۱۳۹۸/۰۸/۱۵
–
۶۸۷ بازدید
سلام و خسته نباشید.دلیل تغییر مواضع ۱۸۰ درجه ای چهره های اصطلاحا چپ نظام جمهوری اسلامی بعد از رحلت امام واقعا چیه؟اون چهره ها با اون مواضع انقلابی در دهه ۶۰ به ناگاه در دهه ۷۰ اونقد تغییر عقیده دادن که ادم فک میکنه از انقلاب پشیمون شدن دلیل این همه تغییر واقعا تغییر اعتقادی بود یا صرفا یه تاکتیک برای ادامه حیات سیاسی؟
در تحلیلی کلان و از منظر آسیب شناسی عوامل مختلفی در چرخش فکری و تغییر موضع برخی چهره ها پس از رحلت حضرت امام(ره) وجود دارد که به اختصار می توان به این موارد اشاره کرد.
1. عدم درک صحیح مبانی فکری انقلاب اسلامی
بخشی از چرخش های فکری برخی از افراد ناشی از درک نکردن صحیح مبانی فکری انقلاب است به گونه ای که با گذشت زمان و تغییر برخی شرایط و بروز حوادث و فراز و نشیب ها، دچار تزلزل فکری می شوند. این چرخش و تغییر نشان می دهد که این افراد مبانی و اصول نظام را به درستی درک نکرده اند و اعتقاد واقعی به آن نداشته اند.
2. برنتافتن تداوم رهبری در شخصیت دیگر
در مواردی برخی چهره ها نظام و انقلاب را در شخصیت رهبری حضرت امام خلاصه نموده و پس از رحلت ایشان،آن اطاعت و پذیرشی که نسبت به ایشان را داشتند نسبت به رهبری مقام معظم رهبری نداشته و به همین دلیل دچار چرخش فکری شده و حتی برخی را به تقابل با نظام کشانده است.
3. خستگی و سستی سیاسی و فقدان استقامت و ثبات
گاهی خستگی و انفعال سیاسی در افراد موجب می شود که در میانه راه روحیه انقلابی را از دست داده و دچار انفعال و سستی شوند. داشتن روحیه انقلابی و تقویت آن در مسیر حرکت نظام، لازمه تداوم حرکت افراد در این مسیر است و این امر نیازمند استقامت و ثبات قدم است بدون استقامت و ثبات قدم نمی توان به اهداف و آرمان ها دست یافت.
4.کمرنگ شدن ارزشها و آرمان ها و فراموشی آنان
در مواردی کمرنگ شدن ارزشها و آرمان های انقلابی و یا به فراموشی سپردن آن در گذر زمان موجب تغییر مواضع چهره ها و افراد و زاویه پیدا کردن آنان با انقلاب شده است.
5. سهم خواهی و برآورده نشدن برخی انتظارات
گاهی افراد با امیدها و انتظارتی با انقلاب اسلامی همراه شده اند و به دلیل برآورده نشدن انتظاراتشان از اصول و اهداف اولیه فاصله می گیرند.
6.گرایشات حزبی و جناحی افراطی
گرایشات جناحی و اهمیت دادن به آنها و ترجیح آن بر منافع عمومی نیز از عوامل زاویه پیدا کردن برخی چهره ها با نظام شده است.
7. اشرافی گری و دنیا طلبی
گرایش به دنیا طلبی و گرفتار شدن به روحیه اشرافی گری در برخی چهره ها موجب می گردد که نسبت به مواضع اصولی انقلاب زاویه پیدا کنند
8. دشمن ناشناسی
دشمن ناشناسی در برخی چهره ها موجب شده تا آنان گرفتار انحرف در مسیر شده و با مسیر انقلاب زاویه پیدا کنند. اعتماد کردن به دشمنان و درک صحیح نداشتن از دلایل دشمنی آنان با جمهوری اسلامی موجب شده تا آنان دچار برخی چرخش های فکری بشوند.
9. تاثیرات فرهنگ غربی
گاهی شیفتگی و دلبستگی افراد به تمدن غربی و مبهوت شدن در برابر زرق و برق تمدن مادی غربی و نادیده گرفتن ماهیت و حقایق و پشت پرده های آن،موجب می شود که افراد از فرهنگ و تمدن اسلامی و ظرفیت های آن غافل شده و به دنبال پیاده کردن الگوها و نسخه های غربی برای پیشرفت کشور باشند و همین مساله موجب زاویه پیدا کردن آنها با خط اصیل انقلاب اسلامی شده است.
چرخش فکری و تغییر مواضع برخی چهره ها به نظام جمهوری اسلامی اختصاص نداشته و در تاریخ اسلام نمونه های فراوانی از چرخش و زاویه پیدا کردن برخی خواص با حق و انحراف آنان وجود دارد،شخصیت هایی مانند طلحه و زبیر که روزگاری در راه اسلام فداکاری کردند در برابر امیر المومنین ایستادند و حکومت و عدالت حضرت را برنتافتند. آنچه مهم است این است که انسان حق را بشناسد و افراد را بر اساس و با معیار آن بسنجد همانگونه که امیر المومنین علیه السلام می فرمایند: إن الحق لا یعرف بالرجال، فاعرف الحق تعرف اهله( أمالی شیخ مفید، ص۵)
و در پیروی از مسیر حق استقاومت و ثبات قدم داشته باشد و از هوا پرستی و دنیا گرایی بپرهیزد.
1. عدم درک صحیح مبانی فکری انقلاب اسلامی
بخشی از چرخش های فکری برخی از افراد ناشی از درک نکردن صحیح مبانی فکری انقلاب است به گونه ای که با گذشت زمان و تغییر برخی شرایط و بروز حوادث و فراز و نشیب ها، دچار تزلزل فکری می شوند. این چرخش و تغییر نشان می دهد که این افراد مبانی و اصول نظام را به درستی درک نکرده اند و اعتقاد واقعی به آن نداشته اند.
2. برنتافتن تداوم رهبری در شخصیت دیگر
در مواردی برخی چهره ها نظام و انقلاب را در شخصیت رهبری حضرت امام خلاصه نموده و پس از رحلت ایشان،آن اطاعت و پذیرشی که نسبت به ایشان را داشتند نسبت به رهبری مقام معظم رهبری نداشته و به همین دلیل دچار چرخش فکری شده و حتی برخی را به تقابل با نظام کشانده است.
3. خستگی و سستی سیاسی و فقدان استقامت و ثبات
گاهی خستگی و انفعال سیاسی در افراد موجب می شود که در میانه راه روحیه انقلابی را از دست داده و دچار انفعال و سستی شوند. داشتن روحیه انقلابی و تقویت آن در مسیر حرکت نظام، لازمه تداوم حرکت افراد در این مسیر است و این امر نیازمند استقامت و ثبات قدم است بدون استقامت و ثبات قدم نمی توان به اهداف و آرمان ها دست یافت.
4.کمرنگ شدن ارزشها و آرمان ها و فراموشی آنان
در مواردی کمرنگ شدن ارزشها و آرمان های انقلابی و یا به فراموشی سپردن آن در گذر زمان موجب تغییر مواضع چهره ها و افراد و زاویه پیدا کردن آنان با انقلاب شده است.
5. سهم خواهی و برآورده نشدن برخی انتظارات
گاهی افراد با امیدها و انتظارتی با انقلاب اسلامی همراه شده اند و به دلیل برآورده نشدن انتظاراتشان از اصول و اهداف اولیه فاصله می گیرند.
6.گرایشات حزبی و جناحی افراطی
گرایشات جناحی و اهمیت دادن به آنها و ترجیح آن بر منافع عمومی نیز از عوامل زاویه پیدا کردن برخی چهره ها با نظام شده است.
7. اشرافی گری و دنیا طلبی
گرایش به دنیا طلبی و گرفتار شدن به روحیه اشرافی گری در برخی چهره ها موجب می گردد که نسبت به مواضع اصولی انقلاب زاویه پیدا کنند
8. دشمن ناشناسی
دشمن ناشناسی در برخی چهره ها موجب شده تا آنان گرفتار انحرف در مسیر شده و با مسیر انقلاب زاویه پیدا کنند. اعتماد کردن به دشمنان و درک صحیح نداشتن از دلایل دشمنی آنان با جمهوری اسلامی موجب شده تا آنان دچار برخی چرخش های فکری بشوند.
9. تاثیرات فرهنگ غربی
گاهی شیفتگی و دلبستگی افراد به تمدن غربی و مبهوت شدن در برابر زرق و برق تمدن مادی غربی و نادیده گرفتن ماهیت و حقایق و پشت پرده های آن،موجب می شود که افراد از فرهنگ و تمدن اسلامی و ظرفیت های آن غافل شده و به دنبال پیاده کردن الگوها و نسخه های غربی برای پیشرفت کشور باشند و همین مساله موجب زاویه پیدا کردن آنها با خط اصیل انقلاب اسلامی شده است.
چرخش فکری و تغییر مواضع برخی چهره ها به نظام جمهوری اسلامی اختصاص نداشته و در تاریخ اسلام نمونه های فراوانی از چرخش و زاویه پیدا کردن برخی خواص با حق و انحراف آنان وجود دارد،شخصیت هایی مانند طلحه و زبیر که روزگاری در راه اسلام فداکاری کردند در برابر امیر المومنین ایستادند و حکومت و عدالت حضرت را برنتافتند. آنچه مهم است این است که انسان حق را بشناسد و افراد را بر اساس و با معیار آن بسنجد همانگونه که امیر المومنین علیه السلام می فرمایند: إن الحق لا یعرف بالرجال، فاعرف الحق تعرف اهله( أمالی شیخ مفید، ص۵)
و در پیروی از مسیر حق استقاومت و ثبات قدم داشته باشد و از هوا پرستی و دنیا گرایی بپرهیزد.