۱۳۹۵/۱۲/۰۲
–
۱۲۳ بازدید
ببخشید من به تازگی کلاس حفظ قرآن همراه با تفسیر و تجوید قرآن میرم که هرچی میخوام قرآن حفظ بشم یا تجوید وارد بشم نمیتونم و در کلاس چیزهایی میشنوم که شاید تا بحال نشنیده بودم و یا به آن توجه نمیکردم من خیلی احساس گناه میکنم و فکر میکنم خیلی تا حالا بنده بدی بودم وهمیشه فکر میکنم بدتر از من نیست و با اینکه یکسری چیزها رو شنیدم ولی باز نمیدونم چرا گناه میکنم و باز نمیتونم شکر خدا رو انجور که باید بجا بیارم و خلاصه اینکه دارم کم میارم و فکر میکنم من نمیتونم بنده خوبی برای خدا باشم و ضمنا فکرم هم خراب فکرهای خیلی بیخود میکنم و دوست ندارم ولی فکرم آزارم میده و انگار نمیتونم جلوی فکر گناه یا … بگیرم لطفاً مرا راهنمایی کنید در این مورد و اینکه چطور از فکرهای بیهوده خلاص شوم و دعایی برای یاد گرفتن قران به من بدهید.
از الطاف خدای متعال آگاه کردنِ بنده خود، به ضعف و ناتوانی و عجز از ادای شکر، نسبت به نعمتهای خداست. همین که چشمان ما باز شود و بدانیم که در مقابل چه خدایی هستیم؛ همین که زنگار غفلت از قلب و جان ما زدوده شود و به اشتباهات خود پی ببریم؛ همین که بیدار شویم و عزم جدی در حرکت به سمت معبود برداریم؛ همه و همه نعمتهای اختصاصی خدا به ما است.
پس خدا لطفِ ویژهای به شما کرده است که اگر شما کمی دیگر فکر کنید باز هم میتوانید از امثالِ این نعمتهای اختصاصیِ به خود را بشمارید. و همه اینها نشان از آن دارد که خدای متعال توجهِ خاصی به شما دارد که باید قدرِ آن را بدانید و طریق شکرِ هر کدام را که استفاده درست از آن نعمت است، بروید.
فکر گناه تا به مرحله عمل نرسیده، اگر چه ممکن است زمینه گناه را فراهم آورد و از این نظر باید به شدت از آن احتراز شود، ولی در عین حال خود آن گناه نیست؛ برخلاف نیت و فکر کار نیک که اگر به وسیله مانعی به مرحله عمل هم نرسد، در نزد خدا به منزله همان عمل خوب شمرده میشود.
فرقی که میان کار خیر و کار شر هست، این جهت است که اگر انسان تصمیم به کار خیر بگیرد؛ ولی بعد موفق به انجام آن نشود، برایش ثواب مینویسند؛ ولی در کار بد، اگر شما در مرحله تصمیم باشید و خودِ کار صورت نگیرد، به پای شما گناه نوشته نمیشود، و از این جهت نوعی عفو و اغماض وجود دارد.
یکی از وظایف مهم فرد مسلمان و هرکسی که به دنبال حیات معقو ل است، عفت در فکر و اندیشه است که از ثمرات شرم و حیاء است؛ و حیا از نتایج ایمان و از پایه های اصلی دین است.
دور داشت فکر از عرصه های ناهنجار و آلوده را (عفت در اندیشه ) گویند. حضرت علی(ع) میفرمایند: «مَنْ کَثُرَ فِکْرُهُ فی المَعاصِی دَعَتْهُ إلَیْها؛ کسی که بسیار درباره گناهان بیندیشد، بزهکاری او را به خویش فرا میخواند »[ غرر الحکم و درر الکلم، ج 5، ص321، ح 8561 .]
آنکه به گناه میاندیشد در واقع همچون کسی است که بر لبه پرتگاه «ارتکاب گناه» قدم میزند، چنین کسی از سقوط ایمن نیست.
اندیشیدن در گناه، اگر چه آتش شعله ور نیست تا خرمن وجود آدمی را بسوزاند، ولی دود و دمی دارد که درون و برون او را سیاه و کدر میسازد.
از دیدگاه شرع مقدس، فکر گناه، تا به عمل حرامی منجر نشود، حرام نیست . در عین حال نباید این مطلب از نظر دور داشته شود که شیطان از همین انحرافات کوچک – در اندیشه- بهره جویی سوء میکند و انسان را به تباهی ها میکشاند.
یکی از اصول مهم اخلاقی و روانی این است که اگر آدمی نیت خوب و عفیف داشته باشد، اعمال خوب نیز خواهد داشت و اگر به نیت آلوده گرفتار گردد، به بیرون از آن، رفتارش نیز فاسد و تباه خواهد شد.
اگر میخواهید خوب باشید، خوب بیندیشید اگر میخواهید سخن زشتی بر زبانتان جاری نشود، درِ ذهنتان را بر زشتی ها و ناشایست ها ببندید و اگر میخواهید درستکار باشد ، درست بیندیشید.
کسی که می خواهد زمام افکار خویش را به کف گیرد، باید با تمام توان به خودسازی روی آورد و با جدیت این راه را دنبال کند تا تدریجاً به هدف نزدیک گردد. جهت مقابله با چنین افکار مزاحم می توانید از دستورالعملهای زیر بهره گیرید و امید است به تدریج از شر آن رهایی یابید:
1. از آنجا که معمولاً افکارِ گناهآلود، به هنگام بیکاری به سراغ فرد می آید، سعی کنید با یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده تمام اوقات شبانه روزی خود را پر کنید و هیچگاه بیکار نباشید. به مطالعه، نظافت اتاق، کمک به دوستان، ورزش و… مشغول باشید. و هر گاه بیکار شدید خود را به کاری مشغول سازید.
2. مطمئن باشید و بدانید که وقتی به چیزی فکر می کنید به این معنا نیست که آن کار را انجام خواهید داد مثلاً اگر در ذهن و قلبتان به فردی فحش می دهید، به این معنا نیست که آن جمله و کلام زشت و فحش را به زبان جاری خواهید کرد. یعنی فکر کردن در باره موضوعی الزاما به فعل و انجام آن منتهی نمی شود. این مطلب را خودتان می توانید در طول روز چندین بار مشاهده و لمس کنید و به آن باور کنید.
3. در صورتی که به چنین افکاری اهمیت ندهید، مطمئن باشید اگر تحمل کنید پس از چندی نهایتا آن را رها خواهید کرد.
4. هرگاه افکار مزاحم به سراغ شما آمد خود را مشغول کار دیگری کنید و با ایجاد حواس پرتی از آن افکار مزاحم دوری کنید.
5. هرگاه این افکار به سراغتان آمد و متوجه شدید، وسط افکار به خود بگویید: «بس است دیگر» و بدین وسیله رشته افکار مزاحم را قطع کرده و به سراغ مطلبی دیگر خواهید رفت.
غالبا افکار مشوش و آلوده از بازی های شیطان و وسوسه های نفس است که هدف از آن سرگرم کردن انسان و باز داشتن او از توجه به عبادت خدا و انجام اعمال نیک است و انسان باید در برابر این نوع افکار و هجوم آن بیاعتنا باشد و با پرکردن فضای قلب و سینه از یاد خداوند و ذکر او و تفکر در شگفتی های خلقت او جایی خالی برای شیطنت شیطان در قلب خود باقی نگذارد.
کنترل افکار (خواطر) راه های متعددی دارد ولی نباید پنداشت که با اولین گام همه چیز درست میشود. بلکه کسی که میخواهد زمام افکار خویش را به کف گیرد باید با تمام توان به خودسازی بپردازد و با جدیت این راه را دنبال نموده تا تدریجاً به هدف نزدیک گردد.
راهکارهای تقویت حافظه را میتوان به دو بخش مادی و معنوی تقسیم کرد. در بخش معنوی خواندن برخی آیات و دعاهای مؤثر در تقویت حافظه توصیه میشود. مانند خواندن آیت الکرسی و دعایی که پیامبر اکرم(ص) به علی (ع) برای تقویت حافظه یاد دادند. این دعا،دعای مختصری است که با این عبارت شروع میشود: « سبحان من لا یعتدی علی اهل مملکته…»[ مفاتیح الجنان، فصل اول از باب اول، تعقیبات نماز]. همچنین کاهش اضطراب و تقویت تمرکز و یاد خدا در قوی شدن حافظه بسیار مؤثر است. در بخش مادی نیز عواملی مانند تأمین نیازهای طبیعی و فیزیولوژیکی (تغذیهی مناسب، ورزش، رعایت بهداشت)، تکرار و تمرین، مسواک کردن و … تأثیر خوبی در تقویت حافظه دارند.
پس خدا لطفِ ویژهای به شما کرده است که اگر شما کمی دیگر فکر کنید باز هم میتوانید از امثالِ این نعمتهای اختصاصیِ به خود را بشمارید. و همه اینها نشان از آن دارد که خدای متعال توجهِ خاصی به شما دارد که باید قدرِ آن را بدانید و طریق شکرِ هر کدام را که استفاده درست از آن نعمت است، بروید.
فکر گناه تا به مرحله عمل نرسیده، اگر چه ممکن است زمینه گناه را فراهم آورد و از این نظر باید به شدت از آن احتراز شود، ولی در عین حال خود آن گناه نیست؛ برخلاف نیت و فکر کار نیک که اگر به وسیله مانعی به مرحله عمل هم نرسد، در نزد خدا به منزله همان عمل خوب شمرده میشود.
فرقی که میان کار خیر و کار شر هست، این جهت است که اگر انسان تصمیم به کار خیر بگیرد؛ ولی بعد موفق به انجام آن نشود، برایش ثواب مینویسند؛ ولی در کار بد، اگر شما در مرحله تصمیم باشید و خودِ کار صورت نگیرد، به پای شما گناه نوشته نمیشود، و از این جهت نوعی عفو و اغماض وجود دارد.
یکی از وظایف مهم فرد مسلمان و هرکسی که به دنبال حیات معقو ل است، عفت در فکر و اندیشه است که از ثمرات شرم و حیاء است؛ و حیا از نتایج ایمان و از پایه های اصلی دین است.
دور داشت فکر از عرصه های ناهنجار و آلوده را (عفت در اندیشه ) گویند. حضرت علی(ع) میفرمایند: «مَنْ کَثُرَ فِکْرُهُ فی المَعاصِی دَعَتْهُ إلَیْها؛ کسی که بسیار درباره گناهان بیندیشد، بزهکاری او را به خویش فرا میخواند »[ غرر الحکم و درر الکلم، ج 5، ص321، ح 8561 .]
آنکه به گناه میاندیشد در واقع همچون کسی است که بر لبه پرتگاه «ارتکاب گناه» قدم میزند، چنین کسی از سقوط ایمن نیست.
اندیشیدن در گناه، اگر چه آتش شعله ور نیست تا خرمن وجود آدمی را بسوزاند، ولی دود و دمی دارد که درون و برون او را سیاه و کدر میسازد.
از دیدگاه شرع مقدس، فکر گناه، تا به عمل حرامی منجر نشود، حرام نیست . در عین حال نباید این مطلب از نظر دور داشته شود که شیطان از همین انحرافات کوچک – در اندیشه- بهره جویی سوء میکند و انسان را به تباهی ها میکشاند.
یکی از اصول مهم اخلاقی و روانی این است که اگر آدمی نیت خوب و عفیف داشته باشد، اعمال خوب نیز خواهد داشت و اگر به نیت آلوده گرفتار گردد، به بیرون از آن، رفتارش نیز فاسد و تباه خواهد شد.
اگر میخواهید خوب باشید، خوب بیندیشید اگر میخواهید سخن زشتی بر زبانتان جاری نشود، درِ ذهنتان را بر زشتی ها و ناشایست ها ببندید و اگر میخواهید درستکار باشد ، درست بیندیشید.
کسی که می خواهد زمام افکار خویش را به کف گیرد، باید با تمام توان به خودسازی روی آورد و با جدیت این راه را دنبال کند تا تدریجاً به هدف نزدیک گردد. جهت مقابله با چنین افکار مزاحم می توانید از دستورالعملهای زیر بهره گیرید و امید است به تدریج از شر آن رهایی یابید:
1. از آنجا که معمولاً افکارِ گناهآلود، به هنگام بیکاری به سراغ فرد می آید، سعی کنید با یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده تمام اوقات شبانه روزی خود را پر کنید و هیچگاه بیکار نباشید. به مطالعه، نظافت اتاق، کمک به دوستان، ورزش و… مشغول باشید. و هر گاه بیکار شدید خود را به کاری مشغول سازید.
2. مطمئن باشید و بدانید که وقتی به چیزی فکر می کنید به این معنا نیست که آن کار را انجام خواهید داد مثلاً اگر در ذهن و قلبتان به فردی فحش می دهید، به این معنا نیست که آن جمله و کلام زشت و فحش را به زبان جاری خواهید کرد. یعنی فکر کردن در باره موضوعی الزاما به فعل و انجام آن منتهی نمی شود. این مطلب را خودتان می توانید در طول روز چندین بار مشاهده و لمس کنید و به آن باور کنید.
3. در صورتی که به چنین افکاری اهمیت ندهید، مطمئن باشید اگر تحمل کنید پس از چندی نهایتا آن را رها خواهید کرد.
4. هرگاه افکار مزاحم به سراغ شما آمد خود را مشغول کار دیگری کنید و با ایجاد حواس پرتی از آن افکار مزاحم دوری کنید.
5. هرگاه این افکار به سراغتان آمد و متوجه شدید، وسط افکار به خود بگویید: «بس است دیگر» و بدین وسیله رشته افکار مزاحم را قطع کرده و به سراغ مطلبی دیگر خواهید رفت.
غالبا افکار مشوش و آلوده از بازی های شیطان و وسوسه های نفس است که هدف از آن سرگرم کردن انسان و باز داشتن او از توجه به عبادت خدا و انجام اعمال نیک است و انسان باید در برابر این نوع افکار و هجوم آن بیاعتنا باشد و با پرکردن فضای قلب و سینه از یاد خداوند و ذکر او و تفکر در شگفتی های خلقت او جایی خالی برای شیطنت شیطان در قلب خود باقی نگذارد.
کنترل افکار (خواطر) راه های متعددی دارد ولی نباید پنداشت که با اولین گام همه چیز درست میشود. بلکه کسی که میخواهد زمام افکار خویش را به کف گیرد باید با تمام توان به خودسازی بپردازد و با جدیت این راه را دنبال نموده تا تدریجاً به هدف نزدیک گردد.
راهکارهای تقویت حافظه را میتوان به دو بخش مادی و معنوی تقسیم کرد. در بخش معنوی خواندن برخی آیات و دعاهای مؤثر در تقویت حافظه توصیه میشود. مانند خواندن آیت الکرسی و دعایی که پیامبر اکرم(ص) به علی (ع) برای تقویت حافظه یاد دادند. این دعا،دعای مختصری است که با این عبارت شروع میشود: « سبحان من لا یعتدی علی اهل مملکته…»[ مفاتیح الجنان، فصل اول از باب اول، تعقیبات نماز]. همچنین کاهش اضطراب و تقویت تمرکز و یاد خدا در قوی شدن حافظه بسیار مؤثر است. در بخش مادی نیز عواملی مانند تأمین نیازهای طبیعی و فیزیولوژیکی (تغذیهی مناسب، ورزش، رعایت بهداشت)، تکرار و تمرین، مسواک کردن و … تأثیر خوبی در تقویت حافظه دارند.