۱۳۹۶/۰۳/۲۰
–
۲۴۸ بازدید
سلام.چه تفکریست که در اسلام به آن بسیار سفارش شده و ارزشش از سالهاعبادت بیشتر است؟؟لطفابه طور مصداقی و عینی توضیح بفرماییدکه منظورتفکردرچه چیزهایی وچگونه است؟ابزاراین تفکرچیست؛آیامطالعه یامباحثه یا…؟ابزارمناسب راهم لطفابه طورمصداقی شرح دهید و معرفی نمایید.سپاسگزارم
دوست گرامی. انسان فطرتا تشنه حقیقت است و با شناخت حقیقت به کمال مطلوب خود می رسد. حقیقت خدا، زندگی در دنیا، هدف زندگی، روح انسان، آخرت و قیامت، شیطان، عالم برزخ و ملکوت و حقیقت دین توحید و شرک و ولایت معصومین ع باعث شکوفایی عقل در انسان می شود و آدمی را از خواب غفلت بیدار می سازد و به او انگیزه خودسازی می دهد. به خصوص تفکر در حقیقت دنیا و آخرت بسیار بیدار کننده است
تفکر مهمترین راه رسیدن به حقیقت است. انسان با مطالعه و علم آموزی و تفکر به شناخت حقیقت می رسد و عقلانیت پیدا می کند. بنابراین نقش تفکر در رشد انسانی بسیار زیاد است و لذا گفته اند یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت بدون تفکر است.
برای شکوفایی قدرت تفکر در انسان ابتدا مطالعه و جمع آوری اطلاعات علمی و تحصیل علم لازم است.
انسان پس از تحصیل علم در یک موضوع به مرتبه ای می رسد که قدرت تفکر و کشف مجهولات را پیدا می کند. تفکر به معنای فنی آن برای مبتدیان امکان پذیر نیست. وظیفه مبتدیان تحصیل علم و مطالعه کتاب های متفکران اسلامی در موضوعاتی است که گفته شد تا کم کم قدرت تفکر در آنها پیدا شود. این مرحله همان سیر و سلوک نظری است.
اولین قدم و مرحله ای که انسان باید در مسیر خودسازی طی کند، تفکر است. انسان موجود اندیشمندی است که قدرت تفکر او را از سایر موجودات و حیوانات ممتاز می سازد. عقل و فکر معیار اصلی انسانیت انسان است، یعنی انسان با تعقل و تفکر انسان می شود و از مرتبه حیوانیت فاصله می گیرد. حیوانات با غریزه زندگی می کنند، ولی انسان باید با اندیشه زندگی کند. اگر انسانی با غریزه زندگی کند، فاصله اش از حیوانات کم می شود.
عقل و فکر دو نوع کارکرد دارد. هم خودش معیار ارزش مندی انسان است، یعنی اصل وجود علم و اندیشه الهی ارزشمند است و باعث تعالی روح انسان می شود و هم با هدایت انسان در صراط مستقیم بندگی، ارزش آفرین می باشد. انسان با عقل است که خدای رحمان را عبادت می کند – العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان- و با عقل و تفکر است که بهشت به دست می آید.
«تفکر» طبق نظر برخی از عارفان، اولین منزل است و این چیزی نیست که بزرگان از خودشان ارائه کرده باشند، بلکه مطلبی است که آیات زیادی از قرآن ناظر به آن است. در روایات اسلامی هم تأکید زیادی بر آن شده است. حضرت رسول(ص) می فرمایند: «یک ساعت فکر و اندیشیدن بهتر از شبی را به عبادت گذراندن است» و در روایت دیگر آمده است که: «تفکر از یک سال عبادت بهتر است»، (میزان الحکمه، ج 10 ، ص 4710). مقصود از تفکر این است که: انسان لااقل در هر شبانه روز مقداری – ولو خیلی کم – فکر کند: آیا مولای او که او را آفریده و تمام اسباب آسایش و راحتی را برای او فراهم کرده و بدن سالم و قوای صحیح – که هر یک دارای منافعی است و عقل را حیران می کند – به او داده است و این همه نعمت و رحمت نسبت به او ارزانی داشته و از طرفی این همه انبیا فرستاده و کتاب ها نازل کرده و راهنمایی ها نموده و دعوت ها کرده، آیا وظیفه ما با این مولای مالک الملوک چیست؟
آیا تمام این بساط فقط برای همین حیات حیوانی و اداره کردن شهوت است، یا مقصود دیگری در کار است؟! آیا انبیای کرام و اولیا و حکمای بزرگ و علمای هر ملت – که مردم را به قانون عقل و شرع دعوت می کردند و آنان را از شهوات حیوانی و دنیای فانی برحذر می داشتند – با آنها دشمنی داشتند و دارند، یا راه صلاح ما بیچاره های فرورفته در شهوات را مثل ما نمی دانستند؟!
اگر انسان عاقل لحظه ای فکر کند می فهمد که مقصود از این بساط چیز دیگر است و منظور از این خلقت عالم بالا و بزرگ تری است…»، (چهل حدیث امام خمینی، ص 6(
موفق باشید.
تفکر مهمترین راه رسیدن به حقیقت است. انسان با مطالعه و علم آموزی و تفکر به شناخت حقیقت می رسد و عقلانیت پیدا می کند. بنابراین نقش تفکر در رشد انسانی بسیار زیاد است و لذا گفته اند یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت بدون تفکر است.
برای شکوفایی قدرت تفکر در انسان ابتدا مطالعه و جمع آوری اطلاعات علمی و تحصیل علم لازم است.
انسان پس از تحصیل علم در یک موضوع به مرتبه ای می رسد که قدرت تفکر و کشف مجهولات را پیدا می کند. تفکر به معنای فنی آن برای مبتدیان امکان پذیر نیست. وظیفه مبتدیان تحصیل علم و مطالعه کتاب های متفکران اسلامی در موضوعاتی است که گفته شد تا کم کم قدرت تفکر در آنها پیدا شود. این مرحله همان سیر و سلوک نظری است.
اولین قدم و مرحله ای که انسان باید در مسیر خودسازی طی کند، تفکر است. انسان موجود اندیشمندی است که قدرت تفکر او را از سایر موجودات و حیوانات ممتاز می سازد. عقل و فکر معیار اصلی انسانیت انسان است، یعنی انسان با تعقل و تفکر انسان می شود و از مرتبه حیوانیت فاصله می گیرد. حیوانات با غریزه زندگی می کنند، ولی انسان باید با اندیشه زندگی کند. اگر انسانی با غریزه زندگی کند، فاصله اش از حیوانات کم می شود.
عقل و فکر دو نوع کارکرد دارد. هم خودش معیار ارزش مندی انسان است، یعنی اصل وجود علم و اندیشه الهی ارزشمند است و باعث تعالی روح انسان می شود و هم با هدایت انسان در صراط مستقیم بندگی، ارزش آفرین می باشد. انسان با عقل است که خدای رحمان را عبادت می کند – العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان- و با عقل و تفکر است که بهشت به دست می آید.
«تفکر» طبق نظر برخی از عارفان، اولین منزل است و این چیزی نیست که بزرگان از خودشان ارائه کرده باشند، بلکه مطلبی است که آیات زیادی از قرآن ناظر به آن است. در روایات اسلامی هم تأکید زیادی بر آن شده است. حضرت رسول(ص) می فرمایند: «یک ساعت فکر و اندیشیدن بهتر از شبی را به عبادت گذراندن است» و در روایت دیگر آمده است که: «تفکر از یک سال عبادت بهتر است»، (میزان الحکمه، ج 10 ، ص 4710). مقصود از تفکر این است که: انسان لااقل در هر شبانه روز مقداری – ولو خیلی کم – فکر کند: آیا مولای او که او را آفریده و تمام اسباب آسایش و راحتی را برای او فراهم کرده و بدن سالم و قوای صحیح – که هر یک دارای منافعی است و عقل را حیران می کند – به او داده است و این همه نعمت و رحمت نسبت به او ارزانی داشته و از طرفی این همه انبیا فرستاده و کتاب ها نازل کرده و راهنمایی ها نموده و دعوت ها کرده، آیا وظیفه ما با این مولای مالک الملوک چیست؟
آیا تمام این بساط فقط برای همین حیات حیوانی و اداره کردن شهوت است، یا مقصود دیگری در کار است؟! آیا انبیای کرام و اولیا و حکمای بزرگ و علمای هر ملت – که مردم را به قانون عقل و شرع دعوت می کردند و آنان را از شهوات حیوانی و دنیای فانی برحذر می داشتند – با آنها دشمنی داشتند و دارند، یا راه صلاح ما بیچاره های فرورفته در شهوات را مثل ما نمی دانستند؟!
اگر انسان عاقل لحظه ای فکر کند می فهمد که مقصود از این بساط چیز دیگر است و منظور از این خلقت عالم بالا و بزرگ تری است…»، (چهل حدیث امام خمینی، ص 6(
موفق باشید.