۱۳۹۶/۰۶/۰۶
–
۹۸۲۳ بازدید
با سلام.منظور از تزکیه نفس چیست؟
به شما تبریک میگوییم که چنین دغدغه ارزشمند و مقدسی دارید. قطعا از نعمتهای الاهی و نیازمند شکرگزاری است.تزکیه به معنای نمو و رشد دادن است و زکوه نیز در اصل به معنی رشد و نمو است. این واژه به معنی تطهیر و پاک کردن نیز آمده , شاید به این مناسبت باشد که پاک سازی از آلودگی ها سبب رشد و نمو می باشد.تزکیه و تزکی به معنای لغوی عبارت است از پاک نمودن خود و یا پاک شدن از آنچه که باید از آن پاک شد .از مهمترین اهداف پیامبران الهی تزکیه نفوس , یعنی پاک کردن مردم از زشتی ها و پلیدی ها و اخلاق زشت است . کمال روح انسان , فقط در تزکیه است ؛ همچنان که قرآن کریم می فرماید : قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها هر کس نفس خود را از گناه و بدی پاک و منزه سازد به یقین رستگار خواهد بود و هر که او را به کفر و گناه پلید گرداند البته زیانکار خواهد گشت . آری رستگاری از آن کسی است که نفس خویش را تربیت کند و رشد و نمو دهد و از آلودگی به خلق و خوی شیطانی و گناه و عصیان و کفر پاک سازد و در حقیقت مساله اصلی زندگی انسان نیز همین تزکیه است که اگر باشد سعادتمند و الا بدبخت و بینوادر حدیثی از امام باقر و امام صادق علیهما سلام در تفسیر آیه نقل شده است که فرمود : قد افلح من اطاع و خاب من عصی رستگار شد کسی که اطاعت کرد و نومید و محروم گشت کسی که عصیان نمود .انسان به عنوان مقدمه ای برای تزکیه , ابتدا باید حقیقت خود را شناخته و بداند از کجا آمده ؟ و در کجاست ؟ و به چه مقصود آمده ؟ و به کجا میرود ؟ او باید بداند که چه موانعی بر سر راه اوست و چه زشتیهایی روی چهره اصلی او را گرفته است و سپس به مجاهده و تلاش پرداخته و روحش را از آلودگیها پاک کند . ( تزکیه )از نظر قرآن کریم، هدف زندگی چیزی جز خداشناسی و خداپرستی و رسیدن به قرب خداوند از طریق دین داری و خالص کردن دین برای خداوند، نیست. قرآن کریم می فرماید: و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین (سوره بینه، آیه 5 ). مردم هیچ ماموریتى ندارند جز این که دستورهاى دین را مخلصانه براى خدا انجام دهند; یعنى فهمشان و عملشان براى خدا باشد و محصول اخلاص نیز لقاى الهی است. خلاصه پیام این آیه شریفه آن است که ما جز عبادت خدای متعال و قرب به او کاری در این دنیا نداریم و تنها از این طریق است که به راستی استعداد هایمان شکوفا می شود و توانایی های نهفته در وجودمان به منصه ظهور می رسد و به کمال و سعادت می رسیم. البته مفهوم و حقیقت عبادت بسیار فراگیر است و شامل تمام فعالیت های انسان در زندگی می شود. حتی خوردن و خوابیدن و ازدواج انسان بیرون از حیطه عبادت و پرستش خداوند نیست. این آیه چه قدرزیبا است و چه قدر تکلیف انسان را روشن می کند. دلیل آن هم این است که ما مخلوق مظهر خداوند هستیم و مظهر خدا کاری جز شناخت خدا و کسب رضایت خدا و ارتباط با خدا و قرب به خداوند ندارد. البته کمال و سعادت او هم در همین رابطه با خداوند است و از همین طریق به همه چیز می رسد. حتی ارتباط با خود و ارتباط با طبیعت و جامعه نیز در همین راستا، یعنی در راستای ارتباط با خدا و پرستش او توجیه می شود. به طور کلی مراحل خودسازی و تزکیه نفس عبارت است از:1- سیر مطالعاتی و افزایش اطلاعاتی که منتهی به آگاهی و بیداری می شود. در این زمینه متذکر می شویم شرکت در جلسات مذهبی و استماع سخنرانی ها و مواعظ و همچنین تلاوت مداوم قرآن کریم و خواندن روایات اسلامی و شرح زندگی بزرگان و اهل عرفان و سلوک و مباحث مربوط به معاد و رستاخیز نیز بسیار مفید است.2- پاکسازی و تهذیب نفس از عادت های بد و دلبستگی ها و وابستگی ها و اموری که مانع کمال و سیر و سلوک انسان به سوی خدا تلقی می شود.3- اصلاح صفات شخصیتی و پاک سازی دل و درون از رزایل اخلاقی و آراسته شدن به فضایل اخلاقی از طریق راهکارهای علم اخلاق و تمرین آن ها در معاشرت با مردم و رعایت اخلاق اجتماعی.5- تفکر شخصی در سوال های اساسی انسان که در بینش دینی مطرح می شود مانند, خداشناسی و انسان شناسی و هستی شناسی و دین شناسی و معاد شناسی. 6- انجام وظایف عبادی و تحصیل صفت تقوی و پرهیزکاری, از طریق آشنایی با واجبات دینی و گناهان و پایبندی به احکام دینی با نیت خالصانه و صادقانه برای کسب رضای خداوند و نزدیک شدن به او .7- تقویت ارتباط عاشقانه با خداوند و اولیای معصومین(ع) و مومنان اهل ولایت و محبت, از طریق انجام مستحبات و زیارات و مانند آن.در صورتی که این مسیر به درستی و عالمانه طی شود, به طور قطع حالات انسان دارای ثبات خواهد بود و دگرگونی ها و تحولات سامان یافته تر می شود و نگرانی ها رفع خواهد شد.برآیند و ره آورد چنین سلوکی تقویت ایمان خواهد بود. ایمان یگانه نیروی با ارزشی است که تضمین کننده سعادت انسان در دنیا و آخرت است.تزکیه اخلاقی:به صفات زشت و رذایل اخلاق و هرگونه آلودگی , حجاب ظلمانی گویند که بر فردی که قصد تزکیه دارد لازم است از تک تک این حجابها رهایی یافته و با تلاش و کوشش هر یک از آنها را از خود دور کند .استاد محمد شجاعی در کتاب مقالات در تعریف حجب ظلمانی میفرمایند : حجب ظلمانی عبارت است از حجاب تعلق به بدن مادی , حجاب کفر و شرک و عناد با حق و آیات حق , حجاب عقاید و افکار باطل و نا صحیح , حجاب اخلاق و اوصاف رذیله , حجاب عادات , حجاب اوهام و تخیلات , حجاب تعلق و اسارت به مظاهر مادی و آنچه غیر حق است , و حجاب …… و در یک عبارت کوتاه , هر خصوصیت و هر رنگی که عارض روح انسان گشته و روح را به سوی غیر خدای متعال سوق داده و در جهت غیر او , ودر جهت دوری از او و فرار از او قرار میدهد , حجابی است از حجب ظلمانی . هر یک از حجابهایی که نام برده شد به طریقی , انسان را از حق دور کرده و او را به سوی پلیدیها و زشتیها سوق میدهد . لذا بر کسی که قصد دارد خویشتن را تزکیه کند , لازم و ضروری است که آنها را شناخته و وجودش را از همه حجابهای ظلمانی پاک و طاهر کند .بدون شک در این سطور محدود نمیتوانیم به بیان نحوه حجاب زدایی از همه آنها بپردازیم بلکه تنها به یک نمونه اشاره میکنیم .حجاب اخلاق و اوصاف رذیله :هر خلق و صفت بد حجابی از حجابهای ظلمانی است و خروج از حجاب هر خلق بد و هر صفت بد و نجات یافتن از آن , با مجاهدتها و مراقبتهای پی گیر انجام میگیرد . قرآن کریم با بیان اخلاق و اوصاف بد , و با تحذیر از آنها و دعوت به مجاهدت , و با ارائه اخلاق فاضله و اوصاف کریمه , میخواهد انسانها را از حجاب و حجابهای ظلمانی اخلاق و اوصاف رذیله نجات داده و بیرون بیاورد . (5)بعنوان مثال خشم گرفتن در جایی که نباید خشمگین و غضبناک شد از صفات رذیله بوده و به سرعت انسان را وارد جهنم میکند .امیر مومنان علی (ع) می فرمایند : الغضب نار موقده غضب آتش افروخته است .لذا اگر این آتش مهار نشود هم خود غضب کننده و نیز دیگران میسوزند .در مقابل , کسی که با مجاهده و تلاش این صفت زشت را از خود دور کرده و یا به تعبیری دیگر , مهار غضب را به دستش گرفته او توانسته است یکی از بزرگترین حجب ظلمانی را از خود دور کرده و ملبس به صفت حلم و صبر شده است .البته روایات متعددی برای فرو نشاندن غضب و طریقه مهار کردن آن وارد شده است و بزرگان ما نیز راهکارهایی را بیان کرده اند که میتوان به کتب حدیث و کتب اخلاقی بزرگان رجوع کرد .در خصوص تزکیه نفس و راهکارهای آن روایات متعددی بیان شده است که مجالی برای بیان همه آنها نیست و تنها اکتفا به یک روایت از قول پیامبر اکرم (ص) که اسوه ای حسنه برای همه مومنین است میکنیم .علامه جوادی آملی قبل از ذکر این حدیث میفرمایند : پیغمبر اکرم (ص) در حدیثی که خطوط اصلی زندگی انسانی مهذب را ترسیم میکند میفرمایند : اربع من کن فیه کان فی نور الله الاعظم : اگر این چهار اصل اعتقادی و اخلاقی در یک انسان وارسته راه یابد , او در فضای نور اعظم خدا زندگی میکند و روشن است که اگر کسی در فضای نور اعظم خدا زندگی کند محیط زیست او روشن است , نه خود او تیره است نه اطراف او و کسانی که با او مربوط اند در تیرگی به سر میبرند. آن ارکان چهار گانه چنین است : رکن اول : این که شخص در پناه توحید و نبوت زندگی کند و معصوم از گزند الحاد و آسیب شرک باشد . رکن دوم : اینکه اگر رویداد ناگواری متوجه او شود , متاثر نباشه بلکه کلمه استرجاع ( انا لله و انا الیه راجعون ) را بر زبان آورد . رکن سوم : اینکه اگر خیری از دست او نشئت گرفته یا نیت پاکی از قلب او گذشته و قدم خیری برداشته است آن کار خیر علمی یا عملی را به خود اسناد ندهد ؛ نگوید من کردم بلکه بگوید : خدا را شکر که توفیق آن علم یا عمل را به من ارزانی داشت ….. رکن چهارم : انسان گاهی اشتباه میکند و مانند انبیا و ائمه (ع) معصوم نیست ؛ اما اگر مومن اشتباهی مرتکب شود فورا استغفار میکند و استغفر الله ربی و اتوب الیه میگوید .کتابهای مقالات استاد شجاعی جلد دوم و نیز کتاب نقطه های آغاز در اخلاق عملی آیت الله مهدوی کنی برای مطالعه به شما پیشنهاد میشود .اما در مورد شیطان و وسوسههایش:در مورد شیطان و وسوسه های شیطانی باید توجه داشته باشید که ستیز و مجاهده با شیطان کاری مستمر و دایمی است و تا انسان در این عالم زنده است و زندگی می کند ادامه دارد. و دام های شیطان برای انسان های با تقوا و دارای کمال و شناخت بیشتر، ظریفتر و پیچیده تر و مخفی تر است. نخستین گام در مبارزه با شیطان این است که اطاعت از او را به تدریج کم نموده و به آهستگی از شبکه های دام او خارج شویم هر چند در این مبارزه ممکن است پای انسان بلغزد و در مورادی فریب او را بخورد. هر چقدر ارتباط انسان با خدای متعال و معرفت نسبت به او عمیق تر و گسترده تر باشد، تسلط شیطان بر او کمتر است. چنانچه خدای متعال در این مورد می فرماید: انه لیس له سلطان علی الذین آمنوا و علی ربهم یتوکلون ؛ شیطان تسلطی بر کسانی که مؤمن بوده و بر پروردگارشان توکل می کنند ندارد (نحل، آیه 99)و نیز می فرماید: ان عبادی لیس لک علیهم سلطان ؛ تو (شیطان) بر بندگان خاص من تسلط و نفوذی نداری (اسراء، آیه 65)به طور کلی کار شیطان وسوسه کردن است و با پناه بردن دائمی به خداوند و ارتباط پیوسته با او و توسل و ربط با اولیای الهی(ع) می توان از این وسوسه ها رها شد و یا آن را به حداقل رسانید و شیطان را تسلیم نمود، چنانچه در روایت داریم که پیامبر بزرگ اسلام(ص) فرمودند: شیطان من به دست من مؤمن و رام گردید. پس بهترین راه حل، توجه کامل و دایمی به خداوند متعال و اولیائش و خود را در قلعه استوار و نفوذ ناپذیر او و اولیای پاک او درآوردن و رعایت کامل تقوای الهی کردن است.بنابراین براى تقویت ایمان و مبارزه با گناه و هواهاى نفسانى و شیطانی رعایت چند نکته لازم است:الف) کوچک نشمردن هیچ گناهى هرچند به نظر صغیره باشد،ب ) عزم جدى و آهنین بر ترک معصیت و مراقبت جدى و دائمى نسبت به تمام افعال خود،ج ) شرط نمودن با خدا مبنى بر ترک معصیت و هم چنین از او استعانت جستن،د ) هر گاه فکر گناه و وسوسه آن به ذهن آمد بلافاصله آن را از لوح ذهن خارج کردن و توجه خود رابه خدا و امور شریفه مشغول داشتن. جدیت و موفقیت در این امر پیروزى بزرگى است و در واقع دفع دشمن شیطان نفس از همان خاکریز اول است. قرآن مجید در وصف پارسایان مى فرماید: «ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون ؛ پرهیزگاران چون گرفتار وسوسه شیطان شوند هماندم متذکر (یاد خدا) شده وبصیرت یابند»، (اعراف، آیه 201)،ه ) مطالعه و تفکر پیرامون عواقب سوء و وخیم گناه. در این رابطه مطالعه کتب پیرامون معاد بسیار نافع و لازم است،و ) خود را همواره در محضر حق تعالى دانستن و او را به یقین در همه حال مراقب و بیناى به افعال خود نگریستن،ز ) استمداد از خداوند و دعا و نیایش که فرمود: اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هیچ کدام به فضیلت و تزکیه روى نمى آوردید (و لو لا فضل الله علیکم و رحمته ما زکى منکم من احد ابدا..).،ح ) جایگزین سازى اعمال و عادات نیکو؛ مانند شرکت دائمى در نماز جماعت، نماز شب، زیارت اهل قبور و دعا.«ان الحسنات یذهبن السیئات؛ خوبى ها سرانجام میدان را بر بدى ها تنگ خواهد کرد و آنها را از بین خواهد برد»ط ) توجه به چهره کریه و زشت واقعى سیئات،ى ) براى ترک معاصى لازم است دربسیارى از موارد انسان از مکروهات و چه بسا از برخى مباحات نیز چشم پوشد تا او را به انجام زشتى ها نزدیک نسازند،ک ) در حد ممکن دورى جستن از مکان ها و شرایطى که آدمى را به گناه ترغیب مى نماید،ل ) تقویت اراده،م ) محاسبه نفس همه روزه و در صورت رخداد خطا خود را محاکمه و توبیخ نمودن و بلافاصله استغفار کردن،ن ) مطالعه پیرامون زندگى پارسایان و زاهدان و مطالعه کتب اخلاقى و … .رعایت نکات زیر نیز شما را در این مسیر تعالى یارى خواهد کرد، ان شاءالله: – انجام یک سرى مستحبات؛ مثلا همیشه با وضو بودن و زبان را به ذکر مخصوصا «لاحول ولاقوة الا بالله العلى العظیم» عادت دادن.- سعى و کوشش در انجام وظایف و واجبات دینى،- خواندن نماز با حضور قلب و در اول وقت،- تلاوت قرآن بویژه بعد از نماز صبح،- تأمل و اندیشه در آیات قرآن،- حتى المقدور سعى در خواندن نماز شب،- سحر خیزى،- تنظیم برنامه براى تمام شبانه روز و پر کردن اوقات فراغت با برنامه هاى صحیح و سودمند،- شرکت در ورزش هاى فردى و دسته جمعى،- شرکت در فعالیت هاى مذهبى و اجتماعى،- به صله رحم و ارتباطات اجتماعى بسیار بپردازید و به نزدیکان و اقوام خود بیش از پیش اظهار علاقه و محبت نمایید.- پرهیز از نگاه نامشروع، امام صادق(ع) فرمود: «نگاه پس از نگاه، در دل بیننده شهوت را مى انگیزاند»، (وسائل الشیعه ، ج 14 ، ص 138) و باز فرمود: «نگاه، تیرى از تیرهاى شیطان است، چه بسا نگاهى که اندوه هاى دراز در پى دارد»، (وسائل الشیعه ، ج 14 ، ص 139).- عدم معاشرت و دوستى با افراد منحرف و فاسد،- انتخاب دوستان مؤمن و سالم،- به یاد خدا بودن در همه اوقات،- کنترل افکار و نیندیشیدن به صحنه هاى گناه،- برنامه منظم مطالعاتى براى خود قرار دهید و سعى کنید فرصت هاى خود را با تفکر و مطالعه مناسب پر کنید،البته دقت کنید برای انجام مستحبات نباید واجبات مثل وظایف همسرداری خدشه ببیند که در این صورت آن مستحب هیچ فایدهای نخواهد داشت. منتظر مکاتبه بعدی شما هستیم.