنها، کمکتان کند.
عدم توجه به عواقب و اتفاقات آینده
گاهی برخی از یاد می برند که تصمیماتشان چه تاثیراتی زیادی می تواند بر آینده شان داشته باشد و فقط به لحظه حال خود فکر می کنند. یک راهی که در این شرایط پیش روی شماست این است که می توانید تحلیل سناریویی اجرا کنید که تفکر درباره ی چگونگی تغییر شرایط در آینده را برای تان آسان کند. این کار به شما امکان می دهد تا با توجه به نتایج احتمالی مختلف در آینده، انتخاب خود را انجام دهید و مواردی را که احتمال وقوع شان بیشتر است یا اثر بیشتری روی تصمیم تان خواهند گذاشت، شناسایی نمایید. با ایجاد برنامه ها و تصمیم ها بر پایه ی محتمل ترین سناریوها، می توانید مطمئن باشید که خوب هستند، حتی اگر شرایط تغییر کنند.
وقتی به این فکر می کنید که آیا در اجرای تصمیم تان پیش بروید یا نه، باید بدانید که زمان و پولی که قبلا روی این پروژه صرف کرده اید، «هزینه های از بین رفته ای» هستند که دیگر باز نخواهند گشت، و اینکه باید آنها را پشت سر بگذارید تا بتوانید به مقصد تصمیم تان برسید. باید بی طرف بمانید و همه ی حقایقی را که در پیش رو دارید، مورد توجه قرار دهید و تلاش کنید تا احساسات خود را در این زمینه دخالت ندهید.
عدم برقراری ارتباط مؤثر
شاید این مورد واضح به نظر برسد، اما هنگامی که تصمیمی گرفتید که دیگران را تحت تأثیر قرار میداد، باید دربارهاش با آنها صحبت کنید. یکی از بدترین اشتباهاتی که افراد مرتکب میشوند، عدم صحبت دربارهی تصمیماتشان در زمان و به شیوهی مناسب است، و این امر میتواند باعث ایجاد شایعاتی میان گروه یا حتی در سازمان شود.
به کسانی که تصمیمتان روی آنها تأثیر میگذارد توجه کنید. آنها به چه اطلاعاتی نیاز دارند و جذابترین و جالبترین روش برای برقراری ارتباط با ایشان چیست؟ اگر قرار است این تصمیم تأثیر فوقالعادهای داشته باشد، یا اگر شما در بحران هستید، بهترین روش برای اینکه در این باره به دیگران اطلاعرسانی کنید، روش رودرروست.
سرسختانه ادامه دادن
هیچ کس دوست ندارد به تصمیمات اشتباهش اقرار کند، بهویژه وقتی برای مسیری که در آن گام برداشتهاید، سرسختانه مبارزه کردهاید یا وقتی تغییر مسیر، پیامدهای سیاسی، عاطفی، اخلاقی یا مالی دارد. متأسفانه یکی از دامهایی که برخی از افراد در آن گرفتار میشوند، «تشدید» تعهدات است که به مراتب بیشتر از چیزی است که برای یک تصمیمگیرندهی منطقی اتفاق میافتد .
اغلب، افراد این کار را به خاطر چسبیدن به دیدگاه بیش از حد خوشبینانه به آینده، انجام میدهند، آنها امیدوارند که تصمیم اولیهشان سرانجام درست از آب درآید. این اتفاق زمانی روی میدهد که آنها از پیش، حساب عاطفی فراوانی روی کار سختی که در مسیر پروژه انجام دادهاند، باز کردهاند و شاید احساس میکنند که «جلوی ضرر را گرفتن» به معنای اقرار به این موضوع است که آنها در کارشان خوب نیستند.3
پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.saednews.com
3.www.banki.ir