خانه » همه » مذهبی » بزرگترین گناه

بزرگترین گناه


بزرگترین گناه

۱۳۹۷/۰۳/۰۶


۴۰۴ بازدید

باسلام چراازار واذیت ازگناهان کبیره است؟میشه دلیل بیارید

الف ) اقسام گناه:
عالمان اسلامی گناهان را بر دو گونه تقسیم نموده اند: گناهان کبیره (بزرگ) و گناهان صغیره (کوچک)..
این تقسیم بندى از قرآن و روایات سرچشمه گرفته است ؛ در قرآن چنین مى خوانیم: اگر از گناهان کبیره اى که از آن نهى شده اید، اجتناب کنید، گناهان کوچک شما را مى پوشانیم وشما را در جایگاه خوبى وارد مى سازیم . (نساء، 31)  1
  و در جاى دیگر آمده است: و کتاب (نامه اعمال ) در آنجا گذارده شود، گنهکاران را مى بینى که از آنچه در آن است ، ترسان و هراسناکند، و مى گویند: اى واى بر ما، این چه کتابى است که هیچ عمل کوچک و بزرگى نیست ، مگر اینکه آن را شماره کرده است ؟ (کهف، 49) 2
و درباره ى بهشتیان مى خوانیم: مواهب آخرت ، جاودانه است براى آنانکه از گناهان بزرگ و کارهاى زشت پرهیز مى کنند. (شوری، 38) 3  
از این آیات به روشنى استفاده مى شود، که گناهان ، دو گونه اند: کبیره و صغیره و همچنین استفاده مى شود بعضى از گناهان ، بدون توبه حقیقى بخشودنى نیست ، ولى بعضى از آنها بخشودنى است .

ب ) ملاک کبیره (بزرگ) بودن گناه:
در قرآن مجید و کلام معصومین (ع) کلیه اعمالى که گناه محسوب مى شود، بیان گردیده است ، منتهی کبیره بودن گناه، پیرو ملاک هایی است.
در کتاب تحریر الوسیله امام خمینى قدس سره پیرامون معیار گناهان کبیره ، چنین آمده است :
1- گناهانى که در مورد آنها در قرآن یا روایات اسلامى وعده ى آتش ‍ دوزخ ، داده شده باشد.
2- از طرف شرع ، به شدت ، از آن نهى شده است .
3- دلایلی وجود دارد که معلوم می شود آن گناه ، بزرگتر از بعضى از گناهان کبیره است .
4- عقل ، حکم کند که فلان گناه، کبیره است .
5- در ذهن مسلمینِ پاى بند به دستورات الهى ، چنین تثبیت شده که فلان گناه ، از گناهان بزرگ است .
6- از طرف پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) یا امامان (علیهم السلام) در خصوص گناهى تصریح شده که از گناهان کبیره است .
(برخی از فقها تعزیر را نشانه کبیره بودن گناه می دانند که در این صورت استمنا نیز از گناهان کبیره محسوب خواهد شد ، زیرا در روایتی آمده است که علی (ع)، با زدن روی دست، شخص مستمنی را تعزیر فرمودند.)
البته گناهان کبیره نیز همه در یک سطح نیستند. بعضى بدون توبه بخشیده نمى شوند، مانند «شرک» و «قتل نفس» و برخى بدون توبه و تحت شرایطی و در اثر انجام کارهای نیک ممکن است مشمول مغفرت گردند.

ج ) فهرست گناهان کبیره:
روایات متعددى از ائمّه علیهم السلام به ما رسیده که بیانگر تقسیم گناهان به کبیره و صغیره است ، ودر کتاب اصول کافى یک باب تحت عنوان باب الکبائر به این موضوع اختصاص یافته که داراى 24 حدیث است .
در روایت اوّل و دوّم این باب ، تصریح شده که گناهان کبیره ، گناهانى را گویند که خداوند، دوزخ و آتش جهنم را بر آنها مقرر نموده است .
در بعضى از این روایات (روایت سوم و هشتم )، هفت گناه به عنوان گناه کبیره ، و در برخى از روایات (روایت 24) نوزده گناه به عنوان گناهان کبیره ، شمرده شده است .
گرچه هر گناه ، چون مخالفت فرمان خداى بزرگ است ، سنگین و بزرگ است، ولى این موضوع منافات ندارد که بعضى از گناهان نسبت به خود و آثارى که دارد، بزرگتر از برخى دیگر باشد، و به گناهان بزرگ و کوچک تقسیم گردد.
گناهان کبیره در کلام امام صادق) علیه السلام):
عمروبن عبید یکى از علماى اسلام ، به حضور امام صادق (علیه السلام) آمد، سلام کرد و سپس این آیه را خواند: نیکوکاران کسانى هستند که از گناهان بزرگ ، و زشتى پرهیز مى کنند.  (شوری، 38) 5
سپس سکوت کرد و دنبال آیه را نخواند؛ امام صادق (علیه السلام) به او فرمودند: چرا سکوت کردى ؟! او گفت : دوست دارم ، گناهان کبیره را از کتاب خداوند بدانم .
آنگاه امام صادق (علیه السلام) گناهان کبیره اى را که در قرآن آمده بیان نمودند:
1- بزرگترین گناهان کبیره ، شرک به خدا است : قرآن مى فرماید کسی که براى خدا، شریک قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام مى کند. (مائده، 72 ) 6
2-  ناامیدى از رحمت خدا: هیچ کس جز کافران از رحمت خدا، نومید نگردد. (یوسف،87) 7
3-  ایمنى از مکر (عذاب و مهلت ) خدا: از مکر خدا ایمن نشود، مگر مردم زیان کار. ( اعراف، 99)  8
4- عقوق (و آزار) والدین : چنان که قرآن از زبان عیسى (علیه السلام) مى فرماید: خدا دستور داده که به مادرم نیکى کنم و مرا زورگوى تیره بخت قرار نداده است . (مریم، 32) 9 
  5-  کشتن انسانِ بى گناه : و هر کس فرد با ایمانى را از روى عمد، به قتل برساند مجازات او، دوزخ است که جاودانه در آن مى ماند، و خداوند بر او غضب مى کند و از رحمتش دور مى سازد و عذاب عظیمى براى او آماده ساخته است . (نساء، 93)10
6-  نسبت نارواى زنا به زن پاکدامن : کسانى که زنان پاکدامن و بى خبر (از هر گونه آلودگى ) و با ایمان را متهم مى سازند، در دنیا و آخرت ، از رحمت الهى بدورند، و عذاب بزرگى در انتظارشان است . (نور، 23) 11
7-  خوردن مال یتیم: همانا کسانى که اموال یتیمان را مى خورند، آنها در شکم هاى خود، آتش فرو مى برند و بزودى در آتش سوزان مى سوزند. ( نساء، 10) 12
  8- فرار از جبهه جهاد: و هر کس در آن هنگام (جنگ ) به آنها پشت کند مگر در صورتى که هدفش ، کناره گیرى از میدان براى حمله مجدد و یا به قصد پیوستن به گروهى (از مجاهدان ) بوده باشد (چنین کسى ) گرفتار خشم پروردگار خواهد شد، و جایگاه او جهنم ، و چه بد عاقبتى است . ( انفال، 16) 13
9-  ربا خوارى: کسانى که ربا مى خورند، بر نمى خیزند مگر مانند کسى که شیطان باتماس ‍ خود، او را همچون دیوانه ، آشفته حال کرده است . 14( بقره، 275)
10- سحر و جادو: قطعا دانستند که هر کس خریدار جادو شود، در آخرت ، بى بهره خواهد بود. ( بقره، 102) 15
11- زنا: هر کس که زنا کند، مجازاتش را خواهد دید، عذاب چنین کسى در قیامت ، مضاعف گردد و با خوارى ، همیشه در آن خواهد ماند. ( فرقان، 68) 16
12-  سوگند دروغ براى گناه : کسانى که پیمان خود با خدا و سوگندهاى خود را به بهاى اندک مى فروشند، در آخرت ، بى بهره اند. (آل عمران، 77) 17
13-  خیانت در غنایم جنگى : و هر که در غنیمت جنگى ، خیانت کند، روز قیامت با آنچه خیانت کرده بیاید. ( آل عمران، 161) 18
14- نپرداختن زکات واجب : در آن روز (طلاها و نقره ها را)در آتش دوزخ داغ و سوزان کرده و با آن صورت ها و پهلوها و پشت هایشان را داغ مى گذارند. ( توبه، 35) 19
15- گواهى به دروغ ، کتمان : و هر کس گواهى دادن را پنهان کند، قلبش گنهکار است . ( بقره، 283) 20
16- شراب خوارى : اى کسانى که ایمان آورده اید، شراب و قمار و بت ها و تیرهاى قرعه پلیدند و از عمل شیطانند. پس از آنها دورى کنید باشد که رستگار شوید. ( مائده، 90)  21
17- ترک نماز یا واجبات دیگر بطور عمد، زیرا پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: هر کس عمدا نماز را ترک کند از پیمان خدا و رسول خدا بیزارى جسته است . (بحار الانوار، ج47، ص17) 22
18و19-  پیمان شکنى و قطع رحم ، چنانکه خداوند مى فرماید:  براى آنانکه (پیمان را مى شکنند و قطع رحم مى کنند) لعنت و خانه بد در آخرت ، است. (رعد، 25) 23 .
امام صادق (علیه السلام) به اینجا که رسید، عمروبن عبید در حالى که از شدت ناراحتى ، شیون مى کشید از محضر آن حضرت خارج شد و مى گفت: به هلاکت رسید آنکس که به راءى ، فتوا داد، و در فضل و علم با شما، ستیزکرد. (بحارالانوار، ج76، ص 8)   24
امام خمینی (رض) در کتاب تحریر الوسیله مى گوید: گناهان کبیره ، بسیار است ، بعضى از آنها عبارتند از:
1- نا امیدى از رحمت خدا. 2- ایمن شدن از مکر خدا. 3- دروغ بستن به خدا یا رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و یا اوصیاى پیامبر علیهم السلام4- کشتن نا بجا. 5- عقوق پدر ومادر6- خوردن مال یتیم از روى ظلم . 7- نسبت زنا به زن با عفت . 8- فرار از جبهه جنگ با دشمن . 9- قطع رحم . 10- سحر و جادو. 11- زنا. 12- لواط. 13- دزدى . 14- سوگند دروغ . 15-  کتمان گواهى . (در آنجا که گواهى دادن واجب است ) 16- گواهى به دروغ . 17- پیمان شکنى . 18- رفتار بر خلاف وصیّت . 19- شرابخوارى . 20- رباخوارى . 21- خوردن مال حرام . 22- قمار بازى . 23- خوردن مردار و خون . 24- خوردن گوشت خوک . 25- خوردن گوشت حیوانى که مطابق شرع ذبح نشده است . 26- کم فروشى . 27- تعرّب بعد از هجرت . یعنى انسان به جایى مهاجرت کند که دینش ‍ را از دست مى دهد. 28- کمک به ستمگر. 29- تکیه بر ظالم . 30- نگهدارى حقوق دیگران بدون عذر. 31- دروغگویى . 32-  تکبر. 33- اسراف و تبذیر. 34- خیانت . 35- غیبت . 36- سخن چینى . 37- سر گرمى به امور لهو. 38- سبک شمردن فریضه حج . 39- ترک نماز. 40- ندادن زکات . 41-  اصرار بر گناهان صغیره.
از این میان شرک به خدا و انکار آنچه را که خداوند دستور داده ، و دشمنى با اولیاى خدا، از بزرگترین گناهان کبیره است.
همانگونه که بیان شد طبق فتواى امام خمینى قدس سره گناهان کبیره ، بسیار است و آنچه در بالا ذکر شد قسمتى از آنها است ، مثلا توهین به کعبه و قرآن و پیامبر( صلّى اللّه علیه و آله) و امامان (علیهم السلام) یا ناسزا گفتن به آنها و بدعت گذارى و…. از گناهان کبیره است .

د ) چرا ازار واذیت ازگناهان کبیره است؟
 امام على علیه السلام در گفتارى فرمود: گناهان بر سه گونه اند: گناه بخشودنى و گناه نابخشودنى و گناهى که براى صاحبش ، هم امید بخشش داریم و هم ترس از کیفر.
سپس فرمود: اما گناهى که بخشیده است ، گناه بنده اى است که خداوند او را در دنیا کیفر مى کند و در آخرت کیفر ندارد. در این صورت خداوند حکیم تر و بزرگوارتر از آن است که بنده اش را دو بار کیفر کند.
اما گناهى که نابخشودنى است ، حق الناس ، است یعنى ظلم بندگان نسبت به همدیگر که بدون رضایت مظلوم بخشیده نمى شود.
و اما نوع سوم ، گناهى است که خداوند آن را بر بنده اش پوشانده ، توبه را نصیب او نموده است ، و در نتیجه آن بنده هم از گناهش هراسان است و هم امید به آمرزش پروردگارش دارد، ما نیز درباره ى چنین بنده اى ، هم امیدواریم و هم ترسان . (بحار الانوار، ج6، ص29)
آزار و اذیت دیگران ، حق الناس می باشد و همانطور که در کلام امیرالمومنین مشاهده کردید از گناهان نابخشودنی است د فهرست کناهان کبیره خیلی از آنها جنبه حق الناس دارد مثل : قتل ، عقوق پدر ومادر، خوردن مال یتیم از روى ظلم ، نسبت زنا به زن با عفت ، گواهى به دروغ ، رباخوارى ، خوردن مال حرام و…
البته خداوند متعال راه توبه از حق الناس را نگرفته ولی توبه ار آن خیلی مشکل است .

ه ) توبه از حق الناس
در روایت آمده: پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) به خانه کعبه نگاه کرد، آن را مورد تعظیم قرار داد و سپس ادامه داد: حق واحترام یک مؤمن از تو بالاتر است، چون خداوند خانه کعبه را دارای یک احترام و عظمت دانست و از مؤمن سه چیز را: «مال-خون-سوءظن» (همان، ج67، ص71)
احکام و مسائل مربوط به حق الناس دو قسم است:
الف . امور غیرمالى (مانند غیبت، تهمت، هتک حرمت و…). ب . امور مالى (مانند بدهى، مظالم، خمس، زکات و…)

الف . امور غیرمالى
در حقوق مردم که غیر مالی است ( غیبت، تهمت، هتک حرمت و…) باید از طرف مقابل حلالیت طلبید ، امااگر کسب حلالیت ملازم فساد و ناراحتی بیشتر می شود و امکان پذیر نیست، طلب بخشش از خداوند و انجام خیرات از طرف او کافی است و لازم نیست حتما کسب حلالیت صورت گیرد.
مثلا درفرض غیبت ، که جبران آن حقوق ذکر شده مانند ، از راه طلب حلالیت از خود صاحب حق ممکن نباشد، راههای دیگری که ممکن است ما را به نتیجه برساند طی می کنیم، مثلا:
1- برای صاحبان حق دعا کنید، طلب مغفرت وآمرزش گناهان ایشان را داشته باشید
2- ازطرف ایشان صدقه بدهید وانفاق مالی کنید
3- ازطرف ایشان به زیارت بروید
4- در غیاب ویا حضور از آبروی ایشان دفاع کنید !
5- هرکار خیری که ممکن است برای ایشان سود دنیوی ویا اُخروی داشته باشد انجام دهید!
ب . امور مالى (مانند بدهى، مظالم، خمس، زکات و…)
اگر حق الناس از امور مالی است، مثلاً در معاملات و یا معاشرت هاى دیگر خداى ناکرده مالى از کسى تلف یا غصب کرده و یا کلاه بردارى و دزدى انجام داده باید مثل آن را اگر مثلی است و قیمت آن را اگر قیمتی است به صاحبانش برگرداند و می تواند به واسطه شخص دیگر و یا پست یا در حساب جاری آنها واریز کند و یا رضایت آنها را به نحوی کسب کند .
اگر صاحب مال و حق مالی را نمی شناسیم و یا اگر از دنیا رفته، بازماندگان آنها را نمی شناسیم و به ورثه او دسترسی نداریم باید با اجازه از مرجع تقلید از طرف او به فقیر صدقه دهیم. البته لازم نیست مبلغ سنگینی را یک دفعه صدقه بدهید؛ بلکه متناسب با وضع مالیتان به تدریج از طرف صاحب حق صدقه بدهید.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد