۱۳۹۹/۰۱/۱۳
–
۱۹۵ بازدید
سلام
خدا قوت طبق آیه ۳۰ سوره بقره و کلمه یفسد که مضارع هست و این یعنی انسان به فساد در زمین استمرار میدهد، آیا در زمان امام زمان هم این فساد و فجور همچنان ادامه دارد یا نه.
ابتدا به بیان تفسیر این ایه بر اساس تفسیر المیزان می پردازیم و آن گاه به پاسخ سوال شما می پردازیم: (واذقال ربک للملئکه ):(هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت …)،دراینجا قول و گفتار نوعی ایجاد و خلق صوت ازجانب خداست ،(انی جاعل فی الارض خلیفه ):(همانا من درزمین جانشینی قرار می دهم ) تا خلیفه وجانشین من درزمین باشد،(قالوااتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء):(فرشتگان گفتند آیا درزمین کسی را قرار می دهی که فساد کند و خون بریزد؟)،پس ملائکه ازاین قول خدای تعالی چنین فهمیده اند که این عمل باعث وقوع فساد و خونریزی می شود ،چون می دانسته اند که بشر چون مادی است وقوای غضبی و شهوی دارد و زمین دار تزاحم و محدود الجهات است ،لاجرم زندگی اجتماعی باید در آن محقق شود و بقاء در زمین بوسیله نظامی اجتماعی صورت می گیرد و لازمه این تزاحم و تنازع هم فساد و خونریزی است .درحالیکه مقام خلافت تحقق نمی یابد جزاینکه خلیفه درتمامی شئون وجودی خود نمایشگر مستخلف باشدوخدای متعال که مستخلف این خلیفه است دارای تمامی اسماءحسنی و صفات علیای جمال وجلال است و منزه ازهرعیب ونقص می باشدو درفعلش منزه ازهر شرو فساد است و خلیفه ای که درزمین باکلیه آثار مادی نشو و نما کند کجا می تواند جانشین چنین خدایی باشد؟(ماللتراب و رب الارباب ، خاک کجا و خدا کجا؟) این سخن فرشتگان پرسش ازامری است که برآنها مجهول بوده و خواسته اند ازآنها رفع اشکال شود ،پس درمقام پرسش و توضیح خواهی بوده اند نه درمقام اعتراض و خصومت .و خلافت اقتضاء می کند که خلیفه ، پروردگار و مستخلف خود را حمد وتسبیح بگوید و وجود او رامنزه بداند درحالیکه خلیفه زمینی اقتضاءمادی بودنش فساد وخونریزی است ،(و نحن نسبح بحمدک و نقد س لک ):(درحالیکه ما فرشتگان تو را حمد و تسبیح می گوئیم و تو را مقدس می دانیم ) ،پس ملائکه بااین حساب شایسته تر هستند به اینکه جانشین خدا باشند ،اما خدای متعال دررد سخن آنان می فرماید:(قال انی اعلم مالا تعلمون ):(فرمود:من چیزی را می دانم که شما نمی دانید) این دلالت می کند که منظور خداوند ازخلافت ، جانشینی درزمین بوده ، نه اینکه انسان جانشین ساکنان قبلی زمین شود و این مقام اختصاص به آدم (ع ) ندارد، بلکه این مقام در فرزندان او هم موجود است و دیگر اینکه خداوند مسأله طرح شده ازجانب ملائکه را نفی نکرد و همچنین حمد و تسبیح ملائکه را نفی نفرمود،بلکه ازاین جهت ، سخنان ملائکه مورد تأیید حضرت حق بود، لکن فرمود: من مصلحتی در این امر می دانم و می بینم که شما نمی دانید،یعنی انسان اسراری و کمالاتی را ازجانب خدای سبحان می پذیردو تحمل می کند که ملائکه قدرت و تحمل آن را ندارند.ابن کثیر نقل کرده است از امام حسن (ع ) که جن درزمین ساکن بودند وفسادو خونریزی می کردند و این سخن ملائکه اشاره به دوران زندگی جنیان است وهمچنین قرطبی استدلال کرده است به این آیه و نظایر آن بروجوب نصب خلیفه تا بین مردم درمنازعات و اختلافات و رسیدگی به ظلمها و شکایات و اقامه حدود و امور نظیر اینها که محقق نمی شوند مگر به وجود امام ، فصل خطاب باشد و چیزی که واجب محقق نمی شود، مگر به وجود آن ،پس آن امر نیز واجب است ، لذا امامت بوسیله نص قرآن اثبات گردد ،کما اینکه طائفه ای ازاهل سنت این مطلب را آورده اند . تفسیر المیزان ذیل آیه 30 بقره
با این تفسیر گفتنی است که دیگر افسادگری و خونریزی در عصر ظهور معنا ندارد و آن دوران ، عصر تحقق کامل خلافت الهی بر روی زمین است. بعد از اینکه امام زمان ظهور نمایند حکومت جهانی واحده تشکیل می دهند و اسلام بر تمام جهان مسلط می شود حکومت آن حضرت بصورت کامل خواهد بود یعنی مدت زیادی که حضرت براساس روایات وارد شده است حکومت می کند این حکومت حالت رکون و سکون را نخواهد داشت، بلکه حالت تکاملی دارد و به سوی یک حکومت ایده آل و ناب محمدی سیر خواهد نمود برنامه هایی حکومت حقه و عادلانه حضرت بقیه الله روحی فداه چیزی نیست که در این مختصر بگنجد ولی تیمنا فهرست قسمتی از آنها را در این جا یادآور می شویم که مشخص می شود حکومت آنحضرت در حال تکامل می باشد و آنها عبارتند از :
1- نابودی کفر و الحاد و شرکت و نفاق .
2- پیاده شدن توحید در سطح جهانی .
3- برچیده شدن بساط ظلم و ستم از سرتاسر جهان .
4- گسترش عدالت برای همه طبقات .
5- ریشه کن شدن فساد اخلاقی و بی بندو باری .
6- آراستن همه طبقات به اخلاق حمیده اسلامی (البته با اراده خودشان).
7- ریشه کن شدن جهل و بی سوادی .
8- پیاده شدن فرهنگ اسلامی و معارف عالیه الهی.
9- نابودی فقر اقتصادی از روی زمین .
10- تأمین نیازمندیهای مادی ومعنوی و تحقق آرامش و آسایش برای همه طبقات .
خلاصه اینکه حضرت مهدی -علیه السلام -در دوران حکومت و دولت خود یکسری عملیات و کارهای انجام می دهد که باعث تکامل می باشد و اینها خیلی زیاد می باشد بخشی از آنها را بیان نمودیم و مسائل دیگر هم وجود دارد از قبیل احداث جاده های بزرگ استخراجاتی است که حضرت انجام می دهد به عنوان نمونه حضرت باقر- علیه السلام- فرمود از پشت قبر حسین -علیه السلام -یعنی از پشت کربلا نهری از فرات حفر کند و به نجف بکشد که آب او در نجف بر یزید و پلها بر او بکشد و آسیاب ها در طی راه از او بگرداند گویا می بینیم پیرزال را که انبان گندم بر سر نهاده تا او را در کربلا آرد کند ( مهدی منتظر، حاج شیخ محمد جواد خراسانی، ص 423 )
اما این نکته وجود دارد که انسان ها در هر حال می توانند فساد و گناه کنند ؛ هر چند همین مساله همه به حداقل می رسد. مهم ترین عامل صدور گناه از انسان طمع و حرص او به اندوختن مال دنیا و احساس نیاز انسان به متاع دنیا است. وقتی انسان به قدر کفایت از مال و ثروت بهره مند گشته و عزت و آبروی اجتماعی بیابد و بینش او الاهی شود و دنیا و متاع آن برایش بی ارزش گردد و به یقین برسد که تمامی وعده های الاهی حق اند و – گرچه دیگران نخواهند و نپسندند و در سر راه تحقق آن مانع بتراشند – بالاخره محقق خواهند شد. اگر انسان به یقین برسد که معاد و حساب و کتابی در کار است و بهشت و آنچه در آن است قابل مقایسه با عمر دنیا و آنچه در آن است نبوده، دیگر انگیزه ای برای ارتکاب گناه باقی نمی ماند. به خصوص که بنابر برخی روایات و استدلالهای برخی محققان فرزانه، عمر ابلیس نیز با قیام حضرت (ع) تمام خواهد شد و به استناد برخی روایات آن ملعون به دست نبی اکرم (ص) در بیت المقدس ذبح خواهد شد و تسویلات و وسوسه ها و تزیین های او هم منقطع می گردد،۱۷ از طرف دیگر، موانع بی شماری مثل حکومت عدل فراگیر که رهایی از عدالت آن امکان ندارد، محیط امن و امان و سالم و عدم پذیرش فساد و تباهی و گناه از طرف عموم مردم، مانع صدور گناه خواهد بود، پس انگیزه، مفقود و مانع، موجود می شود. لذا گناه صادر نمی شود، در این زمینه نیز احادیث فراوان است، از جمله:
امام صادق (ع) آن دوران را این گونه توصیف می کنند: “روابط نامشروع، مشروبات الکلی و رباخواری از بین می رود، مردم به عبادت و اطاعت روی می آورند، امانت ها را به خوبی رعایت می کنند، اشرار مردم، نابود می شوند و افراد صالح باقی می مانند”. و پیامبر (ص) می فرمایند: “خداوند به وسیله ی مهدی (عج) از امت رفع گرفتاری می کند، دل های بندگان را با عبادت و اطاعت پر می کند و عدالتش همه را فرا می گیرد. خداوند به وسیله او دروغ و دروغ گویی را نابود می سازد. روح درندگی و ستیزه جویی را از بین می برد و ذلّت بردگی را از گردن آنها بر می دارد”. ۱۸. منتخب الاثر، ص ۴۷۴؛؛ بحار، ج ۵۱، ص ۷۵؛ الملاحم والفتن، ص ۵۶؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۱۴ و. . .
با این تفسیر گفتنی است که دیگر افسادگری و خونریزی در عصر ظهور معنا ندارد و آن دوران ، عصر تحقق کامل خلافت الهی بر روی زمین است. بعد از اینکه امام زمان ظهور نمایند حکومت جهانی واحده تشکیل می دهند و اسلام بر تمام جهان مسلط می شود حکومت آن حضرت بصورت کامل خواهد بود یعنی مدت زیادی که حضرت براساس روایات وارد شده است حکومت می کند این حکومت حالت رکون و سکون را نخواهد داشت، بلکه حالت تکاملی دارد و به سوی یک حکومت ایده آل و ناب محمدی سیر خواهد نمود برنامه هایی حکومت حقه و عادلانه حضرت بقیه الله روحی فداه چیزی نیست که در این مختصر بگنجد ولی تیمنا فهرست قسمتی از آنها را در این جا یادآور می شویم که مشخص می شود حکومت آنحضرت در حال تکامل می باشد و آنها عبارتند از :
1- نابودی کفر و الحاد و شرکت و نفاق .
2- پیاده شدن توحید در سطح جهانی .
3- برچیده شدن بساط ظلم و ستم از سرتاسر جهان .
4- گسترش عدالت برای همه طبقات .
5- ریشه کن شدن فساد اخلاقی و بی بندو باری .
6- آراستن همه طبقات به اخلاق حمیده اسلامی (البته با اراده خودشان).
7- ریشه کن شدن جهل و بی سوادی .
8- پیاده شدن فرهنگ اسلامی و معارف عالیه الهی.
9- نابودی فقر اقتصادی از روی زمین .
10- تأمین نیازمندیهای مادی ومعنوی و تحقق آرامش و آسایش برای همه طبقات .
خلاصه اینکه حضرت مهدی -علیه السلام -در دوران حکومت و دولت خود یکسری عملیات و کارهای انجام می دهد که باعث تکامل می باشد و اینها خیلی زیاد می باشد بخشی از آنها را بیان نمودیم و مسائل دیگر هم وجود دارد از قبیل احداث جاده های بزرگ استخراجاتی است که حضرت انجام می دهد به عنوان نمونه حضرت باقر- علیه السلام- فرمود از پشت قبر حسین -علیه السلام -یعنی از پشت کربلا نهری از فرات حفر کند و به نجف بکشد که آب او در نجف بر یزید و پلها بر او بکشد و آسیاب ها در طی راه از او بگرداند گویا می بینیم پیرزال را که انبان گندم بر سر نهاده تا او را در کربلا آرد کند ( مهدی منتظر، حاج شیخ محمد جواد خراسانی، ص 423 )
اما این نکته وجود دارد که انسان ها در هر حال می توانند فساد و گناه کنند ؛ هر چند همین مساله همه به حداقل می رسد. مهم ترین عامل صدور گناه از انسان طمع و حرص او به اندوختن مال دنیا و احساس نیاز انسان به متاع دنیا است. وقتی انسان به قدر کفایت از مال و ثروت بهره مند گشته و عزت و آبروی اجتماعی بیابد و بینش او الاهی شود و دنیا و متاع آن برایش بی ارزش گردد و به یقین برسد که تمامی وعده های الاهی حق اند و – گرچه دیگران نخواهند و نپسندند و در سر راه تحقق آن مانع بتراشند – بالاخره محقق خواهند شد. اگر انسان به یقین برسد که معاد و حساب و کتابی در کار است و بهشت و آنچه در آن است قابل مقایسه با عمر دنیا و آنچه در آن است نبوده، دیگر انگیزه ای برای ارتکاب گناه باقی نمی ماند. به خصوص که بنابر برخی روایات و استدلالهای برخی محققان فرزانه، عمر ابلیس نیز با قیام حضرت (ع) تمام خواهد شد و به استناد برخی روایات آن ملعون به دست نبی اکرم (ص) در بیت المقدس ذبح خواهد شد و تسویلات و وسوسه ها و تزیین های او هم منقطع می گردد،۱۷ از طرف دیگر، موانع بی شماری مثل حکومت عدل فراگیر که رهایی از عدالت آن امکان ندارد، محیط امن و امان و سالم و عدم پذیرش فساد و تباهی و گناه از طرف عموم مردم، مانع صدور گناه خواهد بود، پس انگیزه، مفقود و مانع، موجود می شود. لذا گناه صادر نمی شود، در این زمینه نیز احادیث فراوان است، از جمله:
امام صادق (ع) آن دوران را این گونه توصیف می کنند: “روابط نامشروع، مشروبات الکلی و رباخواری از بین می رود، مردم به عبادت و اطاعت روی می آورند، امانت ها را به خوبی رعایت می کنند، اشرار مردم، نابود می شوند و افراد صالح باقی می مانند”. و پیامبر (ص) می فرمایند: “خداوند به وسیله ی مهدی (عج) از امت رفع گرفتاری می کند، دل های بندگان را با عبادت و اطاعت پر می کند و عدالتش همه را فرا می گیرد. خداوند به وسیله او دروغ و دروغ گویی را نابود می سازد. روح درندگی و ستیزه جویی را از بین می برد و ذلّت بردگی را از گردن آنها بر می دارد”. ۱۸. منتخب الاثر، ص ۴۷۴؛؛ بحار، ج ۵۱، ص ۷۵؛ الملاحم والفتن، ص ۵۶؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۱۴ و. . .