جمعآوری قران و نقش امام علی(ع)
۱۳۹۸/۰۲/۱۲
–
۳۵۹۸ بازدید
چرا عثمان در جمع اوری قران از گروهی که تشکیل داد از امام علی استفاده نکرد؟خیلی ها میگویند بخاطر لجبازی و داشتن خصومت و مشکل با امام علی(ع) بوده،ایا این حرف درست هست؟و اکر درست هست با مورد تایید بودن این قران توسط ایمه،منافاتی ندارد؟
قرآن کریم در زمان پیامبر(ص)جمع آوری شده وبه صورت سوره ها ومشخص بودن جای هر آیه در هر سوره بدستور ایشان,زیرا همانگونه که میدانیم آیاتی که نازل می شد توسط کاتبان وحی نوشته می شد در لوح های مختلف ,لکن اینکه بصورت یک کتاب واحد در آید توسط حضرت امیر المومنین(ع)این کار تحقق پیدا کرد,لکن بتدریج ودر طول زمان قرائتهای مختلف سبب اختلاف میان شهرها گردید عثمان لجنه ای تشکیل دادوقرآن را بر قرائت واحدی ترتیب دادقرائتی که مشهور ومتواتر بود واز مشورت علی (ع)نیز بهره مند می شدند واین قرائت مورد تایید امامان(ع)می باشد.بنا بر این کار عثمان ,جمع آوری قرآن نبوده بلکه یکنواخت کردن قرائتها ومصاحف بوده است.درباره زمان جمع آورى و تدوین قرآن میان محققان علوم قرآنى سه دیدگاه به چشم مى خورد: دیدگاه اول: تدوین قرآن به بعد از رحلت رسول الله(ص) بر مى گردد. دلیل هاى پیروان این دیدگاه چنین است: الف) امکان تدوین قرآن به لحاظ پراکندگى نزول وحى وجود نداشت. ب) روایاتى هم این نظر را تأیید مى کند. مثل: رسول الله(ص) در حالى رحلت کرد که قرآن در چیزى نگاشته نشده بود. ( بحارالانوار، ج 92، ص 97). دیدگاه دوم: تدوین قرآن به همین صورت فعلى(ترتیب آیه ها و سوره ها) در عهد رسول الله(ص) انجام گرفته است. این گروه نیز براى مدعاى خودادله ذیل را اقامه مى کنند: الف) مصونیت قرآن از خطر تحریف بدون تدوین در زمان آن حضرت امکان پذیر نیست؛ چون غیر از حضرت کسى به طول کامل از خصوصیات قرآن آگاهى ندارد. ب) تحدى از جانب قرآن، اقتضا مى کند آیه ها و سوره ها تنظیم و به شکل خاصى درآیند. ج) روایاتى چنان دلالت دارد که عده اى در زمان رسول الله(ص) مشغول این کار بودند. از شعبى نقل شده است که: شش نفر از انصار، قرآن را در عهده رسول الله(ص) جمع کردند: ابى بن کعب، زیدبن ثابت، معاذبن جبل، ابودرداء، سعید بن عبید، و ابوزید. دیدگاه سوم: معتقد است که براى قرآن سه مرحله جمع آورى شکل گرفته است: مرحله اول: نظم و چینش آیه ها در کنار یکدیگر که شکل گیرى را در پى دارد. این کار در زمان پیامبر(ص) صورت گرفت. مرحله دوم: جمع کردن مصحف هاى پراکنده در یک جا و تهیه جلد براى آن ها که در زمان ابوبکر انجام شد. مرحله سوم: جمع آورى تمام قرآن هاى نویسندگان وحى براى نگارش یک قرآن به عنوان الگو و ایجاد وحدت قرائت در آن. این مرحله در زمان عثمان صورت گرفت. طرفداران دیدگان سوم براى مدعاى خود ادله اى ذکر کرده اند که در کتاب مربوط به علوم قرآنى به تفصیل آمده است. به هر حال، آن چه گذشت نشان مى دهد همه علماى اسلام تدوین قرآن در غیر زمان رسول الله(ص) را نپذیرفته اند. عده اى از آنان به تدوین و جمع آورى در زمان رسول الله معتقدند و سه مرحله اى بودن و یا تدوین در زمان خلفا، را به طور کلى رد مى کنند؛ از جمله آیت الله خویى در ترجمه البیان، ج 1، ص 346 و آیت الله حسن زاده در فصل الخطاب، ص 46 و دکتر صبحى صالح در مباحث فى علوم القرآن، ص 73. مرحوم آیت الله خوئى در توجیه دیدگاه خود امور ذیل را مطرح فرموده است: 1 .احادیث دلالت کننده بر جمع قرآن در غیر زمان پیامبر(ص) متناقض مى نماید. در برخى نام ابوبکر و در برخى دیگر عمر و در برخى هم عثمان ذکر شده است. 2. این احادیث با احادیث دلالت کننده بر جمع قرآن در زمان پیامبر تعارض دارد. 3. احادیث فوق با حکم عقل به وجوب اهتمام پیامبر در امر جمع و ضبط قرآن مخالف است. 4. روایات فوق بااجماع مسلمانان مبنى بر ثبوت قرآن با تواتر نیز مخالفت دارد. 5. جمع متأخر، طبعاً نمى تواند شبهه تحریف قرآن را به طور کامل از بین ببرد. در مقابل آن هایى که تدوین را به عهد رسول الله(ص) منسوب نمى دانند، به سؤالات مرحوم آیت الله خوئى پاسخ گفته، بر این باورند که قضیه جمع آورى قرآن حادثه اى تاریخى است نه مسأله اى عقلانى. پس باید در این باره به نصوص تاریخى مستند مراجعه کرد. این گروه در مقابل این سؤال که چرا تدوین در زمان رسول(ص) صورت نگرفت. مى گویند: اهتمام پیامبر به ترتیب وجمع آیه ها مربوط مى شد. اما جمع و ترتیب سوره ها همانند مصحف واحد، کارى است که بعد از رحلت صورت گرفت؛ علتش هم این بود که همچنان در زمان پیامبر(ص) نزول قرآن انتظار مى رفت و با عدم انتقطاع وحى، چگونه جمع آورى قرآن بین دو جلد همانند کتاب امکان پذیر بود. از این رو، هنگامى که پیامبر آثار وفات را مشاهده فرمود و به انقطاع وحى یقین پیدا کرد، حضرت على(ع) را به جمع آورى قرآن وصیت فرمود. بنابراین دیدگاه، پس از درگذشت پیامبر(ص) بزرگان صحابه با توجه به دانش و کفایت خود به جمع آورى آیات و مرتب کردن سوره هاى قرآن دست زدند و هر یک آن را در مصحف خاص خود گرد آوردند. به این ترتیب و با گسترش قلمرو حکومت اسلام، تعداد مصحف ها رو به فزونى گذاشت. برخى از این مصحف ها به تبع موقعیت و پایگاه جمع کننده اش، در جهان اسلام آن روز مقام والایى کسب کرد؛ مثلاً مصحف عبدالله بن مسعود در کوفه و مصحف ابوموسى اشعرى در بصره و مصحف مقداد بن اسود در دمشق مورد توجه مردم بود. جمع کنندگان مصحف ها متعدد بود و ارتباطى با یکدگر نداشتند و از نظر کفایت و استعداد و توانایى انجام کار یکسان نبودند. بنابراین، نسخه هر کدام از نظر روش، ترتیب، قرائت و… با دیگرى تفاوت داشت. این تفاوت به اختلاف بین مردم انجامید. دامنه اختلاف به آن جا رسیده بود که حتى در مرکز خلافت یعنى مدینه، معلمان قرآن شاگردان خود را به صورت هاى مختلف تعلیم مى دادند. بدین ترتیب، زمینه اقدام عثمان را براى یکى کردن مصاحف به وجود آمد. او گروهى متشکل از چهار نفر به نام هاى زید بن ثابت، سعیدبن عاص، عبدالله بن زبیر وعبدالرحمان بن حارث بن هشام را مأمور این کار کرد. آنان با همکارى هشت نفر دیگر ابتدا مصاحف را از اطراف و اکناف کشور اسلامى جمع آورى کردند و قرآن را که به نام مصحف امام یا عثمانى مشهور شد، از بین آن ها فراهم آوردند. همه مصاحف دیگر به دستور عثمان، خلیفه سوم، سوزانده یا در آب جوش انداخته شد. مصاحف عثمانى به قولى به تعداد چهار عدد استنساخ شد و هر کدام از آن ها همراه فردى آگاه به مراکز مهم اسلامى آن زمان ارسال گردید تا همگان طبق آن نسخه ها به تکثیر و تعلیم قرآن اقدام کنند. امامان(ع) قرآن موجود را تأیید و تلاوت آن را سفارش کردند. علامه طباطبائى در این باره مى فرماید: «حضرت على(ع) با این که خودش پیش از آن قرآن مجید را به ترتیب نزول جمع آورى کرده و به جماعت نشان داده و مورد پذیرش واقع نشده بود و در هیچ یک از جمع اول و دوم او را شرکت نداده بودند، با این حال هیچ گونه مخالفتى و مقاومتى از خود نشان نداد و مصحف دایر را پذیرفت و تا زنده بود حتى در زمان خلافت خود مخالفت نکرد، همچنین ائمه و اهل بیت(ع) که جانشینان و فرزندان آن حضرتند، هرگز در اعتبار قرآن مجید، حتى به خواص خود، سخنی نگفته اند ؛ بلکه پیوسته در بیانات خود استناد به آن جسته و شیعیان خود را امر کرده اند که از قرائات مردم پیروى کنند…» برای آگاهی بیشتر ر.ک: 1. علوم قرآنى، آیت الله محمد هادى معرفت، ص 119. 2. پژوهشى در تاریخ قرآن کریم، سید محمدباقر حجتى، ص 235. 3. تاریخ قرآن، آیت الله، معرفت، ص 96. 4. درسنامه علوم قرآنى، حسین جوان آراسته. 5. تاریخ قرآن، دکتر محمد رامیار، ص 407. به نظر قرآن پژوهان، علامت هاى وقف، وصل، مد، قصر و سکون که امروزه روى کلمات و حروف قرآن مشاهده مى کنیم، مربوط به زمان پیغمبر(ص) نمى شود و از زمان هاى بعد به مناسبت احتیاج مردم غیر عرب وضع و ثبت شده است هم چنانکه نقطه و اعراب در قرآن نیز چنین است. البته این علامت گذاریها بر مبناى تعلیم پیامبر(ص) و عمل صحابه انجام گرفته است. از این رو، قرآن پژوهان گفته اند: پس از زمان رحلت پیامبر(ص)، معلمان قرآن دریافتند که اگر براى مواضع وقف و وصل و مد و قصر و امثال آن علامت هایى وضع نکنند، به مرور زمان آداب و رسوم قرائت دقیق و با ضابطه قرآن به دست فراموشى سپرده مى شود، و قاریان قرآن که به طور غالب عرب زبان نیستند از روش صحیح قرائت قرآن که منطبق با مفاهیم قرآن است، منحرف خواهند شد. به هر حال به نظر مى رسد که تاریخ وضع این علامات به قرن دوم و سوم هجرى بازگردد.در این زمینه ر.ک:1ـ عزت دروزه، محمد، تاریخ قرآن، ترجمه محمدعلى لسانى فشارکى، ص 140، انتشارات مرکز نشر انقلاب، چاپ دوم.2ـ کروى، محمدطاهر، تاریخ قرآن، ترجمه محمد صالح سعیدى، ص 16، انتشارات مسعود.