طلسمات

خانه » همه » مذهبی » برای جمع بین عبادت و تفقه و تفکر برای اسلامی نمودن علوم از نظر آقای جوادی آملی چه کنیم؟

برای جمع بین عبادت و تفقه و تفکر برای اسلامی نمودن علوم از نظر آقای جوادی آملی چه کنیم؟

بر اساس تئوری اسلامیت علوم آیت‌الله جوادی آملی ، عقل به عنوان یکی از منابع اصیل اسلام با نقل ( آیات و روایات ) ارتباط دارد و باید در حوزه های مختلف فعالیت های علمی نقل را مورد ملاحظه قرار داد. در توضیح این نظریه توجه به مطالب ذیل حائز اهمیت است :
1- ایشان عنصر محوری «دینی بودن علم» را رویکرد الاهی عالم به معلوم می‌داند؛ یعنی فیزیک و شیمی وقتی اسلامی است که فیزیکدان و شیمیدان متوجه باشند که این قوانین فیزیکی و شیمیایی از چه کسی آفریده و برای چه آفریده است؟ و گرنه ساخت یک سفینه و هواپیما به لحاظ تکنولوژی، اسلامی و غیر اسلامی ندارد.
علم درباره هر چیز که بحث می‌کند، می‌گوید: این پدیده پیش‌تر چه بود، اکنون چیست و سپس چه می‌شود. ولی قرآن وقتی خطوط کلی علوم تجربی را طرح می‌کند، آغاز و انجامی برای آن بیان می‌کند. می‌گوید: خدا این کارها را برای نیل به هدف و قیامت انجام داده است. در هیچ مسئله علمی نمی‌توان یافت که قرآن برای آن دیواری رسم نکرده و آغاز و انجامی بیان نکرده باشد، یا برای آن مبدا و معادی بیان نکرده و نگفته باشد که اوست که برای هدفی آفرید. مبداء و منتها، آغاز و انجام، توحید و معاد که از علوم گرفته شد، شکاف را به همراه دارد. یعنی جهل می‌شود و نور نیست و همچنین [است] آنچه در حوزه‌ها آموخته می‌شود.
2- با توجه به نکته فوق ضعف این سخن که برخی می‌گویند علم یا عقلی یا دینی و یا تجربی است، روشن می‌شود. چرا ملاک دینی بودن یک علم، ابزار کشف آن نیست تا علوم عقلی و تجربی، غیر دینی پنداشته شود. اگر دین را در نقل ( آیات و روایات )خلاصه کنیم و عقل را بیرون از حوزه دین بدانیم، مشکلات فراوانی ایجاد می‌شود که چالش بین علوم و دین یکی از همین مشکلات است.
در حالی که بین عقل و نقل در این که هر دو منبع دین هستند هیچ تفاوتی وجود ندارد.
3- با توجه به معیار و ملاک فوق در دینی بودن علوم ، معیارهای دیگر در دینی بودن یک علم کافی نیست. مانند نقلی بودن ابزار کاوش در یک علم ( مانند فقه ) ، جهت دهی اسلام در کشف موضوعات یک علم (مانند فلسفه ) که هر کدام بخشی از گستره وسیع علوم دینی را شامل می‌شود و مسلمان بودن عالم (مثل شیمی و علوم تجربی) که گرچه عالم مسلمان است اما علمش اسلامی نیست؛ چرا که در تلاش علمی خود، مسلمان گونه عمل نمی‌کند؛ یعنی نسبت به رویکرد الاهی پیش گفته غافل است.
4- بیش از آنکه به فکر اسلامی کردن گزاره‌های یک علم نظیر روانشناسی باشیم ـ گر چه در جای خود مطلوب است ـ دراندیشه اسلامی نمودن تفکر روانشناس باشیم؛ چرا که اساسا هیچ گاه دین به دنبال بیان تمام جزئیات علوم نبوده تا چنین تطبیقی صورت گیرد و حداکثر برخی خطوط کلی را بیان کرده است.
5 – از منظر حضرت استاد ، جوادی آملی ؛ تا فلسفه‌ی ما اسلامی نباشد علوم ما هم اسلامی نخواهند بود. زیرا فلسفه‌ی الهی سبب تثبیت فلسفه‌ دین شده و علومی که زیرمجموعه‌ فلسفه‌ الهی هستند اسلامی متولد می‌شوند . اما اگر فلسفه به بیراهه رفت، هم الحادی می‌شود و هم جمیع علوم را الحادی می‌کند و در این شرایط محال است دیگر جامعه اسلامی داشته باشیم و اگر به راه راست بروند هم هدایت می‌شود و هم هدایت می‌کند و جامعه را علمی و اسلامی می‌سازد. ( ر.ک : وحدت حوزه و دانشگاه ، حجت الاسلام حسن عابدی ، خبرگزاری رسا ؛
عبدالله جوادی آملی: معرفت‌شناسی‌ در قرآن، ج‌ 1، مرکز نشر اسرأ، زمستان‌ 1378.)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد