خانه » همه » مذهبی » حجاب و پوشش قبل و بعد از اسلام

حجاب و پوشش قبل و بعد از اسلام


حجاب و پوشش قبل و بعد از اسلام

۱۳۹۸/۰۵/۱۶


۳۷۰۲ بازدید

با سلام با توجه ایات قرانی که در مطالب سایت دربازه حجاب امده https://www.porseman.com/article/دیدگاه-پیامبر-(ص)-در-مورد-حجاب/۱۰۹۳۵۲

معلوم است طبق تاکید قران حجاب زنان مسلمان به گونه ای بوده که حتی گردن و گوش های ان ها را نمیپوشانده پس بخشی از موهای سر مانند جلو و کنار سر نمایان بوده و قران سخت گیری در پوشش مو نداشته است و اشاره ای بدان نکرده
پس این تفکر که تار مویی هم از زن نباید اشکار باسد اشتباه است چرا که بخشی از مو هم جز قسمت هایی است که ناخوداگاه نمایان میشود
ما این کاسه های داغ تر از اش را درباره سطح حجاب از کجا اورده ایم؟؟
و به خاطر این دو تار مو این همه دین زدایی کرده ایم

الف- مسئله حجاب پیش از اسلام و در عصر جاهلی:آنچه از تاریخ استفاده مى شود ، این است که حجاب به معناى پوشش زنان ، قبل از اسلام در جهان و در ادیان مختلف با شکل هاى متفاوت وجود داشته و این حکم تأسیسى نیست یعنى اسلام آن را اختراع نکرده ، بلکه دین اسلام آن را پذیرفته و چنان که از تاریخ زمان پیامبر ( ص ) استفاده مى شود ، اسلام قدرى محدوده ى آن را وسیع تر کرده و به آن بیشتر توجه نموده است . در ایران قبل از اسلام ، در میان قوم یهود ، در هند ، حجاب هاى سخت و شدیدى وجود داشت . در ایران باستان حتى پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده مى شدند . ( ویل دورانت ، تاریخ تمدن ، ج 12 ، ص 30 و همچنین ج 1 ، ص 552 ) دکتر جواد علی درباره وضعیت پوشش مردم شبه جزیره عربستان قبل از بعثت پیامبر خدا ضمن اشاره به پوشیده بودن غالب مردم حتی فقرا می نویسد: « اعراب برای هر نوع پیش آمدی لباس خاصی بر تن می‌کردند. البته این نوع پوشش مختص قشر خاص و ثروتمندان بود. عامه مردم دستیابی به لباس برای شان ساده نبود زیرا لباس نسبت به وضع اقتصادیشان گران قیمت بود. به همین دلیل پیکر خود را با لباس های کهنه و پوسیده و با هر آن چه که جسم را بپوشاند مستتر می کردند. (قد ورد أن العرب تلبس لکل حالة لبوسها. و ینطبق ذلک علی السراة و ذوی الیسار و الثراء بالطبع، أما سواد الناس فلم یکن من السهل علیهم الحصول علی اللباس. إذ کان غالباً مرتفع الثمن بالنسبة لأوضاعهم الاقتصادیة. فکانوا یسترون أجسامهم بأسمال بالیة و بکل ما یمکن أن یستر الجسم به؛ المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج5، ص47)در شهر مکه دختران نابالغ به محض رسیدن به بلوغ با حضور در دارالندوه که مکانی برای تصمیم گیری‌های مهم و اعلان عمومی بود حضور یافته و در جمع همگان، لباس‌های ایام کودکی خود را کنار گذاشته و لباسهای بلندی به تن می‌کردند که بیشتر بدن آنان را پوشیده نگاه دارد و بدین صورت بلوغ و تمایل به پوشیده شدن از مردان را به همگان اعلام می کردند (کان قصی بن کلاب أول ولد کعب بن لؤی. أصاب ملکا أطاع له به قومه . .. فابتنى دار الندوة … حتى إن کانت الجاریة تبلغ أن تدرع فما یشق درعها إلا فیها. ثم ینطلق بها إلى أهلها …(ابن سعد، الطبقات الکبری (تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، ط الأولى، 1410)، ج1، ص58).

حجاب در آستانه بعثت
الف: استفاده از نوعی روسری
بنابراین ، آنچه از تاریخ استفاده مى شود این است که زنان در زمان پیامبر داراى حجاب بودند ، البته نه حجاب کامل ، زنان عرب معمولاً پیراهن هایى مى پوشیدند که گریبان هایشان باز بود لذا دور گردن و سینه ، در معرض دید بود . روسرى هایى که به سر مى انداختند ، قسمت هاى پایین آن را به پشت سر مى انداختند به طور طبیعى گوش ها و گوشواره ها و جلوى سینه و گردن نمایان بود . مرحوم کلینی در این باره می‌نویسد: «و کان النساء یتقنعن خلف آذانهن» یعنی؛زنان سراندازهای خود را از پشت گوش هایشان می آویختند (الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1407ق، چ4، ج5، ص521 و ج11، ص597؛ مطهرى ، مرتضى ، مجموعه آثار ، ج 19 ، ص 484 – 485 ) البته این مسئله عمومی نبود چرا که برخی زنان و بخصوص همسران مردان بزرگ و نامدار این نوع پوشش را نیز رعایت کرده سر و گردن خود را نیز می‌پوشاندند دراین باره گزارشی بدین مضمون در دست است: « دخلت حفصة بنت عبد الرحمن على عائشة زوج النبی صلى الله علیه وسلم وعلى حفصة خمار رقیق . فشقته عائشة ، وکستها خمارا کثیفا » حفصه دختر عبدالرحمن در حالی که روسری نازکی بر سر داشت نزد عایشه آمد. عایشه نیز آن را پاره و بجایش روسری ضخیمی را به او داد ( مالک، کتاب الموطأ، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج2، ص913). این گزارش به خوبی حکایت از آن دارد که زنان عرب پیش از نزول آیات حجاب و واجب شدن پوشش بر زنان، سعی در پوشاندن خویش از چشم مردان داشتند.
ب: استفاده از نقاب
علاوه بر روسری استفاده از نقاب نیز امری رایج در میان زنان شبه جزیره بوده است. گزارشهای بر جای مانده حکایت از آن دارد که استفاده از این وسیله نیز برای پوشش صورت از جوانان هوسران و مردان بوده است. (کان أول الفجار أن امرأة من العرب من ولد عکرمة بن خصفة … و کانت امرأة جمیلة طویلة عظیمة فأطاف بها فتیان أهل مکة ینظرون إلیها و علیها برقع مسیّر على وجهها فسألوها أن تبدی عن وجهها فأبت علیهم (محمد بن حبیب بغدادی، کتاب المنمق فى اخبار قریش (تحقیق خورشید احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، ط الأولى، 1405)، ص163). در حالی که هیچ دستوری مبنی بر حجاب در ادیان جاهلی وجود نداشته این مسئله خود شاهدی بزرگ بر تمایل فطری انسانها از دیرباز تا کنون بر پوشش است. این تمایل در میان زنان و مردان قدیم تا بدانجا شدید بود که برخی از بزرگترین جنگ‌های قبل و بعد از اسلام بر سر هوسرانی برخی مردان در برداشتن پوشش زنان بوده است که خود حاکی از شدت ناپسندی این مسئله در میان آنان است. (ر.ک: محمد بن حبیب بغدادی، کتاب المنمق فى اخبار قریش ، ص163- 164؛ ابن هشام السیرة النبویة، (تحقیق مصطفى السقا و ابراهیم الأبیارى و عبد الحفیظ شلبى، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا) ج2، ص48؛ ابن کثیر البدایة و النهایة، ج4، ص4؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج1، ص344)
نتیجه مطالب فوق آن‌که، حجاب زنان در زمان پیامبر ( ص ) این گونه بوده است که تمام بدن آنان در پوشش بوده ، همچنین روسرى به سر مى انداختند ، منتها در برخی موارد مقدارى از سینه و گردن آنان و جاهایى که محل زینت و موجب تحریک شهوت مردان است ، باز بود.

وجوب پوشش کامل زنان در اسلام:
از امام باقر (ع) روایت شده : روزى در هواى گرم مدینه زن جوان زیبایى در حالى که طبق معمول روسرى خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوشش پیدا بود ، از کوچه عبور مى کرد ، مردى از اصحاب رسول خدا از طرف مقابل مى آمد ، آن منظره ى زیبا ، سخت نظر او را جلب کرد و چنان غرق تماشاى آن زن زیبا شد که از خودش و اطرافش غافل گشت و جلوى خودش را نگاه نمى کرد ، آن زن وارد کوچه اى شد و جوان با چشم خود او را دنبال مى کرد ، همان طور که مى رفت ناگهان استخوان یا شیشه اى که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت ، وقتى به خود آمد که خون از سر و صورتش جارى شده بود . با همین حال به حضور پیامبر رفت و ماجرا را به عرض رساند . (الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1407ق، چ4، ج5، ص521 و ج11، ص597؛ فیض کاشانى ، تفسیر صافى ، ج 5 ، ص230؛ مجموعه آثار ، مرتضى مطهرى ، ج 19 ، ص 485 ) این جا بود که آیه ى حجاب نازل شد : « قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ . . . .» ( نور ، 31 ) به زنان با ایمان بگو چشم هاى خود را ( از نگاه هوس آلود ) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را آشکار ننمایند و ( اطراف ) روسرى هاى خود را بر سینه خود افکنند ( تا گردن و سینه با آن پوشانده شود ) و زینت خود را آشکار نسازند . . . .» بدیهى است که این آیه در مقام بیان توسعه ى محدوده ى پوشش و حجاب است زیرا قسمت هاى دیگر بدن با لباس هاى مرسوم آن زمان که همان پیراهن هاى بلند بوده پوشیده مى شد و فقط قسمت هاى سینه و گردن بود که باز بود . آنچه در این آیه محل دقت و مورد نظر است جمله ى «ولیضربن بخمرهن على جیوبهن» است . راغب در مفردات مى گوید : اصل خمر به معناى پوشانیدن شىء است و به آنچه با آن چیزى را مى پوشانند ، خمار گویند ، ولى در عرف ، خمار مخصوص شده به آنچه زن سر خود را با آن مى پوشاند . ( راغب اصفهانى ، مفردات الفاظ قرآن ، واژه ى خمر ) بنابراین ، معناى آیه این مى شود که زنان باید روسرى خود را بر روى سینه و گریبان خویش قرار دهند ، تا گردن و سینه با آن پوشانده شود . ابن عباس در تفسیر این بخش از آیه مى گوید : «تغطى شعرها ، و صدرها ، و ترائبها و سوالفها » یعنى زن ، مو و سینه و دور گردن و زیر گلوى خود را بپوشاند. (طبرسى ، مجمع البیان ، ج 4 ، ص 138 ) از عائشه نقل شده : «ما رأیت نساءاً خیراً من نساء الانصار ، لما نزلت هذه الآیه . . .» یعنی همین که آیه ى 31 سوره ى نور نازل شد ، هیچ زنى را همانند زنان انصار ، مشاهده نکردم و دیده نشد که آنان همچون سابق بیرون بیایند. (تفسیر کشاف ، ج 3 ، ذیل آیه ى 31 سوره ى نور).
ممنوع بودن استفاده از پوششی که حجم بدن را نشان دهد.
علاوه بر تمام نکات فوق آن‌چه از سیره و سخنان پیامبر خدا به ما رسیده است حکایت از آن دارد که نه تنها پوشش سر و بدن برای زنان لازم است بلکه لباس زنان نباید بدن نما یا به گونه‌ای باشد که حجم اعضای بدن آنان را نشان دهد. اسامه بن زید به نقل از رسول خدا در این باره می‌گوید: پیامبر لباسی نازک به من هدیه کرد و من آن را به همسرم دادم. روزی پیامبر از من پرسید چرا لباسی را که به تو دادم به تن نمی‌کنی؟ گفتم آن را به همسرم پوشاندم. پیامبر فرمود به همسرت بگو زیر آن جامه‌ای دیگر بپوشد چرا که می‌ترسم قالب و حجم اندام همسرت برای دیگران آشکار شود.
(عن أسامة بن زید قال کسانی رسول الله صلى الله علیه وسلم قبطیة کثیفة کانت مما أهدى دحیة الکلبی فکسوتها امرأتی فقال لی رسول الله صلى الله علیه وسلم ما لک لم تلبس القبطیة قال قلت یا رسول الله کسوتها امرأتی قال فقال النبی صلى الله علیه وسلم مرها فلتجعل تحتها غلالة إنی أخاف أن تصف حجم عظامها (ابن سعد، الطبقات الکبری (بیروت، دار صادر، بی تا)، ج6، ص64- 65؛ احمد حنبل، مسند احمد(بیروت، دار صادر، بی‌تا)، ج5، ص205) از سوی دیگر با توجه به علاقه زنان به جلب توجه، پیامبر خدا به شوهران دستور داده تا نگذارند زنانشان لباسهای بدن نما بپوشند. در این باره آمده است: «مَنْ أَطَاعَ امْرَأَتَهُ أَکَبَّهُ اللَّهُ عَلَى مَنْخِرَیْهِ فِی النَّارِ فَقِیلَ وَ مَا تِلْکَ الطَّاعَةُ قَالَ تَدْعُوهُ إِلَى … لُبْسِ الثِّیَابِ الرِّقَاقِ فَیُجِیبُهَا : یعنی هر مردی که به همسرش اجازه دهد … لباس بدن نما بپوشد خدا او را به سوی آتش سرازیر می‌کند» (شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه (قم، جامع مدرسین، 1413ق)، ج1، ص115 ؛ همو، الخصال (قم، جامعه مدرسین، 1362ش)، ج1، ص196 ).

ب- توضیحی دیگر:
براى اینکه بدانیم که در زمان پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام بى حجابى وجود داشته یا خیر ابتدا لازم است بدانیم که تا چه زمانى حجاب واجب نبوده و از کى حجاب واجب شده و وضعیت زنان قبل و بعد از نزول آیه حجاب و واجب شدن آن چگونه بوده است لذا به نکات ذیل دقت بفرمایید:
1- به نظر مى رسد حکم ایجاب حجاب در سال ششم هجرت تشریع گردید. شاهد بر آن، آیات سوره نور است که داستان معروف افک در آن آمده است. در همین زمان بود که منافقین و اراذل و اوباش در صدد برآمدند با ایجاد شایعه درباره زنان پیامبر (ص) و با درست کردن مزاحمت هاى راهى براى زنان آزاده به بهانه کنیز انگاشتن آنها قلوب پیامبر و مسلمانان را جریحه دار بکنند. به دنبال این اوضاع و شرایط بود که خداوند آیات مربوط به پوشش را براى بازگویى به امت نازل فرمود و حجاب و حد و مرز و اندازه آن بعد از نزول آن آیات واجب شد.
پس تا اینجا معلوم مى شود که تا حدود 19 سال بعد از بعثت پیامبر حجاب کامل میان مسلمانان واجب نبود اما به علت علل و عواملى که ذکر شد هم حجاب واجب شد و هم دیگر کسى نمى توانست بى حجاب باشد چراکه مسلمانان در صدر اسلام و در زمان پیامبر بسیار مقید به رعایت احکام اسلامى و دستورات الهى بودند.
2- آیات مربوط به حجاب در دو سوره از قرآن (نور و احزاب) آمده است. سوره نور، آیه 30 و 31 کیفیت پوشش را بیان مى کند. ابتدا مى فرماید: بگو (اى پیامبر) براى مؤمنین و مؤمنات که نگاه هایشان را کوتاه کنند یعنى هنگام نگاه به یکدیگر به صورت خیره به هم نگاه نکنند. از نگاه به گونه وراندازى و استقلالى پرهیز کنند. آنگاه به زنان مومن خطاب کرده و مى فرماید: وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَ مى باید روسرى خود را بر روى سینه و گریبان خویش قرار دهند، (احزاب، آیه 59)، هم به این مطلب اشاره دارد. در این آیه چنین آمده است: اى پیغمبر… به زنان مؤمن بگو که جلباب هاى (روسرى) خویش را به خود نزدیک سازند. روشن است که وقتى به زن بگویند روسرى ات را به خود نزدیک کن مقصود این است آن را رها نکن، آن را جمع و جور کن و خود را با آن بپوشان.
مطلبى هم اکنون نیز متاسفانه میان بعضى از زنان رعایت نمى شود و تنها روسرى هاى خود را بر روى سر مى اندازند اما به پوشش موهاى جلوى سر وگردن و اطراف سینه هاى خود توجى ندارند (اطلاعات بیشتر درباره کیفیت خاص پوشش را از همان آیه 31 سوره نور که گذشت بهتر مى توانید استنباط کنید.)
3- صاحب کتاب تفسیر کشاف، وضع زنان را در پیش از نزول آیات حجاب چنین شرح مى دهد: زنان، گریبان هایشان گشاد و باز بود، گردن و سینه و اطراف سینه هاشان دیده مى شد و داخل روسرى ها را معمولاً از پشت سر برمى گرداندند (همان طور که الان بین مردان عرب متداول است) و قهراً قسمت هاى گردن و بناگوش و سینه دیده مى شد، (کشاف، ج 3، ص 231). اما توجه به این نکته بسیار ضرورى است که درباره حضور زنان در اجتماع، باید خاطر نشان کنیم که زنان قبل از نزول این آیات چنان نبوده است که مثل مردان با سر باز در معرض اجتماع رفت و آمد بکنند، بلکه چون بد حجاب بودند و این موجب مسائل نا مناسبى براى بعضى شد لذا خداوند براى جلوگیرى از فساد حجاب را واجب کرد، بنابراین آنچه در جامعه رواج داشت و قرآن به مبارزه با آن برخاست، پدیده بدحجابى بود، نه بى حجابى.
4- چنان که گذشت، افراد هوس باز و اراذل با ایجاد مزاحمت ها باعث دلتنگى زنان مدینه مى شدند. روشن است که با آمدن حکم حجاب و دستور مجازات این گونه افراد به طور طبیعى حضور زنان راحت تر و چشمگیرتر انجام مى شد.
اما نحوه برخورد را نیز خود خداوند در قرآن کریم به آن اشاره کرده و درباره مجازات آنان مى فرماید: « اگر اینها دست از عمل زشت خود برندارند، تو را فرمان مى دهیم که به آنها حمله برى که دیگر جز اندکى در پناه تو نخواهند بود»، (احزاب، آیه 60)، بنابراین مى توان گفت با وجوب حجاب هم خود زنان به آرامش و ایمنى بیشترى رسیدند و هم ارازل و اوباش سرکوب شدند و هم خداوند با تعیین مجازات متخلفین به برخورد با مسئله بى حجابى پرداخت و راه و رسم حفظ حجاب و نحوه مقابله با متخلفان را به همگان نشان داد.
براى آگاهى بیشتر ر. ک:
1- تفسیر المیزان، ج 15، ص 127 به بعد. 2- کشاف، ج 3، ص. 227 3- مسأله حجاب، مرتضى مطهرى. 4- حجاب در ادیان، محمدى آشنانى.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد