۱۳۹۶/۱۲/۲۶
–
۵۷۳ بازدید
سلام…خیلی وقته دیگه کم غیبت میکنم،کم عصبانی میشم و خلاصه مواظبم گناه نکنم…ولی یه وقتایی این گناها تو جاهایی که اصلا فکرشم نمیکنم سرباز میکنه..حالا فهمیدم که از درون خیلی رسوبات گناه دارم و خیلی از تو خرابم..درحالیکه باورم هم نمیشه بعضی موقعها همچین گناهایی انجام بدم..از دست خودم خسته شدم..یعنی میشه این رسوبات گناه بلاخره یک روز کاملا از وجودم بیرون بیاد؟؟اگه نیومد چه اتفاقی میوفته و برای برطرف کردنش چیکار باید کرد؟
شما به احتمال قوی جوان هستید و آنچه برای شما مهم است عقلانیت شما است که باید رشد کند و توصیه ما این است که روی رشد عقلانی خود فعلا تمرکز داشته باشید و امور معنوی و عرفانی را در کنار آن برای خود داشته باشید. سلوک عقلانی واجب است برای همه اما سلوک عرفانی مستحب است و افراد خاصی موفق به طی کردن کامل ان می شوند.
سلوک عقلانی راهی است که انسان با عقل خود به سوی حقیقت طی می کند. این راه با حواس ظاهری طی نمی شود، اینجا عالم عقل است و در این مسیر عقل همه کاره است و به شما می گوید چه هست و چه نیست و یا چه کاری باید انجام شود یا انجام نشود.
برای طی کردن وادی عقل و رسیدن به رشد عقلانی باید با چیستی و چرایی یا به عبارتی حقیقت تصوری و تصدیقی اشیا آشنا شوید.
پس موضوعی که باید در این مرحله به آن حساس باشید حقیقت و یا حقایق اشیا است . به طور مثال با چیستی و چرایی دین, ایمان, خودسازی, عبادت, حکمت, فطرت, انسان و مانند آن آشنا شوید.
مهمترین عنصر حیات عقلانی داشتن استدلال و حجت عقلی و شرعی برای تمامی عقاید و اخلاق و رفتار فردی واجتماعی است.
یعنی اگر کسی پرسید چرا چنین حرفی را زدی یا چنین موضعی گرفتی یا چنین عملی انجام دادی, بتوانید برای آن دلیل و برهان صحیح عقلی و شرعی ارایه دهید.
آنچه را که عقل به شما می گوید همراه با دلیل است. عقل بدون دلیل سخن نمی گوید، کار عقل استدلال کردن و ارایه حجت است و با همین روش پیروان خود را به سوی حقیقت راهنمایی می کند.
راهپیمایی معنوی با دلالت و راهنمایی عقل بهترین گزینه برای رسیدن به حقیقت نیست، اما عمومی ترین راه است و تمام کسانی که می خواهند به حقیقت وصول یابند می توانند از این راه استفاده کنند.
اگر کسی در سلوک عقلانی موفق شود، آنگاه امکان این که خود بدون دلیل و راهنما و با چشم باز به حقیقت بنگرد وجود دارد، اما اگر کسی موفق به سلوک عقلانی نگردد، هرگز به عالم دل و عرفان نمی رسد و امکان رویت حقیقت را نخواهد داشت.
ابتدا انسان در دل طبیعت زاده می شود و رشد می کند و یک موجود طبیعی به حساب می آید. اگر در طبیعت بماند و از عالم ماده مهاجرت نکند، تبدیل به یک انسان مادی می شود و از مقام حیوانیت صعود نخواهد کرد.
سلوک عقلانی اولین مرحله ای است که به انسان کمک می کند تا از دل طبیعت و اهل دنیا هجرت نماید و انقلابی عظیم در خود پدید آورد و در مسیر کمال انسانی قرار بگیرد.
مهاجرت از عالم طبیعت و ماده و هویت بشری، به عالم عقل و استدلال و هویت انسانی را سلوک عقلانی می گویند.
راه رسیدن به چنین هدفی هم مطالعه و تفکر و تحصیل علم و تجربه عملی است. در حقیقت علم و عمل دو بال انسان برای پرواز در فضای زندگی معقول است.
در تعریف خودسازی آمده است که خودسازی تغییر وضعیت موجود انسانی به وضعیت مطلوب انسانی است. وضعیت موجود همان بودن و ماندن در طبیعت و عالم ماده و دنیا است و وضعیت مطلوب با سفر کردن به عالم عقل و سلوک عقلانی اتفاق می افتد.
در این نوع سلوک و مهاجرت اتفاق های فراوانی برای انسان می افتد که به کلی زندگی او را تغییر می دهد و او را از فاز بشری به فاز انسانی وارد می نماید.
انسان در عالم طبیعت حیوانی بیش نیست که ظاهری انسانی دارد و هنگامی که عاقل می شود و حیات عقلانی می یابد، تازه انسان می شود و هویت انسانی پیدا می کند.
در سلوک عقلانی بر دو سیر علمی و عملی مستند به دلیل و حجت و انجام واجبات و ترک محرمات و رعایت تقوی و بیشتر تاکید می شود، نتیجه چنین سلوکی وصول به عقلانیت دینی و الهی و کسب رضایت پروردگار است.
تغییرات عمده ای که در سلوک عقلانی برای انسان رخ می دهد:
خودسازی یعنی تغییر و حرکت:
ازعالم جهل به علم و عرفان
ازتفکر مادی به تفکر الهی و توحیدی
از خواب غفلت به بیداری و یقظه و آگاهی
از هویت حیوانی و بشری به هویت انسانی.
از زندگی طبیعی و غریزی به زندگی عقلانی و فطری
از عالم مادی و سرد و سخت طبیعت به عالم معنوی و گرم و لطیف عقلانیت و معرفت.
از حکومت نفس اماره به سوء به حاکمیت عقل که ما عبد به الرحمان است.
از نفس پرستی و دنیا پرستی و شرک به خدا پرستی و توحید
از بدی ها به سوی خوبی ها.
از نقص به کمال انسانی
از اخلاق مادی به اخلاق توحیدی
از سبک زندگی مادی و غربی به سبک زندگی دینی و اسلامی.
از عالم کثرت عدم تمرکز به عالم وحدت و آرامش
از هوای نفس به خواست و اراده خدا
از کفر به ایمان و از شرک به توحید.
از اهل دنیا بودن به اهل الله شدن.
از بدی ها و رزایل به فضایل و خوبی ها
در عالم نفس دوست داریم خیلی بخوریم و لذت ببریم. خیلی بخوابیم خیلی حرف بزنیم غیبت کنیم مسخره کنیم جک بگیم لذت ببریم از امور حسی و شهوت رانی کنیم تجمل گرایی کنیم خانه گران و ماشین شاسی بلند گران قیمت و زندگی لاکچری داشته باشیم. دائم موسیقی گوش کنیم تا نصف شب بشینیم فیلم خارجی نگاه کنیم . دائم بگیم بخندیم و مواد مخدر مصرف کنیم و قلیون بکشیم توی پارک.
لب دریا بریم . لباس تنگ بپوشیم. خودنمایی کنیم. موهامون رو بگذاریم بیرون خودمون رو خوشگل کنیم و به همه نشون بدیم. تا نگاهشون به ما خیره بشه. زیبایی های مادی رو جلوه بدیم. هرکاری نفسمون می خواد انجام بدیم. خوش بگذرونیم و حال کنیم.
دلمون می خواد ثروت مند بشیم. پول دار بشیم. مشهور بشیم. پست و مقام بگیریم. توی چشم باشیم. دیده بشیم. به همه جای دنیا سفر کنیم. انتالیا بریم. عریان بشیم و زیبایی های جنسی خودمون رو به همه نشون بدیم. دائم کتاب های رمان بخونیم. توی اینترنت بچرخیم و هر سایتی که دلمون می خواد بریم. هر عکسی و کلیپی که خوشمون می یاد ببینیم. هر کانالی که دلمون می خواد سر بزنیم. با هر کسی که خوشمون میاد دوست بشیم. دوست دختر و پسر داشته باشیم. آزاد باشیم. خودمون رو از قید دین آزاد کنیم و مطابق نفسمون زندگی کنیم.
اما در عالم عقل امور دیگری مطرح می شود. در این عالم علم و آگاهی و حقیقت و ایمان و معنویت و بیداری حرف اول را می زند.
در این عالم باید ببینیم خدا چی گفته، پیامبر چی گفته امام چی گفته. مرجع تقلید چی می گه. عقل انسان چی می گه . قرآن چی می گه . روایت چی می گه. همون طور زندگی کنیم.
اینجا مدیر و مدبر و حاکم و فرمانروا عقل انسان است. در این عالم نفس با عقل مهار می شود و نمی تواند زیاده روی کند و به اعتدال می رسد. دنیا و طبیعت و نفس داریم و لذت داریم اما کنترل شده توسط دین و عقل.
عقل و دین کارش دعوت به خوبی ها و دور کردن انسان از بدی ها است. کارش اثبات حقیقت و نفی باطل است. کارش اثبات اینکه چی واقعا هست و چی دروغ است دلتون رو بهش خوش نکنید. کارش مقایسه بین خوبی ها و بدی ها است. کارش استدلال هست فکر کردن هست. عقل به ما یاد می دهد که در انتخابمون بر اساس عقل و استدلال باشد نه احساس و دلبخواهی.
فضای زندگی عقلانی فضای علم و دانایی است فضای مطالعه است فضای تحقیق است. فضای انسانیت است نه بشریت. فضای معنویت است فضای نورانیت است فضای بیداری است فضای توجه به خدا است فضای عشق به خوبی ها است. فضای علاقه به امام و جهاد و شهادت است. فضای ایمان به خدا است. فضای ارزش های الهی و انسانی است. فضای دعا و مناجات با خدا است. فضای عبادت و معنویت است. فضای ذکر و فکر است. فضای وحدت و آرامش است. عالم سیر و سلوک انسان به سوی خدا است.
جمال و زیبایی اینجا معنای دیگری دارد. معنوی است مجرد است روحانی است نه نفسانی. کسی به زیبایی چهره و لباس و اندام و خونه و ماشینش افتخار نمی کنه. همه افتخار انسان به ایمان اش هست به نزدیک بودنش به خدا هست. اینجا لذت هاش معنوی است و از چیزهایی غرق لذت می شود که مردم عادی خبر ندارند.
ارزش وصول عقلانی:
درست است که ارزش علم و تفکر و سلوک نظری ابتدایی، قابل مقایسه با معرفت شهودی نهایی نیست، اما باید توجه داشته باشید که همان تفکر توحیدی که در ابتدا برای سالک ایجاد می شود، بسیار مهم است و نقش سرنوشت ساز و اساسی در سریان توحید در اعضاء و جوارح و قلب و روح و زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد و عامل اصلی شکوفایی انسان و سعادت آفرینی در فرد و جامعه است.
قبلا عرض شد که علم تئوریک باید در آزمایشگاه به نتیجه برسد و آزمایش شود تا باعث باور علمی دانش جو و دانشمند گردد، علمی که از راه آزمایش عملی حاصل می شود، قوی تر از علم تئوریک کلاسیک است.
اما نکته اینجا است که اگر کسی بدون آشنایی با علم تئوریک به آزمایشگاه برود، آیا توان انجام کار و تحقیق و نتیجه گیری را خواهد داشت؟
مسلم است که توان هیچ کاری را نخواهد داشت، بنابراین علم تئوریک و نظری نیز همیشه جایگاه رفیع و تاثیر گذار خود را خواهد داشت.
چگونه باید عقل خود را پرورش دهیم؟
گوهر عقل، ارزشمندترین نعمت الاهی برای بشریت است و به همین جهت است که انسان اشرف مخلوقات نامیده شده است. به واسطه این نعمت بزرگ است که انسان می تواند هستی را از نیستی، خیر را از شر، هدایت را از ضلالت، دوست را از دشمن، نور را از ظلمت و حق را از باطل و بد را از خوب تمییز دهد و از آفات و خطرات مصون و محفوظ بماند.
از مطالب گذشته روشن شد که همه انتخاب های انسان از عقل و نوع اندیشه او الهام می گیرد، بنابراین در ابتدای حرکت خودسازانه لازم است که ذهن و فکر انسان کاملا با اندیشه الهی انس بگیرد و باورهای الهی داشته باشد، تا زندگی اش در مسیر الهی شدن و هدف اصیل آن جریان پیدا کند.
روی این حساب پرورش عقل برای انسان طالب کمال بسیار با اهمیت است، بعدا به این نکته واقف خواهیم شد که مبنای اراده و نوع عملکرد او در بخش مراقبه و گام های عملی ای که در مسیر خودسازی برخواهد داشت، همه بر اساس رهنمودهای عقلانی و تفکرات شخصی او شکل خواهد گرفت.
تفکر الهی در انسان در دو مرحله شکل می گیرد. اول، آشنایی با محصولات فکری اندیشمندان الهی از طریق مطالعه و دقت و پژوهش در آنها و همچنین مقایسه آنها با اندیشه های مادی و نتایج آن در ساخت و ساز انسان و جامعه. دوم، تفکر شخصی در سوال های اساسی زندگی و دین و تولید اندیشه های دینی و نقد اندیشه های مادی و مبارزه فکری با آنها.
راه های پرورش عقل و اندیشه الهی
راه های زیادی برای پرورش عقل و اندیشه الهی وجود دارد که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
1-استفاده از معلم و استاد دلسوز و عالم ربانی؛ امام علی (ع) یکی از گروه های سعادت مند را دانشجویانی می داند که درپی یافتن راه از طریق تعلیم و بهره گیری از اساتید و معلمان دلسوز و عالم ربانی هستند. نهج البلاغه، ص ۴۹۶ ، النَّاسُ ثَلَاثَهٌ فَعَالِمٌ رَبَّانِی وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَی سَبِیلِ نَجَاهٍ وَ هَمَجٌ رَعَاع. مردم سه دسته اند: عالم ربانی و دانشجویی که در راه نجات قدم می زند و کف روی آب.
2- ارتباط با کتاب و کتابخانه و مطالعه؛ چنان که امام صادق (ع) فرمود: “مطالعه فراوان در مطالب علمی عقل را باز و شکوفا می سازد”طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ، ج ۵، ص ۴۱۳٫. موضوع مطالعه بسیار مهم است، زیرا همه چیز از مطالعه شروع می شود. شروع کمال و خودسازی با مطالعه است و انسانیت انسان با مطالعه آغاز می شود.
3- سیر و سفر در زمین و مطالعه تاریخ گذشتگان؛ قرآن در موارد متعددی انسان را امر به مسافرت های تحقیقاتی کرده و فرموده است: “بگو: روی زمین گردش کنید! سپس بنگرید سرانجام تکذیب کنندگان آیات الاهی چه شد؟ انعام، ۱۱، “قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا کَیفَ کانَ عاقِبَهُ الْمُکَذِّبینَ”. بگو: در روی زمین سیر کنید و ببینید عاقبت کار مجرمان به کجا رسید” نمل، ۶۹، “قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیفَ کانَ عاقِبَهُ الْمُجْرِمینَ” . “بگو: در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است؟ سپس خداوند (به همین گونه) جهان آخرت را ایجاد می کند یقیناً خدا بر هر چیز توانا است عنکبوت، ۲۰، “قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ ینْشِئُ النَّشْأَهَ الْآخِرَهَ إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَی ءٍ قَدیرٌ”!بگو: در زمین سیر کنید و بنگرید عاقبت کسانی که قبل از شما بودند چگونه بود؟ بیشتر آنها مشرک بودند”! روم، ۴۲، “قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیفَ کانَ عاقِبَهُ الَّذینَ مِنْ قَبْلُ کانَ أَکْثَرُهُمْ مُشْرِکینَ”.
4- تفکر و اندیشه ورزی در آیات تکوینی خداوند؛ مسلماً در آفرینش آسمان ها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه های (روشنی) برای خردمندان است. قرآن مجید صاحبان عقل و اندیشه را کسانی می داند که در نشانه های خداوند تفکر می کنند و می فرماید: “…. برای خردمندان است، همان ها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آن گاه که بر پهلو خوابیده اند، یاد می کنند و در اسرار آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند (و می گویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریده ای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار”! آل عمران، ۱۹۱ ، ۱۹۰،… “لّأِوْلی الْأَلْبَابِ الَّذِینَ یذْکُرُونَ اللَّهَ قِیمًا وَ قُعُودًا وَ عَلی جُنُوبِهِمْ وَ یتَفَکَّرُونَ فی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَاذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
5- پرهیز از تقلید کورکورانه؛ این امر باعث می شود تا انسان در کسب حقیقت از عقل و تفکر خویش بهره جسته و بدین واسطه حقانیت اسلام را با عقل و تفکر خویش دریابد. چرا که قرآن مشرکانی را که به تقلید کورکورانه از پدران مشرک خود می پرداختند به شدت مذمت می نماید و می فرماید: “و هنگامی که کار زشتی انجام می دهند می گویند: پدران خود را بر این عمل یافتیم و خداوند ما را به آن دستور داده است! بگو: خداوند (هرگز) به کار زشت فرمان نمی دهد! آیا چیزی به خدا نسبت می دهید که نمی دانید”؟! اعراف، ۲۸، “وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَهً قالُوا وَجَدْنا عَلَیها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا یأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون ”.
6- ارتباط با خردمندان و دانشمندان و دانایان؛ امیرالمؤمنین علی (ع) می فرماید: “قطع ارتباط از خردمند مساوی با پیوستن به نادان است “طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج ۵، ص ۱۱۴٫و یا در بخشی از حدیث پیامبر اکرم (ص) آمده است: “شایسته است که شخص خردمند عاقل شبانه روز خود را به چهار بخش تقسیم کند: … بخشی را به همنشینی با دانشمندی که او را در امر دینش یاری دهد، صرف نماید”. همان، ص ۱۱۳٫
7- پیروی از روی فکر و اندیشه؛ چنان که انبیا و پیامبران الاهی نیز همواره مردم را به تفکر و بصیرت در دستورات و آموزه های آیین خود دعوت می کردند. در این مورد قرآن کریم می فرماید: “بگو این راه من است، من و پیروانم با بصیرت کامل همۀ مردم را به سوی خدا دعوت می کنیم”. یوسف، ۱۰۸٫و نیز پیامبر اکرم (ص) فرمود: “تسلیم راهنمایی عقل باشید که به کمال دست یابید، و از آن سر نتابید که سرانجام پشیمان می گردید.[ حسینی دشتی، مصطفی، معارف و معاریف (دایره المعارف جامع اسلامی)، ج ۵، ص ۴۱۲٫
8- عدم غلبه احساس بر عقل؛ از دیگر موارد رشد عقل و کسب استقلال فکری است. امام سجاد (ع) در این رابطه می فرمایند: “هر آن کس که عقلش کامل ترین اندوخته اش نباشد، هلاکش بسیار آسان است”. همان.
9- تفکر در اعمال و رفتار خود و محاسبه نفس؛ مرحوم ملا احمد نراقی (رحمةالله علیه) در باب کیفیت تفکر در اعمال و رفتار خود می فرمایند: «آدمی در هر شبانه روزی ساعتی به تفکر کار خود بیفتد و اخلاق باطنیه و اعمال ظاهریه خود را تفحص کند و احوال دل و جوارح خود را تجسس نماید. لوح دل را در مقابل خود نهاده آن را ملاحظه کند و دفتر شبانه خود را گشوده، سر تا پای آن را مطالعه فرماید.» (معراج السعادة، ص 120 به بعد)
ایشان در ادامه توضیح می دهند که اگر دیدی در طول روز، به دستورات خداوند عمل کرده، از معصیت ها و گناهان اجتناب کرده ای، حمد و سپاس الهی را بجای آور؛ و اگر دیدی معصیتی از تو سرزده و با رفتار و کردارت، مخالفت امر الهی نموده ای، توبه کرده و با جبران عمل، به علاج بپرداز.
ایشان در ادامه توصیه می کنند که انسان با نظر بصیرت به اعمال خود بنگرد و ببیند آیا از صفات رذیله ای که او را به هلاکت می اندازد، از قبیل بخل و حسد و کبر و… چیزی در وجود او هست یا نه؛ و با چراغ فکر همه زوایای وجودش را تفحص کند تا مبادا با این صفات مهلکه خدای خود را ملاقات کند!
در فقه الرضا (علیه السلام) آمده است: «اندیشیدن آینه تو است؛ بدی ها و خوبی هایت را به تو نشان می دهد.» (میزان الحکمة، ج10، ح16209)
امام علی (علیه السلام): اندیشه کردن در خوبی ها، انگیزه بکار بستن آن ها می شود.
امام علی (علیه السلام): ریشه سالم ماندن از لغزش ها، اندیشیدن پیش از عمل کردن است و سنجیدن پیش از سخن گفتن.
10- فکر کردن به نعمت های خدا؛ امام علی (علیه السلام): اندیشیدن در باره نعمت های خدا، نیکو عبادتی است.
11- تفکر در باره باقی بودن آخرت و فانی بودن دنیا؛ امام علی (علیه السلام): تمیز دادن (تشخیص دادن) ماندنی (آخرت) از رفتنی (دنیا)، از شریف ترین اندیشه ها است.
12- تفکر در قرآن کریم؛ پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله وسلم): سهم دیدگان خود را از عبادت به آنان دهید. عرض کردند: ای رسول خدا! سهم آن ها از عبادت چیست؟ فرمود: نگریستن به قرآن و اندیشیدن در آن و پند گرفتن از شگفتی هایش.
در نتیجه پرورش فکر و کسب استقلال فکری با توجه به آیات و روایات، انسان در راه رسیدن به رشد و تعالی پیشرفت چشمگیری می نماید و نهایتاً معرفت و شناخت او به خداوند متعال ارتقا می یابد. قرآن کریم در این باره می فرماید: “خردمندان کسانی هستند که به پیمان با پروردگار پایبندند و پیمان نمی شکنند و به هر موردی که خدا امر فرموده رابطه برقرار می کنند (و به هر جا که به گسستن امر کرده بگسلند) و از خدای بترسند و از سختی حساب قیامت هراسناک باشند. و کسانی هستند که جهت نیل به رضای خداوند خویش، شکیبایی پیشه کنند و نماز را به پای دارند و از آن چه خدا روزی شان کرد. پنهان و آشکار اتفاق نمایند و در برابر بدی، نیکی پاداش دهند”. رعد، ۲۲- ۱۹ .
راهکار سیر مطالعات اسلامی:
شما نیاز به سلوک عقلانی دارید. انسان با این نوع سلوک که همان سلوک دینی است با عقلانیت دین و حقیقت آشنا می شود و راه رسیدن به کمال برایش باز می گردد. ابتدا سلوک عقلانی را برای شما توضیح می دهیم و سپس سیر مطالعاتی را برای شما مشخص می کنیم تا در این مسیر حرکت کنید و کمکی هم خواستید در خدمت هستیم.
هویت بشری از جنس ماده و این جهانی است، اما هویت انسانی او از سنخ ملکوت و عوالم فرا طبیعی است.
حیات معقول، یعنی زندگی مستند به حجت، در این نوع زندگی انسان دو گونه حجت دارد، حجت درونی که همان عقل و به تعبیری پیامبر درونی است و حجت بیرونی که دین و پیامبران الهی و عقول کامله هستند.
در حیات معقول انسان باید برای تمامی افکار، عقاید، اخلاق و رفتار خود دلیل و برهان معقول و مشروع بیابد، برای هر انتخابی که انجام می دهد، استدلال منطقی داشته باشد و بر اساس اندیشه زندگی کند، نه امیال و خواسته های نفسانی و غریزی.
انسان در ابتدا بر اساس ادراک غریزی و احساس نیازهای طبیعی، زندگی و رشد می کند، ولی بعد از سن بلوغ و تکلیف وظیفه دارد که زندگی خود را بر اساس اندیشه و عقیده سامان دهد و رشد عقلانی داشته باشد.
هدف سلوک عقلانی رسیدن به عقلانیت دینی و الهی است، در ابتدا انسان در اثر انس با طبیعت درک عقلانی اش رنگ طبیعی و دنیوی دارد و اندیشه اش به سمت خواسته های مادی گرایش می یابد.
عقلانیت مادی اگر با عقل دینی، مدیریت و کنترل نشود، منشا بسیاری از مفاسد فردی و اجتماعی خواهد شد، در حالی که ریشه تمام خوبی های انسانی در عقلانیت الهی و توحیدی نهفته است.
قدرت مقاومت در برابر خواسته های افراطی نفس اماره و توان مدیریت غرایز بشری جز با عقلانیت قوی دینی و الهی امکان پذیر نیست و انسان های ضعیف العقل معمولا در برابر امیال نفسانی و شیطانی تسلیم می شوند.
انسان در طبیعت پدید می آید، ولی نباید در طبیعت برای همیشه ماندگار شود، زیرا در این صورت هلاک خواهد شد، چون طبیعت هلاک شدنی است. کل شیء هالک الا وجه. (قصص، ۸۸)
در سن تکلیف، آدمی ماموریت می یابد تا دامن از طبیعت بیرون کشد و به سلوک عقلی روی آورد و به حیات معقول که اصل انسانیت و اختیار او در آن شکل می گیرد، مهاجرت نماید.
اگر انسان در طبیعت بماند، اهل دنیا شود و نتواند به زندگی عقلانی خود که همان حیات طیبه انسانی و ایمانی است، سامان دهد، از هیچگونه خطری در امان نیست و در نهایت اهل دوزخ خواهد بود.
البته فیلسوف شدن و حیات معقول داشتن آخر راه نیست، عقیده، اندیشه، ایمان و عمل صالح داشتن، تازه ابتدای راه است، ماندگار شدن در عالم عقل نوعی عقب ماندگی سلوکی محسوب می شود.
اهل معرفت پس از حیات معقول به وادی عشق و عرفان می رسند و از رابطه عاشقانه با خداوند و حالات خوش عارفانه لذتی سرشار می برند.
عرصه های مطالعه و کتاب خوانی!
زمینه های کتاب خوانی و مطالعه فراوان اند. ما بر اساس اهداف و تعریفی که از سیر مطالعات اسلامی سیستمی ارایه کرده ایم، عرصه هایی از کتاب خوانی را معرفی می کنیم که به شما کمک می کند تا در راستای رسیدن به اهداف سلوک نظری قرار بگیرید.
عرصه های کتاب خوانی در دو فاز عمومی و تخصصی ارایه می شود و سیری که اکنون برنامه آنرا ارایه داده ایم، در فاز عمومی است.
مراحل چهارده گانه زیر به شما کمک می کند تا بتوانید برنامه سیرمطالعاتی خود را بر اساس آن تنظیم نمایید.
در صورتی که برای هر مرحله حداقل یک سال در نظر بگیرید، این سیر مطالعاتی حدود چهارده سال طول خواهد کشید.
انتظاری که از سیر مطالعات اسلامی داریم این است که بتواند عقلانیت دینی و توحیدی ما را شکوفا و تکمیل نماید.
این سیر مطالعاتی شامل معرفی کتاب هایی در تمام حوزه های مطالعات دینی می شود و باعث می شود خواننده به اطلاعات اجمالی، اما جامعی دست یابد و برای ورود به تحقیقات موضوعی آماده شود.
این مرحله مخصوص افراد در حد دیپلم یا کارشناسی تنظیم شده است و برای هر موضوعی چند کتاب معرفی می شود که به انتخاب خود فرد، مطالعه و تلخیص انجام و گزارش می گردد.
توصیه می کنیم برای درک بهتر کتاب ها، فهم خود را از هر مطلب یادداشت و به استاد مشاور خود ارایه دهید.
1- سیر مطالعات انسان شناسی و خودشناسی:
2- سیر مطالعات زندگی:
3- سیر مطالعات خودسازی و سلوک:
4- سیر مطالعه در متون دینی:
5- سیر مطالعات توحیدی => خداشناسی و خداپرستی:
6- سیر مطالعات دین شناسی: فلسفه دین و شریعت اسلام
7- سیر مطالعات شیعه شناسی:
8- سیر مطالعات معاد شناسی:
9- سیر مطالعات عملی و عبادی:
10- سیر مطالعات اخلاقی:
11- سیر مطالعات تاریخی:
12- سیر مطالعات سیاسی و اجتماعی:
13- سیر مطالعات زندگی و سیره عملی معصومان:
14- شرح حال عالمان و سیره عملی بزرگان دین:
کتابهای هر حوزه را با تحقیق و تفحص و مشورت با متخصصان آن حوزه بیابید و حدود یک سال مثلا در خودشناسی و انسان شناسی مطالعه کنید و بعد موضوع دیگر را در دستور کار قرار دهید تا آخر. در نتیجه این سیر عقلانیت و ایمان شما تقویت می شود و بهتر می توانید در جنبه های عملی موفق باشید.
معرفی چند کتاب درباره انسان شناسی و خودشناسی!
کتاب های زیر دارای سطح بندی است، خود شما با دقت می توانید کتاب مناسب خود را انتخاب و مطالعه نمایید.
روش مطالعه به این صورت است که شما با خواندن هر موضوعی از یک کتاب، خلاصه یا فهم خود از آن مطلب را نوشته و به استاد مشاور خود ارایه می دهید و ایشان اگر اشکالی ببیند تذکر می دهد تا برداشت شاگرد صحیح باشد.
1- شناخت انسان از نظر اسلام، واعظی (متوسط)
2- انسان شناسی، محمود رجبی (متوسط)
3- انسان شناسی (انسان کامل) یحیی کبیر(عالی)
4- صد کلمه در معرفت نفس ، حضرت علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله (متوسط)
5-انسان شناسی، سؤال و پاسخ ، مصطفی عزیزی، نشر معارف نهاد رهبری در دانشگاه(مبتدی)
6- انسان در قرآن، استاد شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا(مبتدی)
6- انسان کامل، استاد شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا
(مبتدی)
7- انسان شناسی، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى رحمه الله(متوسط)
8- انسان شناسی در قرآن ، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى رحمه الله(مبتدی)
9- خود شناسی برای خود سازی، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى رحمه الله(مبتدی)
10- دروس معرفت نفس ، حضرت علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله ، نشر الف.لام.میم(عالی)