۱۳۹۹/۰۱/۱۷
–
۲۶۴ بازدید
سلام.
یعنی چه که هر کسی پیدا میشه میگه سال ۱۳۹۹ سال ظهور امام مهدی(عج) هست?
این سال که عاشورا یکشنبه هست و بیست و سوم رمضانش هم یکشنبه هست. تو این سال هیچ کس هم که به فکر امام زمان(عج) نیست. همه فقط به فکر کرونا هستند. این سال چه چیزیش به سال ظهور میاد?
چند ساله دارن میگن سال ۱۳۹۹ سال ظهوره. مردم رو الکی امیدوار میکنند و بعد که سال ۱۳۹۹ تموم شد و امام زمان(عج) ظهور نکردند; مردم ناامید میشند و دیگه امیدی به ظهور امام زمان(عج) نخواهند داشت. هیچ کس هم جلوی این افراد رو نمیگیره….
براساس روایات «توقیت» و «تعیین وقت» برای ظهور حضرت صاحب کار درست و صحیحی نیست، ائمه فرموده اند ما خاندانی هستیم که برای ظهور آن حضرت وقتی را مشخص نمی کنیم، چنان که حضرت رسول(ص) فرموده است: «دروغ گفته اند آنان که وقت مشخص می کنند» (نگا: کتاب الغیبه، محمد ابراهیم نعمانی، ص 289 – منتخب الاثر، آیت الله صافی گلپایگانی، ص 573).هیچ فردی از زمان ظهور امام زمان اطلاعی ندارند. آنچه که می توان گفت این نکته است که برخی از علامات ظهور محقق گشته است اما این که همه آنها محقق شده است یا خیر؟ یا این که تحقق این علائم در چه حد از شدت و حدت برخوردارند از علم و آگاهی بشری به دور است و تعیین وقت از طریق استفاده از بعضی روایات یا با استفاده از حروف ابجد و امثال آن درست نیست. بنابراین نسبت به زمان ظهور امام زمان (عج) هیچ کس نمی تواند زمان مشخص و معینی را اعلام کند، زیرا غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آن آگاهی ندارد.
این مسأله، همانند پنهان و مبهم بودن ساعت قیامت دارای فلسفه و حکمتهایی است؛ از جمله:
۱. کسی که منتظر محبوب است و وقت آمدن او را نمیداند، همیشه در حال انتظار است، همیشه آماده است، همیشه درصدد پیادهکردن دستورات او در خود و اجتماع است، ولی در صورتی که زمان رسیدن او را بداند، خصوصاً آنکه بداند که بسیار دور است، مأیوس شده و هرگز خود را به این زودی آماده نمیکند.
۲. معین نبودن وقت ظهور، یک نوع امتحانی است برای مردم تا معلوم گردد آیا مردم با وجود سختیهای گوناگون، روحیه خود را از دست میدهند یا خیر؛ به همین دلیل در داستان حضرت موسی علیهالسلام به جهت ادامه ملاقات او با خداوند از سیروز تا چهلروز، عدهای به انحراف کشیده شدهاند.
۳. گاه مصلحت در تقدیم و تأخیر زمان غیبت است که این معنا با معینبودن زمان ظهور سازگاری ندارد.
۴. در صورت معینبودن وقت ظهور، دشمنان امام موعود درصدد تدارک تجهیزات مقابله برآمده و با حضرت در همان زمان به مقابله برخواهند خواست؛ بنابراین در روایات اسلامی از عنصر «ناگهانیبودن ظهور» بهعنوان، عنصر اساسی در پیروزی حضرت یاد شده است.
امام صادق علیهالسلام به ابنالنعمان فرمود: «ای پسر نعمان! بهراستی عالِم نمیتواند به هرچه اطلاع دارد تو را آگاه سازد… پس عجله نکنید، به خدا سوگند! سه بار این امر (امر فرج) نزدک شد، ولی به خاطر آنکه شما آن را فاش کردید، خداوند آن را به تأخیر انداخت. به خدا سوگند! نزد شما سرّی نیست، مگر آنکه دشمنان شما به آن از شما آگاهترند» . بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۷، ص۲
۵. درصورت عدم تعیین وقت ظهور، حالت انقطاع، توجه و تضرع خاصی بر انسانها حاکم خواهد شد، که چهبسا این امر سبب تعجیل در فرج امام عصر گردد، ولی اگر وقت ظهور بهطور قطع مشخص باشد دیگر از این اثر معنوی خبری نیست.
۶. از آنجا که وقت ظهور همانند علائم ظهور، متعلَق «بدا» واقع میشود، بنابراین باید بهطور دقیق وقت ظهور مشخص نباشد تا مردم به کارهایی تشویق شوند که مؤثر در ظهور امام موعود است.
۷. از آنجا که ممکن است ظهور حضرت به طول انجامد؛ ازاینرو وقت آن معین نشده است تا مردم مأیوس نباشند و با احتمال ظهور حضرت در هر لحظه، حالت انتظار مثبت را از دست ندهند.
نتیجه آنکه با توجه به این که زمان ظهور مشخص نیست، زمان نشانههای مرتبط نزدیک به آن نیز مشخص نیست. بنابراین، سخن گفتن از نزدیکی یا دوری آن، امری پسندیده نیست.
البته، عدهای با توجه به اوضاع و شرایط فعلی حاکم بر جهان، به این باور رسیدهاند که دورهای که در آن زندگی میکنیم همان دورهی آخرالزمان است که در روایات به آن اشاره شده است؛ زیرا، برای آخر الزمان نشانههایی گفته شده، مانند گسترش فساد و تفسیر دین بر اساس هوا و هوس و … که این نشانهها در دورهی زمانی ما به وقوع پیوسته است. پس زمان کنونی، آخر الزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق میشود. به علاوه، با وجود انقلاب اسلامی ایران و زنده شدن نام و یاد امام زمان(عج)، و معرفی ایشان به دنیا، آمادگی و اقبال مردم به پذیرش ایشان، بیشتر شده و امید به ظهور هم بیشتر شده است.
به عبارت دیگر حرکت عمومی کشورها و جوامع به سمت وحدت و هم گرایی و به عبارت دیگر، توجه به تشکیلات بین المللی و اتحادیههای منطقهای و فاصله گرفتن از جزء گرایی، ملتها را به این نتیجه رسانده که برای آینده بهتر باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهکدهای کوچک دانست. طبعاً، این پدیده نیاز به یک قانون عمومی و بین المللی را تشدید میکند. این رویداد، آمادگی مردم را برای پذیرش یک حاکمیت فراگیر، بیشتر کرده است.
ظهور انقلاب اسلامی که منادی و معرف حقایق اسلام(در حد ممکن) بود، باعث توجه بیشتر جهانیان به اسلام شد و روحیه کفر ستیزی و مبارزه با ظلم در میان ملتها، به ویژه مسلمانان بیشتر شده است؛ به گونهای که اصولگرایی اسلامی، یکی از جریاناتی است که منافع غرب را به خطر انداخته است. برخی از علما نیز معتقدند: همان گونه که غیبت دو مرحلهای بود و غیبت صغرا برای ایجاد آمادگی مردم برای ورود به غیبت کبرا لازم بود؛ همینطور ظهور نیز ممکن است دو مرحلهای باشد و با ظهور صغرا ـ که در انقلاب اسلامی ایران تجلی یافته ـ مردم با حقیقت قیام امام زمان(ع) آشنایی بیشتری پیدا کرده و برای ظهور اصلی و قیام جهانی حضرت آماده میشوند.
به هر حال ما در عین آن که باید امید به تعجیل در فرج داشته باشیم و آمادگی برای ظهور را در خود تقویت بکنیم، ولی نباید فکر خود را متوجه اموری بکنیم که از محدودهی علم ما فراتر است و راهی برای دسترسی به آن نداریم. لذا سخن از نزدیکی علایم، امری قابل قبول نیست.
برای مطالعه بیشتر ر.ک: مهدویت (پس از ظهور),رحیم کارگر(نشر معارف)
این مسأله، همانند پنهان و مبهم بودن ساعت قیامت دارای فلسفه و حکمتهایی است؛ از جمله:
۱. کسی که منتظر محبوب است و وقت آمدن او را نمیداند، همیشه در حال انتظار است، همیشه آماده است، همیشه درصدد پیادهکردن دستورات او در خود و اجتماع است، ولی در صورتی که زمان رسیدن او را بداند، خصوصاً آنکه بداند که بسیار دور است، مأیوس شده و هرگز خود را به این زودی آماده نمیکند.
۲. معین نبودن وقت ظهور، یک نوع امتحانی است برای مردم تا معلوم گردد آیا مردم با وجود سختیهای گوناگون، روحیه خود را از دست میدهند یا خیر؛ به همین دلیل در داستان حضرت موسی علیهالسلام به جهت ادامه ملاقات او با خداوند از سیروز تا چهلروز، عدهای به انحراف کشیده شدهاند.
۳. گاه مصلحت در تقدیم و تأخیر زمان غیبت است که این معنا با معینبودن زمان ظهور سازگاری ندارد.
۴. در صورت معینبودن وقت ظهور، دشمنان امام موعود درصدد تدارک تجهیزات مقابله برآمده و با حضرت در همان زمان به مقابله برخواهند خواست؛ بنابراین در روایات اسلامی از عنصر «ناگهانیبودن ظهور» بهعنوان، عنصر اساسی در پیروزی حضرت یاد شده است.
امام صادق علیهالسلام به ابنالنعمان فرمود: «ای پسر نعمان! بهراستی عالِم نمیتواند به هرچه اطلاع دارد تو را آگاه سازد… پس عجله نکنید، به خدا سوگند! سه بار این امر (امر فرج) نزدک شد، ولی به خاطر آنکه شما آن را فاش کردید، خداوند آن را به تأخیر انداخت. به خدا سوگند! نزد شما سرّی نیست، مگر آنکه دشمنان شما به آن از شما آگاهترند» . بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۷، ص۲
۵. درصورت عدم تعیین وقت ظهور، حالت انقطاع، توجه و تضرع خاصی بر انسانها حاکم خواهد شد، که چهبسا این امر سبب تعجیل در فرج امام عصر گردد، ولی اگر وقت ظهور بهطور قطع مشخص باشد دیگر از این اثر معنوی خبری نیست.
۶. از آنجا که وقت ظهور همانند علائم ظهور، متعلَق «بدا» واقع میشود، بنابراین باید بهطور دقیق وقت ظهور مشخص نباشد تا مردم به کارهایی تشویق شوند که مؤثر در ظهور امام موعود است.
۷. از آنجا که ممکن است ظهور حضرت به طول انجامد؛ ازاینرو وقت آن معین نشده است تا مردم مأیوس نباشند و با احتمال ظهور حضرت در هر لحظه، حالت انتظار مثبت را از دست ندهند.
نتیجه آنکه با توجه به این که زمان ظهور مشخص نیست، زمان نشانههای مرتبط نزدیک به آن نیز مشخص نیست. بنابراین، سخن گفتن از نزدیکی یا دوری آن، امری پسندیده نیست.
البته، عدهای با توجه به اوضاع و شرایط فعلی حاکم بر جهان، به این باور رسیدهاند که دورهای که در آن زندگی میکنیم همان دورهی آخرالزمان است که در روایات به آن اشاره شده است؛ زیرا، برای آخر الزمان نشانههایی گفته شده، مانند گسترش فساد و تفسیر دین بر اساس هوا و هوس و … که این نشانهها در دورهی زمانی ما به وقوع پیوسته است. پس زمان کنونی، آخر الزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق میشود. به علاوه، با وجود انقلاب اسلامی ایران و زنده شدن نام و یاد امام زمان(عج)، و معرفی ایشان به دنیا، آمادگی و اقبال مردم به پذیرش ایشان، بیشتر شده و امید به ظهور هم بیشتر شده است.
به عبارت دیگر حرکت عمومی کشورها و جوامع به سمت وحدت و هم گرایی و به عبارت دیگر، توجه به تشکیلات بین المللی و اتحادیههای منطقهای و فاصله گرفتن از جزء گرایی، ملتها را به این نتیجه رسانده که برای آینده بهتر باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهکدهای کوچک دانست. طبعاً، این پدیده نیاز به یک قانون عمومی و بین المللی را تشدید میکند. این رویداد، آمادگی مردم را برای پذیرش یک حاکمیت فراگیر، بیشتر کرده است.
ظهور انقلاب اسلامی که منادی و معرف حقایق اسلام(در حد ممکن) بود، باعث توجه بیشتر جهانیان به اسلام شد و روحیه کفر ستیزی و مبارزه با ظلم در میان ملتها، به ویژه مسلمانان بیشتر شده است؛ به گونهای که اصولگرایی اسلامی، یکی از جریاناتی است که منافع غرب را به خطر انداخته است. برخی از علما نیز معتقدند: همان گونه که غیبت دو مرحلهای بود و غیبت صغرا برای ایجاد آمادگی مردم برای ورود به غیبت کبرا لازم بود؛ همینطور ظهور نیز ممکن است دو مرحلهای باشد و با ظهور صغرا ـ که در انقلاب اسلامی ایران تجلی یافته ـ مردم با حقیقت قیام امام زمان(ع) آشنایی بیشتری پیدا کرده و برای ظهور اصلی و قیام جهانی حضرت آماده میشوند.
به هر حال ما در عین آن که باید امید به تعجیل در فرج داشته باشیم و آمادگی برای ظهور را در خود تقویت بکنیم، ولی نباید فکر خود را متوجه اموری بکنیم که از محدودهی علم ما فراتر است و راهی برای دسترسی به آن نداریم. لذا سخن از نزدیکی علایم، امری قابل قبول نیست.
برای مطالعه بیشتر ر.ک: مهدویت (پس از ظهور),رحیم کارگر(نشر معارف)