۱۳۹۶/۰۶/۲۱
–
۱۲۸۸۱ بازدید
سلام
غیرت به چه معناست؟
اگر زنی حدود الهی و شرعی را رعایت نکرد و مثلا بی حجاب بود یا رابطه غیر شرعی داشت و…. شوهر او پدر یا برادر و پسرش از نظر اسلام چه وظیفه ای دارند؟
در مقابل رابطه بی قید زن در مقابل نامحرم شوهر چه واکنشی باید نشان دهد؟
آیا میتواند واکنش فیزیکی نشان دهد؟!
میتواند او را بزند یا زخمی کند؟!
الف ) غیرت
غیرت یکی از صفات و ویژگیهای طبیعی انسان است و هر کس به صورت غریزی و فطری از آن برخوردار است از آن رو اهل لغت در ترجمه این واژه گفته اند: غیرت عبارت است از نفرت طبیعی انسان از مشارکت دیگران در چیزی که محبوب او است.[مجمع البیان، واژه غیرت.]وجود این صفت باعث آن می شود که آدمی از آنچه که دوست می دارد و یا وظیفه محافظت از آن بدو سپرده شده است، نگاهبانی نماید. در روایات اسلامی آمده است که خدای تعالی دارای صفت غیرت است و انسان های غیور را دوست دارد و به دلیل وجود همین صفت بود که کارهای زشت را حرام نموده است. [«قال الصادق(ع): ان الله غیور یحب کل غیور و من غیرته حرم الفواحش».میزان الحکمه، ح 15263. ] در اهمیّت بحث غیرت در خانواده گفتنی است که امام صادق علیه السلام در این زمینه میفرمایند:« إنّ المَرءَ یَحتاجُ فى مَنزلِهِ وعِیالِهِ إلی ثلاثِ خِلالٍ یَتَکَلَّفُها وإن لَم یَکُن فى طَبعِهِ ذلکَ : مُعاشَرَةٍ جَمیلةٍ ، وسَعَةٍ بِتَقدِیرٍ ، وغَیرَةٍ بتَحَصُّنٍ؛ امام صادق علیه السلام : مرد برای اداره منزل وخانواده خود به سه خصلت نیاز دارد که اگر هم به طور طبیعی آنها را نداشته باشد، باید خود را به تکلّف در آنها وا دارد: خوش رفتاری ، گشاده دستیِ سنجیده، وغیرت بر حفاظت از آنها».[«میزان الحکمه 5» صفحه 97، حدیث 8071] کلمه ای که در تعریف غیرت مرد در خانواده مناسب به نظر میرسد حساسیت است. به این معنا که غیرت نوعی حساسیت است؛ حساسیتی که از مسؤولیت برخاسته است؛ زیرا هر کس که نسبت به چیزی مسؤولیت دارد باید نسبت به آن حساسیت هم داشته باشد. در نظام خانواده نیز مسؤولیت مرد نسبت به همسرش، غیرتی است که مرد نسبت به همسر خود دارد و زمانی این نوع غیرت ممدوح است که با اعتدال همراه گردد. توضیح اینکه غیرت مرد نسبت به همسر و فرزندانش امری فطری، ضروری و در واقع برخاسته از ایمان و تعهد او بوده و مادامیکه حالت افراطی نداشته باشد جزء شاکله مسؤولیت مرد است. خانمها نیز طالب غیرت مرد خویشند و میخواهند همسرانشان نسبت به وضع آنها حساس باشند. اصولاً خانمها از مردی که نسبت به وضع لباس و پوشش آنها بی تفاوت باشد، ناراضیاند. ناگفته نماند این حساسیت مرد تا زمانی از جانب بانوان نوعی دوست داشتن، محبّت و حمایت تلقی می گردد که در حد معقول باشد. به عنوان مثال قرآن حجاب را واجب نموده است و مردها هم در همان حد و حدود شرعی مسئولند؛ لذا در خصوص مسأله غیرت نیز مانند هر یک از صفات حسنه دیگر باید توجه داشت که اگر از راه اعتدال خارج شده و به سوی افراط و تفریط و وسواس گرایش یابد، مذموم خواهد بود، به گونهای که میتوان چنین گفت: حد و حدود غیرت تا جایی است که 1- از روی بدگمانی ، 2- همراه با سختگیری و 3- برای کسانی که خود اهل مراقبتاند، نباشد؛ زیرا ریشه بدگمانی و سوءظن را یا می توان در چگونگی تربیت خانوادگی افراد جست یا به دلیل نوع کارهایی که در جامعه عهده دار آنند. ممکن است دلایل دیگری را نیز یافت اما آنچه مهم است نقش ویرانگری بدگمانی در محیط خانواده است. همسران این نکته را فراموش نکنند که در اسلام اصل بر صحت و خوش گمانی نهاده شده است مگر آن که به قراینی خلاف آن ثابت شود. حساسیت نشان دادن افراطی و وسواس گونه برای کسانی که خود اهل مراقبتاند نیز کار شایستهای نیست. بسیاری از بانوان خود حریم خویش را رعایت می کنند و در این صورت حساسیت نشان دادن بیشتر آثار منفی به دنبال خواهد داشت. از جمله بیدارکردن حساسیت خفته همسر. به این معنی که به او آگاهی می دهید که دیگرانی هم هستند که به شما توجه دارند ولی از آنها غافلید. خصوصا اگر این حساسیت نسبت به یک شخص خاص و آشنا باشد. پس مراقب باشید تحریک کننده همسرتان نباشید و از جاده اعتدال خارج نشوید.
ب ) زدن زن
1. هیچ کس حق زدن کسی را چه زن یا مرد بدون دلیل ندارد. تنها در آیه شریفه 34 سوره نساء اشاره شده است که در یک مورد اجازه زدن زن طبق شرایط خاص وجود دارد که نیازمند توضیح است. « وَ اللاَّتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ ..؛آنهایی را که از سرکشى و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندرز دهید! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نمایید! و (اگر هیچ راهى جز شدت عمل، براى وادار کردن آنها به انجام وظایفشان نبود،) آنها را تنبیه کنید!»
2.پیامبر مکرم اسلام و اهل بیت معصومین علیهم السلام بهترین مفسرین آیات الهی هستند.پیامبر مکرم اسلام صلوات الله علیه همانگونه که کتاب خدا را برای مردم آورد آن را به خوبی تبیین نمود تا مورد تفسیر و برداشت غلط انسان ها قرار نگیرد و همچنین امر فرمود که برای برداشت از قران که ثقل اکبر است به اهل بیت علیهم السلام به عنوان ثقل اصغر و تبیین کننده حقیقی قران مراجعه کنید. لذا توسل به روایات برای بیان منظور آیات ضرورت دارد. در روایات متعدد نیز تاکید گردیده که منظور از زدن آن نیست که به گونه ای باشد که موجب لطمه و آسیب بدنی گردد لذا در روایت زدن با چوب مسواک بیان شده است. منظور از این نوع زدن ایجاد تاثیر روانی و قهر و نشان دادن شدت خشم مرد در مقابل نشوز زن آن هم بر اساس شرایط خاصی است که به تبیین آن خواهیم پرداخت.2.در جای جای قرآن زن ومرد به رفتار نیکو و براساس همکاری و مشورت و حسن رفتار بایکدیگر دعوت می شوند. سفارش به رفتار معروف و نیکو به مردان بیشتر از زنان است. قرآن در آیه19 سوره نساءخطاب به مردان امر می کند «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً کَثیراً؛ با زنان ، بطور شایسته رفتار کنید! و اگر از آنها، (بجهتى) کراهت داشتید، (فوراً تصمیم به جدایى نگیرید!) چه بسا چیزى خوشایند شما نباشد، و خداوند خیر فراوانى در آن قرار مى دهد».احترام به حقوق یکدیگر یکی از مسلمات جهت گیری های قرآنی در روابط خانوادگی است.
3. کتک زدن زن به عنوان یکی از مراحل تادیبی بعد از موعظه و قهر کردن و متناسب با آن (ضرب خفیف مانند زدن با چوب مسواک)، و در صورتی است که زن برخلاف تنها تکلیف حقوقی خود (تمکین) عمل نماید. این روش تلاشی برای حل یک معضل خصوصی در نهاد خانواده است تا حتی الامکان مسائل خصوصی به جامعه و دادگاه کشیده نشود. این در حالی است که اگر مرد بر خلاف تکلیف حقوقی خود (نفقه و تمکین) عمل کند به شدت به وسیله حاکم اسلامی مجازات می شود.
ج ) مقابله با بی حجابی همسر
رعایت حجاب شرعا واجب است و اگر زن رعایت نمی کند؛ وظیفه شوهر از نظر شرعی این است که او را نصیحت کند و با مدارا و اخلاق اسلامی او را وادار به حجاب شرعی بنماید و چنانچه رعایت نکرد، دیگر تکلیفی ندارد. البته شوهر می تواند از رفتن زن در جامعه در صورتی که رعایت حجاب و موازین شرعی را نکند؛ جلوگیری نماید.
گفتنی است؛ برای کسی که دارای ایمان و غیرت است لازم است بر حجاب و چگونگی رفتار همسر و خانواده اش نظارت کامل داشته باشد و بر اساس آیه شریفه قرآن در سوره تحریم که می فرماید (یا ایها الناس قوا انفسکم و اهلیکم نارا یعنی ای مردم خود و زن و فرزندانتان را از آتش جهنم حفظ کنید)؛ آنان را امر به کارهای خوب و وظایف شرعی نماید و از کارهای بد و حرام باز دارد که رعایت حجاب یکی از مهمترین این امور است.
بر خانم ها نیز واجب است در این امور مخصوصا حجاب و عفاف علاوه بر این که یک امر واجب و ضروری دین است و رعایت آن بر آنها مانند نماز واجب است از شوهران اطاعت نمایند که در واقع اگر شرع اطاعت از شوهر را در این امور بر زن واجب کرده برگشت به اطاعت از خدا و رسول خدا (صلی الله علیه و اله) می کند و چیز جدایی نیست.
شما می توانید با دادن اطلاعات به مرور زمان ایمان ایشان را تقویت نمایید و با ایجاد ترس از خدا و قیامت و تشویق کردن با تذکر برخی آیات و روایات و یا از طریق کتاب هایی که در این زمینه ها هست, میل به رعایت حجاب را در ایشان ایجاد کنید.
در این قسمت برای نمونه به موضوعاتی که می توانید طرح نمائید اشاره می شود
1- یاد آوری نمائید که اگر بر فرض رعایت حجاب، واجب نباشد و یا کار درستی نباشد؛ آنهایی که حجاب را رعایت می کنند در برابر آنهایی که حجابشان را رعایت نمی کنند چیزی را از دست نداده اند (چون به غیر از رعایت پوشش که تضمین کننده امنیت روحی و جسمی او بوده، مانند بقیه مردم از این دنیا بهره برده اند)؛ اما اگر آنچه را که متدینین می گویند درست باشد (که قطعا نیز همینگونه است) کسانیکه به دستورات دینی عمل کرده اند نجات یافته اند و آنهایی که بی حجابی یا بدحجابی کرده اند، جز عذاب نصیبشان نخواهد شد.
2- از او سوال نمائید که دوست دارد چگونه فرزندی داشته باشد فرزندی که نسبت به مسائل دینی مقید باشد و یا فرزندی که در خصوص مسائل دینی بی موالات باشد و اگر جواب وی این است که دوست دارد فرزندش مقید به مسائل دینی باشد به او متذکر شوید که نسبت به این مساله فکر کند که یک مادر بی موالات نسبت به مسائل مذهبی چگونه می تواند فرزندی متدین را تربیت نماید.
3- شاید ایشان اظهار کند که من به خدا ایمان و اعتقاد دارم و همینکه دلم پاک باشد و خوب باشم و در روز به یاد خدا باشم کفایت می کند و نیاز به رعایت حجاب نیست؟ اگر با چنین استدلالهایی مواجه شدید در پاسخ می توانید یادآور شوید که همه این موارد خوب است و جای آنچیزی را که خداوند از شما خواسته (یعنی حجاب) را نمی گیرد. به او یادآور شوید که اعتقاد داشتن به خدا فقط گفتن به زبان نیست و حجاب آن عملی است که خود خداوند دستور داده است. کما اینکه دلیل مطرود شدن شیطان از درگاه الهی عمل نکردن به دستور الهی بود نه اینکه شیطان به خدا اعتقاد نداشت و او را عبادت نکرده بود!
امام صادق علیه السّلام فرمود: … ایمان بدون عمل ثبات ندارد و عمل از ایمان مى باشد. (ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار ج 1 ص 408 )
4- وی را با فلسفه حجاب آشنا نمائید.
علاوه بر اینکه وی را با کتابهایی که در این خصوص به نگارش در آمده آشنا می نمائید در فرصت هاى مناسب فلسفه این دستور الهی را بیان کنید.
5- وی را با پیامدهای دنیوی و اخروی ترک حجاب که در روایات ذکر شده آشنا نمائید. به خصوص اگر به روش غیرمستقیم ارائه گردد و موجب تنبه و موعظه کردن را فراهم سازد.
6- آثار مثبت فردی، اجتماعی، روحی و جسمی حجاب را با دلایلی محکم بیان نمائید.
7- هر از چند گاهی (همچون شب های جمعه) با همسر خود سری به قبرستان و گذشتگان بزنید و به وی گذر عمر و مرگ و بیهوده نبودن جهان هستی را یاد آور شوید که این امر علاوه بر اینکه تاثیر بسزایی در کاهش روحیه تکبر و غرور دارد انسان را به فکر و عبرت اندوزی فرو خواهد برد.
8- استفاده از ابزار احساس و عاطفه
برای بکارگیری از این ابزار باید موارد ذیل را مورد توجه قرار دهید:
1- از پیوند عاطفی که در روابط زناشویی دارید استفاده نمائید.
2- برای بیان نظرات خود از افرادی که ارتباط عاطفی قوی تری با همسر تان دارند استفاده کنید.
3- از والدین و کسانیکه به عنوان الگو می باشند بخواهید که آنها اهمیت بیشتری به حجاب بدهند.
4- از اتفاقات پیرامونی خود جهت راهنمایی وی استفاده کنید به عنوان مثال شنیدن خبر مرگ ناگهانی دوستان و آشنایان و فامیل معمولا بسیار بر روی افراد تاثیر می گذارد و شما می توانید در چنین موقعیت هایی متذکر شوید که مرگ معلوم نیست چه موقع به سراغ ما بیاید و چه بسا فرصت جبران گذشته را به ما ندهد و اگر ما دست خالی به ان دنیا برویم سرنوشت بسیار بدی پیدا خواهیم کرد؛ پس چه خوب است تا زنده ایم فرصت را غنیمت شمرده و برای خود ره توشه ای ذخیره نمائیم.
5- از داستانهای عبرت آموز بهره بگیرید که می توانید به کتابهای ذیل مراجعه نمائید.
6- از اصول و عقایدی که تا کنون نسبت به آنها پایبندی خود را حفظ نموده بهره کافی را ببرید. مثلا ممکن است وی ارادت خود را نسبت به حضرت زهرا و امام حسین علیه السلام و حضرت زینب (سلام الله علیهم اجمعین) حفظ کرده باشد؛ لذا شما می توانید با بهره گیری از زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) و داستان عاشورا و حجاب حضرت زینب (سلام الله علیها) در حادثه ی کربلا، ایشان را به حجاب تشویق کنید.
7- اگر زمانی حتی به میزان اندکی حجاب خود را رعایت کرد او را تشویق کنید و دائما روى نقاط ضعف او دست نگذارید؛ بلکه جنبه هاى مثبت او خصوصا کارهایى که مربوط به حجاب مى شود و لو کار کوچکى آنرا تشویق کنید. به عبارت دیگر هر رفتارى که او براى حجاب انجام مى دهد مورد توجه اگر قرار گیرد کم کم علاقه ى او به حجاب بیشتر خواهد شد.
8- پیشنهاد دیگر اینکه تلاش کنید به هر کیفیت و طریقى شده، ایشان را به جمع خانواده های مؤمن ببرید که با دیدن حجاب دیگران تحت تأثیر قرار گیرد.
9- سفرهاى زیارتى و درک فضاهای معنوی مى تواند در تشویق ایشان به حجاب نقش مؤثرى داشته باشد. بنابر این سعى کنید ایشان را به این گونه مسافرت ها تشویق نمائید.
10- وجود ماهواره در اکثر زندگی مردم موجب ورود فرهنگ بی دینی و لاابالی گری و بی حیایی گشته است. لذا زمینه های گناه همچون ماهواره و فیلم های مبتذل و موسیقی های حرام را از بین ببرید.
در پایان جهت رسیدن به نتیجه مطلوب و عملی شدن آنچه تا کنون گفته شد نکاتی را حتما باید لحاظ نمائید:
1- مطالب مندرج در این نوشتار برنامه هایی عملی می باشد که پیاده نمودن آنها نیاز به صبر، حوصله و زمان دارد بنابراین تمامی آنچه گفته شد را به عنوان یک مقاله و یا مطلب علمی یکجا مطرح ننمائید؛ بلکه هر کدام از این موارد را به تناسب موقعیت و در فرصتهای مناسب به مرور زمان پیاده کنید.
2- در هیچ یک از مراحل گفته شده از برخورد نیک و ملاطفت آمیز و احترام نهادن دور نشوید. این را بدانید که با فشار و اجبار کسى را نمى توان هدایت نمود و چه بسا تأثیر منفى آن بیشتر از هدایت گردد. اگر رابطه شما با همسرتان اکنون به جبهه گیرى و حساسیت نشان دادن و صف آرایى منتهى شده است براى مدتى سکوت کرده و حرفى به او نگویید و به دنبال اجراى روش غیرمستقیم باشید و به شکلى از همکارى افراد دیگر بهره مند شوید.
3- از زور و تحمیل خودداری نمائید چراکه تحمیل، فطرت خداداد را منحرف می سازد و او را از رعایت حجاب منصرف می کند.
4- خطا و اشتباه نمودن را انتظار داشته و بپذیرید و بعد آن را فراموش کنید.
5- تمام انتظارات و دستورات خود را در قالب محبت و دوستى بیان کنید.
6- به شخصیت او به خصوص در جمع دوستان احترام بگذارید.
7- توان روحى و جسمى و روانى او را در عمل به خوبى ها و ترک بدى ها مد نظر داشته باشید و فراتر از توانش از او انتظار نداشته باشید.
8- هرگز وى را سرزنش نکنید و از طریق نکوهش و سرزنش نخواسته باشید افکار و اندیشه هاى خود را به وى منتقل و یا تحمیل کنید.
9- از سخت گیری و زیاده روی پرهیز نموده و حجاب را سهل و آسان جلوه دهید.
10- همسر شما باید این موضوع را درک نماید که آنچه که شما مطرح می نمائید از سر دلسوزی و شفقت و مهربانی، همراه با رأفت و رحمت و عشق و موعظه حسنه می باشد و نیت دیگری ندارید.
11- برخوردها باید حکیمانه و پاسخ ها مستدل و منطقی و سازگار با حکمت باشد.
12- گفتگو باید از جدال خصمانه و غرور و خودمحوری به دور باشد پرسش و پاسخها نیکو، منطقی و اقناع کننده و برای کشف حقیقت باشد. (نحل (16) ، آیه 125.
13- صفات پسندیده و نقاط مثبتی که در ایشان هست را مد نظر قرار دهید و همواره ایشان را به خاطر آن ویژگی های مثبت مورد احترام و تکریم قرار دهید.
14- علاوه بر کتاب هایی که معرفی خواهد شد هر چیزی که احتمال می دهید در تشویق او برای رعایت حجاب مفید است فراهم کنید. مثلا از نوار سخنرانی مربوط حجاب یا فیلم مربوط به آن و … کمک بگیرید.
15- می توانید آیات یا احادیثی که در مورد اهمیت حجاب است در معرض دید او نصب کنید.
16- از بحث و جدل های بی فایده که ثمره ای جز بی احترامی به یکدیگر و بسته شدن راههای دیگر ندارد جداً خودارى کنید.
17- براى دستیابى به توفیق هدایت وی بسوی حجاب به ائمه اطهار(علیهم السلام ) متوسل شوید و آنها را در پیشگاه خداوند واسطه کنید که خداوند توفیق چنین عملی را به شما عطا فرماید.
18- به جاى این که او را سرزنش کنید و یا مورد انتقاد قرار دهید، اعمال مثبت زنان باحجاب را مورد تشویق قرار داده و هرگاه که حجابش را بهتر رعایت می کند بیشتر او را تحویل بگیرید و بیشتر مورد احترام و تکریم قرار دهید.
19- نیت شما از بحث با وی محکوم کردن وی نباشد، بلکه به قصد تبیین و روشن شدن مسأله به گفتگو بپردازید و هر زمان که احساس کردید تا حدودى قانع شد و یا ساکت شد، بحث را تمام شده تلقى کنید ولى تصریح نشود که پس حق با من است و یا از این نتیجه گیرى هاى صریح که طرف مقابل احساس ضعف کنید و خداى نکرده به گونه اى به لجبازى منتهى نشود.
20- در خصوص مسائل دینی؛ از سوی خود اظهار نظر نکنید بلکه مطالبی که ارائه می نمائید مستند به روایات معتبر و یا فتاوای مراجع باشد.
21- هر شخصى یک نقطه پذیرش و به قول معروف «رگ خوابى» دارد، سعى کنید این رگ خواب و نقطه پذیرش را به دست آورید و از این کانال وارد شوید و هدف خود را تعقیب کنید و لذا به صرف این که باید شخصى را هدایت کرد بسنده نکنید بلکه با مطالعه بر روى خصوصیات وى راه نفوذ در او و جلب نظر او را به دست آورید سپس زیر بناهاى فکرى وی را مورد بررسى قرار داده و در اصلاح آن بکوشید. دیدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستى، انسان، معاد و امورى است که داراى نتیجه مستقیم بر عملکرد افراد می باشد. پس باید به تقویت و اصلاح این مبانى کوشید.
22- بهترین روشی که از سوی معصومین علیهم السلام برای جذب دیگران به راه خدا معرفی شده این است که خودمان با اشتیاق و علاقه به احکام دینى اسلام عمل کنیم و همیشه به دستورات دینى پایبند باشیم و در واقع با عمل خود دیگران را به دستور دینى دعوت کنیم به عبارت دیگر احکام دینى را با عمل خود تبلیغ کنیم.
قرآن در سوره بقره مى فرماید: (أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُم) «آیا دیگران را به نیکى دعوت مى کنید در حالى که خودتان را فراموش کرده اید». (البقرة : 44)
حضرت صادق علیه السّلام فرمود: مردم را با غیر زبان خود (با اعمال و رفتار خود) براه حق دعوت نمائید . باید مردم از شما ورع و کوشش و اعمال خیر ببینند؛ که این روش کاملا جلب کننده است. (بحار الأنوار ج 67 ص 303 )
البته علت اتخاذ چنین رویکردی نیز کاملا روشن است؛ چراکه اگر اهل عمل نباشید ولو به ظاهر خود را متعبد هم جلوه دهید تأثیرگذارى شما خیلى کم مى شود. گذشته از اینکه چه بسا اگر حساسیت خاصى به شما پیدا کرده باشند دعوت زبانى شما نه تنها آنها را بیدار و هدایت نمى کند بلکه لجاجت و سرپیچى دیگران را ولو بخاطر ناراحت کردن شما بیشتر خواهند کرد.
* در خاتمه توصیه ما به شما این است که بدون این که ناامید باشید با حوصله و به تدریج به تلاش خود ادامه دهید. ان شاءاللَّه نتیجه جالبى در این زمینه خواهید گرفت. چراکه قصد و نیت خوب و خالصانه و خداپسندانه تان به شما کمک خواهد کرد و تلاشتان پیش خداوند متعال محفوظ و مأجور است.
غیرت یکی از صفات و ویژگیهای طبیعی انسان است و هر کس به صورت غریزی و فطری از آن برخوردار است از آن رو اهل لغت در ترجمه این واژه گفته اند: غیرت عبارت است از نفرت طبیعی انسان از مشارکت دیگران در چیزی که محبوب او است.[مجمع البیان، واژه غیرت.]وجود این صفت باعث آن می شود که آدمی از آنچه که دوست می دارد و یا وظیفه محافظت از آن بدو سپرده شده است، نگاهبانی نماید. در روایات اسلامی آمده است که خدای تعالی دارای صفت غیرت است و انسان های غیور را دوست دارد و به دلیل وجود همین صفت بود که کارهای زشت را حرام نموده است. [«قال الصادق(ع): ان الله غیور یحب کل غیور و من غیرته حرم الفواحش».میزان الحکمه، ح 15263. ] در اهمیّت بحث غیرت در خانواده گفتنی است که امام صادق علیه السلام در این زمینه میفرمایند:« إنّ المَرءَ یَحتاجُ فى مَنزلِهِ وعِیالِهِ إلی ثلاثِ خِلالٍ یَتَکَلَّفُها وإن لَم یَکُن فى طَبعِهِ ذلکَ : مُعاشَرَةٍ جَمیلةٍ ، وسَعَةٍ بِتَقدِیرٍ ، وغَیرَةٍ بتَحَصُّنٍ؛ امام صادق علیه السلام : مرد برای اداره منزل وخانواده خود به سه خصلت نیاز دارد که اگر هم به طور طبیعی آنها را نداشته باشد، باید خود را به تکلّف در آنها وا دارد: خوش رفتاری ، گشاده دستیِ سنجیده، وغیرت بر حفاظت از آنها».[«میزان الحکمه 5» صفحه 97، حدیث 8071] کلمه ای که در تعریف غیرت مرد در خانواده مناسب به نظر میرسد حساسیت است. به این معنا که غیرت نوعی حساسیت است؛ حساسیتی که از مسؤولیت برخاسته است؛ زیرا هر کس که نسبت به چیزی مسؤولیت دارد باید نسبت به آن حساسیت هم داشته باشد. در نظام خانواده نیز مسؤولیت مرد نسبت به همسرش، غیرتی است که مرد نسبت به همسر خود دارد و زمانی این نوع غیرت ممدوح است که با اعتدال همراه گردد. توضیح اینکه غیرت مرد نسبت به همسر و فرزندانش امری فطری، ضروری و در واقع برخاسته از ایمان و تعهد او بوده و مادامیکه حالت افراطی نداشته باشد جزء شاکله مسؤولیت مرد است. خانمها نیز طالب غیرت مرد خویشند و میخواهند همسرانشان نسبت به وضع آنها حساس باشند. اصولاً خانمها از مردی که نسبت به وضع لباس و پوشش آنها بی تفاوت باشد، ناراضیاند. ناگفته نماند این حساسیت مرد تا زمانی از جانب بانوان نوعی دوست داشتن، محبّت و حمایت تلقی می گردد که در حد معقول باشد. به عنوان مثال قرآن حجاب را واجب نموده است و مردها هم در همان حد و حدود شرعی مسئولند؛ لذا در خصوص مسأله غیرت نیز مانند هر یک از صفات حسنه دیگر باید توجه داشت که اگر از راه اعتدال خارج شده و به سوی افراط و تفریط و وسواس گرایش یابد، مذموم خواهد بود، به گونهای که میتوان چنین گفت: حد و حدود غیرت تا جایی است که 1- از روی بدگمانی ، 2- همراه با سختگیری و 3- برای کسانی که خود اهل مراقبتاند، نباشد؛ زیرا ریشه بدگمانی و سوءظن را یا می توان در چگونگی تربیت خانوادگی افراد جست یا به دلیل نوع کارهایی که در جامعه عهده دار آنند. ممکن است دلایل دیگری را نیز یافت اما آنچه مهم است نقش ویرانگری بدگمانی در محیط خانواده است. همسران این نکته را فراموش نکنند که در اسلام اصل بر صحت و خوش گمانی نهاده شده است مگر آن که به قراینی خلاف آن ثابت شود. حساسیت نشان دادن افراطی و وسواس گونه برای کسانی که خود اهل مراقبتاند نیز کار شایستهای نیست. بسیاری از بانوان خود حریم خویش را رعایت می کنند و در این صورت حساسیت نشان دادن بیشتر آثار منفی به دنبال خواهد داشت. از جمله بیدارکردن حساسیت خفته همسر. به این معنی که به او آگاهی می دهید که دیگرانی هم هستند که به شما توجه دارند ولی از آنها غافلید. خصوصا اگر این حساسیت نسبت به یک شخص خاص و آشنا باشد. پس مراقب باشید تحریک کننده همسرتان نباشید و از جاده اعتدال خارج نشوید.
ب ) زدن زن
1. هیچ کس حق زدن کسی را چه زن یا مرد بدون دلیل ندارد. تنها در آیه شریفه 34 سوره نساء اشاره شده است که در یک مورد اجازه زدن زن طبق شرایط خاص وجود دارد که نیازمند توضیح است. « وَ اللاَّتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ ..؛آنهایی را که از سرکشى و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندرز دهید! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نمایید! و (اگر هیچ راهى جز شدت عمل، براى وادار کردن آنها به انجام وظایفشان نبود،) آنها را تنبیه کنید!»
2.پیامبر مکرم اسلام و اهل بیت معصومین علیهم السلام بهترین مفسرین آیات الهی هستند.پیامبر مکرم اسلام صلوات الله علیه همانگونه که کتاب خدا را برای مردم آورد آن را به خوبی تبیین نمود تا مورد تفسیر و برداشت غلط انسان ها قرار نگیرد و همچنین امر فرمود که برای برداشت از قران که ثقل اکبر است به اهل بیت علیهم السلام به عنوان ثقل اصغر و تبیین کننده حقیقی قران مراجعه کنید. لذا توسل به روایات برای بیان منظور آیات ضرورت دارد. در روایات متعدد نیز تاکید گردیده که منظور از زدن آن نیست که به گونه ای باشد که موجب لطمه و آسیب بدنی گردد لذا در روایت زدن با چوب مسواک بیان شده است. منظور از این نوع زدن ایجاد تاثیر روانی و قهر و نشان دادن شدت خشم مرد در مقابل نشوز زن آن هم بر اساس شرایط خاصی است که به تبیین آن خواهیم پرداخت.2.در جای جای قرآن زن ومرد به رفتار نیکو و براساس همکاری و مشورت و حسن رفتار بایکدیگر دعوت می شوند. سفارش به رفتار معروف و نیکو به مردان بیشتر از زنان است. قرآن در آیه19 سوره نساءخطاب به مردان امر می کند «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً کَثیراً؛ با زنان ، بطور شایسته رفتار کنید! و اگر از آنها، (بجهتى) کراهت داشتید، (فوراً تصمیم به جدایى نگیرید!) چه بسا چیزى خوشایند شما نباشد، و خداوند خیر فراوانى در آن قرار مى دهد».احترام به حقوق یکدیگر یکی از مسلمات جهت گیری های قرآنی در روابط خانوادگی است.
3. کتک زدن زن به عنوان یکی از مراحل تادیبی بعد از موعظه و قهر کردن و متناسب با آن (ضرب خفیف مانند زدن با چوب مسواک)، و در صورتی است که زن برخلاف تنها تکلیف حقوقی خود (تمکین) عمل نماید. این روش تلاشی برای حل یک معضل خصوصی در نهاد خانواده است تا حتی الامکان مسائل خصوصی به جامعه و دادگاه کشیده نشود. این در حالی است که اگر مرد بر خلاف تکلیف حقوقی خود (نفقه و تمکین) عمل کند به شدت به وسیله حاکم اسلامی مجازات می شود.
ج ) مقابله با بی حجابی همسر
رعایت حجاب شرعا واجب است و اگر زن رعایت نمی کند؛ وظیفه شوهر از نظر شرعی این است که او را نصیحت کند و با مدارا و اخلاق اسلامی او را وادار به حجاب شرعی بنماید و چنانچه رعایت نکرد، دیگر تکلیفی ندارد. البته شوهر می تواند از رفتن زن در جامعه در صورتی که رعایت حجاب و موازین شرعی را نکند؛ جلوگیری نماید.
گفتنی است؛ برای کسی که دارای ایمان و غیرت است لازم است بر حجاب و چگونگی رفتار همسر و خانواده اش نظارت کامل داشته باشد و بر اساس آیه شریفه قرآن در سوره تحریم که می فرماید (یا ایها الناس قوا انفسکم و اهلیکم نارا یعنی ای مردم خود و زن و فرزندانتان را از آتش جهنم حفظ کنید)؛ آنان را امر به کارهای خوب و وظایف شرعی نماید و از کارهای بد و حرام باز دارد که رعایت حجاب یکی از مهمترین این امور است.
بر خانم ها نیز واجب است در این امور مخصوصا حجاب و عفاف علاوه بر این که یک امر واجب و ضروری دین است و رعایت آن بر آنها مانند نماز واجب است از شوهران اطاعت نمایند که در واقع اگر شرع اطاعت از شوهر را در این امور بر زن واجب کرده برگشت به اطاعت از خدا و رسول خدا (صلی الله علیه و اله) می کند و چیز جدایی نیست.
شما می توانید با دادن اطلاعات به مرور زمان ایمان ایشان را تقویت نمایید و با ایجاد ترس از خدا و قیامت و تشویق کردن با تذکر برخی آیات و روایات و یا از طریق کتاب هایی که در این زمینه ها هست, میل به رعایت حجاب را در ایشان ایجاد کنید.
در این قسمت برای نمونه به موضوعاتی که می توانید طرح نمائید اشاره می شود
1- یاد آوری نمائید که اگر بر فرض رعایت حجاب، واجب نباشد و یا کار درستی نباشد؛ آنهایی که حجاب را رعایت می کنند در برابر آنهایی که حجابشان را رعایت نمی کنند چیزی را از دست نداده اند (چون به غیر از رعایت پوشش که تضمین کننده امنیت روحی و جسمی او بوده، مانند بقیه مردم از این دنیا بهره برده اند)؛ اما اگر آنچه را که متدینین می گویند درست باشد (که قطعا نیز همینگونه است) کسانیکه به دستورات دینی عمل کرده اند نجات یافته اند و آنهایی که بی حجابی یا بدحجابی کرده اند، جز عذاب نصیبشان نخواهد شد.
2- از او سوال نمائید که دوست دارد چگونه فرزندی داشته باشد فرزندی که نسبت به مسائل دینی مقید باشد و یا فرزندی که در خصوص مسائل دینی بی موالات باشد و اگر جواب وی این است که دوست دارد فرزندش مقید به مسائل دینی باشد به او متذکر شوید که نسبت به این مساله فکر کند که یک مادر بی موالات نسبت به مسائل مذهبی چگونه می تواند فرزندی متدین را تربیت نماید.
3- شاید ایشان اظهار کند که من به خدا ایمان و اعتقاد دارم و همینکه دلم پاک باشد و خوب باشم و در روز به یاد خدا باشم کفایت می کند و نیاز به رعایت حجاب نیست؟ اگر با چنین استدلالهایی مواجه شدید در پاسخ می توانید یادآور شوید که همه این موارد خوب است و جای آنچیزی را که خداوند از شما خواسته (یعنی حجاب) را نمی گیرد. به او یادآور شوید که اعتقاد داشتن به خدا فقط گفتن به زبان نیست و حجاب آن عملی است که خود خداوند دستور داده است. کما اینکه دلیل مطرود شدن شیطان از درگاه الهی عمل نکردن به دستور الهی بود نه اینکه شیطان به خدا اعتقاد نداشت و او را عبادت نکرده بود!
امام صادق علیه السّلام فرمود: … ایمان بدون عمل ثبات ندارد و عمل از ایمان مى باشد. (ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار ج 1 ص 408 )
4- وی را با فلسفه حجاب آشنا نمائید.
علاوه بر اینکه وی را با کتابهایی که در این خصوص به نگارش در آمده آشنا می نمائید در فرصت هاى مناسب فلسفه این دستور الهی را بیان کنید.
5- وی را با پیامدهای دنیوی و اخروی ترک حجاب که در روایات ذکر شده آشنا نمائید. به خصوص اگر به روش غیرمستقیم ارائه گردد و موجب تنبه و موعظه کردن را فراهم سازد.
6- آثار مثبت فردی، اجتماعی، روحی و جسمی حجاب را با دلایلی محکم بیان نمائید.
7- هر از چند گاهی (همچون شب های جمعه) با همسر خود سری به قبرستان و گذشتگان بزنید و به وی گذر عمر و مرگ و بیهوده نبودن جهان هستی را یاد آور شوید که این امر علاوه بر اینکه تاثیر بسزایی در کاهش روحیه تکبر و غرور دارد انسان را به فکر و عبرت اندوزی فرو خواهد برد.
8- استفاده از ابزار احساس و عاطفه
برای بکارگیری از این ابزار باید موارد ذیل را مورد توجه قرار دهید:
1- از پیوند عاطفی که در روابط زناشویی دارید استفاده نمائید.
2- برای بیان نظرات خود از افرادی که ارتباط عاطفی قوی تری با همسر تان دارند استفاده کنید.
3- از والدین و کسانیکه به عنوان الگو می باشند بخواهید که آنها اهمیت بیشتری به حجاب بدهند.
4- از اتفاقات پیرامونی خود جهت راهنمایی وی استفاده کنید به عنوان مثال شنیدن خبر مرگ ناگهانی دوستان و آشنایان و فامیل معمولا بسیار بر روی افراد تاثیر می گذارد و شما می توانید در چنین موقعیت هایی متذکر شوید که مرگ معلوم نیست چه موقع به سراغ ما بیاید و چه بسا فرصت جبران گذشته را به ما ندهد و اگر ما دست خالی به ان دنیا برویم سرنوشت بسیار بدی پیدا خواهیم کرد؛ پس چه خوب است تا زنده ایم فرصت را غنیمت شمرده و برای خود ره توشه ای ذخیره نمائیم.
5- از داستانهای عبرت آموز بهره بگیرید که می توانید به کتابهای ذیل مراجعه نمائید.
6- از اصول و عقایدی که تا کنون نسبت به آنها پایبندی خود را حفظ نموده بهره کافی را ببرید. مثلا ممکن است وی ارادت خود را نسبت به حضرت زهرا و امام حسین علیه السلام و حضرت زینب (سلام الله علیهم اجمعین) حفظ کرده باشد؛ لذا شما می توانید با بهره گیری از زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) و داستان عاشورا و حجاب حضرت زینب (سلام الله علیها) در حادثه ی کربلا، ایشان را به حجاب تشویق کنید.
7- اگر زمانی حتی به میزان اندکی حجاب خود را رعایت کرد او را تشویق کنید و دائما روى نقاط ضعف او دست نگذارید؛ بلکه جنبه هاى مثبت او خصوصا کارهایى که مربوط به حجاب مى شود و لو کار کوچکى آنرا تشویق کنید. به عبارت دیگر هر رفتارى که او براى حجاب انجام مى دهد مورد توجه اگر قرار گیرد کم کم علاقه ى او به حجاب بیشتر خواهد شد.
8- پیشنهاد دیگر اینکه تلاش کنید به هر کیفیت و طریقى شده، ایشان را به جمع خانواده های مؤمن ببرید که با دیدن حجاب دیگران تحت تأثیر قرار گیرد.
9- سفرهاى زیارتى و درک فضاهای معنوی مى تواند در تشویق ایشان به حجاب نقش مؤثرى داشته باشد. بنابر این سعى کنید ایشان را به این گونه مسافرت ها تشویق نمائید.
10- وجود ماهواره در اکثر زندگی مردم موجب ورود فرهنگ بی دینی و لاابالی گری و بی حیایی گشته است. لذا زمینه های گناه همچون ماهواره و فیلم های مبتذل و موسیقی های حرام را از بین ببرید.
در پایان جهت رسیدن به نتیجه مطلوب و عملی شدن آنچه تا کنون گفته شد نکاتی را حتما باید لحاظ نمائید:
1- مطالب مندرج در این نوشتار برنامه هایی عملی می باشد که پیاده نمودن آنها نیاز به صبر، حوصله و زمان دارد بنابراین تمامی آنچه گفته شد را به عنوان یک مقاله و یا مطلب علمی یکجا مطرح ننمائید؛ بلکه هر کدام از این موارد را به تناسب موقعیت و در فرصتهای مناسب به مرور زمان پیاده کنید.
2- در هیچ یک از مراحل گفته شده از برخورد نیک و ملاطفت آمیز و احترام نهادن دور نشوید. این را بدانید که با فشار و اجبار کسى را نمى توان هدایت نمود و چه بسا تأثیر منفى آن بیشتر از هدایت گردد. اگر رابطه شما با همسرتان اکنون به جبهه گیرى و حساسیت نشان دادن و صف آرایى منتهى شده است براى مدتى سکوت کرده و حرفى به او نگویید و به دنبال اجراى روش غیرمستقیم باشید و به شکلى از همکارى افراد دیگر بهره مند شوید.
3- از زور و تحمیل خودداری نمائید چراکه تحمیل، فطرت خداداد را منحرف می سازد و او را از رعایت حجاب منصرف می کند.
4- خطا و اشتباه نمودن را انتظار داشته و بپذیرید و بعد آن را فراموش کنید.
5- تمام انتظارات و دستورات خود را در قالب محبت و دوستى بیان کنید.
6- به شخصیت او به خصوص در جمع دوستان احترام بگذارید.
7- توان روحى و جسمى و روانى او را در عمل به خوبى ها و ترک بدى ها مد نظر داشته باشید و فراتر از توانش از او انتظار نداشته باشید.
8- هرگز وى را سرزنش نکنید و از طریق نکوهش و سرزنش نخواسته باشید افکار و اندیشه هاى خود را به وى منتقل و یا تحمیل کنید.
9- از سخت گیری و زیاده روی پرهیز نموده و حجاب را سهل و آسان جلوه دهید.
10- همسر شما باید این موضوع را درک نماید که آنچه که شما مطرح می نمائید از سر دلسوزی و شفقت و مهربانی، همراه با رأفت و رحمت و عشق و موعظه حسنه می باشد و نیت دیگری ندارید.
11- برخوردها باید حکیمانه و پاسخ ها مستدل و منطقی و سازگار با حکمت باشد.
12- گفتگو باید از جدال خصمانه و غرور و خودمحوری به دور باشد پرسش و پاسخها نیکو، منطقی و اقناع کننده و برای کشف حقیقت باشد. (نحل (16) ، آیه 125.
13- صفات پسندیده و نقاط مثبتی که در ایشان هست را مد نظر قرار دهید و همواره ایشان را به خاطر آن ویژگی های مثبت مورد احترام و تکریم قرار دهید.
14- علاوه بر کتاب هایی که معرفی خواهد شد هر چیزی که احتمال می دهید در تشویق او برای رعایت حجاب مفید است فراهم کنید. مثلا از نوار سخنرانی مربوط حجاب یا فیلم مربوط به آن و … کمک بگیرید.
15- می توانید آیات یا احادیثی که در مورد اهمیت حجاب است در معرض دید او نصب کنید.
16- از بحث و جدل های بی فایده که ثمره ای جز بی احترامی به یکدیگر و بسته شدن راههای دیگر ندارد جداً خودارى کنید.
17- براى دستیابى به توفیق هدایت وی بسوی حجاب به ائمه اطهار(علیهم السلام ) متوسل شوید و آنها را در پیشگاه خداوند واسطه کنید که خداوند توفیق چنین عملی را به شما عطا فرماید.
18- به جاى این که او را سرزنش کنید و یا مورد انتقاد قرار دهید، اعمال مثبت زنان باحجاب را مورد تشویق قرار داده و هرگاه که حجابش را بهتر رعایت می کند بیشتر او را تحویل بگیرید و بیشتر مورد احترام و تکریم قرار دهید.
19- نیت شما از بحث با وی محکوم کردن وی نباشد، بلکه به قصد تبیین و روشن شدن مسأله به گفتگو بپردازید و هر زمان که احساس کردید تا حدودى قانع شد و یا ساکت شد، بحث را تمام شده تلقى کنید ولى تصریح نشود که پس حق با من است و یا از این نتیجه گیرى هاى صریح که طرف مقابل احساس ضعف کنید و خداى نکرده به گونه اى به لجبازى منتهى نشود.
20- در خصوص مسائل دینی؛ از سوی خود اظهار نظر نکنید بلکه مطالبی که ارائه می نمائید مستند به روایات معتبر و یا فتاوای مراجع باشد.
21- هر شخصى یک نقطه پذیرش و به قول معروف «رگ خوابى» دارد، سعى کنید این رگ خواب و نقطه پذیرش را به دست آورید و از این کانال وارد شوید و هدف خود را تعقیب کنید و لذا به صرف این که باید شخصى را هدایت کرد بسنده نکنید بلکه با مطالعه بر روى خصوصیات وى راه نفوذ در او و جلب نظر او را به دست آورید سپس زیر بناهاى فکرى وی را مورد بررسى قرار داده و در اصلاح آن بکوشید. دیدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستى، انسان، معاد و امورى است که داراى نتیجه مستقیم بر عملکرد افراد می باشد. پس باید به تقویت و اصلاح این مبانى کوشید.
22- بهترین روشی که از سوی معصومین علیهم السلام برای جذب دیگران به راه خدا معرفی شده این است که خودمان با اشتیاق و علاقه به احکام دینى اسلام عمل کنیم و همیشه به دستورات دینى پایبند باشیم و در واقع با عمل خود دیگران را به دستور دینى دعوت کنیم به عبارت دیگر احکام دینى را با عمل خود تبلیغ کنیم.
قرآن در سوره بقره مى فرماید: (أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُم) «آیا دیگران را به نیکى دعوت مى کنید در حالى که خودتان را فراموش کرده اید». (البقرة : 44)
حضرت صادق علیه السّلام فرمود: مردم را با غیر زبان خود (با اعمال و رفتار خود) براه حق دعوت نمائید . باید مردم از شما ورع و کوشش و اعمال خیر ببینند؛ که این روش کاملا جلب کننده است. (بحار الأنوار ج 67 ص 303 )
البته علت اتخاذ چنین رویکردی نیز کاملا روشن است؛ چراکه اگر اهل عمل نباشید ولو به ظاهر خود را متعبد هم جلوه دهید تأثیرگذارى شما خیلى کم مى شود. گذشته از اینکه چه بسا اگر حساسیت خاصى به شما پیدا کرده باشند دعوت زبانى شما نه تنها آنها را بیدار و هدایت نمى کند بلکه لجاجت و سرپیچى دیگران را ولو بخاطر ناراحت کردن شما بیشتر خواهند کرد.
* در خاتمه توصیه ما به شما این است که بدون این که ناامید باشید با حوصله و به تدریج به تلاش خود ادامه دهید. ان شاءاللَّه نتیجه جالبى در این زمینه خواهید گرفت. چراکه قصد و نیت خوب و خالصانه و خداپسندانه تان به شما کمک خواهد کرد و تلاشتان پیش خداوند متعال محفوظ و مأجور است.