۱۳۹۷/۰۵/۱۳
–
۵۱۷ بازدید
سلامداشتن تعصب خوب است یا بد؟
الف ) تعصب
تعصب و عصبیت، به معنای حمایت و دفاع کردن است. در علم اخلاق : «عصبیت یکی از اخلاق باطنه نفسانیه است که آثار آن مدافعه و حمایت کردن از خویشاوندان و مطلق متعلّقان است، چه تعلّق دینی و مذهبی و مسلکی باشد یا تعلق وطنی و آب و خاک یا غیره آن، مثل تعلق شغلی و …»(امام خمینی چهل حدیث نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1376، ص 145)
ب ) تعصب ممدوح و مذموم
از دیدگاه آموزه های اسلامی تعصب به دو بخش تقسیم می شود:
1.تعصب مذموم و ناپسند
اگر حمایت همه جانبه از خود یا متعلقات خود، به گونه ای باشد که او را از درک حقیقت و رسیدن به واقعیات دور کند و تنها معیار انسان در حمایت و دفاع از چیزی، حب و بغض نفسانی باشد ـ نه معیارهای منطقی و دینی ـ چنین تعصبی، مذموم و ناپسند بوده و قرآن مجید از آن به عنوان تعصب جاهلانه نام برده است .شدت علاقه به افراد و آیین خاص و بغض و دشمنی با دسته ای و آیین دیگر، و نیز سودجویی و ریاست طلبی و نداشتن تقوای لازم، از ریشه های چنین تعصبی به حساب می آید.
2 . تعصب ممدوح و پسندیده
در صورتی که حمایت انسان و تعصب او، فقط به جهت دفاع از حق بوده و هیچ گونه حب و بغض نفسانی نداشته باشد، چنین تعصبی ممدوح بوده و از بهترین صفات کمال انسانی و اخلاق پیامبران و اولیای الهی به حساب می آید. امام خمینی در این رابطه می فرماید: «دو علامت آن این است که حق با هر طرف هست، از آن طرف حمایت کند؛ گرچه از متعلقان او نباشد، بلکه از دشمنان او باشد. چنین شخصی از حمایت کنندگان ….حقیقت و در زمره طرفداران فضیلت و حامیان مدینه فاضله به شمار آید و عضو صالح جامعه و مصلح مفاسد جمعیت است»
در روایتی از رسول خدا(ص) آمده است: «تعصب حرام آن است که خویشان و نزدیکان را کارهای ناروا و ستم کمک نمایی»(کنزالعمال، ج 3، ص 509 ) ولی «چنانچه کسی از قوم و عشیره خود بدون ارتکاب به خلاف دفاع کند بهترین انسان ها است».( التاج، ج 5، ص 42)
امام علی(ع) ضمن تقبیح تعصبات باطل می فرماید: « فلیکن تعصبکم لمکارم الخصال و محامد الافعال و محاسن الامور »؛ نهج البلاغه، خطبة 39، ص 123 «تعصب شما باید در صفات شایسته و کارهای نیک و پسندیده باشد.»
در مقام تمجیداز حضرت ابراهیم ( ع ) وارد شده است : و کان رجلا غیورا لله 4امام زین العابدین ( ع ) مى فرماید:موسى ( ع )از خداوند مى خواهد کسانى را که از نعمت سایه نشینى عرض پروردگار برخور دارند, معرفى کند. خداوند عده اى را مى شمرد,از جمله : والذین یغضبون لمحارمى اذا استحلت … 5 کسانى که در برابر شکستن حدود و محرمات من به شدت به خشم مى آیند. خداوند, در مواردى براى ایجاد غیرت و حساسیت در برابر منکرات و حفظ ارزشها درافراد, صحنه اى از مظلومیتها را ترسیم مى کند:مالکم لاتقاتلون فى سبیل الله والمستضعفین من الرجال والنساء والولدان الذین یقولون ربنااخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها … 6 چرا در راه خدا و به خاطر مردان و زنان و کودکان ناتوانى که مى گویند:اى پروردگار ما, ما راازاین قریه ستمکاران بیرون آور… نمى جنگید؟علامه طباطبایى در ذیل این شریفه مى نویسد:این آیه شریفه , با یاد خدا, مسلمانان پاک دل را به قیام در راه خدا فرا مى خوانداما کسانى که این مرحله آنان را کفایت نمى کند غیرت و تعصب آنان را با یادآورى صحنه هاى مظلومیت خویشاوندان بر مى انگیزد 7 .نقطه مقابل انسان غیور,انسان بى تفاوت , سازشکار و مسامحه گرى است که بیش از هر چیز, به راحتى و رفاه خود مى اندیشد و باانگیزه هاى مختلف نفسانى , سعى در شانه خالى کردن از دستورات دینى و زندگى کردن عافیت طلبانه دارد.على ( ع ) پس از بیان درجات و مراتب مختلف حساسیت انسانها در برابر منکرات , به نکوهش ازافراد بى تفاوت در برابر منکر پرداخته واز آنان به مردگانى که در میان انسانها زندگى مى کنند یاد مى کنند:فذلک میت الاحیاء 8 . طبیعى است که رنج و عذاب اخروى نیز درانتظاراین افراداست .
تعصب و عصبیت، به معنای حمایت و دفاع کردن است. در علم اخلاق : «عصبیت یکی از اخلاق باطنه نفسانیه است که آثار آن مدافعه و حمایت کردن از خویشاوندان و مطلق متعلّقان است، چه تعلّق دینی و مذهبی و مسلکی باشد یا تعلق وطنی و آب و خاک یا غیره آن، مثل تعلق شغلی و …»(امام خمینی چهل حدیث نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، 1376، ص 145)
ب ) تعصب ممدوح و مذموم
از دیدگاه آموزه های اسلامی تعصب به دو بخش تقسیم می شود:
1.تعصب مذموم و ناپسند
اگر حمایت همه جانبه از خود یا متعلقات خود، به گونه ای باشد که او را از درک حقیقت و رسیدن به واقعیات دور کند و تنها معیار انسان در حمایت و دفاع از چیزی، حب و بغض نفسانی باشد ـ نه معیارهای منطقی و دینی ـ چنین تعصبی، مذموم و ناپسند بوده و قرآن مجید از آن به عنوان تعصب جاهلانه نام برده است .شدت علاقه به افراد و آیین خاص و بغض و دشمنی با دسته ای و آیین دیگر، و نیز سودجویی و ریاست طلبی و نداشتن تقوای لازم، از ریشه های چنین تعصبی به حساب می آید.
2 . تعصب ممدوح و پسندیده
در صورتی که حمایت انسان و تعصب او، فقط به جهت دفاع از حق بوده و هیچ گونه حب و بغض نفسانی نداشته باشد، چنین تعصبی ممدوح بوده و از بهترین صفات کمال انسانی و اخلاق پیامبران و اولیای الهی به حساب می آید. امام خمینی در این رابطه می فرماید: «دو علامت آن این است که حق با هر طرف هست، از آن طرف حمایت کند؛ گرچه از متعلقان او نباشد، بلکه از دشمنان او باشد. چنین شخصی از حمایت کنندگان ….حقیقت و در زمره طرفداران فضیلت و حامیان مدینه فاضله به شمار آید و عضو صالح جامعه و مصلح مفاسد جمعیت است»
در روایتی از رسول خدا(ص) آمده است: «تعصب حرام آن است که خویشان و نزدیکان را کارهای ناروا و ستم کمک نمایی»(کنزالعمال، ج 3، ص 509 ) ولی «چنانچه کسی از قوم و عشیره خود بدون ارتکاب به خلاف دفاع کند بهترین انسان ها است».( التاج، ج 5، ص 42)
امام علی(ع) ضمن تقبیح تعصبات باطل می فرماید: « فلیکن تعصبکم لمکارم الخصال و محامد الافعال و محاسن الامور »؛ نهج البلاغه، خطبة 39، ص 123 «تعصب شما باید در صفات شایسته و کارهای نیک و پسندیده باشد.»
در مقام تمجیداز حضرت ابراهیم ( ع ) وارد شده است : و کان رجلا غیورا لله 4امام زین العابدین ( ع ) مى فرماید:موسى ( ع )از خداوند مى خواهد کسانى را که از نعمت سایه نشینى عرض پروردگار برخور دارند, معرفى کند. خداوند عده اى را مى شمرد,از جمله : والذین یغضبون لمحارمى اذا استحلت … 5 کسانى که در برابر شکستن حدود و محرمات من به شدت به خشم مى آیند. خداوند, در مواردى براى ایجاد غیرت و حساسیت در برابر منکرات و حفظ ارزشها درافراد, صحنه اى از مظلومیتها را ترسیم مى کند:مالکم لاتقاتلون فى سبیل الله والمستضعفین من الرجال والنساء والولدان الذین یقولون ربنااخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها … 6 چرا در راه خدا و به خاطر مردان و زنان و کودکان ناتوانى که مى گویند:اى پروردگار ما, ما راازاین قریه ستمکاران بیرون آور… نمى جنگید؟علامه طباطبایى در ذیل این شریفه مى نویسد:این آیه شریفه , با یاد خدا, مسلمانان پاک دل را به قیام در راه خدا فرا مى خوانداما کسانى که این مرحله آنان را کفایت نمى کند غیرت و تعصب آنان را با یادآورى صحنه هاى مظلومیت خویشاوندان بر مى انگیزد 7 .نقطه مقابل انسان غیور,انسان بى تفاوت , سازشکار و مسامحه گرى است که بیش از هر چیز, به راحتى و رفاه خود مى اندیشد و باانگیزه هاى مختلف نفسانى , سعى در شانه خالى کردن از دستورات دینى و زندگى کردن عافیت طلبانه دارد.على ( ع ) پس از بیان درجات و مراتب مختلف حساسیت انسانها در برابر منکرات , به نکوهش ازافراد بى تفاوت در برابر منکر پرداخته واز آنان به مردگانى که در میان انسانها زندگى مى کنند یاد مى کنند:فذلک میت الاحیاء 8 . طبیعى است که رنج و عذاب اخروى نیز درانتظاراین افراداست .